بازدید 6107

آقای قاضی لطفا تمامش کنید!

کد خبر: ۴۳۶۲۷۷
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۴ 22 September 2014
زوجی جوان زمانی‌که داشتند زندگی مشترک‌شان را آغاز می‌کردند هیچ‌گاه تصور نمی‌کردند پس از شش ماه به خاطر کتک‌کاری‌های فرزندان‌شان مجبور شوند از یکدیگر جدا شوند.

به گزارش فرهیختگان، چندی پیش زن و مرد جوانی با مراجعه به شعبه 268 دادگاه خانواده درخواست طلاق توافقی کردند. قاضی پس از بررسی از آنها پرسید: چرا می‌خواهید از هم جدا شوید؟ مرد پاسخ داد: آقای قاضی لطفا تمامش کنید.

من و همسرم تصمیم خودمان را گرفته‌ایم و می‌خواهیم از هم جدا شویم چون دیگر راهی برایمان باقی نمانده است.  

مرد جوان پس از چند دقیقه سکوت ادامه داد: من و همسرم عاشق هم هستیم. ما در یک میهمانی با هم آشنا شدیم و بعد از آن، این آشنایی به ازدواج ختم شد.

هردویمان هم هیچ مشکلی با یکدیگر نداریم. ولی بچه‌هایمان نمی‌گذارند ما زندگی خوبی داشته باشیم. آنها مرتب با هم دعوا می‌کنند و زندگی را به کام ما تلخ کرده‌اند.  

مرد در ادامه صحبت‌هایش گفت: زمانی‌که من و سیما با هم ازدواج کردیم، او یک دختر 12 ساله داشت و من یک پسر 12 ساله. سیما به تازگی از همسرش جدا شده بود و من هم 10 سال بود از همسرم جدا شده بودم. وقتی سیما را برای اولین‌بار دیدم به او علاقه‌مند شدم و تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم.

 من در مدت 10 سالی که از همسرم جدا شده بودم به تنهایی زندگی می‌کردم و پسرم را خودم بزرگ کردم.

دیگر وقتش بود که سروسامانی به زندگی‌ام بدهم. از طرفی هم با خودم گفتم پسرم احتیاج دارد یک مادر بالای سرش باشد و از این تنهایی در بیاید.

وقتی شنیدم که سیما هم یک دختر 12 ساله دارد با خودم گفتم چقدر خوب می‌شود، چون پسرم یک همبازی برای خودش پیدا می‌کند و دیگر در خانه‌ تنها نیست. اما درست از زمانی‌که ازدواج کردیم پسرم و دختر سیما دعوا و درگیری‌هایشان شروع شد.

اوایل فکر می‌کردیم که یک دعوای بچگانه است و خیلی زود به هم عادت می‌کنند. اما این دعواها هر روز بیشتر و بیشتر شد، تا جایی‌که من و سیما مرتب باید آنها را از هم جدا می‌کردیم تا کتک‌کاری نکنند. الان 6 ماه است که زندگی ما جهنم شده است.

 برای همین هر دویمان با وجود اینکه عاشق هم هستیم تصمیم گرفتیم به دادگاه خانواده بیاییم و به صورت توافقی از هم جدا شویم.  

بعد از پایان یافتن حرف‌های مرد، قاضی گفت: چرا کمی بیشتر صبر نمی‌کنید شاید بچه‌هایتان با هم روابط بهتری پیدا کنند.  این‌بار سیما که تا آن لحظه فقط گریه می‌کرد، به قاضی گفت: نه آقای قاضی، نمی‌شود. ما هم از همان روز اول همین را گفتیم.

همیشه می‌گفتیم درست می‌شود اما شما که نمی‌دانید، همین چند شب پیش دخترم را به بیمارستان بردیم.

درگیری او با پسر مهرداد آنقدر زیاد شده بود که پسر مهرداد او را کتک زد و بینی دخترم پر از خون شد.  
ماجرا به اینجا که رسید قاضی عموزادی دیگر تلاشی برای ادامه زندگی این زوج نکرد و حکم طلاق توافقی آنها را صادر کرد. به این ترتیب زندگی این زوج پس از شش ماه به پایان رسید.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۴
انتشار یافته: ۱۳
احسنت بر این قاضی دادگاه که زود ماجرارا فیصله داد تا مشکلات بعدی پیش نیاید
قابل توجه خانمها :وقتی مهریه ای در کار نباشد ماجرا زود فیصله می یابد
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
ها ها تو هم به چی فکر میکنی این وسط
کیا
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
شما کلاً از مرحله پرتی.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
دقیقا کجای خبر درمورد مهریه چیزی نوشته بود؟!!! شما علم غیب داری یا فقط از آب گل آلود ماهی می گیری؟!!
شاید اگر این دو زوج محترم کمی به خود و فرزندانشان قبل از ازدواج مجدد فرصت می دادند تا یکدیگر را بیشتر بشناسند (با برقراری ارتباط بیشتر و گذراندن وقت بیشتر با یکدیگر) ، پذیرش آن از سوی بچه ها راحت تر بود.
بهتر بود قاضی آنها را به مشاور معرفی می کرد تا اگر امکان اصلاح رفتار فرزندان وجود دارد این دو نفر بتوانند با عشق کنار هم زندگی کنند. مسئه اینجاست که این پدر و مادر نمی توانند روابط کودکان خود را کنترل کنند.
احساس میکنم ما بسیار کم طاقت و کم تلاش شدیم. بجای طلاق از مشاور خانواده کمک می گرفتید؟ یا برای مدتی یکیشون رو دور نگه می داشتید خونه فامیلی مامان بزرگی کسی، خب هزار راه دیگه رو امتحان می کردید بعد طلاق می گرفتید!!!!!!
چرا فرزندان ايشان را به مشاور روانشناس راهنمايي نكردند؟ شايد درست مي شد!؟
پاسخ ها
حمید
| Iran, Islamic Republic of |
۰۲:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۱
حتما دفعه بعد این کار را میکنیم آقای دکتر
اون بچه ها رو می فرستادن پیش یه روان شناس صحبت کنه باهاشون یکم سرگرمشون می کردن یه سری راهکار برای نزدیک کردنشون می دادن. قاضی سریع حکم داد اشتباه کرد بنظرم
بچه های سمج
حیف این ازدواج که با وجودی که عاشق هم بودند مجور شوند طلاق بگیرند . نمی توانستند پسره یا دختره را به خانه پدربزرگ یا مادربزرگ بفرستند ؟
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # حماس # توماج صالحی # خیزش دانشجویان ضد صهیونیست