نگاه شما: مرخصی را برای چه می گیری؟
بخش «نگاه شما» برای ارائه و معرفی «نگاه» مخاطبان «تابناک» به همه موضوعات است. هر مخاطب «تابناک» می‌تواند با مد نظر قرار دادن شرایط همکاری با این بخش، «نگاه» خود را ارسال کند تا در معرض دید و داوری دیگر مخاطبان قرار گیرد.
محمد ماکویی: قطعا برای شما هم پیش آمده که برای درخواست مرخصی روزانه یا ساعتی نزد مدیر یا رییستان رفته باشید و در پاسخ به اجابت درخواستتان با سوال آشنای "مرخصی را برای چه می گیری؟!" مواجه شوید!
سوال بالا معمولا یا پاسخی راست پیدا می کند و یا دروغی مصلحت آمیز;که خیرش به مرئوس می رسد; دشت می کند!حال آنکه بهترین جوابی که می بایست به این سوال داد عدم پاسخگویی و یا سوال را با سوال جواب دادن است که در گذشته ای نه چندان دور به عموم هموطنانمان به حد کافی آموزش داده شده است!
اینکه روسا و مدیران دوست دارند که بدانند پرسنل در هنگام مرخصی چه ها می کنند جدا از کنجکاوی ذاتی ما ایرانی ها به این بر می گردد که در دنیای ارتباطات و اطلاعات ,آگاهی های اینچنینی به آنها کمک می کنند که با دست بالا را داشتن,اهداف مجموعه تحت امر خود را بهتر و بیشتر به پیش ببرند!به عنوان نمونه کارمندی که دارای مشکلات خانوادگی است را می توان مجاب کرد که اضافه کاری بیشتر کند تا هم کمتر سر و کله اش در خانه و خانواده پیدا شود و هم با دشت عایدی بیشتر پولی فزونتر که حلال همه مشکلات-اعم از خانوادگی و غیر خانوادگی است!-بدست آورد!و یا به عنوان مثال کارگری که دم به دم مرخصی ساعتی می گیرد تا به احوال بیماری که از بستگان نزدیکش است رسیدگی کند قبولانده می شود!که سرکشی های مداوم نه تنها موجب نخواهد شد که اجل دیرتر از آنچه مقرر است سراغ "بسته" بیاید,بلکه با فراهم نمودن زمینه های افسردگی,خود را نیز خیلی زود حیف خواهد نمود!
اطلاع صاحب کار از اینکه مستخدم اوقات مرخصی خود را با سرکشی به املاک پدری سپری می کند,موجب می شود که به او فهمانده شود که حال که نیاز مالی چندانی ندارد نباید بابت یکی دو برج حقوقی که به موقع پرداخت نشده چک و چانه بزند!و آگاهی مقام بالادست از اینکه زیردست نیاز مالی شدید دارد و در اوقات مرخصی به کار دوم رو می آورد,سبب می شود که به زیردست تفهیم اتهام شود که او از مرخصی استفاده ای شایسته به عمل نمی آورد و آن را خرج آسایش و تفریح و تجدید قوا نمی کند که در صبح روز بعد قبراق تر و سرحال تر از گذشته به محل کار بر گردد!روی این حساب و وقتی او درب و داغان و خسته و کوفته سر کار بر می گردد,کارش را به خوبی سابق و دیگر همکاران به انجام نمی رساند و بنابراین نباید توقع داشته باشد عایدیش از دشتی سابق و از درآمد دیگران چیزی کم و کسر نداشته باشد!
جدا از این مسائل اطلاع روسا از اینکه کارمندانشان باغ دارند موجب می شود که میوه مورد نیاز مقامات ریاست ارزانتر از دیگران در دسترسشان قرار گیرد و آگاهی آنها از دامداری هم داشتن زیردستان سبب می شود که بره های بریان میهمانی های آنها حتی کمتر از قیمت تمام شده برایشان تمام شود!ضمن اینکه دانستن مسافرکشی پایین دستی ها-به عنوان کار دوم-هزینه ایاب و ذهاب و مسافرت مقامات ارشد و اهل و عیال را هم به میزان قابل ملاحظه ای کاهش می دهد.
بدتر-یا بهتر-از همه اینها این است که به موجب کسب این آگاهیها,ساعات کاری فرودستان با پایان ساعات اداری تمام نمی شود و کارمندان و کارگران مدام گوش به زنگ و مترصد فرصتی می شوند که همراهشان به صدا در بیاید و شرایطی را برایشان مهیا نماید تا با انجام وظایف غیر اداری , خود را بهتر و بیشتر از آنچه در محیط کار نشان می دهند,به روسا و مدیرانشان بنمایانند!
سوال بالا معمولا یا پاسخی راست پیدا می کند و یا دروغی مصلحت آمیز;که خیرش به مرئوس می رسد; دشت می کند!حال آنکه بهترین جوابی که می بایست به این سوال داد عدم پاسخگویی و یا سوال را با سوال جواب دادن است که در گذشته ای نه چندان دور به عموم هموطنانمان به حد کافی آموزش داده شده است!
اینکه روسا و مدیران دوست دارند که بدانند پرسنل در هنگام مرخصی چه ها می کنند جدا از کنجکاوی ذاتی ما ایرانی ها به این بر می گردد که در دنیای ارتباطات و اطلاعات ,آگاهی های اینچنینی به آنها کمک می کنند که با دست بالا را داشتن,اهداف مجموعه تحت امر خود را بهتر و بیشتر به پیش ببرند!به عنوان نمونه کارمندی که دارای مشکلات خانوادگی است را می توان مجاب کرد که اضافه کاری بیشتر کند تا هم کمتر سر و کله اش در خانه و خانواده پیدا شود و هم با دشت عایدی بیشتر پولی فزونتر که حلال همه مشکلات-اعم از خانوادگی و غیر خانوادگی است!-بدست آورد!و یا به عنوان مثال کارگری که دم به دم مرخصی ساعتی می گیرد تا به احوال بیماری که از بستگان نزدیکش است رسیدگی کند قبولانده می شود!که سرکشی های مداوم نه تنها موجب نخواهد شد که اجل دیرتر از آنچه مقرر است سراغ "بسته" بیاید,بلکه با فراهم نمودن زمینه های افسردگی,خود را نیز خیلی زود حیف خواهد نمود!
اطلاع صاحب کار از اینکه مستخدم اوقات مرخصی خود را با سرکشی به املاک پدری سپری می کند,موجب می شود که به او فهمانده شود که حال که نیاز مالی چندانی ندارد نباید بابت یکی دو برج حقوقی که به موقع پرداخت نشده چک و چانه بزند!و آگاهی مقام بالادست از اینکه زیردست نیاز مالی شدید دارد و در اوقات مرخصی به کار دوم رو می آورد,سبب می شود که به زیردست تفهیم اتهام شود که او از مرخصی استفاده ای شایسته به عمل نمی آورد و آن را خرج آسایش و تفریح و تجدید قوا نمی کند که در صبح روز بعد قبراق تر و سرحال تر از گذشته به محل کار بر گردد!روی این حساب و وقتی او درب و داغان و خسته و کوفته سر کار بر می گردد,کارش را به خوبی سابق و دیگر همکاران به انجام نمی رساند و بنابراین نباید توقع داشته باشد عایدیش از دشتی سابق و از درآمد دیگران چیزی کم و کسر نداشته باشد!
جدا از این مسائل اطلاع روسا از اینکه کارمندانشان باغ دارند موجب می شود که میوه مورد نیاز مقامات ریاست ارزانتر از دیگران در دسترسشان قرار گیرد و آگاهی آنها از دامداری هم داشتن زیردستان سبب می شود که بره های بریان میهمانی های آنها حتی کمتر از قیمت تمام شده برایشان تمام شود!ضمن اینکه دانستن مسافرکشی پایین دستی ها-به عنوان کار دوم-هزینه ایاب و ذهاب و مسافرت مقامات ارشد و اهل و عیال را هم به میزان قابل ملاحظه ای کاهش می دهد.
بدتر-یا بهتر-از همه اینها این است که به موجب کسب این آگاهیها,ساعات کاری فرودستان با پایان ساعات اداری تمام نمی شود و کارمندان و کارگران مدام گوش به زنگ و مترصد فرصتی می شوند که همراهشان به صدا در بیاید و شرایطی را برایشان مهیا نماید تا با انجام وظایف غیر اداری , خود را بهتر و بیشتر از آنچه در محیط کار نشان می دهند,به روسا و مدیرانشان بنمایانند!
