بازدید 6651

داعش و رژیم صهیونیستی؛ نجات مانایی وجود

علی ثابت
کد خبر: ۴۴۹۲۹۶
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۱ 15 November 2014
تحولات دینامیک و پر انرژی منطقه غرب آسیا همه ناظران و واحدهای سیاسی و دولتی و غیردولتی را به ژرف‌کاوی فرصت‌ها و تهدیدات وامی‌دارد؛ نگاه کوانتومی به تحولات و قدرت، می‌تواند منطق «موقعیت فهم» این بازیگران را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.

منطق درون فهمی (همه بازیگران با توجه به استعداد آن‌ها) باید مراقب استعاره‌های خلاق در این تحولات باشد تا خود را در موقعیت فهم جدی و هوشمندانه قرار دهد.
فهم و قرائت اولیه از متون و نصوص نشان از وجود استعاره‌های خلاق در ادبیات تولیدی در دامنه افکار راهبردی رژیم صهیونیستی است.

نگاه طولی و خطی این نشانه و استعاره‌های خلاق و ارتباط آن با مبانی و هستی‌شناسی رژیم صهیونیستی، نشان می‌دهد که (از منظر آینده پژوهی) این تحولات و کلید واژه‌های اقتباسی از متن تحولات، اندیشمندان آن‌ها را وادار ساخت ‌دولتمردان اسرائیل را که مبتلا به «خوگرفتگی» در محیط شده‌اند، هشیار سازند و از «تبعید» در محیط خارج شوند.

سافی رخلفسکی مقاله نویس هاآرتس در مقاله خود به نام اسرائیل و خاورمیانه این تحولات را (از منظر خودش) پایش کرده و در قالب «نقد» وضع اداره جامعه اسرائیل، موقعیت این تحولات را، موقعیت وجودی و کیانی در مانایی رژیم تأثیر‌گذار راهبردی می‌داند.

او اشاره می‌کند، مرزهای خاورمیانه در حال حرکت و جابجایی است. دولت اسرائیل به کمک مردادن تاریخی و آژانس بین‌الملل یهود توانست در بزنگاه تاریخی همراه تحولات (پس از جنگ جهانی دوم) هندسه و آرایش قدرت سیاسی و مدیریت مرز‌ها را دنبال و بازیگر فعال و تأثیر‌گذار باشد. او مدعی است، این اقدام، اقدامی راهبردی برای نسل‌های بعدی بود. که در یک نظم مهندسی شده با اهداف اسرائیلی حیات خود را دنبال کنند.

او دولتمردان اسرائیل را متوجه فرصت‌های جدید باتوجه به تحولات منطقه می‌نماید که برای طراحی مرزهای جدید، با تأکید بر حوزه کردی منطقه و دولت‌های قوم گرا باید در نظم و ترتیبات امنیتی که در آینده به وقوع می‌پیوندد مثل یک صد گذشته اسرائیل (یهود) نقش‌آفرینی کند.
 
وی مدعی است، این تحولات ژرف و راهبردی، نقش آفرینی و دخالت اسرائیل را تقویت، ‌بازارهای بزرگی را باز ‌و ضرورت اقتضا می‌کند که اسرائیل توان نظامی، اطلاعاتی و اقتصادی خود را تقویت و تثبیت کند. این نیاز کیانی و وجودی است که به مانایی اسرائیل منجر خواهد شد.

او دولتمردان و حاکمان رژیم صهیونیستی را متهم می‌کند که در یک تبعید و خو گرفتگی با محیط به سر می‌برند و این «فرصت قرن» را نمی‌بینند!

او معتقد است این رژیم باید فارغ از ساختار سنتی که نوعی خو گرفتگی و وابستگی به روش‌های قدیمی است، به دنبال قرائت جدیدی از خود و فرصت‌ها به دور از تمسک به تعاملات رایج و مدیریت آن به بازخوانی جدی بپردازد، به تعبیر این دسته از نویسندگان اسرائیلی، نوع دیگری از «سایس پیکو» در راه است.

وجود این گونه افکار و نقد آرمانی از وضع موجود جامعه اسرائیلی و نحوه کنش و سلوک دولتمردان گرفتار در خو گرفتگی چالش‌ها و مشکلات تئوریک سنت‌گرایان اسرائیلی، نشان می‌دهد، «مناقشه پساصهونیست‌ها» به نوعی تراوشات فکری آن‌ها، فاصله چندانی با‌‌ همان مبانی علل موج‌دهی رژیم صهونیستی ندارد‌ و آرمان گرایان تشکل دولت بزرگ اسرائیل هنوز از تحولات جدی منازعه خود با محیط، به ویژه مقاومت اسلامی درس جدی نگرفتهاند. اما یک سؤال مهم در اینجا مطرح است و آن اینکه چه عامل ‌یا عواملی این گونه افکار را وا‌می‌دارد که این تحولات را یک، فرصت راهبردی برای آینده اسرائیل تلقی می‌کنند؟

به نظر می‌‎رسد محافل مطالعاتی و بخشی از جامعه اسرائیلی در پی رهایی از فضای پر‌التهاب درونی و خستگی مفرط ساختار درگیر چند دهه این رژیم، به دنبال اکسیژن و فضای حیاتی جدیدی برای ترسیم و بازآفرینی «طرح نجات مانایی وجود» خود می‌باشند.

فرصت راهبردی از نظر این محافل در «ذات‌شناسی» و وجود‌شناسی فرصت در میان تحولات منطقه بویژه صحنه عراق و سوریه قابل رویت است.

محیط تحولات منطقه (با تأکید برعراق و سوریه) دارای انبوهی از استعاره‌های خلاق و ریز‌گردهای موثر کوانتومی در مغناطیس و آلیاژ هندسه قدرت در حال شکل‌گیری منطقه است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود؛

 ـ وجود بحران مهندسی شده تحولات
 ـ داعش به مثابه ولید کنش گران جنگ سالار
 ـ نو عثمانی گرایی ترکیه. (خلافت پست مدرن)
 ـ فراروایت گران فرا منطقه‌ای
 ـ ایران و نظام قدرت افکنی آن (با توجه به فراروایت اندیشه انقلاب اسلامی)
 ـ عراق جدید در حال شکل‌گیری
 ـ باز آفرینی اندیشه اسلام سیاسی معاصر اهل سنت
 ـ کام جویی کم هزینه دولت‌های فرا منطقه‌ای از فرصت‌های این تحولات
 ـ مأموریت پذیری دولت‌های ورشکسته عربی در این تحولات
 
احصای اولیه نشان می‌دهد، ایران و نظام قدرت افکنی آن، خارج از مدار هندسه مورد نظر سایر بازیگران به ظاهر متضاد اما متحد، راه خود را می‌پیماید. لذا میزان هزینه کرد ج. ا. ا و میزان برداشت راهبردی آن، قابل مقایسه با سایرین نمی‌باشد، کنش ایران اسلامی، در چهار جبهه عملیاتی کلیت نظام بین‌المللی و منطقه‌ای و محلی را تحت تأثیر راهبردی و جدی قرار داده است؛
 
‌۱ ـ مذاکرات ۱+ ۵ موضوع هسته‌ای ج. ا. ا
 ۲ ـ مهندسی جبهه مقاومت (عملیات راهبردی ضد محیط سلطه)
۳ ـ عراق و ارائه خدمات مستشاری در فرآیند مهندسی دولت سازی و ثبات سازی در کلیت عراق و کامیابی‌های آن.
۴ ـ تداوم مهندسی و مدیریت نظام ج. ا. ا در ایران (علرغم همه توطئه‌ها)

به تعبیری دو سوی اصلی منازعه و منافسه تحولات، جبهه ایران و دیگران قابل رویت است. چنانچه مفروضات مطروحه را قبول داشته باشیم لازم است این تحولات و بازیگران مرموز آن از جمله رژیم صهیونیستی، انگلیس به دقت مورد پایش و رصد جدی و حرف‌های قرار گیرد.
محیط امنیتی ج. ا. ا و نظام قدرت افکنی آن، در حال حاضر توسط این بازیگران مورد رصد و پایش قرار دارد. لذا بایسته است مبادی ذیربط و حرفهای مراقب رفتار، کنش‌گری و تعاملات این کنسرسیوم شوم باشند تا در آینده ‌غافلگیر‌ نشویم.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی