بازدید 35474
«تابناک» ایده‌ای را که در «ماهی و گربه» پیاده شد، منتشر می‌کند؛

فیلم: «محدوده دایره» ساخته شهرام مکری را تماشا کنید

شهرام مکری، کارگردان «ماهی و گربه» آخرین ساخته شهرام مکری در پی به تصویر کشیدن دیدگاه دایروی بودن زمان رفته و به نوعی زمان را در فیلمش شکسته است؛ رویکردی که در فیلم کوتاهش «محدوده دایره» نیز دیدیم و حال در نخستین فیلم بلندش به تکامل رسیده، هرچند همچنان این نگاه با سناریوهای منسجم‌تر، فضای لازم برای تکامل را دارد.
کد خبر: ۴۴۳۴۱۷
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۳ - ۲۱:۰۴ 20 October 2014
«ماهی و گربه» آخرین ساخته شهرام مکری و برنده جایزه افق نوی جشنواره ونیز در حالی در گروه «هنر و تجربه» به نمایش درآمد و نگاه منتقدان داخلی را نیز به خود جلب کرد که ساختار این فیلم، شباهت بسیاری به فیلم‌های کوتاه او، به ویژه «محدوده» دایره دارد؛ اثری که سیمرغ بلورین بهترین فیلم کوتاه را از بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر از آن خود ساخت و حال در «تابناک» به دیدن آن می‌نشینید تا برخوردی نزدیک با ساختار تازه خلق شده توسط این فیلم‌ساز باشیم.

به گزارش «تابناک»، چالش‌های فراوانی درباره مفهوم «زمان» در ‌تاریخ مطرح بوده و در این باره بیشترین کشمکش در این زمینه میان فلاسفه و فیزیکدان‌ها مشهود است. مفهوم زمان ‌اصولا یک مفهوم ذهنی است. چیزی که ذهن ما کشف کرده، برای مشخص کردن زنجیره تحولات و تغییرات آن را به کار می‌برد؛‌‌ همان چیزی که کانت می‌گوید، او معتقد است،‌ زمان یک پدیده کاملا ذهنی است و عینیتی در مورد آن وجود ندارد. زمان مفهومی انتزاعی است که با پدیده‌ها هموار می‌شود و از این دید، تغییرات را در معرض شمارش ـ که خود مقوله‌ای کمی و انتزاعی است ـ قرار می‌دهد؛ بنابراین، دریافت ما از رویداد‌ها موکول به پدیده‌ای ذهنی به نام زمان است.

از دیدگاه اسطوره‌ای، زمان به رویداد‌ها وابسته است و با آن‌ها تعریف می‌شود؛ به عبارتی، این رویداد‌ها هستند که زمان را تعیین می‌کنند، ولی به مرور با رشد فکر بشر وابستگی زمان از رویداد‌ها جدا شد؛ اما با رشد نگاه فلاسفه در ‌تاریخ، دو بحث برجسته خطی ‌و دایروی بودن زمان مطرح شد و تاکنون نیز مورد توجه است.

آنهایی که به خطی بودن زمان اعتقاد دارند، زمان را یک مسیر فرض می‌کنند که از نقطه‌ای شروع می‌شود و در نقطه‌ای دیگر به پایان می‌رسد؛ اما آنهایی که قائل به دایروی بودن مفهوم زمان هستند، بر این باورند که به مانند دایره، در حیطه زمان، اول و آخر به یکدیگر پیوند می‌خورند و نمی‌توان یک خط سیر مستقیم در این زمینه متصور شد و به همین دلیل نیز آغاز و پایانش مشخص نیست، حال آنکه در مفهوم خطی زمان، دست‌کم ابتدای زمان مشخص است. حتی خیام را نیز با تکیه بر این شعر معتقد به دایروی بودن مفهوم زمان می‌دانند.

در دایره‌ای کامدن و رفتن ماست
آن را نه بدایت نه نهایت پیداست
کس می‌نزند دمی در این معنی راست
کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست

فیلم: «محدوده دایره» ساخته شهرام مکری را تماشا کنید

شهرام مکری، کارگردان «ماهی و گربه» آخرین ساخته شهرام مکری در پی به تصویر کشیدن دیدگاه دایروی بودن زمان رفته و به نوعی زمان را در فیلمش شکسته است؛ رویکردی که در فیلم کوتاهش «محدوده دایره» نیز دیدیم و حال در نخستین فیلم بلندش به تکامل رسیده؛ هرچند همچنان این نگاه با سناریوهای منسجم‌تر، فضای لازم برای تکامل را دارد.

‌«محدوده دایره»، ساخته شهرام مکری پیش از این تندیس بهترین فیلم تجربی بیست و سومین جشنواره فیلم کوتاه تهران، نخستین جشن سالانه انجمن منتقدان سینمایی کشور و سیمرغ بلورین بهترین فیلم کوتاه بیست و پنجمین جشنواره فجر را دریافت کرده است. «محدوده دایره» برداشتی تصویری از نقاشی‌های موریس اشر است و ارتباط چند دانشجو و تلاقی نگاه‌های آن‌ها را در یک محیط دایره‌ای به تصویر می‌کشد. در آثار اشر برگشت به مبدأ و بی‌‌‌نهایت بودن چرخه زندگی و چرخه اتفاقات از اهمیت بسیاری برخوردار است.

[خواندن این بخش منجر به لو رفتن داستان فیلم می‌شود و پیشنهاد می‌شود، پس از تماشای فیلم بخوانید] این فیلم که یک پلان-سکانس ۱۵ دقیقه‌ای است و کارگردان بسیار هوشمندانه میزانسن‌ها و بازیگرانش را هماهنگ کرده، از صحنه‌ای آغاز می‌شود که یکی از دانشجو‌ها در حالت تهوع در دستشویی دانشگاه است و یکی از دوستانش برای او حوله‌ای پرتاب می‌کند و بعد حرکت می‌کند و با دانشجوی دیگری برخورد می‌کند که از او مقداری پول قرض می‌گیرد و بعد دوربین با دانشجوی دیگر حرکت می‌کند تا برسد به جایی که او از دانشجوی اول پول قرض می‌گیرد.

دوربین با دانشجو‌ اول حرکت می‌کند و می‌رسد به دستشویی تا او حوله‌ای را به سمت دانشجوی در حال تهوع پرتاب کند. اتفاقات راهرو هیچکدام اتفاق خاصی نیستند که بشود به عنوان ماجرای اصلی از آن صحبت کرد و هر کدام موقعیتی هستند از وضعیت دانشجو‌ها. دو دختر کمین کرده‌اند تا یکی از آن‌ها خودش را بکوبد به یک پسر تا از این طریق بشود با او رابطه ایجاد کرد.

یکی دیگر به خاطر بد بودن غذای دانشگاه امضا جمع می‌کند. دیگری توپی را به زمین می‌کوبد و عبور می‌کند و دو تا دختر دانشجو‌ها درباره یک تابلوی نقاشی که تکنیکش مشکل دارد صحبت می‌کنند. در اینجا سؤال پیش می‌آید که ماجرا چیست؟ اتفاق داستانی در کجای این فیلم وجود دارد؟ آیا می‌توان صرفا یک فرم بکر ـ که البته در این مورد آنقدر‌ها هم بکر نیست ـ دست گرفت و دیگر هیچ؟ و بعد سؤالی پیش می‌آید که چه چیزی را باید فهمید؟ اگر رندی پنهانی وجود دارد، کجاست
؟

فیلم: «محدوده دایره» ساخته شهرام مکری را تماشا کنید

مکری درباره مدل این فیلم‌سازی و دقت به کار رفته در این، به رغم تکرار سکانس‌ها از چند زاویه گفته است: «تمام تمرینات با دوربین و در دو طبقه انجام شد و برای هر کدام از بازیگران یک علامت و نشانه‌ گذاشتیم و زمان‌بندی را با کرنومتر انجام دادیم. به همین دلیل تمام زمان‌بندی‌ها یکسان بود و سرعت بازیگران با دوربین هماهنگ شده بود. البته شاید این اتفاق در فیلم به دلیل نگه داشتن و حفظ راکورد محسوس باشد. اگر می‌خواستیم این اتفاق نیافتد نیاز به زمان بیشتری داشتیم و با توجه به اینکه زمان محدودی برای تولید داشتیم، نمی‌توانستیم چنین کاری بکنیم. ما در هر طبقه یک آدم از گروه کارگردانی گذاشته بودیم که زمان عبور دوربین را به بازیگران خبر می‌داد و هر کدام از بازیگران هم فقط درباره نقش و دیالوگ‌های خودشان اطلاع داشتند‌».

او درباره نوع مدیریت میزانسن فیلم می‌گوید: «الان فیلم یک میزانسن دارد که جلوی دوربین دیده می‌شود اما ما یک شرایط مشابهی را درست پشت دوربین هم داشتیم. پشت دوربین برای خودمان یکسری علامت‌گذاری کرده بودیم که مثلا سر این پیچ من باید سمت چپ تصویربردار باشم، صدابردار سمت راست و دستیار هم در پشت و همزمان سیم‌ها را هم جمع کند. به جز آدم‌هایی که در فیلم دیده می‌شوند یک گروه دیگری هم بودند که با نزدیک شدن ما به میزانسن‌ها مثلا از داخل کلاس‌ها به راهرو نور می‌دادند. البته در ابتدا من می‌خواستم ‌بازیگران بیشتری جلو‌ دوربین باشند. چند نفر دیگر در راهرو‌ها رفت‌وآمد کنند و راهرو‌ها شلوغ‌تر باشد. اما این کار برای بازیگران خیلی سخت بود و بعد به این نتیجه رسیدیم که این لختی فضا بیشتر به فیلم کمک می‌کند».

این فیلم که موسیقی متنش از آثار فیلیپ گلس آهنگساز پست مدرن آمریکایی است، روایتی روان را به تصویر می‌کشد که بر خلاف فیلم‌های معمول نه بازیگر نقش اول یا نقش مکمل دارد و نه بر یک خط داستانی و آغاز و فرجامش تأکید می‌کند و روایتی متفاوت را به تصویر می‌کشد که اتفاق تازه در سینمای ایران و جهان است و باید دید مکری در آثار بعدی‌اش تا چه میزان به این نگاه عمق خواهد بخشد. او برای این فیلم، سه روز با بازیگرانش تمرین کرده و روز چهارم اقدام به فیلمبرداری در یک روز کرده است. رویکردی که در «ماهی و گربه» نیز پیش گرفته شده و پس از چندین ماه تمرین بازیگران و کارگردان، فیلم در یک روز ضبط شده است.

‌«ماهی و گربه» نخستین فیلم بلند سینمایی شهرام مکری نیز بر مبنای همین ساختار داستانی، طراحی شده و البته شکل تکامل یافته‌ای از «محدوده دایره» است و همین فضای متفاوت باعث شد که جایزه معنادار «افق نو»‌ی جشنواره ونیز به مکری اهدا شود و پس از پایان فیلم، تماشاگران چندین دقیقه ایستاده ‌تشویق کنند؛ فیلمی که در گروه «هنر و تجربه» به اکران درآمد و اقبال وسیع منتقدان را در پی داشت.

‌«تابناک» پس از کسب اجازه از این کارگردان، اقدام به انتشار فیلم متفاوت «محدوده دایره» می‌نماید. دیدن این اثر پانزده دقیقه‌ای را از دست ندهید.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۴
انتشار یافته: ۱۰
واقعا ممنون. من چند سال دنبال فیلمهای مکری بودم. اینترنت که هیچ - هیچ جا پیدا نمیشن. بازم از این کارا بکنید.
حالا فیلم میذارین دستتون درد نکنه ولی کیفیت خوبی ازش بذارین عزیزان!
خیلی باحال بود
سلام . بد نبود وبه عنوان تجربه خوب بود اما ذات فیلم (سینما)این کارها را را بر نمی تابد .. میشود با این کارها بو تجربه ها به جایی رسید و فیلمی ساخت اما تکرار این تجربه شده ها ارزش خاصی ندارد حتی اگر از فلاسفه هم فاکت بیاورید . شاید با قصه دو دختر و نقیض ان کار می شد بهتر بود . این دور و دایره نه در فیزیک فیلم که در داستان فیلم باید نشان داده می شد تا شاید بشود به آن ارجاع فلسفی و وو(که کاملا با آن مخالفم ) داد. راستی 25 30- سال پیش برنده سکار انیمیشن کوتاه را دیده اید ؟ چندین صحنه مجزا که بعدا همزمان و در یک پلان اتفاق می افتد؟ بد نیست ببینید
.....شاید دایره مینا.
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی /عشق داند که درین دایره سر گردانند(حافظ)
آفرین تابناک؛ خوشم اومد
ممنون تابناک
من چند وقت پیش یه فیلم دیگه تو همین فرم دیدم اسمش تناوب بود اگه اشتباه نکنم
اونم تو یه پلان بود و تو قطار و به نظرم خیلی از این فیلم بهتر بود
پایان ها بازگشت به آغازهاست (یک جمله عرفانی)
مکری آینده سینمای ایرانه
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی
آخرین اخبار