بازدید 62164

چهره‌های تلویزیونی که از ایران رفتند

ما از معدود کشورهایی هستیم که تا این اندازه مهاجر داریم. وقوع اتفاقاتی چون جنگ و انقلاب و قطب‌بندی‌های سیاسی پررنگ در فضای اجتماعی از دلایل عمده مهاجرت است. البته از دلایل شخصی هم نمی‌توان غافل شد. وجود مشکلات شخصی دلیل کافی برای خیلی از مهاجرت‌ها بوده است.
کد خبر: ۴۹۳۴۷۰
تاریخ انتشار: ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۶ 21 April 2015
ما از معدود کشورهایی هستیم که تا این اندازه مهاجر داریم. وقوع اتفاقاتی چون جنگ و انقلاب و قطب‌بندی‌های سیاسی پررنگ در فضای اجتماعی از دلایل عمده مهاجرت است. البته از دلایل شخصی هم نمی‌توان غافل شد. وجود مشکلات شخصی دلیل کافی برای خیلی از مهاجرت‌ها بوده است.

«جام جم» با این مقدمه نوشت: مهاجرت وقتی برای یک هنرمند اتفاق می‌افتد، به سبب آنکه آن شخص دارای شهرت است، ابعاد گسترده‌تری دارد. این به کنار، بعد مهم‌تر داستان سرمایه‌گذاری است که نهادهای مختلف روی شخص انجام داده‌اند تا به جایگاه قابل توجهی رسیده است و حالا به هر دلیل سرمایه هدر می‌رود. شاید کمی «مدیریت فرهنگی» بتواند از فرار سرمایه‌ها جلوگیری کند و بالطبع روند مخالف‌سازی را کند و کندتر کند.

در زیر دو مجری و دو بازیگر را به عنوان مشتی نمونه خروار بررسی کرده‌ایم. قابل ذکر است که این یادداشت فقط از جنبه فرهنگی به موضوع پرداخته است و واضح است که مواضع سیاسی نامبردگان به هیچ‌وجه مورد قبول نیست.

فرشید منافی

قبل از مهاجرت: ستاره سابق رادیو جوان فرزند پدری اردبیلی و مادری رشتی است. او که به پشتوانه پدر گوینده‌اش در رادیو جوان ترکتازی می‌کرد، در سال 1389 به پراگ در جمهوری چک مهاجرت کرد. منافی در رادیو با برنامه «روی خط جوانی» به شدت محبوب شده بود؛ آنقدر که اپراتور مخابراتی ایرانسل کل تیزرهایش را به حنجره آشنای او سپرده بود. منافی درست در زمانی که در آستانه جهش شغلی قرار داشت، رفتن را به ماندن ترجیح داد.

بعد از مهاجرت: منافی در شبکه «رادیو فردا» وابسته به ارگان ضد انقلاب صدای آمریکا، پنج شب در هفته اجرای برنامه «رادیو پس‌فردا» را بر عهده دارد و گهگاهی هم تیزرهای تبلیغاتی برخی از شبکه‌های فارسی‌زبان در لندن‌ را بر عهده می‌گیرد. واضح است که کار در رسانه‌ای چون رادیو فردا نمی‌تواند کاملا مستقل و خارج از خواسته‌های گردانندگان آنها باشد. منافی هم در همان چهارچوب‌ها فعالیت می‌کند. بماند که دایره مخاطبین رادیو فردا با رادیوی ایران قابل مقایسه نیست. هر چقدر که منافی در اجراهایش پخته و حرفه‌ای عمل کند، موفقیت داخلی برای او قابل تکرار نیست.

محمد حسینی

قبل از مهاجرت: با وجود «سیدمحمد حسینی» تلویزیون کم‌کم یک شومن تراز اول پیدا کرده بود. وجود او در هر مسابقه‌ای برند آن مسابقه شناخته می‌شد. همچنین زوج هنری که او در کنار احمدزاده ساخته بود، محبوبیت زیادی داشت. حسینی پس از اتفاقات سال 88 و موضع‌گیری‌های رادیکال به دوبی مهاجرت می کرد. اجراهای پرانرژی و ادبیات شوخ و شنگ او در کنار اکت فعالانه‌اش مقابل دوربین از او چهره‌ای محبوب ساخته بود.

بعد از مهاجرت: حضور در دوبی و تلاش برای اجرا در شبکه‌ای خصوصی آغاز سقوط او بود. پس از ناکامی در دوبی، حسینی برای ماندن در عرصه اجرا دست به هر کاری زد. حضور او در رادیکال‌ترین شبکه‌های ایرانی و فارسی‌زبان نظیر «کانال یک» و اجرا در شبکه ورشکسته‌ای همچون «پارس»، رفته رفته خاطرات خوب مردم از او را محو کرد. اگر منافی فقط مواضع سیاسی داشته است، حسینی با هجوم به اعتقادات، راه برگشتی نگذاشته است و در این میان افسوس بزرگی می‌ماند برای خود او که جایگاه ممتازش را با بعضا لودگی در شبکه‌های دست دوم عوض کرده است.

مینا لاکانی

قبل از مهاجرت: بازیگری که در ایران موفق به کسب سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن از جشنواره‌ فجر شده بود و در تلویزیون حضوری مستمر داشت، در سال 1390 از ایران خارج شد و به آمریکا مهاجرت کرد. لاکانی در تلویزیون، جایگاه مناسبی داشت. حضور او در سریال‌هایی همچون «تاوان»، «ترانه مادری» و «روزهای اعتراض» و همچنین حضورش در عرصه تئاتر، نشان از موقعیت مناسب او در عرصه هنر داخلی داشت.

بعد از مهاجرت: لاکانی با حضور در شبکه‌ای که شناسنامه‌اش برای همگان روشن است و با بیان حرف‌هایی که راه بازگشتش را مسدود کرد، به نوعی به حیات هنری‌اش در داخل کشور پایان داد. حضور در عرصه بازیگری در سینمای غرب برای یک بازیگر ایرانی بسیار دشوار است و تا امروز لاکانی موفق به عرض اندام در دنیای هنری خارج از کشور نشده است.

شبنم طلوعی

قبل از مهاجرت: این بازیگر تئاتر، نویسنده، بازیگر سینما و تلویزیون و همسر سابق کوروش تهامی در تلویزیون با کارهایی همچون «کارآگاه شمسی و مادام»، «همسفر» و «بدون شرح» شناخته شده بود. حضور سینمایی او نیز با کارهایی مثل «بودن یا نبودن» و «خانه‌ای روی آب» قابل توجه بود. طلوعی که فارغ‌التحصیل مدرسه فیلمسازی باغ فردوس است، در نمایش‌های متعددی مانند «شب هزار و یکم» از بهرام بیضایی و «شازده احتجاب» از علی رفیعی ایفای نقش کرده است. او همچنین با نگارش چند داستان کوتاه و انتشار یک کتاب در عرصه نویسندگی هم فعال بود.

بعد از مهاجرت: اینکه چرا طلوعی رفتن را به ماندن ترجیح داده است، بر ما نیز پوشیده است اما فعالیت‌های او در خارج از کشور و در کشور فرانسه به جز بازی در چند اثر سینمایی که عمدتا ساخته کارگردانان ایرانی مقیم فرانسه بوده است و ساخت یک یا دو مستند، نکته قابل ذکر دیگری نداشته است.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۲
در انتظار بررسی: ۱۷۸
انتشار یافته: ۱۶
نمیدونم چرا هر کی پاش می رسه اوونور دشمن میشه ؟!
یا آزادی بده یا آب و هوای اونور بده !!!
خداوندا عاقبت ما رو ختم بخیر کن و لحظه ای ما را بخودمان وانگذار همیشه یار و یاور ما باش.
تنها هنرمندها نيستن، خيلي ها مجبور شدن بخاطر شرايط سخت و نااميد كننده كشور، از همه چي، از قبيل خانوده، دوستان و همه موفقيتهايي كه براي بدست آوردنشون سالها تلاش كردن بگذرن.
حرف هایی که راه بازگشتش رامسدود کرده...
این ادبیات بوی تحجر می ده نویسنده عزیز
یعنی ما در کشور طاقت شنیدن یک حرف مخالف با خودمون رو نداریم و باید مخالفمون در همه گوشه دنیا پخش بشن و علیه ایران صحبت کنند
کمی از دورتر نگاه کنید می فهمید عجب سیاست دوسر باختی است
فراری دادن استعداد ها و تبدیل انان به دشمنان خودمان
کشور ما به دوست و همکار نیاز دارد یعنی تمدن انسان بر اساس همکاری بوده ولو با برخی از عقیده های ما مخالف باشند
شباهت بیش از حد ریاکارانه است
سختگیری های بیمورد ؛ اعمال محدودیت ها و نظارت بیش از حد بر فعالیتهای چهره های هنری و... باعث مهاجرت میشه
مطمئن باشید اگر کشوری در دنیا پناهندگی ایرانیا رو قبول کنه جمعیت ایران به کمتر از نصف کاهش پیدا میکنه؛ در صورتی که با کمی سعه صدر از سوی مسئولین قایل حل خواهد بود
اون دیوی بود تو سریال کلاه قرمزی همه بر عکس می گفت....
سالی حدود 200 هزار نیروی کار جوان از ایران خارج میشوند و اغلب با سختی هایی دست به گریبان خواهند بود که به غم غربت می چربد. این فاجعه ای است به نام فرار مغزهایی که می توانند ایران را به رشد و تعالی برسانند اما افسوس که میروند
آنهای که خاک بیگانه را به وطن خود ترجیح میدهند از اول بازنده محسوب میشوند ...
دلایل شخصی گمون نکنم دلایل شخصی برن شهر دیگه نه کشور .مابیشترین مهاجرت رو داریم چرا؟
گل شیفته رو یادتون رفت.
چرا بقیه رو نمیگی؟ پرویز شهبازی - اکبر عبدی و ...
والا اینایی که رفتند زندگی راحتی دارند .
شما دلایل واقعی رفتنشان را هم بنوسید.
دلیل نمیشود چون تریبون در اختیار شما هست هرنوع سخنی را بگویید!
مثلا چی -برو نگاه کن دانشگاه تهران -شریف و ...چقدر فرار مغزها داریم-مینا لاکانی و امثالهم یکی از انها-چرا سیاسیش میکنید
خب حالا یعنی چی، یعنی ما نریم خارج؟
با ید پدیرفت رانتخواری و لابی گری و باند بازی و عدم شایسته سالاری ملت را فراری میدهد کسانی هم که در این آشفته بازار به نوایی رسیده اند باز دل خوشی برای ماندن ندارند
کی اگر امکانش را داشت نمیرفت؟
گزارش خوبی بود که تا حدی به استانداردهای گزارش نویسی نزدیک بود . اگرچه هنوز رنگ و بوی برخورد سیاسی را داشت و شاید هم این امر اجتناب ناپذیر باشد . من پیشنهاد می کنم در همین راستا سلسله گزارش هایی تهیه کنید با یادآوری نام های مطرح سالیان دور و نزدیک که امروزه در منظر نیستند . مطمئنا خیلی ها دوست دارند بدانند این چهره ها هم اکنون کجا هستند و چه می کنند ، ورزشکاران ، هنرمندان ، سیاستمداران ، نظامیان و ....
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی
آخرین اخبار