معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: درست است که زمانی نقاشیهای دیواری برایمان جالب بود و تمام دیوارهای شهر را از شعارهای انقلابی پر میکردیم، اما امروز دیگر دوره دیوار نویسی گذشته است. چرا فکر میکنیم نصب عکسهای بزرگان در سطح شهر باعث میشود که مردم آن شخصیتها را بیشتر دوست داشتهباشند؟ ما باید این عزیزان را بزرگتر از این بدانیم و طوری عمل نکنیم که مردم با بیاعتنایی از کنار آنها رد شوند.
علی مرادخانی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت و گو با جماران با اشاره به میزان موفقیت آثار هنری در ارائه پیام امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی به ذکر مقدمهای درباره تفاوت انقلاب مردم ایران با سایر انقلابها پرداخت و اظهار کرد: انقلاب در بسیاری از کشورها اتفاق افتاده است مثل انقلاب روسیه و انقلاب کبیر فرانسه. ویژگی انقلاب اسلامی و تفاوت آن با سایر انقلابها در صبغه دینی و اخلاقی آن است، به طوری که مبتنی بر مجموعهای از باورها شکل گرفت. بنابراین رسالتی انقلاب اسلامی هم از رسالت سایر انقلابها متفاوت است، به این دلیل که انقلاب توانست بر اخلاق، رفتار و باورهای مردم خودمان و همچنین مردم جهان تأثیر بگذارد. با این نگرش بهرهای که ما از هنر میبریم نیز باید با سایر کشورها متفاوت باشد.
وی ادامه داد: هر زمان که بخواهیم پیامی را به شکلی غیرمستقیم برای مخاطبان بیان کنیم باید به آن لباس هنر بپوشانیم، به خصوص اگر بخواهیم تأثیری جاودانه بر رفتار و باورهای مردم بگذاریم، چرا که زبان هنر زبانی جاودانه است و نمیتوان وظیفه هنر را محدود به اطلاعرسانی دانست. بنابراین جاودانه شدن پیامهای انقلاب نیز در گرو بهرهگیری درست ما از هنر است.
معاون هنری وزارت ارشاد در پاسخ به این پرسش که هماکنون پیام های انقلاب اسلامی چه سهمی از تولید محتواهای هنری را در کشور دارد، گفت: در عرصه هنر باید به این نکته توجه کنیم که هنر تبلیغگر مستقیم نیست، انقلاب اسلامی، دین مبین اسلام و باورها و ارزشهای مردم ما مبتنی بر ساخت انسان است. هر محتوایی که به این آموزه دینی که در انقلاب نیز ما به دنبال آن بودهایم بپردازد، دارای محتوایی انقلابی است.
وی ادامه داد: اگر پیام نهایی یک محصول هنری رسالت یک انسان باشد، محتوای آن جدای از غایت دین و شریعت که ساختن انسانی کامل است، نیست. بنابراین تعهد انقلابی امروز به معنای این است که اولا تک تک افراد جامعه هنری به ارزشهای جامعه متعهد باشند و در مرحله دوم این ارزشها را در آثار خود متبلور کنند. مگر میشود که یک هنرمند به چیزی باور نداشته باشد و آن را در اثر خود نشان دهد.
مرادخانی با طرح این مسئله که امروز ارزشهای انقلاب مهمترین مسائلی هستند که هنر انقلاب باید به آنها بپردازد، گفت: هنر انقلابی فراموش نشدهاست، اما امروز برای اینکه بتوانیم مصادیق هنر انقلابی را پیدا کنیم، باید تلاش کنیم آموزههای انقلاب اسلامی و ارزشهای آن را در آثار هنری متبلور کنیم. ضمن اینکه باید بتوانیم این ارزشها را متناسب با حوزههای مختلف و تکنیکهای جدید هنری مطرح نماییم به طوری که مورد توجه نسل امروز قرار گیرند.
وی اضافه کرد: اینکه مردم ما امروز موسیقی انقلابی 30 سال پیش را گوش نمیدهند به این معنی نیست که موسیقی انقلابی فراموش شدهاست. موسیقی امروز ما باید متناسب با نیازهای مخاطبان باشد و در عین حال مبتنی بر ارزشهای جامعه. بر این اساس هنر انقلابی امروز این است که بتوانیم اثر هنری را اعم از قطعات موسیقی، فیلم، تئاتر و هنرهای تجسمی به گونهای ارائه کنیم که برخاسته از تعهد فرد هنرمند باشد و از ناامیدی و سیاهنمایی بپرهیزد.
مرادخانی در پاسخ به این پرسش که با گذشت 36 سال از انقلاب اسلامی، چه تعریفی میتوان از تعهد انقلابی ارائه داد، اظهار کرد: پاسخ به این پرسش و تعریف معنای تعهد انقلابی نیازمند برگزاری نشستهای علمی است. در همه جای دنیا، نگران ارزشهایشان هستند. نگرانی ژاپنیها هم این است که چرا دخترهای کشورشان دیگر کیمونو نمیپوشند. در واقع نوع پوشش برای همه جوامع و به ویژه جامعههایی که فرهنگ و تمدن باسابقهای دارند، اهمیت دارد. جوامع جدید التأسیسی که به هیچ چیز اعتقاد ندارند و فقط مسائل رفاهی زودگذر را در نظر میگیرند، از عشق هم که یکی از موضوعات مهم در هنر است، تلقی درستی ندارند و آن را به تمتع محدود کردهاند.
معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: تعهد انقلابی برای ما این است که عشق را مجموعهای از باورها، پایداریها، جوانمردیها، از خودگذشتگیها و برای یکدیگر ارزش قائل شدن بدانیم و آن را به این شکل در آثار هنریمان نمایش دهیم. چنین تلقیای از عشق باعث میشود که انسان ارزش پیدا کند. در نتیجهی چنین تلقیای از مسائل مختلف، جامعه ارزشمدار تشکیل میشود.
وی در خصوص فاصله وضع موجود با جامعه مطلوبی به جماران گفت: اینکه ما چقدر توانستهایم الگوهای خودمان را در آثار هنری به منصه ظهور برسانیم خود موضوعی است که پرداختن به آن در این گفتگوی کوتاه ممکن نیست اما به نظر من همین که هنرمندانی را که مردم به آنها علاقهمند هستند دعوت به فعالیت کنیم، قدم بزرگی در راه رسیدن به وضعیت مطلوب برداشتهایم.
مرادخانی با پذیرش این مسئله که وضعیت کنونی ما به لحاظ پرداختن به ارزشهایی که مردم به خاطر آنها انقلاب کردند مطلوب نیست، اظهار کرد: وضعیتی که در آن به سر میبریم مطلوب نیست، اما من آن را نابهنجار هم نمیدانم. به خصوص که مردم ما در زمانی که محصولات فرهنگی با کیفیت در اختیارشان قرار میگیرد، با ارزشها همگام میشوند. در حال حاضر بهترین کار این است که نه فقط از موضع و تعریف باید و نبایدها در زمینه مسائل هنری که از طریق تقویت خودمان ارزشهایمان را به نمایش در آوریم. اگر مردم ما به نوعی موسیقی علاقهمند هستند، میتوانیم حداقل با استفاده از اشعار فارسی به آن نوع از موسیقی غنا ببخشیم تا صورت مناسبی پیدا کند.
وی سفارشی بودن آثار هنری را در زمینه ارزشهای انقلابی جایز ندانست و گفت: حوزه هنر حوزه اصطلاحا دلی است یعنی هنرمند باید با همه وجود به کاری که انجام میدهد علاقهمند باشد. چرا مردم ما هنوز هم از شنیدن سرودهای اول انقلاب لذت میبرند؟ به این دلیل که هیچ کدام از خوانندهها و موسیقیدانهای ما در آن زمان مجبور به تولید آثار انقلابی نبودند. ما در این سالها برای اینکه خودمان را به دیگران اثبات کنیم، آثاری را به طور سفارشی تولید کردیم، در حالی که وظیفه ما فقط تشویق کردن و حمایت کردن است، نه اینکه از هنرمندی بخواهیم در حوزهای که به آن باوری ندارد به تولید اثر بپردازد.
مرادخانی به عنوان مثال به سمفونی عاشورا اشاره کرد و افزود: ما یک سمفونی ساختیم به نام عاشورا که بعد از سالها دیدیم مردم برای تماشای یک اثر ارزشی بلیت خریدهاند، آن هم به گونهای که دیگر جایی برای بلیتهای اهدایی نمانده بود. من فکر میکنم ارزش چنین کاری بسیار بالاتر از کارهایی است که مسئولان دولتی ناچار میشوند برای پر کردن سالن بلیتهای اهدایی پخش کنند.
وی درباره آسیبشناسی تولید فشرده آثار هنری در دو مقطع بزرگداشت دهه فجر و بزرگداشت امام خمینی(س)، نگاه تبلیغی به مسائل هنری را بی تأثیر بر مردم دانست و گفت: چرا فکر میکنیم نصب عکسهای بزرگان در سطح شهر باعث میشود که مردم آن شخصیتها را بیشتر دوست داشتهباشند؟ ما باید این عزیزان را بزرگتر از این بدانیم و طوری عمل نکنیم که مردم با بیاعتنایی از کنار آنها رد شوند.
معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان اظهار کرد: نقاشیای که بر دیوارهای شهر بعد از مدتی آفتاب میخورد و رنگپریده میشود، تبلیغ نیست، وهن است. به قول سعدی که در جواب ناخوشآوازی که با صدای بلند قرآن میخواند، گفت «از بهر خدا مخوان» ما هم باید به برخی بگوییم که از بهر خدا این نقاشیها را نکشید. استفاده از آثار هنری هم اصولی دارد. درست است که زمانی نقاشیهای دیواری برایمان جالب بود و تمام دیوارهای شهر را از شعارهای انقلابی پر میکردیم، اما امروز دیگر دوره دیوار نویسی گذشته است.