بازدید 3277

پسر ١١ساله؛ ناجی بیماران نیازمند

کد خبر: ۵۰۲۰۷۷
تاریخ انتشار: ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۵ 21 May 2015
اهدای اعضای بدن دانش‌آموز پایه پنجم ابتدایی، جان بیماران نیازمند عضو را نجات داد.

به گزارش شرق، این دانش‌آموز که علی زحمتکش نام داشت و ساکن روستای لهبید بخش زیدون از توابع شهرستان بهبهان بود، چهارشنبه هفته پیش در محور جاده زیدون به بهبهان، بر اثر سانحه رانندگی، مرگ مغزی شد.

 در این حادثه پدر، مادر، برادران کوچک‌تر و زن‌عموی علی دردم‌ جان باختند. پس از این حادثه، عموی علی با توجه به فوت‌کردن پدر و مادر او، با گرفتن اطلاعاتی از مراجع تقلید اجازه اهدای اعضای بدن برادرزاده ١١ساله‌اش را صادر کرد. «شمس‌الله زحمتکش»- عموی علی- در گفت‌وگو با خبرنگار ما، ماجرا را شرح داده است:

‌ تصادف چطور اتفاق افتاد؟

برادرم احمد وضع مالی خوبی نداشت. او ١٥ سال نگهبان روزمزد حراست شرکت نفت امیدیه بود. یک‌ماه سر کار می‌رفت و دوماه بیکار بود. به همین دلیل، در روستای «لهبید» بخش «زیدون» سکونت داشت. زمانی این حادثه رخ داد که برادرم احمد همراه همسر، سه پسرش و همسر یکی از برادران‌مان که باردار بود از روستای لهبید به سمت منزل پدرزنش در «بهبهان» حرکت کرد. علی بزرگ‌ترین بچه برادرم بود و دو پسر دیگرش دو و ٩ سال داشتند. همگی سوار پرایدش شده بودند که در راه تصادف کردند و همه‌ غیر از علی جان خود را از دست دادند. در استان خوزستان جاده‌های خوبی نداریم، همه جاده‌ها به غیر از یکی از جاده‌های آبادان دوطرفه است. برادرم با یک تریلی تصادف کرد. در این مسیر هفته‌ای نیست که چند تصادف منجر به مرگ اتفاق نیفتد. این‌بار هم اعضای خانواده ما در این مسیر مرگبار قربانی شدند. برادر من و خانواده‌اش و زن برادرم که باردار بود حقشان مرگ نبود. هیچ‌یک از کسانی که در این مسیرها کشته می‌شوند حق‌شان مرگ نیست. فکر می‌کنم هیچ استانی به اندازه استان ما مرگ‌ مغزی و تلفات بر اثر تصادف ندارد.

‌ بعد از این اتفاق چه شد که تصمیم به اهدای عضو پسر برادرتان گرفتید؟

وقتی می‌بینم بچه از بین رفته درحالی‌که قلب، کلیه و دیگر اعضای بدنش می‌تواند جان‌هایی را نجات دهد چرا این کار را نکنم و اجازه ندهم اعضای بدن او که می‌تواند زنده بماند، بمیرد و از بین برود؟ قطعا هرکس در شرایط ما قرار بگیرد که چهار نفر از عزیزانش را تازه دفن کرده و یکی از عزیزانشان هم در آن شرایط سخت باشد چنین تصمیمی برایش دشوار خواهد بود، اما ما گفتیم حداقل قلب، کلیه و کبد علی زنده بماند. این تصمیم با موافقت تمام اعضای خانواده انجام شد و رضایت کامل داشتیم که این اتفاق بیفتد. از این به بعد هم امکان اهدای اعضای هریک از افراد خانواده وجود داشته باشد با رضایت کامل این کار را خواهم کرد و تمام دوستان و آشنایان را تشویق می‌کنم که این کار خداپسندانه را انجام دهند.

‌ آیا خود شما هم کارت اهدای عضو دارید؟

من هنوز کارت اهدای عضو نگرفته‌ام اما بعد از این اتفاقات حتما کارت می‌گیرم.

‌ ظاهرا برای پیوند قلب مشکلاتی وجود داشت.

ما برای اهدای قلب رضایت داشتیم. در استان ما تلفات جاده‌ای و در پی آن تلفات مرگ مغزی بالاست، اما بیمارستان‌های خوزستان امکان پیوند قلب ندارند به‌همین‌دلیل برای اینکه پیوند قلب انجام شود، مجبور بودیم قبل از اینکه فرصت از دست برود علی را به شیراز ببریم، اما مسئولان بیمارستان گلستان اهواز گفتند این کار ریسک بالایی دارد و ممکن است امکان پیوند دیگر اعضا بدن نیز از دست برود، بنابراین در همان استان خوزستان کلیه، کبد، لوزالمعده و پوست و به‌طورکلی تمام اعضایی را که قابل استفاده بود، اهدا کردیم.

‌ در نهایت موفق به اهدای قلب شدید؟

وقتی به ما گفتند امکان اهدای قلب در خوزستان وجود ندارد و برای این کار باید علی را به شیراز ببریم که ریسک بالایی دارد چند بار خودم به مسئولان اهدای عضو شیراز زنگ زدم و از آنها خواستم کاری کنند تا قلب علی زنده بماند. آنها برایم توضیح دادند امکان این کار وجود ندارد. از مسئولان تقاضا دارم اگر جاده‌ها را هم درست نمی‌کنند، لااقل امکان اهدای عضو در خوزستان را فراهم کنند تا با این مشکلات روبه‌رو نباشیم یا یک خط هوایی راه بیندازند زیرا این کار به هزینه‌اش می‌ارزد چون جان آدم‌ها در میان است و مسئولان با راه‌اندازی خط هوایی در کار خداپسندانه‌ای شریک خواهند شد. در نهایت از دوستان شنیدم در اینترنت خوانده‌اند قلب علی در شیراز پیوند زده شده است، اما خودم از این بابت مطمئن نیستم. به‌هرحال امیدوارم این خبر درست باشد.

‌ شما افرادی را که اعضای بدن علی را دریافت کردند، دیدید؟

در بیمارستان گلستان دو نفری را که کلیه‌ها را دریافت کردند، دیدم اما بقیه گیرندگان اعضا را ندیدم. همان دو نفری را که دیدم و با پدر و مادرشان صحبت کردم متوجه شدم مثل خودمان کارگر و از قشر ضعیف جامعه هستند به همین دلیل خیلی خوشحالم که موجبات شادی آنها را فراهم کردم.

‌ آیا بعد از این تصادف خودتان به محل حادثه رفتید؟

نه، من به محل حادثه نرفتم چون درگیر کارهای دیگر بودم، اما اقوامی که رفته‌ بودند می‌گفتند تریلی از مسیر خود خارج شده و شاخ‌به‌شاخ به پراید برادر من خورده بود. بعد هم پراید برادرم را پنج متر در جاده خاکی هل داده و در نهایت دوباره به مسیر خود بازگشته بود. این حوادث به دلیل بی‌کفایتی مسئولان استان اتفاق می‌افتد. راننده بی‌گناه است چون مسئولان فکری به حال جاده‌های نامناسب نمی‌کنند بنابراین هیچ کس گناهکار نیست و برادر من که بعد از دیپلم و از ٢٠ سالگی روی پای خودش ایستاده قربانی این بی‌کفایتی شده است. برادر مظلومم فقط ٣٤ سال داشت.

‌ یعنی از راننده تریلی شکایتی ندارید؟

تا الان دنبال پرونده نرفته‌ایم، اما چرا از راننده شکایت نداشته باشیم؟ ما از راننده شکایت داریم و فرم‌های مربوطه را همان شب اول در بیمارستان پرکردیم. درست است که راننده تقصیر ندارد، اما این اتفاق افتاده و این بلا سر ما آمده. البته این را هم بگویم که اگر بخواهیم خدایی بگوییم راننده مقصر نیست، اما از لحاظ قانونی راننده مقصر است و پلیس راه هم اعلام کرده راننده مقصر بوده است.

‌ ظاهرا برادرتان قبلا وصیت کرده بود اعضای بدنش اهدا شود؟

برادرم وصیت‌نامه‌ای نداشت، اما کارت اهدای عضو داشت که متأسفانه این امکان برای خودش فراهم نشد، ولی وقتی این امکان در مورد پسرش فراهم شد همه فامیل استشهاد نوشتیم و امضا کردیم تا بقیه هم در جریان باشند که اگر اتفاق مشابهی افتاد آنها هم تشویق شوند همین کار را انجام دهند.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی