مدتی است موضوع استانی شدن انتخابات نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نهم آذر ماه گذشته در مجلس شورای اسلامی اعلام وصول شد. این طرح که به امضای بیش از ۱۹۳ نماینده رسیده، به یکی از بحثهای چالشی جامعه و مجلسیان تبدیل شده و ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است.
به گزارش «تابناک»، البته بحث از استانی شدن انتخاب نمایندگان مجلس مربوط به این مدت کم نیست، بلکه سر دراز دارد و سابقه طرح آن اولین بار به اواخر مجلس پنجم برمیگردد، ولی چون در آستانه انتخابات دوره ششم مجلس شورای اسلامی مطرح شد، بنا به دلایلی از دستور کار خارج شد.
در سال اول دوره ششم مجلس، این موضوع دوباره مطرح و پس از تصویب مجلس شورای اسلامی، شورای محترم نگهبان آن را مغایر با قانون اساسی تشخیص داد، ولی مجلس ششم بر نظریه خود اصرار نمود و نهایتا به مجمع تشخیص مصلحت نظام فرستاده شد. بار سوم نیز در مجلس هفتم طرح استانی شدن انتخابات مطرح و باز هم از سوی شورای نگهبان رد شد.
اکنون با گذشت حدود چهارده سال از ارائه اولین طرح استانی شدن انتخابات، اوایل آذرماه سال جاری، نمایندگان مجلس یک فوریت طرحی را تصویب کردند که در صورت تصویب نهایی مجلس و شورای نگهبان، انتخابات مجلس شورای اسلامی استانی برگزار خواهد شد.
اما یک مطالعه کوتاه، ضعفهای فراوانی برای این طرح به ذهن متبادر میکند و نشان میدهد طرح مزبور با مشکلاتی روبهروست.
با اجرای طرح استانی شدن انتخابات ممکن است اصل ششم و ۵۶ قانون اساسی خدشهدار شود، زیرا اگر شهرهای کوچک هر استان به کاندیدای همشهری خود حتی رأی صد درصدی بدهند ولیکن آن فرد نتواند آرای لازم را از دیگر شهرستانهای استان کسب کنند، نمیتوانند به مجلس راه یابند. لذا به انتخاب مستقیم مردم شهرها و اصل ششم قانون اساسی خدشه وارد میشود و در نهایت این طرح باعث سست شدن انتخاب مستقیم مردمی خواهد شد و با اجرای این طرح، حاکمیت مردم بر سرنوشت اجتماعی خویش در اختیار صاحبان قدرت و کارتلهای سیاسی، اقتصادی و … قرار گرفته و در نتیجه نامزدهای واجد صلاحیت و شاخصی که میتوانستند خود را در حوزههای انتخابیه کوچکتر مطرح کنند، بناچار از دور خارج و موجب تضعیف مردم سالاری دینی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
رهبری همواره به نمایندگان ملت توصیه کردهاند که رابطه خود را با تودههای مردم بخصوص قشرهای محروم برقرار و مستحکم سازند؛ بنابراین، با اجرایی شدن این طرح کاندیدای منتخب استانها هیچ ضرورتی برای برقراری ارتباط با مردم که در انتخابات نقش اصلی را دارند احساس نخواهند کرد و نتیجتا فاصله ایجاد شده مردم را از حضور فعال در تعیین سرنوشت خود ناامید میکند.
ممکن است با اجرای این طرح نماینده منتخب دیگر ارادت و تعصب خاصی نسبت بمناطق کوچکتر نداشته باشد وتمام همت خودرا درکسب رضایت مردم شهرهای بزرگ قراردهد زیرا دیگر رای مردم درشهرهای کوچکتر آنچنان تاثیر گذار نخواهد بود. نمایندگان وظیفه اتصال حاکمیت به مردم را هم دارند و با استانی کردن انتخابات این فرصت ملی و حلقه ارتباطی از دست خواهد رفت.
طراحان به کاهش هزینههای اجرایی انتخابات و کاهش میزان داوطلبان نمایندگی اشاره کردهاند، ممکن است تعداد داوطلب در این طرح کمتر شود، ولیکن قطعا در هزینههای اجرایی انتخابات اثری نخواهد داشت، زیرا هزینهها همواره برای آحاد مردم و جغرافیای منطقه است و مانع رفت و آمد بازرسان، مسئولین اجرایی و نظارتی کشور و تعداد اعضای صندوقهای رای و نمایندگان دستگاههای کشوری و لشکری نخواهد بود، لذا نباید این موضوع باعث حذف حق انتخاب مردم شود و به آن خدشه وارد شود.
یکی دیگر از دغدغههای طراحان محترم کاهش تخلفات نظیر خرید و فروش رأی است. باید گفت این مسأله باید ریشهای و با فرهنگسازی حل شودد، نه اینکه صورت مسأله را پاک کنند. ضمن اینکه ممکن است ریخت و پاشهای برخی از نمایندگان زمینه ساز کجرویهای بعدی باشد.
آنچه به نظر میرسد، استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی هنگامی میتواند مفید باشد که اولا فرهنگسازی لازم انجام بپذیرد و جامعه پذیرای چنین امری باشد، زیرا سالهاست مردم به این شیوه رأی دهی عادت کردهاند و ثانیا دستگاههای اجرایی دولت پاسخگوی نیازها و دردهای مردم مناطق باشد تا مردم ضرورتی برای مراجعه به نمایندگان جهت حل مسائل جزئی خود نداشته باشند و ثالثا نظام حزبی به گونهای در ساختار سیاسی کشور شکل بگیرد و به رسمیت شناخته شود تا احزاب برای انتخابات مجلس فهرست دهند و در نهایت مردم بتوانند از راه آنها نظارت و مطالبهگری صحیح را دنبال کنند. در چنین شرایطی است که نمایندگان منتخب استانی میتوانند با دید ملی به مسائل کشوری نگاه کنند و برنامه محوری را جایگزین قبیله و نژاد محوری کنند.