بازدید 25667

دوربین‌ها این بار برای ثبت اعدام بیرون آمدند!

به ذهنت می‌رسد که مجموعه ورزشی «اردیبهشت» شهرداری مشهد میزبان مسابقات ورزشی مهمی بوده که این جمعیت را دور فنس‌ها و نرده‌های خود جمع کرده اما به چهارراه که نزدیک می‌شدی حضور خودروهای متعدد نیروی انتظامی خبر از برنامه‌ای دیگر می‌داد.
کد خبر: ۴۵۳۴۵۰
تاریخ انتشار: ۰۸ آذر ۱۳۹۳ - ۰۸:۳۹ 29 November 2014
این روزها به هر طرف که نگاه کنی، موبایل‌هایی را می‎‌بینی که در دست همه افراد هست و کوچک و بزرگ هم ندارد و ‌تنها به دنبال سوژه‌هایی برای ثبت لحظات تلخ و شیرین می‌گردد و این بار به دار آویخته شدن دو مجرم سوژه فیلمبرداری جماعتی شده بود که دو روز قبل برای اجرای حکم اعدام دو مجرم متجاوز به عنف در مشهد جمع شده بودند.

به گزارش ایسنا از منطقه خراسان، عقربه‌های ساعت به 9 صبح روز ششم آذرماه 93 نزدیک می‌شدند؛ این بار تقاطع حجاب و شاهد در منطقه قاسم‌آباد مشهد شاهد مراسم اجرای حکم اعدام بود. از دور این فکر به ذهنت می‌رسید که مجموعه ورزشی «اردیبهشت» شهرداری مشهد میزبان مسابقات ورزشی مهمی بود که این جمعیت را دور فنس‌ها و نرده‌های خود جمع کرده بود اما به چهارراه که نزدیک می‌شدی حضور خودروهای متعدد نیروی انتظامی خبر از برنامه‌ای دیگر می‌داد و اگر بیشتر دقت می‌کردی می‌توانستی در میان محوطه داربستی را ببینی که دو حلقه طناب دار بر آن آویزان شده بود.

درست بالای داربست و حلقه دار، بنری با این عنوان «عدل و داد از بخشش و سخا گرامی‌تر است» توجهت را به خود جلب می‌کرد.

اطرف زمین ورزشی را آپارتمان‌ها و منازل مسکونی زیادی احاطه کرده بود. این برنامه به جز افرادی که از نزدیک شاهد این اتفاق بودند، تماشاچیان دیگری نیز داشت که از روی پشت بام آپارتمان‌ها و قاب پنجره‌ خانه خود نظاره‌گر اعدام این دو متجاوز به عنف بودند.

قبل از قرائت حکم، زن و مرد میانسالی به سمت خودرویی که حامل مجرمان بود، رفتند و با حضور مسوولان با چشمانی اشکبار اعلام کردند که از حق قصاص گذشتند. قاتل چیزی برای گفتن نداشت، گریه می‌کرد و فقط به نشانه تأسف سر خود را به صندلی ماشین می‌کوبید زیرا خوب می‌دانست که به دلیل تعدد جرایم خود و پرونده‌های دیگر، دو بار حکم اعدام برایش صادر شده بود و با وجود بخشش خانواده مقتول باز هم محکوم به اعدام بود.

پدر و مادر مصطفی جهانپور(مقتول) که از حق خود گذشته بودند، سبک‌تر از پیش به گوشه‌ای از محوطه رفتند. مادرش از سال 88 می‌گفت؛ همان زمانی که 10 روز بیشتر از عاشورا نمی‌گذشت و مصطفی 22 ساله ساعت پنج بعدازظهر برای رسیدن به جلسه‌ای در محل کار سوار موتور خود شده بود ولی خبر نداشت که کسی برای گرفتن موتورش با دوستانش شرط ‌بندی کرده و مسیر طولانی را به دنبالش آمده بود و در نهایت پشت چراغ قرمز یکی از چهارراه‌ها با قمه به سمتش حمله کرد و با ضربات متعدد او را به قتل رساند؛ قاتل بعدها فهمید کسی را که کشته، همسن خودش بوده است آن هم فقط به خاطر یک موتور آپاچی...

با یادآوری این اتفاق دوباره اشک چشمان پدر و مادر مصطفی را خیس کرد. هر دو همزمان گوشی خود را بیرون آوردند و عکس پسر جوان‌شان را با اشتیاق و حسرت نشان دادند. مادرش می‌گفت که عکس مربوط به شب مراسم عقد مصطفی است و با حسرت دوباره به آن نگاه کرد.

پدرش درباره علت گذشتن از قصاص قاتل پسرشان می‌گفت: دیگر چه فایده‌ای دارد، مصطفی دیگر برنمی‌گردد؛ به خاطر رضای خدا او را بخشیدیم و امیدواریم خدا هم او را ببخشد ولی چرا باید جوانان چنین کاری کنند که آخر کارشان به اینجا و اعدام ختم شود.

لحظه اجرای حکم نزدیک می‌شد؛ مجرمان با پاهای لرزان به زیر حلقه دار هدایت می‌شدند؛ پشت بلندگو احکام قرائت می‌شد؛ پشت یک کامیونت یک میز اداری دیده می‌شد که روی آن دو صندلی قرار گرفته بود. دو مجرم با کمک ماموران روی صندلی‌ها ‌ایستادند.

حالا جمعیتی که دور تا دور محوطه ایستاده بودند، دست به جیب شده و گوشی خود را برای ثبت این لحظات بیرون آورده بودند. همه منتظر بودند؛ صدای استارت ماشین خبر از آغاز حکم می‌داد و مردم مشتاق‌تر به صحنه و صفحه دوربین گوشی خود خیره می‌شدند؛ صدای کوتاه حرکت ماشین از پایان اجرای حکم خبر داد...

در این فاصله کوتاه مادر مصطفی ذکر می‌گفت و از آنجایی که تحملش را نداشت در لحظه اعدام پشت به صحنه ایستاد و فقط اشک ریخت.

حالا همه چیز تمام شده بود اما هنوز مردم دوربین‌های همراه خود را کنار نگذاشته بودند گویا منتظر بودند لحظه پایین آوردن جنازه دو مجرم را هم ثبت کنند. کمی از جمعیت کاسته شده بود و افراد جدیدی برای تماشا به محوطه نزدیک ‌شدند. 45 دقیقه بعد همزمان با بردن جسد بی‌جان دو مجرم، مردم هم کم‌کم پراکنده می‌شدند و دوباره محوطه ورزشی خالی از تماشاگر شد.

با پایان مراسم اجرای حکم اعدام سوژه‌های دیگری به چشم می‌خورد، از محوطه که خارج می‌شدی دو پسر جوان را می‌دیدی که با سرعت و سراسیمه به محل اعدام می‌آمدند؛ با بیان یک اسم و فامیل جویای این شدند که آیا یکی از اعدامی‌ها چنین نامی داشته است؟ گویا به دنبال یکی از دوستان خود بودند!

کمی آنطرف‌تر، مرد جوانی با این سوال که شما خبرنگار هستید با هیجان می‌گفت که تمام فیلم اعدام را با گوشی خود ضبط کرده و حاضر بود در صورت نیاز آن را در اختیارم قرار دهد.

در طول خیابان محل برگزاری اعدام، مردمی را می‌دیدی که کاملا راضی و خوشحال بودند گویا از تماشای یک فیلم خوب بازمی‌گشتند.

زنی که در اعدام قبلی مشهد هم حضور داشت و در هنگام اعدام با گریه‌ها و ناله‌های خود در پشت فنس، توجه دوربین‌ها را به خود جلب کرده بود، جزو آخرین افرادی بود که محل را ترک کرد. از او پرسیدم چرا به تماشای اعدام‌ها می‌آید و هنگام تماشای اعدام گریه می‌کند؟ جواب داد: دل آدم می‌سوزد! ولی به دلیل جرائمی که مرتکب شده‌اند باید اعدام شوند و حق‌شان است.

زن دیگری که او را همراهی می‌کرد، گفت: صدای بلندگو را که شنیدم، فکر کردم روضه‌خوانی است به همین دلیل بیرون آمدم ولی شاهد اعدام این دو نفر شدم.

دو مجرم در مقابل چشمان مردم اعدام ‌شدند؛ دوباره همه چیز به حالت عادی بازگشت و ترافیک تقاطع شاهد و حجاب روان شد اما باید منتظر بود فیلم اعدام این دو مجرم به زودی از طریق شبکه‌های اجتماعی گوشی موبایل دریافت کنیم. 
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱۰۲
انتشار یافته: ۲۸
بیماری اجتماعی!!
پاسخ ها
mithra
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۸
چرا بیماری اجتماعی ؟
اگر قاضی حکم به اعدام در ملا عام کرده ، مگر هدف از اعدام در ملا عام دیدن مردم نیست ؟
آیا در راستای همراهی با قوه قضائیه در نمایش عمومی این صحنه ها نباید این فیلم هارا پخش کرده؟
اگر این فیلم ها پخش نشود و جلوی تماشای آنها گرفته شود مگر مخالفت صریح لا قوه قضائیه و استقلال قاضی نیست ؟
آیا در راستای حفظ استقلال قاضی در تشخیص و صدور حکم ، ما مجازیم که خاف حکم عمل کنیم؟
تازه شاید بهتر باشد قوه قضائیه و نیروی انتظامی فیلم اعدام را از تلویزیون پخش کنند تا همه ببینند.
اثرات اجتماعی خشونت را هم علما از مردم عامی بهتر میفهمند. میگویئد نه؟ مگر میشود علما و مجلس و قضات محترم متوجه اثرات منفی نباشند. حتما اگر داشت میگفتند، همانطور که مثلا در باب مضرات منکرات و ... گفته اند
واقعا متاسفم واسه اين مردمي كه از هر چيزو ناچيزي فيلم ميگيرند
با این که کو خوبه جدیدا وقتی میخوان طرفو تو گور هم بزارن ول کن نیستن حرفی نزنی دوست دارن از نکیر و منکر هم با موبایل فیلم برداری کنن
من با اعدام اين افراد موافق هستم کسي که جرات مي کند با قمه و در انظار عمومي کسي را بکشد حقش صدها بار اعدام است و به قول معروف که توبه گرگ مرگ است نه بخشش
پاسخ ها
ناشناس
| United States |
۱۴:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۸
اما نه در مجموعه ورزشی و جلو کودکان
مردم ایران راهشان را گم کرده اند
خوب کاری کردند که فیلمبرداری کردند. از لحظه زجر کشیدن و مرگ چنین حیوانات انسان نمایی باید با دوربین های حرفه ای فیلمبرداری کرد تا چند نفری هم ببینند و درس عبرت بشه براشون.
اینکه این چند ساله جرم و جنایت تو کشور انقدر زیاد شده و قبح خیلی از کارها ریخته شده دلسوزیهایی هست که برای مجرمین میشه. قاتلی یه جوونی رو کشته هیچ کس به فکر دل مادر اون مقتول نیست همه به دنبال رضایت گرفتن ازش و بخشش اون قاتل مظلوم هستند! اگه این چند ساله مخصوصا تو صدا و سیما و برنامه هایی مثل ماه عسل شاهد این شوهای تبلیغاتی و شعارگونه نبودیم الان به اینجا نمیرسیدیم
پاسخ ها
الپاچینو
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۸
اگر با هدف درس عبرت فیلم برداری کنن مشکلی نیست اما الان این کار تبدیل به یه نوع تفریح و سرگرمی شده واسه مردم
مردم بیمار
قطعا عکسهای این موبایلها را در خانه و محلهای دیگر فرزندان کم سن وسال نگاه خواهند کرد و چه اثری در روحیه آنها خواهد داشت؟
اين خشونت پراكني نه تنها جلوي جرم را نمي‌گيرد بلكه به نوعي و بسيار زيركانه آن را ترويج هم مي‌كند چه اگر اثر داشت براي دليلي به اين واهي انساني دست به قتل كس ديگري نمي‌زد.
متاسفانه براي مردم هم عادي شده است و حتي ديدن چنين صحنه‌هايي از گوشي موبايل باعث عادي‌تر شدن آن هم مي‌شود.
براي مجازات بايد حبس ابد بد بدهند و چنين افرادي را براي هميشه از حضور در جوامع محروم كنند. مي‌توانند به جاي دور افتاده‌اي تبعيدشان كنند و اجازه بدهند در بدترين شرايط مكاني و زماني براي داشتن حداقل امكاناتي كه با ناسپاسي قدر آن را ندانسته‌اند تلاش كنند. بجنگند، بسازند تا بفهمند آنچه كه جامعه به آنها داده محصول تلاش همان همنوعي است كه به راحتي به جانش مي‌افتند و مي‌كشند.
مجازات كساني كه نابود مي‌كنند آباد كردن است و ساختن است. اين همه جرم و جنايت براي كمي رفاه، بيشتر از كساني سر مي‌زند كه حاصل دسترنج ديگران را مفت مفت از آن خود مي‌كنند.
مرگ پاياني خوب براي اين گروه شمرده مي‌شود. لحظه‌اي و ديگر تمام اما محروم كردنشان از زندگي در جامعه بشري، يادشان مي‌دهد كه براي ذره ذره چيزهايي كه جامعه و تمدن و همنوعشان در اختيارشان قرار داده بايد تلاش كرد و عرق ريخت.
اعدام اگر اثر داشت نبايد ديگر جرمي اتفاق مي‌افتاد.
پاسخ ها
علی
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۸
حرف حساب جواب نمی اورد بسیار مطلب بجایی است وقتی همه گروههای سنی این صجنه اعدام را می بینند نه تنها درس عبرت نخواهد شد چون مانند سریال تلویزیون همیشه تکرار می شود باعث عادی شدن و تاسفانه رواج خشونت بیشتر می شود .
محمد
| Iran, Islamic Republic of |
۲۱:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۸
احسنت همین درسته تبعید به جاهای بد آب و هوا و شرایط زندگی سخت اینهارو آدم میکنه
مشکل اینجاست که در برنامه های تلویزیونی هیچ وقت به اینجور حرکت ها اشاره نمیشه و همیشه میخوان مردم رو خالی از عیب نشون بدن
خود این عکس فاجعه است و از آن فاجعه تر که خودش نیز با دوربینی ثبت شده است
بخشش همیشه کار مطلوبی نیست و نباید به ازای هر بخششی توقع ثواب داشت ، هنگامیکه که اثری از پشیمانی در مجرم نیست و بخشش آن تنها به معنی رها کردن یک جانی در جامعه و افزایش جرات و جسارت دیگر خلافکاران است ، جای بخشش نیست.
آیا بخشش آن اسیدپاش معروف سالهای قبل کار خوبی بود ؟
مردم تقصیری ندارن، وقتی هیچ سرگرمی درست و حسابی ندارن از این جور صحنه ها فیلم می گیرن تا یه مدتی رو باهاش سرگرم باشن و وقتی با دوست و آشنایان و فک و فامیلشون دور هم جمع میشن یه سرگرمی داشته باشن.
البته کاری به خوب و بدش ندارم ولی هرچی که هست سرگرم کننده است.
مایه تأسفه. گاهاً شاهدیم که در خیابان دعوایی رخ میدهد و دو نفر همدیگر لت و پار میکنند یک عده ای به جای میانجیگری مشغول فیلم برداری از این صحنه های زشت هستند.
واقعا ٌ متاسفم هم به خاطر اين جوانان که اينگونه زندگيشان را از دست می دهند و هم به خاطر اين ملت که برای تماشای اعدام سر و دست می شکنند واقعا متاسفم .ای کاش گزارشی هم در مورد علل بروز چنين خطا هايی توسط جوانان تهيه می شد و مسئولين ما آن را می خواندند . عزيزان کشتن انسان تماشا ندارد
این خانم هایی که اگه موش و گربه ببینند از ترس سکته می کنند ، چطوری صحنه اعدام رو تماشا می کنند ؟
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۸
خدا به داد مادر شوهر اینها برسه
اتفاقا بهتر است که این لحظات ثبت و برای دیگرن ارسال شود تا کسانی که دریافت می کنند وقتی به فکر کشتن کسی هستند و یا می خواهند شرارتی بکنند بدانند که مقصد آخرشان کجاست .
پاسخ ها
ناشناس
| United States |
۱۴:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۸
خب این همه از این فیلها نشون دادید چرا امار جرم و جنایت کم نشده و بر عکس زیاد شده؟
چقدر مردم بی رحم شدن که وایمیستن همچین صحنه هایی رو تماشا میکنن!!!!!!!!!!!!!!
بنظرم بنده بخشش برای کسی هست که ندانسته یا حداکثر از روی عدم کنترل عصبانیت و ... مرتکب جرمی شده باشد کسانی که برای دزدی و تجاوز با نقشه قبلی مرتکب جرم می شوند بهیچوجه شایسته بخشش نیستند.
در مورد استفاده از موبايل و گرفتن عكس ها از هر جايي و هر كسي بدون اطلاع بخصوص در مراسم هاي عروسي مي بايستي توسط نخبگان امور فرهنگي جامعه فرهنگ سازي و تدبير شود. تا جوانان طريقه استفاده از تكنولوژي را به درستي استفاده كنند.
باید این حیوونا را اعدام کرد اما نباید در ملائ عام این کارا انجام داد. در داخل زندان
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # حماس # توماج صالحی # خیزش دانشجویان ضد صهیونیست