بازدید 2481
عربستان بين طوفاني که فرونشست و اميدي که دست نيافتني است
طرح عربستان برای استفاده از القاعده و داعش و سلفی ها و تکفیری ها و برخی فریب خوردگان جنبش جنوبی به منظور سیطره بر مناطقی در جنوب یمن زیر پوشش حملات شدید هوایی، طرحی اشتباه است زیرا این گروه ها همواره تحت سیطره ریاض باقی نخواهند ماند و تجربیات قبلی عربستان با القاعده این مسئله را ثابت کرده است.
شفقنا در گزارشی به قلم ماجد حاتمی نوشت:
عربستان سعودی بالاخره متوجه شد اهدافی که برای طوفان قاطعیت در یمن تعیین کرده بود غیرقابل تحقق و بسیار فراتر از امکاناتش است. ریاض فهمید وارد جنگی شده است که توانایی پایان دادن به آن و یا ادامه دادن به آن و حتی کنترل کردن مدت آن را ندارد و مجبور است جام زهر را بنوشد و توقف طوفان را اعلام کند. توقف این عملیات به منزله «عقب نشینی تاکتیکی» اعلام شد هرچند از جنس شکست بود، با این امید که سقف اهداف کاهش یابد و قابل دستیابی شود به همین علت عملیات «بازگرداندن امید» آغاز شد.
عوامل زیادی موجب شد عربستان به بیهوده بودن طوفانش پی ببرد که ناکامی در دستیابی به هیچ یک از اهداف اعلام شده، مقاومت قهرمانانه ملت یمن، رهبری حکیمانه انصارالله و شخص عبدالملک الحوثی، از هم باز شدن گره های ائتلاف عربستان پیش از آن که محکم شود، تاثیر منفی حملات انتقامجویانه و بی هدف عربستان به غیرنظامیان بر وضع مزدورانش در داخل یمن که نشان داد آنها با القاعده و تکفیری ها در یک سنگر هستند، و موضع قاطع ایران در مخالفت با تجاوز عربستان و کشتار ملت مظلوم یمن از آن جمله است.
این عوامل در کنار برخی عوامل دیگر، عربستان را مجبور به اعلام پایان عملیات طوفان قاطعیت و آغاز عملیات بازگرداندن امید کرد. مناطق هدف قرار گرفته در عملیات بازگرداندن امید نشان داد سقف اهداف عربستان بسیار کوتاهتر شده است و حملات بر استان های جنوبی و جنوب شرقی مثل عدن، الضالع، مأرب، تعز و الحدیده متمرکز شده است تا مزدوران عربستان بتوانند کنترل مناطقی را در جنوب یمن به دست بگیرند و آن را به مکانی امن تبدیل کنند که بتواند مقر رئیس جمهور فراری عبدربه منصور هادی یا معاونش خالد بحاح باشد؛ تا عربستان در هرگونه مصالحه آینده در یمن زیر چتر سازمان ملل متحد بتواند نظر خود را تحمیل کند.
مشکل عربستان در یمن این است که مزدورانش پایگاهی در این کشور ندارند زیرا مردم یمن از چندین دهه مداخله سعودی ها در امور داخلی خود مأیوس شده اند. به همین علت است که می بینیم القاعده و داعش و تکفیری ها ستون فقرات پیاده نظام سعودی ها در یمن هستند و این مسئله در حملات هوایی گسترده عربستان به مقر تیپ 35 در شمال تعز و تیپ 312 در کوفل استان مارب پس از آزادسازی این پایگاه ها از کنترل القاعده و گروه های تکفیری نمایان است.
طرح عربستان برای استفاده از القاعده و داعش و سلفی ها و تکفیری ها و برخی فریب خوردگان جنبش جنوبی به منظور سیطره بر مناطقی در جنوب یمن زیر پوشش حملات شدید هوایی، طرحی اشتباه است زیرا این گروه ها همواره تحت سیطره ریاض باقی نخواهند ماند و تجربیات قبلی عربستان با القاعده این مسئله را ثابت کرده است.
همچنین ائتلاف علنی بین متجاوزان سعودی و القاعده و داعش و تکفیری ها، مردم یمن را به سوی وحدت و همبستگی بیشتر سوق می دهد. تحولات مأرب این واقعیت را اثبات کرد به طوری که القاعده و گروه های تکفیری توانستند شهر مأرب و مراکز امنیتی و نظامی آن را با کمک عربستان اشغال کنند ولی انصار الله و ارتش یمن با حمایت مردم این کشور کل استان مأرب را از القاعده پاکسازی کردند.
اکنون زمان آن است که عربستان «طوفانی» که فرونشست و «امیدی» که دست نیافتنی است را رها کند و به یمنی ها اجازه دهد سرنوشتشان را خودشان تعیین کنند. وقتی آمریکا با همه قدرت خود نتوانست در جنگ ظالمانه با ملت ها هیچ دستاوردی کسب کند، قطعا عربستان نیز در جنگ با ملت یمن دستاوردی نخواهد داشت.
عربستان سعودی بالاخره متوجه شد اهدافی که برای طوفان قاطعیت در یمن تعیین کرده بود غیرقابل تحقق و بسیار فراتر از امکاناتش است. ریاض فهمید وارد جنگی شده است که توانایی پایان دادن به آن و یا ادامه دادن به آن و حتی کنترل کردن مدت آن را ندارد و مجبور است جام زهر را بنوشد و توقف طوفان را اعلام کند. توقف این عملیات به منزله «عقب نشینی تاکتیکی» اعلام شد هرچند از جنس شکست بود، با این امید که سقف اهداف کاهش یابد و قابل دستیابی شود به همین علت عملیات «بازگرداندن امید» آغاز شد.
عوامل زیادی موجب شد عربستان به بیهوده بودن طوفانش پی ببرد که ناکامی در دستیابی به هیچ یک از اهداف اعلام شده، مقاومت قهرمانانه ملت یمن، رهبری حکیمانه انصارالله و شخص عبدالملک الحوثی، از هم باز شدن گره های ائتلاف عربستان پیش از آن که محکم شود، تاثیر منفی حملات انتقامجویانه و بی هدف عربستان به غیرنظامیان بر وضع مزدورانش در داخل یمن که نشان داد آنها با القاعده و تکفیری ها در یک سنگر هستند، و موضع قاطع ایران در مخالفت با تجاوز عربستان و کشتار ملت مظلوم یمن از آن جمله است.
این عوامل در کنار برخی عوامل دیگر، عربستان را مجبور به اعلام پایان عملیات طوفان قاطعیت و آغاز عملیات بازگرداندن امید کرد. مناطق هدف قرار گرفته در عملیات بازگرداندن امید نشان داد سقف اهداف عربستان بسیار کوتاهتر شده است و حملات بر استان های جنوبی و جنوب شرقی مثل عدن، الضالع، مأرب، تعز و الحدیده متمرکز شده است تا مزدوران عربستان بتوانند کنترل مناطقی را در جنوب یمن به دست بگیرند و آن را به مکانی امن تبدیل کنند که بتواند مقر رئیس جمهور فراری عبدربه منصور هادی یا معاونش خالد بحاح باشد؛ تا عربستان در هرگونه مصالحه آینده در یمن زیر چتر سازمان ملل متحد بتواند نظر خود را تحمیل کند.
مشکل عربستان در یمن این است که مزدورانش پایگاهی در این کشور ندارند زیرا مردم یمن از چندین دهه مداخله سعودی ها در امور داخلی خود مأیوس شده اند. به همین علت است که می بینیم القاعده و داعش و تکفیری ها ستون فقرات پیاده نظام سعودی ها در یمن هستند و این مسئله در حملات هوایی گسترده عربستان به مقر تیپ 35 در شمال تعز و تیپ 312 در کوفل استان مارب پس از آزادسازی این پایگاه ها از کنترل القاعده و گروه های تکفیری نمایان است.
طرح عربستان برای استفاده از القاعده و داعش و سلفی ها و تکفیری ها و برخی فریب خوردگان جنبش جنوبی به منظور سیطره بر مناطقی در جنوب یمن زیر پوشش حملات شدید هوایی، طرحی اشتباه است زیرا این گروه ها همواره تحت سیطره ریاض باقی نخواهند ماند و تجربیات قبلی عربستان با القاعده این مسئله را ثابت کرده است.
همچنین ائتلاف علنی بین متجاوزان سعودی و القاعده و داعش و تکفیری ها، مردم یمن را به سوی وحدت و همبستگی بیشتر سوق می دهد. تحولات مأرب این واقعیت را اثبات کرد به طوری که القاعده و گروه های تکفیری توانستند شهر مأرب و مراکز امنیتی و نظامی آن را با کمک عربستان اشغال کنند ولی انصار الله و ارتش یمن با حمایت مردم این کشور کل استان مأرب را از القاعده پاکسازی کردند.
اکنون زمان آن است که عربستان «طوفانی» که فرونشست و «امیدی» که دست نیافتنی است را رها کند و به یمنی ها اجازه دهد سرنوشتشان را خودشان تعیین کنند. وقتی آمریکا با همه قدرت خود نتوانست در جنگ ظالمانه با ملت ها هیچ دستاوردی کسب کند، قطعا عربستان نیز در جنگ با ملت یمن دستاوردی نخواهد داشت.
