جولان نورچشمی‌های مدیران در تامین اجتماعی!
معتدلان نوشت:
یکی از نکات مهم و برجسته بعضی از مدیران کنونی سازمان تامین اجتماعی شاید ضعف حافظه آنها باشد. مهمترین نکته ای که در لابلای انتقادهای مدیران کنونی تامین اجتماعی به سعید مرتضوی در دوره قبل دیده می شود، موضوع استخدام های فله ای و عزل و نصب های بدون داشتن مجوز قانونی و بویژه حضور نورچشمی های منتصب به ایشان است که با انتقادهای فراوانی نیز از سوی تحلیلگران و کارشناسان تامین اجتماعی و رسانه ای روبرو بود و هنوز نیز هست.
اما در زمانی که وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی،دکتر نوربخش را فردی شفاف و پاکدست معرفی می کند،همگان از مدیر عامل کنونی سازمان تامین اجتماعی انتظار و توقع دارند تا دستکم حقوق قانونی بیمه شدگان و مستمری بگیران این سازمان،دستخوش بازی با واژگانی مانند شهروندان درجه یک و دو و یا شهروندان خودی و غیر خودی نشود و اتفاقا به همین خاطر است که می گوئیم حافظه بعضی از این دسته از مدیران سازمان تامین اجتماعی ضعیف است.چون از مسائلی در دوران مدیریت مرتضوی در تامین اجتماعی انتقاد می کردند و می کنند که خود آنها اکنون با شدت بیشتری این مسائل را دنبال کرده و می کنند!
یکی از این مسائل تلخ و گزنده،حضور نورچشمی های مدیران در موضوع استخدام های اخیر سازمان تامین اجتماعی بوده و هست.در حالیکه بسیاری از نیروهای موسوم به قراردادی موقت«ماده ۲۰» و جایگزین ماده ۲۰،چشم انتظارند و کورسو امیدی برای تبدیل وضعیت خود و خروج از سال ها بلاتکلیفی،تعلیق،انسجام و تثبیت موقعیت شغلی شان داشته و توقع دارند تا در زمان دریافت مزایا با سایر نیروهای رسمی و پیمانی شاغل در تامین اجتماعی،همسان و برابر باشند،آیا انتظار آنها از مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی در جهت تحقق عدالت و برخورداری از حقوقی یکسان با افراد منتصب به مدیران ستادی و بویژه مدیران تامین اجتماعی در استان ها به هنگام استخدام های ادواری،انتظاری غیر قانونی و غیر انسانی است؟
براستی تفاوت خانم …(نیروی جایگزین ماده ۲۰ شاغل در شعبه ۳ تامین اجتماعی شرق تهران بزرگ)که از سال ۱۳۸۸ تاکنون،عنوان نیروی جایگزین ماده ۲۰ را با خود یدک می کشد و اکنون قرارداد جدیدش تمدید نشده و لذا باید مدت ها در خانه بیکار باقی مانده و چشم انتظار نیم نگاه مسئوولان این اداره کل باشد با برادرزاده یکی از مدیران اداره کل شرق تهران بزرگ که به راحتی آشامیدن یک لیوان آب به عنوان نیروی قراردادی موقت( ماده ۲۰) با حکم خدمتگزار در واحد بیمه شدگان شعبه ... مشغول به کار شده است،چیست؟!
رئیس شعبه ۱۹ تامین اجتماعی شرق تهران بزرگ با تائید این مطلب به خبرنگار ما چنین می گوید:«این اشتغال ارتباطی با نسبت فامیلی این کارمند با معاون اداری و مالی اداره کل تامین اجتماعی شرق تهران نداشته و ندارد!»
«نوش آفرین چترچی» در پاسخ به این پرسش که با وجود اینکه حکم اداری و استخدامی خدمتگزار تعریف شده است،چه تناسب و ارتباطی میان اشتغال این فرد در واحد بیمه شدگان که فعالیت های تخصصی در آن جریان دارد وجود دارد،تصریح می کند: «نامبرده در اصل به عنوان نیروی جایگزین… که در شعبه ۲۹ فعالیت می کرد و بنابه دلائلی از تامین اجتماعی اخراج شد به این شعبه آمد و در حال حاضر نیز به خاطر اینکه من تشخیص می دهم که چه کسی کجا و چه کاری انجام دهد،ایشان را در واحد بیمه شدگان به کار گرفته ام!»
البته این فرد اولین و آخرین فرد منتصب با مدیران تامین اجتماعی نیست که شانس حضور در یکی از شعبه ها و یا اداره های کل تامین اجتماعی را پیدا کرده است، بلکه می توان به خواهرزاده معاون بیمه ای مدیر کل تامین اجتماعی… تهران بزرگ نیز اشاره کرد که اکنون به عنوان نیروی جایگزین در شعبه… مشغول به کار است، یا تبدیل وضعیت آقازاده رئیس شعبه…از ماده ۲۰ به پیمانی، و یا اشتغال به کار فرزند ارشد مدیر کل تامین اجتماعی… در شعبه، یا موارد دیگری از این دست.
از سویی دیگر وقتی در بسیاری از شعبه های تامین اجتماعی شرق تهران بزرگ مانند شعبه شمیران و یا شعبه ۹،به علت کمبود نیروی خدماتی،شعبه ها با پرداخت هزینه های گزاف، از خدمات انسانی شرکت های خصوصی استفاده می کنند،چرا نیروهای خدمتگزار که با رانت انتصابات فامیلی این و آن مدیر کل به عنوان خدمتگزار استخدام شده اند،اکنون در مسند کارشناسان بیمه ای در همان شعبه ها،فعالیت می کنند؟!
آقای مدیر عامل محترم سازمان تامین اجتماعی؛ از این دست مصادیق و نمونه ها فراوان سراغ داریم.به طور حتم اگر نشانی خواستید خدمتتان عنوان خواهیم کرد.
اما از شما که به روایت دکتر ربیعی،برند«مرسدس بنز»نام گرفته اید و وعده تحقق پاکدستی و شفافیت را در سازمان تامین اجتماعی داده اید می پرسیم که آیا سایر جوانان این مرز و بوم که آقازاده،برادرزاده و خواهرزاده این مدیر کل ستادی،آن مدیر کل بیمه ای و کمی دورتر آن رئیس شعبه نیستند،حق ندارنددر سایه قانون از حقوق شرعی،انسانی و قانونی خود بهره مند شده و در بخش یا بخش هایی از سازمان تامین اجتماعی مشغول به کار شوند؟!
آیا خانم… که شوهرش بیکار است و خود باید به تنهایی مخارج خانواده اش را تامین کند و پنج سال با خواب نیروی جایگزین منتظر اتفاقی در روند تثبیت موقعیت شغلی اش،روزها و شب های زیادی را با استرس سپری کرده است،همچنان باید چشم انتظار رفتن یک کارمند زن برای مرخصی زایمان و یا خدای نکرده بیماری کارمند دیگری شود تا در سایه این اتفاق،شانس حضور در تامین اجتماعی را پیدا کند،شهروند درجه دوم و غیر خودی محسوب می شود؟
از منظری دیگر نیز می توان به این مساله زشت و تلخ نگاه کرد.وقتی پدیده زشت دیوانسالاری خانوادگی در میان بعضی از مدیران سازمان تامین اجتماعی،اپیدمی یافته و از یک ضد ارزش به فرآیندی ارزشی بدل می شود،بنابراین نباید واریز مبلغ حدود ۳۲ میلیون تومان یک شرکت مسافرتی در تهران به حساب شخصی معاون اداری مالی تامین اجتماعی یکی از استان ها،امری عجیب و غریب به نظر آید!
اما بی شک باید گفت که لایه های فسادی که مدیران کنونی تامین اجتماعی،آن را به مدیریت سعید مرتضوی ارجاع می دهند از بین نرفته و اینجاست که افکار عمومی و آحاد جامعه و به طور ویژه بیمه شدگان و مستمری بگیران سازمان تامین اجتماعی منتظر گام های عملی و نه شعارگونه دکتر نوربخش برای مبارزه با فساد و فامیل سالاری حاکم بعضی مدیران ارشد ستادی و بیمه ای هستند.
مبارزه ایی که شاید کمترین و سطحی ترین نماد عینی آن،قانونمند کردن استخدام نیروهای جایگزین ماده ۲۰ و پایان دادن به امتیازهای کاذب به بعضی از مدیران و معاونان در ستاد و اداره های کل تامین اجتماعی برای استخدام آقازاده ها،خواهرزاده ها و برادرزاده های شان است.
به راستی آیا دکتر نوربخش اشک چشم کارمند پیر و بازنشسته واحد بایگانی شعبه…در اداره کل تامین اجتماعی شرق تهران را که با التماس،خواهان استخدام دختر خود به عنوان نیروی جایگزین ماده ۲۰ شده بود دیده است؟!
آیا دکتر نوربخش می داند که چند نفر مانند ... به واسطه ارتباطات فامیلی با مقام های مسئوول در اداره کل تامین اجتماعی شرق تهران و سایر قسمت های ستادی،مشغول به کار هستند؟
و کلام آخر اینکه؛آقای مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی،فرزندان سایر بیمه شدگان و مستمری بگیران این سازمان نیز،فرزندان همین آب و خاک مقدسی هستند که پدرانشان برای حفظ خاک این دیار خون خود را اهدا کردند.روا نیست که در دولت تدبیر و امید،بی تدبیری جای خرد و قانونمندی را گرفته و ناامیدی و یاس در میان میلیون ها مخاطب این سازمان بیمه ای سکنی گزیند.
یکی از نکات مهم و برجسته بعضی از مدیران کنونی سازمان تامین اجتماعی شاید ضعف حافظه آنها باشد. مهمترین نکته ای که در لابلای انتقادهای مدیران کنونی تامین اجتماعی به سعید مرتضوی در دوره قبل دیده می شود، موضوع استخدام های فله ای و عزل و نصب های بدون داشتن مجوز قانونی و بویژه حضور نورچشمی های منتصب به ایشان است که با انتقادهای فراوانی نیز از سوی تحلیلگران و کارشناسان تامین اجتماعی و رسانه ای روبرو بود و هنوز نیز هست.
اما در زمانی که وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی،دکتر نوربخش را فردی شفاف و پاکدست معرفی می کند،همگان از مدیر عامل کنونی سازمان تامین اجتماعی انتظار و توقع دارند تا دستکم حقوق قانونی بیمه شدگان و مستمری بگیران این سازمان،دستخوش بازی با واژگانی مانند شهروندان درجه یک و دو و یا شهروندان خودی و غیر خودی نشود و اتفاقا به همین خاطر است که می گوئیم حافظه بعضی از این دسته از مدیران سازمان تامین اجتماعی ضعیف است.چون از مسائلی در دوران مدیریت مرتضوی در تامین اجتماعی انتقاد می کردند و می کنند که خود آنها اکنون با شدت بیشتری این مسائل را دنبال کرده و می کنند!
یکی از این مسائل تلخ و گزنده،حضور نورچشمی های مدیران در موضوع استخدام های اخیر سازمان تامین اجتماعی بوده و هست.در حالیکه بسیاری از نیروهای موسوم به قراردادی موقت«ماده ۲۰» و جایگزین ماده ۲۰،چشم انتظارند و کورسو امیدی برای تبدیل وضعیت خود و خروج از سال ها بلاتکلیفی،تعلیق،انسجام و تثبیت موقعیت شغلی شان داشته و توقع دارند تا در زمان دریافت مزایا با سایر نیروهای رسمی و پیمانی شاغل در تامین اجتماعی،همسان و برابر باشند،آیا انتظار آنها از مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی در جهت تحقق عدالت و برخورداری از حقوقی یکسان با افراد منتصب به مدیران ستادی و بویژه مدیران تامین اجتماعی در استان ها به هنگام استخدام های ادواری،انتظاری غیر قانونی و غیر انسانی است؟
براستی تفاوت خانم …(نیروی جایگزین ماده ۲۰ شاغل در شعبه ۳ تامین اجتماعی شرق تهران بزرگ)که از سال ۱۳۸۸ تاکنون،عنوان نیروی جایگزین ماده ۲۰ را با خود یدک می کشد و اکنون قرارداد جدیدش تمدید نشده و لذا باید مدت ها در خانه بیکار باقی مانده و چشم انتظار نیم نگاه مسئوولان این اداره کل باشد با برادرزاده یکی از مدیران اداره کل شرق تهران بزرگ که به راحتی آشامیدن یک لیوان آب به عنوان نیروی قراردادی موقت( ماده ۲۰) با حکم خدمتگزار در واحد بیمه شدگان شعبه ... مشغول به کار شده است،چیست؟!
رئیس شعبه ۱۹ تامین اجتماعی شرق تهران بزرگ با تائید این مطلب به خبرنگار ما چنین می گوید:«این اشتغال ارتباطی با نسبت فامیلی این کارمند با معاون اداری و مالی اداره کل تامین اجتماعی شرق تهران نداشته و ندارد!»
«نوش آفرین چترچی» در پاسخ به این پرسش که با وجود اینکه حکم اداری و استخدامی خدمتگزار تعریف شده است،چه تناسب و ارتباطی میان اشتغال این فرد در واحد بیمه شدگان که فعالیت های تخصصی در آن جریان دارد وجود دارد،تصریح می کند: «نامبرده در اصل به عنوان نیروی جایگزین… که در شعبه ۲۹ فعالیت می کرد و بنابه دلائلی از تامین اجتماعی اخراج شد به این شعبه آمد و در حال حاضر نیز به خاطر اینکه من تشخیص می دهم که چه کسی کجا و چه کاری انجام دهد،ایشان را در واحد بیمه شدگان به کار گرفته ام!»
البته این فرد اولین و آخرین فرد منتصب با مدیران تامین اجتماعی نیست که شانس حضور در یکی از شعبه ها و یا اداره های کل تامین اجتماعی را پیدا کرده است، بلکه می توان به خواهرزاده معاون بیمه ای مدیر کل تامین اجتماعی… تهران بزرگ نیز اشاره کرد که اکنون به عنوان نیروی جایگزین در شعبه… مشغول به کار است، یا تبدیل وضعیت آقازاده رئیس شعبه…از ماده ۲۰ به پیمانی، و یا اشتغال به کار فرزند ارشد مدیر کل تامین اجتماعی… در شعبه، یا موارد دیگری از این دست.
از سویی دیگر وقتی در بسیاری از شعبه های تامین اجتماعی شرق تهران بزرگ مانند شعبه شمیران و یا شعبه ۹،به علت کمبود نیروی خدماتی،شعبه ها با پرداخت هزینه های گزاف، از خدمات انسانی شرکت های خصوصی استفاده می کنند،چرا نیروهای خدمتگزار که با رانت انتصابات فامیلی این و آن مدیر کل به عنوان خدمتگزار استخدام شده اند،اکنون در مسند کارشناسان بیمه ای در همان شعبه ها،فعالیت می کنند؟!
آقای مدیر عامل محترم سازمان تامین اجتماعی؛ از این دست مصادیق و نمونه ها فراوان سراغ داریم.به طور حتم اگر نشانی خواستید خدمتتان عنوان خواهیم کرد.
اما از شما که به روایت دکتر ربیعی،برند«مرسدس بنز»نام گرفته اید و وعده تحقق پاکدستی و شفافیت را در سازمان تامین اجتماعی داده اید می پرسیم که آیا سایر جوانان این مرز و بوم که آقازاده،برادرزاده و خواهرزاده این مدیر کل ستادی،آن مدیر کل بیمه ای و کمی دورتر آن رئیس شعبه نیستند،حق ندارنددر سایه قانون از حقوق شرعی،انسانی و قانونی خود بهره مند شده و در بخش یا بخش هایی از سازمان تامین اجتماعی مشغول به کار شوند؟!
آیا خانم… که شوهرش بیکار است و خود باید به تنهایی مخارج خانواده اش را تامین کند و پنج سال با خواب نیروی جایگزین منتظر اتفاقی در روند تثبیت موقعیت شغلی اش،روزها و شب های زیادی را با استرس سپری کرده است،همچنان باید چشم انتظار رفتن یک کارمند زن برای مرخصی زایمان و یا خدای نکرده بیماری کارمند دیگری شود تا در سایه این اتفاق،شانس حضور در تامین اجتماعی را پیدا کند،شهروند درجه دوم و غیر خودی محسوب می شود؟
از منظری دیگر نیز می توان به این مساله زشت و تلخ نگاه کرد.وقتی پدیده زشت دیوانسالاری خانوادگی در میان بعضی از مدیران سازمان تامین اجتماعی،اپیدمی یافته و از یک ضد ارزش به فرآیندی ارزشی بدل می شود،بنابراین نباید واریز مبلغ حدود ۳۲ میلیون تومان یک شرکت مسافرتی در تهران به حساب شخصی معاون اداری مالی تامین اجتماعی یکی از استان ها،امری عجیب و غریب به نظر آید!
اما بی شک باید گفت که لایه های فسادی که مدیران کنونی تامین اجتماعی،آن را به مدیریت سعید مرتضوی ارجاع می دهند از بین نرفته و اینجاست که افکار عمومی و آحاد جامعه و به طور ویژه بیمه شدگان و مستمری بگیران سازمان تامین اجتماعی منتظر گام های عملی و نه شعارگونه دکتر نوربخش برای مبارزه با فساد و فامیل سالاری حاکم بعضی مدیران ارشد ستادی و بیمه ای هستند.
مبارزه ایی که شاید کمترین و سطحی ترین نماد عینی آن،قانونمند کردن استخدام نیروهای جایگزین ماده ۲۰ و پایان دادن به امتیازهای کاذب به بعضی از مدیران و معاونان در ستاد و اداره های کل تامین اجتماعی برای استخدام آقازاده ها،خواهرزاده ها و برادرزاده های شان است.
به راستی آیا دکتر نوربخش اشک چشم کارمند پیر و بازنشسته واحد بایگانی شعبه…در اداره کل تامین اجتماعی شرق تهران را که با التماس،خواهان استخدام دختر خود به عنوان نیروی جایگزین ماده ۲۰ شده بود دیده است؟!
آیا دکتر نوربخش می داند که چند نفر مانند ... به واسطه ارتباطات فامیلی با مقام های مسئوول در اداره کل تامین اجتماعی شرق تهران و سایر قسمت های ستادی،مشغول به کار هستند؟
و کلام آخر اینکه؛آقای مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی،فرزندان سایر بیمه شدگان و مستمری بگیران این سازمان نیز،فرزندان همین آب و خاک مقدسی هستند که پدرانشان برای حفظ خاک این دیار خون خود را اهدا کردند.روا نیست که در دولت تدبیر و امید،بی تدبیری جای خرد و قانونمندی را گرفته و ناامیدی و یاس در میان میلیون ها مخاطب این سازمان بیمه ای سکنی گزیند.
