بازدید 2252

گروه های سیاسی احتیاج به نوسازی دارند

کد خبر: ۴۸۳۷۹۳
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۰ 15 March 2015
نماینده مردم شاهرود و میامی با بیان اینکه جریانات و گروه های سیاسی احتیاج به نوسازی دارند، گفت: اصولگرایی یعنی کمک کنیم هر آدمی که شایسته یک مسئولیتی است او در آن مسئولیت قرار گیرد. به گزارش خبرگزاری خانه ملت به نقل از هفته نامه «پنجره»؛ کاظم جلالی در گفتگوی تفصیلی با ویژنامه نوروزی هفته‌نامه «پنجره» در خصوص رویکردهای سیاسی جریانات و گرو‌ه‌های سیاسی گفتگو کرد.
متن کامل مصاحبه رییس مرکز پژوهش‌های مجلس به شرح زیر است:
منظور از حزب فراگیر چیست و آیا شما به دنبال تشکیل چنین حزبی هستید؟
ما دنبال حزب فراگیر نیستیم و این کلمه را غلط می‌دانیم و در رویکردهای مارکسیستی این کلمه را می‌توان ردیابی کرد. احزاب یا گروه‌ها یا تشکل‌های سیاسی طرفداران خود را دارند. در بحث  اصولگرایی ما یک طیف هستیم که می‌تواند تشکل‌های خاص خود را داشته باشد. تشکل که علامت تفرق نیست. مثلاً رهپویان و ایثارگران در اصولگرایی متفاوت نیستند و افراد متفاوتی هم ندارند. لذا بحث دنبال بحث حزب فراگیر نیستیم و حتی مدعی انجام آن هم نیستیم و در عین حال آن را غلط می‌دانیم. اکنون در اصولگرایی بخش زیادی را افراد عاقل و معتدل و اهل تعامل تشکیل می‌دهند و احساسشان این است که چه به اصولگرایان سنتی و چه گروه‌هایی که بعداً اضافه شدند همخوانی ندارند و به دنبال گفتمان جدید هستند.
منظور از این گفتمان چیست؟
اولاً به واقع اصولگرا باشیم؛ یعنی ایستادگی بر اصول. اصول همان انقلاب و اسلام و ولایت و رهبری است.دوم آنکه همه اصولگرایی ملتزم به درستی و راستی و سلامت و راستگویی و برنامه داشتن برای اداره کشور است. همچنین کمک کردن به اینکه شایستگان قدرت را به دست بگیرند. چرا همواره به شکل قبیله‌گرایی حرکت می‌کنیم. اینکه بگوییم تندهای جریان اصولگرایی بهتر از افراد جریان‌های دیگر هستند تلقی غلطی است. شاید افرادی در جریانات دیگر باشند که افراد اصولی یا کارآمد باشند. اصولگرایی یعنی کمک کنیم هر آدمی که شایسته یک مسئولیتی است او در آن مسئولیت قرار گیرد. نبینیم این فرد چه نسبتی با من یا جریان من دارد، و اگر غیر این باشد این رویه قبیله‌گرایی است نه اصولگرایی.
شما معتقدید افرادی که اسماً جزو جناح یا احزاب اصلاح‌طلب هم باشند بتوانند با جریان اصولگرایی ارتباط برقرار کنند؟
تقسیم‌های اصلاح‌طلبی و اصولگرایی کهنه شده است. ما نیاز به سامان‌دهی جدید داریم. از طرف دیگر باید به نحوه شکل‌گیری جریان‌های سیاسی در داخل کشور توجه کرد. ما به صورت قبیله‌ای شکل گرفتیم. مثلاً چون فلان آدم در فلان دانشگاه درس خوانده باید به این صورت خاص فکر کند یا اگر در جای دیگری درس خوانده باید طور دیگری باشد. در دنیای جدید معادلات عوض شده است. نیازهای جامعه نیز عوض شده است. ما باید به نوسازی در گروه‌های سیاسی خودمان و در آرایش خودمان بپردازیم. شاید بتوانیم به این نحو پیش برویم که به دنبال برتری دادن شایستگان باید حرکت کنیم. شایستگان یعنی افرادی که در جهت‌های مختلف بتوانند موثر باشند. باید دید نیازهای امروز کشور چیست و ما به کدام سمت حرکت می‌کنیم. مقام معظم رهبری بارها به این نکته اشاره کرده‌اند که مسائل اصلی را فرعی و مسائل فرعی را اصلی نکنید. مسائل اصلی کشور را باید بربشماریم. شاید اصلی‌ترین مسئله کشور کارآمدی است. آیا ما در هر جایی که هستیم کارآمد هستیم. اگر مجموعاً نهادها و افرادمان کارآمد باشد به کارآمدی نظام جمهوری اسلامی می‌انجامد.
کارآمدی در چه حوزه‌هایی اکنون با چالش بیشتری مواجه است؟
اکنون اصلی‌ترین جایی که کارآمدی ما می‌تواند مورد پرسش واقع شود حوزه اقتصاد است. بنابراین اگر در حوزه اقتصاد برنامه نداشته باشیم و کار نکنیم می‌توانیم به سمت ناکارآمدی با شتاب بیشتر حرکت کنیم. لذا باید در این حوزه برنامه داشته باشیم. در داخل کشور و در بین جریان‌های سیاسی به دنبال لمپنیزم در حال حرکت هستیم. یعنی لمپن‌ها تلاش می‎‌کنند جلوداری کنند و لمپن‌ها حوزه‌های سیاسی را برجسته می‌کنند؛ حوزه‌ای که امروز چالش اصلی کشور نیست. رسانه‌ها نیز همین افراد را برجسته می‌کنند. آدم‌هایی که می‌خواهند برجسته شوند هم به همین حوزه می‌روند. من معتقدم باید یک بار کل مسائل اساسی کشور را لیست و رصد کینم و رسانه‌ها نیز معرفی کنند چه افرادی در چارچوب منافع ملی و مصالح ملی می‌اندیشند و حرکت می‌کنند. مصالح و منافع ملی ما با چه حوزه‌هایی گره خورده و در آن حوزه‎‌ها چقدر برنامه داریم. گروه‌ها و افراد سیاسی چقدر برنامه دارند. در حوزه مسائل پوپولیستی و مسائلی که به درد افراد پر سر و صدا می‌خورد در حال حرکت هستیم، در حالی که در حوزه‌های اصلی کشور غفلت صورت می‌گیرد. کشور ایران ظرفیت بسیار بالایی در حوزه اقتصادی دارد اما در حوزه‌های دیگر در حال دعوا و چالش هستیم. در حوزه اقتصادی و چگونگی بهتر اداره کردن کشور در این حوزه چقدر با هم بحث داریم و در حوزه چالش‌های بی حاصل سیاسی چقدر با هم دعوا می‌کنیم. چند سال است به این بلیه و پدیده دچار هستیم.
آیا شما به  بحث وحدت قائل هستید یا اینکه حزب شما قرار است به تنهایی پرچمدار یک حرکتی بشود؟
اینکه قرار است حزب شویم ما به این نتیجه رسیده‌ایم که ضرورت دارد یک تشکلی داشته باشیم. یک سرمایه اجتماعی نیز در دست داریم و آن را به کار می‌گیریم. حتماً به وحدت می‌اندیشیم اما به وحدت توام با عقلانیت. کسانی که در گذشته وحدت شکنی کردند باید بگویند چرا وحدت شکنی کردند. به هر حال یک شخصیت بزرگواری مانند آیت‌الله مهدوی کنی به عرصه وارد شده بود و همه را به وحدت دعوت کرده بود. همه تمکین کردند غیر از یک بخش. چرا وحدت آن موقع بد بود و الان خوب است. نکته دوم این است که بدانیم وحدت را برای شکست می‌خواهیم یا پیروزی. اگر وحدت برای شکست باشد ایرادی ندارد همه آدم‌ها می‌توانند کنار هم جمع شوند و بعد هم شکست می‌خورند و اتفاق ویژه‌ای رخ نمی‌دهد اما اگر وحدت برای پیروزی باشد باید آسیب شناسی صورت گیرد و بدانیم چه کسانی نمی‌توانند مورد اقبال افکار عمومی قرار گیرند، آنها را باید طرد کرد. چه گفتمانی امروز می‌تواند مورد اقبال افکار عمومی باشد، آن گفتمان را باید ایجاد کرد. نکته دیگر این است که اساساً در جریان اصولگرایی باید زایش وجود داشته باشد. چرا برخی اجازه نمی‌دهند این زایمان طبیعی سیاسی در داخل اصولگرایی انجام شود. مشکل اصلی اینجاست که برخی نمی‌خواهند نقش‌ها و پست‌های اصلی را خود از دست دهند. به شکل سنتی می‌خواهند لیدر باشند. در حالی که می‌شود اجازه داد تولد صورت گیرد. در همین مجلس نهم و با تعقیب رسانه‌ای متوجه می‌شوید که وقتی قرار بود فراکسیون جدیدی در مجلس ایجاد شود چه فضایی در کشور ایجاد کرده بودند. معمولاً گفته می‌شود اقلیت با اکثریت وحدت کند ما که اکثریت بودیم متهم به وحدت شکنی شده‌ایم. ماجراهای سه سال پیش در خصوص انتخابات و چه ماجراهایی که در مجلس داشتیم را بخواهم بازگو کنم بحث مطولی است. در جریان اصولگرایی باید پالایش و آسیب شناسی صورت گیرد و اجازه دهیم جریان‌ها و گفتمان جدید شکل بگیرد. گفتمان جدیدی که باید شکل بگیرد گفتمان کارامد کردن نظام و حل مشکلات مردم است. اگر کارامدی است همه باید اجتماع کنیم. عقلانیت و اعتدال یک گفتمان است که همه می‌توانند حول این محور جمع شوند و از ظرفیت‌های هم استفاده کنند و همدیگر را دفع نکنند.
منظور از اعتدال اعتدال در معناست یا آنچه که دکتر روحانی در سیاست امروز مطرح کردند؟
ما خودمان را پیش قراول اعتال می‌دانیم و اعتدال را هم افزایی و عدم تندروی و نیز نگاه کردن به مصالح و منافع ملی می‌دانیم. ما باید به دولت کمک کنیم و همان مشی‌ای که مقام معظم رهبری عنوان می‌کنند را پیش بگیریم. تعامل با دولت هم نکته منفی نیست اما منظور من از مطرح کردن کلمه اعتدال بار سیاسی آن نیست. بحث من این است که راه برون رفت ما از مشکلات کشور تحمل یکدیگر و همکاری است و با نگاه حذفی نمی‌توانیم مسائل کشور را پیش ببریم. حتی با برخی از دوستانی که اختلاف سلیقه داریم به این معنا نیست که آنها باید حذف شوند اختلاف سلیقه ما سر این است که چرا انحصاری به مسائل نگاه می‌کنند.
در خصوص فراکسیون‌های مجلس این بحث همیشه وجود دارد که آنها با حزب در کشورهای دیگر متفاوت هستند مثلاً ممکن است برخی از اعضای رهروان در فراکسوین‌های دیگر باشند و برخی فراکسیون‌ها هم تخصصی هستند، به همین علت منظور شما از اکثریت چیست؟
در دنیا نظام‌هایی که دارای پارلمان است عمدتاً با تحزب عجین شده است، در کشور ما این افتاق نیفتاده است. اساساً دموکراسی با تحزب عجین است. ما در داخل کشور احزاب سیاسی به لحاظ قانونی مشکلی ندارند و از نظر قانون اساسی مورد قبول است اما به لحاظ فرهنگ سیاسی شکل نگرفته است. علل ناپایداری احزاب از گذشته مورد بحث بوده است که چرا حزب در داخل ایران پایدار نیست. بنابراین بازار تحزب در ایران بازار پر رونق و داغی نیست. فراکسیون‌ها در مجلس به صورت حزبی شکل نمی‌گیرند زیرا افرادی که وارد مجلس شده‌اند آنجا با هم آشنا می‌شوند، در حالی که د راحزاب سیاسی افراد از قبل با هم در حزب کار کرده‌اند. فراکسیون به معنی نبود اختلاف نظر نیست و به این معنی نیست که به شکل دستور از بالا به سمت پایین حرکت کنیم. فراکسیون به این معنی است که در بسیاری از مسائل نگاه مشترکی داریم اما در برخی حوزه‌ها هم اختلاف نظر وجود دارد. یکی از دوره‌هایی که تجربه منظم فراکسیونی ایجاد شد این دوره بود. من در سه دوره قبلی که در مجلس بودم به یاد ندارم این نظم و ترتیب فعلی وجود داشته. البته این به معنای نبود ضعف نیست. شورای مرکزی ما هر هفته جلسه دارد و با هم در مورد مسائل مشورت می‌کنیم و سطح انتظاراتمان از فراکسیون بالاست و این درست است. برخی از دوستان تصور می‌کنند فراکسیون یعنی به شکل نظامی امر و نهی صورت گیرد یا در همه حوزه‌ها می‌توانند افراد فراکسیون با هم هم عقیده باشند. اما آن نماینده باید منفعت حوزه انتخابی‌اش را نیز بسنجد و نمی‌تواند فقط نگاه سیاسی داشته باشد. بسیاری از تعاملات دولت و مجلس در در ماه‌های اخیر دچار مشکل شده بود و سوالاتی مطرح می‌شد به این علت بود که این دوره مجلس نهم جزو کم شانس‌ترین نمایندگان پس از انقلاب هستند زیرا در دوره‌ای به مجلس آمده‌اند و بسیاری از کارهایی که باید در حوزه انتخابیه خود انجام دهند را نمی‌توانند به دلیل مشکلات اقتصادی کشور انجام دهند. لذا چون از لحاظ انجام کار پاسخگوی مردم نیستند. بنابراین مجبورند به طرح سوال و استیضاح دست بزنند تا به مردم خود در حوزه انتخابی‌شان بگویند که کار را پیگیری کردند اما بیش از این نتوانستند به نتیجه برسانند.
خودتان نسبت‌تان را با آقای لاریجانی چگونه تعریف می‌کنید؟
آقای لاریجانی محور حرکت ماست. وی در اصل شخصیت محور اعتدال‌گرایی در جریان اصولگرایی است.
جریان شما قرار است با فرد خاصی از علما و بزرگان روحانیت تعامل داشته باشد؟
جریانی که ما نمایندگی آن را بر عهده داریم بیشترین سنخیت را با بخش روحانیت و مرجعیت دارد و فکر می‌کنیم در اکثر حوزه‌ها نگاهمان با قاطبه روحانیت و مرجعیت بسیار به هم نزدیک است اما اکنون فرد خاصی در ذهنمان نیست، هرچند از رهنمودهای همه علمای بزگوار به خصوص مراجع تقلید بهره‌مند می‌شویم.
نوسازی گروه‌های سیاسی را برخی احیای حزب جمهوری می‌دانند، به این معنی که از همه طیف‌های فکری در آن حضور داشته باشند. این شباهت‌ها را قبول دارید؟
ما اکنون نمی‌توانیم مانند حزب جمهوری اسلامی در داحل کشور تشکیل دهیم. آن حزب جمهوری اسلامی در فضای خاص ابتدای انقلاب بود و از آن شور و هیجان و نشاط استفاده شد. وقتی ما از مفاهیم انتزاعی به سمت مفاهیم انضمامی پیش می‌رویم اختلافات خود را، بیشتر نشان می‌دهد. به طور مثال وقتی بیان می‌کنیم استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، همه موافق هستند یا وقتی حرف از عدالت زده می‌شود همه موافق هستند اما وقتی قرار است عدالت را اجرا کنید یا آزادی را عملیاتی کنید از آن مفهوم در عملیات به اختلاف می‌رسید. زمان تشکیل حزب جمهوری انقلاب در مرحله مفهومی بود. لذا در مرحله مفهومی اجماع و امکان فراگیری وجود داشت. اکنون در مرحله عملیاتی کردن هستیم که در هر زمینه‌ای باید برنامه داشته باشیم. در اداره کشور اختلاف بیشتر می‌شود. دوران قبل از انقلاب نیز همه روی مفاهیم انتزاعی اتفاق نظر داشتند اما پس از انقلاب اختلاف نظرهای یکی پس از دیگری بروز کرد.
و اما سخن پایانی؟
ما ایرانی داریم با ظرفیت بسیار زیاد و در آزمونی قرار داریم که باید به سمت اداره بهتر کشور و حل مشکلات مردم حرکت کنیم. همچنین باید همه ظرفیت‌های کشور را عملیاتی کنیم. لذا من تصور می‌کنم باید از جار و جنجال‌های سیاسی فاصله بگیریم و به یک بلوغ و عقلانیتی برسیم چرا که امروز مسیر توسعه بی پروا در دنیا پیگیر می‌شود و استمرار پیدا می‌کند و فاصله‌ها زیاد می‌شود. لذا باید نسبت به این فاصله‌ها هوشمندانه برخورد کنیم و باید به گونه‌ای حرکت کنیم که بتوانیم خط و جریان اقتصاد کشور را به سامان برسانیم. این موضوع با وضعیت کنونی و حجم نقدینگی بالا و پرو‌های تکمیل نشده و حجم بالای بیکاری، وجود ناهنجاری‌های اجتماعی وقت جنجال‌آفرینی گذشته است و باید به اداره بهتر کشور فکر کرد و از همه ظرفیت‌ها استفاده کنیم.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی