بازدید 15993
۹

چرا نتانیاهو با هر گونه توافق هسته‌ای مخالف است؟

کمتر از بیست روز مانده به پایان مهلت مذاکرات هسته‌ای برای رسیدن به یک توافق جامع، عده‌ای بر این باورند که بازیگرانی مانند نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل و برخی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس با هر گونه توافقی مخالف هستند؛ صرف‌نظر از اینکه در این توافق چه مسائلی گنجانده شده باشد. یکی از مقامات پرسابقه حوزه دیپلماسی و امنیت ملی امریکا، چرایی این موضوع را توضیح داده است.
کد خبر: ۴۴۷۵۱۲
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۳۹۳ - ۲۳:۰۷ 07 November 2014
چرا نتانیاهو با هر گونه توافق هسته‌ای مخالف است؟کمتر از بیست روز مانده به پایان مهلت مذاکرات هسته‌ای برای رسیدن به یک توافق جامع، عده‌ای بر این باورند که بازیگرانی مانند نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل و برخی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس با هر گونه توافقی مخالف هستند؛ صرف‌نظر از اینکه در این توافق چه مسائلی گنجانده شده باشد.

به گزارش «تابناک»، رابرت هانتر از مقامات پرسابقه حوزه دیپلماسی و امنیت ملی امریکا چرایی این موضوع را توضیح داده است. هانتر علاوه بر مسئولیت نمایندگی آمریکا در ناتو، چندین سال نیز مسئول امور خاورمیانه و اروپای غربی در شورای امنیت ملی امریکا بوده و آخرین مسئولیت قابل توجه وی در مسائل مربوط به دولت خودگردان فلسطینی ‌است.

هانتر در مطلبی برای لوب‌لاگ نوشته: بیست و چهارم نوامبر مهلت تعیین شده شش کشور بزرگ و ایران برای رسیدن به یک توفق جامع هسته‌ای است. اگر تا آن زمان توافقی ‌نشود، احتمال تمدید مذاکرات بیشتر از ترک میز مذاکره است، ولی تا آنجایی که من با توجه به بیش از سه دهه کار در حوزه مسائل خاورمیانه آموخته‌ام، در داخل و خارج از دولت آمریکا، موفقیت مذاکرات تا اندازه بسیاری به این بستگی دارد که اسرائیل از این عقیده دور شود که برای حفظ و ادامه حمایت آمریکا از خود نیاز به یک دشمن مشترک با این کشور دارد.

اهداف مهمی مثل از بین رفتن درگیری نظامی بر سر پرونده هسته‌ای ایران و یا خارج شدن اسرائیل از این ترس که ممکن است هدف حمله هسته‌ای ایران قرار گیرد، دلیل اهمیت مذاکرات هسته‌ای است. موفقیت مذاکرات همچنین می‌تواند فاصله بین ایران و جامعه جهانی را نیز از بین ببرد. اگر تیم امنیت ملی اوباما بتوانند به موفقیت در مذاکرات برسند، چنین توافقی برای امنیت ملی امریکا مفید است و از دید مقامات امریکایی به امنیت اسرائیل نیز کمک خواهد کرد.

ولی مسأله برای اسرائیل و دولت‌های حاشیه خلیج فارس به رهبری عربستان سعودی فرق می‌کند. آن‌ها دوست دارند ایران را جدای از دنیا قرار دهند. در واقع انتشار افکار انقلابی ایران در منطقه، این مسأله را مطرح کرده ‌که آیا ایران باید قادر به رقابت برای قدرت و موقعیت در منطقه باشد یا خیر و در صورتی که ایران چنین اراده‌ای داشته باشد، باید چگونه با آن برخورد کرد؟

پاسخ نخست به این پرسش‌‌ همان چیزی است که از سوی نخست‌وزیر اسرائیل مطرح می‌شود: با هر چیزی که در گفت‌و‌گوهای هسته‌ای مورد توافق می‌گیرد باید مخالفت کرد، صرف نظر از اینکه توافق تا چه حد بتواند امنیت دیگران را تامین کند. سعودی‌ها و دیگر دولت‌های عربی شرکای ساکت نتانیاهو در این عقیده هستند. در این بین نتانیاهو و غول‌های نفتی منطقه امید زیادی به کنگره آمریکا بسته‌اند که در عین اینکه بخش قابل توجهی از اعضای آن با نگاه دولت اوباما همراهی خواهند کرد، ولی بخش دیگری از آن قصد هماوردی با حامیان اسرائیل و لابی‌ نفتی‌ها را ندارد.

در عین حال نتانیاهو تلاش خواهد کرد که هیچ تسهیلی در تحریم‌ها علیه ایران اتفاق نیفتد. ولی حتی با وجود تلاش نتانیاهو و دوستانش در کنگره باز هم رئیس جمهور امریکا، امکان انجام برخی اقدامات را در این حوزه دارد.

البته ایالات متحده، حرف آخر را در مورد تحریم‌ها نمی‌زند. لحظه‌ای که یک توافق نهایی حاصل شود، دروازه جریان سیل‌آسای تجارت و سرمایه‌گذاری در ایران باز خواهد شد. به طور خاص، اروپایی‌ها برای چنین اتفاقی لحظه‌شماری می‌کنند. بخش خصوصی آمریکا نیز طرفدار تسهیل تحریم‌های آمریکایی خواهد بود. چنین روندی نوع نگاه دنیا به ایران را نیز تغییر خواهد داد.

ولی حتی با یک توافق هسته‌ای نیز نگرانی‌های امریکا پایان نمی‌یاید. ایران و آمریکا اگر چه در موضوع ثبات‌سازی در افغانستان برای پیشگیری از بازگشت طالبان و یا در موضوع مقابله با داعش توافق دارند ولی نگاه ان‌ها به حکومت سوریه و یا حزب‌الله کاملا متفاوت است.
اوباما همچنین نیازی فوری دارد که به اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در باره حفظ امنیت آن‌ها اطمینان دهد. در غیاب سلاح هسته‌ای، تهدید نظامی از جانب ایران متوجه کشورهای منطقه نیست و حجم عظیم سلاح آمریکایی که به منطقه پمپاژ شده است، بی‌استفاده خواهد بود. چالش واقعی ناشی از ایران؛ اقتصاد پویای داخلی و فرهنگ کارآفرینی است که مشابه ان را در منطقه فقط فلسطینی‌ها و یهودیان دارند. ایران همچنین توانایی فرهنگی عظیمی حتی خارج از دنیای تشیع دارد.

در واقع نیازی که اسرائیل به امریکا دارد، سابقه‌ای چند دهه‌ای دارد. وقتی در سال ۱۹۷۹ پیمان صلح این رژیم با مصر به امضا رسید، احتمال شروع یک حمله برق‌آسا از جانب اعراب و یا جنگی بین اعراب و اسرائیل که به سطح ابرقدرت‌ها کشیده شود، تقریبا به صفر رسید و ناگهان، بین نگرانی‌های استراتژیک اسرائیل و آمریکا جدایی افتاد.

بنابراین به محض شروع عقب‌نشینی اسرائیل از صحرای سینا در سال ۱۹۷۹، بگین نخست وزیر وقت اسرائیل به دنبال راه جایگزینی برای گره زدن منافع استراتژیک آمریکا و اسرائیل رفت. از نگاه وی و بسیاری دیگر از اسرائیلی‌ها از ان زمان تاکنون، این کافی نیست که مردم آمریکا به دلایلی مانند فرهنگ، هولوکاست، مذهب و یا ارزش‌های دموکراتیک به امنیت اسرائیل متعهد باشند. اسرائیلی‌ها در واقع به دنبال این بودند که ملاحظات استراتژیک نیز امریکایی‌ها را به امنیت اسرائیل متعهد گرداند.

بنابراین از نگاه بگین و دیگر اسرائیلی‌ها، باید حتما منافع استراتژیک آن‌ها با آمریکا شباهت داشته باشد. به همین سبب بود که وقتی بعد از عقب‌نشینی اسرائیل از سینا، یک جلسه گفت‌و‌گوهای استراتژیک بین دو طرف لغو شد، بگین به شدت به سایروس ونس وزیر خارجه امریکا اعتراض کرد. در ان زمان من به همراه وزیر خارجه در سفر به اسرائیل بودم و وزیر از من خواست چرایی ناراحتی بگین را پیدا کنم. به واشنگتن تلفن کردم، ظاهرا در پنتاگون به دیدار با برخی از افسران اسرائیلی کم‌توجهی شده بود.

ریشه خشم ناگهانی بگین روشن شد. در غیاب روابط استراتژیکی که پیش از این به علت درگیری با مصر بین امریکا و اسرائیل وجود داشت، اسرائیل به چیزی دیگر، یعنی به یک دشمن مشترک با امریکا نیاز داشت. به همین خاطر بود که بسیاری در اسرائیل نسبت به تصمیم دولت بوش برای حمله صدام احساسی دوگانه داشتند؛ زیرا در عین اینکه یک خطر برای اسرائیل از بین می‌رفت، دشمن مشترک و عامل پیوند دو طرف نیز از بین می‌رفت. بعد از سرنگونی صدام، ایران به عنوان دشمن مشترک و عامل پیوند خوردن ملاحظات استراتژیک با آمریکا اهمیت حتی بیشتری برای اسرائیلی‌ها پیدا کرده است.

با استفاده از همین استدلال سیاسی، اسرائیل همواره تأکید کرده ‌که یک دارایی استراتژیک برای آمریکاست. مقامات آمریکایی با وجود آگاهی از تهدیدات ناشی از رفتارهای اسرائیل، حاضر نیستند چنین موضوعی را علنی اعلام کنند، زیرا با نیاز روانی اسرائیلی‌ها به مهم دانسته شدن برای آمریکا در تناقض است.

با توجه به استدلال فوق، اویاما در صورت توافق هسته‌ای با ایران و تسهیل در تحریم‌های این کشور، به ابزارهای متداول برای اطمینان دادن به اسرائیل مانند در اختیار گذاشتن تسلیحات پیشرفته و از جمله قابلیت‌های ضدموشکی روی خواهد اورد. اسرائیل نیز خواستار این خواهد بود که در همه مسائل مربوط به برنامه‌ریزی و طراحی درباره خاورمیانه طرف مشورت آمریکا قرار گیرد. اسرائیلی‌ها و به خصوص نتانیاهو در مورد اینده مسأله فلسطین و غزه نیز سرسختی بیشتری نشان خواهند داد.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۳۸
انتشار یافته: ۹
حالش خوش نیست
به امید خدا توافق در راه است و به زودی امید اسراییل و اعراب و تمامی دشمنان این مرزوبوم مقدس نا امید میشود. ایران تا حالا بارها نابود شده از مغول و اعراب گرفته تا افغانها و روم باستان و یونان و هر بار به لطف خداوند منان و بلند مرتبه از خاکستر این ملک مجددا ققنوسی نو زاده شده و جهان را به تعظیم مقابل خود واداشته و بهتر است همه این را بدانند که ققنوس ایران به زودی بر فراز خاور میانه و جهان به حرکت درخواهد آمد البته با عنایت به اینکه تعقل ، مدیریت و شایسته سالاری در سایه عقل و تدبیر در ملک ایران زمین حکمفرما شود.
نظز بسیار درست و قابل قبولی است. رژیم صیهونیستی و برخی از دولت های حاشیه خلیج فارس از تقابل بین ایران و آمریکا سود بسیار زیادی برده اند و دوست ندارند حتی سر سوزنی از این منافع کم شود.
این یکی از بهترین و واقعی ترین استدلالهایی بود که تابحال برای موضوع مخالفت اسراییل با حل مشکل اتمی و تحریمهای ایران اورده شده است.
پس از توافق هسته اى ٥+١ با ايران آمريكائيها براى تداوم حمايت خود از اسرائيل روى داعش بعنوان يك دشمن و خطر مهم ضداسرائيلى !! مانور تبليغاتى جدى خواهند داد. اين هدف دراز مدت آمريكا از توليد داعش در منطقه است و به همين دليل اعلام كرده مبارزه با داعش طولانى خواهد بود! زيرا نميخواهد داعش بعنوان يك ابزار سياسى نابود گردد .
ای خدا این توافق بشه و حق ایران بعنوان یک کشور صاحب انرژی هسته اي ثبت بشه چه پوزی از این کشور های عربی کوچولو با اون اسراییل میخوره
بسيار تحليل خوب و واقع بينانه اي بود.
ممنون تابناك عزيز.
رفتار نتانیاهو همچون یک بچه ننر و لوس میماند که بر سر خواسته خود بسیار پا میفشرد و والدین هم نهایتا تسلیم خواسته های ولو غلط او میشوند.
و اکنون که ما در مذاکرات هسته ای طوری آنرا به پیش بردیم که دموکراتهای اهل معامله از گردونه خارج شدند باید در انتظار جمهوریخواهان خونخواری باشیم که اهل جنگند و مثل موم در دستان نتانیاهو و اسرائیل.
بنابراین تا دموکراتها قدرت دارند باید این قضیه هسته ای را به هرنحوی خلاص کنیم تا در چنگال این بچه لوس و ننر و خونخوار گرفتار نشویم.
در مورد جنگ و عواقب آن هم باید از سوریه و عراق درس عبرت بگیریم. چون درصورت جنگ هم زیربناهای کشور نابود میشوند و هم امنیت کشور لطمه میبیند و سالها برای ترمیم آن وقت لازم است.
نتانیاهو با توافق هسته ای مخالف نیست ایشان در راستای سیاست جهانی صهیونیزم با بازگشتن ایران به جامعه جهانی که رژیم غاصب را از این انزوا به بایکوت میفرستد مخالف است.
برچسب منتخب
# توماج صالحی # نمایشگاه کتاب # موسسه مصاف # صادق زیباکلام # سیل
وب گردی