بازدید 4052
۲

جنایت؛ ایستگاه آخر اختلافات خانوادگی

کد خبر: ۴۷۰۳۰۶
تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۹ 27 January 2015
عاملان سه‌جنایت خانوادگی که به جرمشان اعتراف کرده‌اند، در زندان به‌سر می‌برند و منتظر برگزاری جلسه محاکمه هستند تا از خود دفاع کنند.

به گزارش شرق، یکی از این متهمان جوانی ٢٠ساله است که خواهرش را به قتل رسانده است. خانواده دختری ٢٣ساله به‌نام مهشید چندروز‌قبل با مراجعه به پلیس آگاهی نیشابور خبر دادند دخترشان گم شده است. کارآگاهان بعد از دریافت این شکایت تلاش خود را برای یافتن ردی از مهشید آغاز کردند اما به نتیجه‌ای نرسیدند تا اینکه به برادر مهشید ظنین شدند و از او بازجویی کردند.

 اظهارات ضد‌‌و‌نقیض این جوان ٢٠ساله سبب شد کارآگاهان به پرس‌وجو از او ادامه دهند تا اینکه بالاخره وی اعتراف کرد خواهرش را کشته است. این جوان گفت: «من و مهشید سر‌موضوعی باهم اختلاف داشتیم. روز حادثه بعد از مشاجره، درحالی‌که به‌شدت عصبانی بودم خواهرم را خفه کردم بعد برای اینکه کسی متوجه موضوع نشود جنازه را در یک‌موکت پیچیدم و در چاهی در ‌گاوداری انداختم و از این موضوع حرفی به کسی نزدم.»

کارآگاهان بعد از شنیدن این اعترافات همراه ماموران آتش‌نشانی به گاوداری رفتند و توانستند جسد دختر را از چاه خارج کنند. متهم درحال‌حاضر در بازداشت به‌سر می‌برد و تحقیق از او همچنان ادامه دارد. درهمین‌حال زنی که شوهرش را به قتل رسانده و جنازه او را در باغچه خانه دفن کرده بود، در بازجویی‌های پلیسی جزییات قتل را شرح داد.

 این زن که محبوبه نام دارد، چندی قبل به پلیس آگاهی استان فارس مراجعه کرد و خبر داد شوهرش به نام محمود ناپدید شده است. این زن گفت: «شوهرم برای انجام کارهایش از خانه بیرون رفت اما هرچه منتظر ماندم برنگشت و تلفن همراهش نیز خاموش بود به همین دلیل نگران شدم و تصمیم گرفتم پلیس را از موضوع باخبر کنم.»ماموران وقتی تلاش‌های خود را برای یافتن ردی از محمود آغاز کردند، پی بردند نام این فرد در هیچ‌یک از مراکز انتظامی، درمانی و پزشکی‌قانونی به ثبت نرسیده است به‌همین‌دلیل بار دیگر از همسر او بازجویی کردند.

محبوبه در این مرحله گفت: «روز حادثه دیدم شوهرم قصد دارد از خانه بیرون برود. از او پرسیدم کجا می‌رود، جواب داد باید به چند حساب مربوط به کارهایش رسیدگی کند و زود برمی‌گردد. بعد از رفتن محمود من خوابیدم اما وقتی بیدار شدم دیدم هنوز به منزل برنگشته به همین دلیل با تلفن‌همراهش تماس گرفتم اما خاموش بود. فکر کردم شاید جایی گرفتار شده است به همین دلیل کمی منتظر ماندم اما فایده‌ای نداشت. من خبر ندارم شوهرم به کجا رفته و با چه افرادی ملاقات کرده است.»

کارآگاهان که احتمال می‌دادند محمود به قتل رسیده باشد، به بررسی زندگی خصوصی او پرداختند و فهمیدند این مرد با همسرش اختلافات زیادی داشته. همین مساله سبب شد محبوبه به‌عنوان مظنون شناخته شود و بار دیگر پشت‌میز بازجویی بنشیند. زن جوان که همچنان قصد داشت بر ادعاهای اولیه‌اش اصرار کند، این‌بار به بن‌بست رسید و اقرار کرد محمود را کشته است. او گفت: «شوهرم به موادمخدر معتاد بود و به همین دلیل با هم اختلاف داشتیم. از کارهای او خسته شده بودم و در نهایت نقشه قتل را کشیدم. روز حادثه بعد از اینکه دوباره با محمود دعوا کردیم، او را خفه کردم، بعد جسد را کشان‌کشان به حیاط بردم و در آنجا دفن کردم سپس برای اینکه پلیس به من مشکوک نشود شکایتی را مطرح و ادعا کردم شوهرم ناپدید شده است.»

کارآگاهان بعد از ثبت اعترافات این زن به خانه‌اش رفتند و با کندن باغچه جسد شوهر او را یافتند. این زن نیز فعلا در بازداشت به‌سر می‌برد تا تحقیقات مقدماتی از او کامل شود. سومین فردی که به‌‌دلیل اختلافات خانوادگی دست به جنایت زده، مردی است که همسر برادرش را کشته است.

 کارآگاهان پلیس آگاهی استان خراسان‌رضوی چندی قبل با اعلام گزارش توسط مردی جوان مطلع شدند همسر او به نام راحله گم شده است. آنها در تلاش برای یافتن ردی از راحله، جسدی سوخته را یافتند و با انجام آزمایش‌های تخصصی پی بردند این زن همان راحله است. در ادامه فاش شد مقتول روز حادثه چکی ٢٢٠میلیون‌تومانی همراه داشته. شوهر راحله توضیح داد این چک درواقع ارثیه پدری‌شان بود که آن را به راحله سپرده بودند. ماموران در ادامه تحقیقات به یکی از برادران همسر راحله شک کردند. این مرد که ابتدا خودش را بی‌اطلاع معرفی کرده بود، در نهایت اسرار قتل را فاش کرد.

او گفت: «روز حادثه همراه دوبرادرم راحله را سوار خودرو کردیم و به خانه‌ای بردیم تا بتوانیم چک را از او بگیریم اما سر این موضوع مشاجره کردیم و وقتی راحله به پدرمان توهین کرد، یکی از برادرانم او را به‌قتل رساند. بعد جسد را از خانه بیرون بردیم و به آتش کشیدیم.»

ماموران در ادامه، دو برادر این فرد را بازداشت کردند و متهم اصلی به جرمش اعتراف کرد. رسیدگی به این پرونده نیز همچنان ادامه دارد.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۳
انتشار یافته: ۲
یاد کتابی از مسعود بهنود به نام این سه زن افتادم ولی این سه زن کجا آن سه زن کجا
خدا یا رحمی بر ما کن با این همه سنگدلی و شقاوت...
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی
آخرین اخبار