یکی از موضوعات لایحه «خروج از رکود» که دولت یازدهم به مجلس تقدیم کرده، تسویه بدهی دولت به بانکها از طریق «تسعیر» نرخ ارز است.
به گزارش «تابناک»، دولت یازدهم در ماده ۲۴ لایحه خروج از رکود پیشبینی کرده است، پرداخت بدهی ۴۰هزار میلیارد تومانی بانکها به دولت از محل «تسعیر» ارز پرداخت شود؛ مادهای که برخی از کارشناسان بر این باورند، همان راه دولت احمدینژاد در تسویه بدهیهای بانکی است.
دولت دهم در آخرین سال فعالیت خود، تلاش کرد با همین روش، بدهی ۷۴هزار میلیارد تومانی خود به شبکه بانکی و شرکتهای دولتی را به صفر برساند. حال دولت یازدهم در لایحه خروج از تورم خود پیشنهاد داده که ۴۰هزارمیلیاردتومان از بدهی خود به بانکها را از طریق مابهالتفاوت نرخ ارز بپردازد!
ولی دولت یازدهم در لایحه خود به مجلس پیشنهاد داده، تا آنچه در دولت گذشته ممنوع شد، این بار قانونی اعلام شود. با این حساب آنچه در این لایحه بر آن تأکید شده، این است که دولت از محل تفاوت ارز، میتواند بدهی خود به بانکهای دولتی را بپردازد.
در همین زمینه، چندی پیش، بانک مرکزی در پاسخ به منتقدان این بند از لایحه خروج از رکود بیانیهای صادر و در آن اشاره میکند: «بر خلاف مطالب مطرح از سوی برخی منتقدان ماده ۲۴ و القاکنندگان اشتباه بودن تصمیم مجلس محترم شورای اسلامی در سال گذشته و پی بردن دولت یازدهم به خطای پیشآمده در لغو بند (ب) ماده ۲۶ قانون پولی و بانکی کشور، رویکرد دولت یازدهم در این زمینه به هیچ عنوان نقض ماده واحده «قانون نحوه محاسبه و اعمال تسعیر داراییها و بدهیهای ارزی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران» و رجعت به بند (ب) ماده ۲۶ قانون پولی و بانکی و ایجاد مجدد زمینه رفتار غیر منضبطانه پولی و مالی دولتها و پاک کردن آثار آن از طریق افزایش نرخ ارز و تضعیف ارزش پول ملی نیست».
* اما پرسش اصلی این است که آیا این کار دولت یازدهم، ادامه رویه دولت دهم در تسویه بدهیهاست، یا با آن فرق دارد؟ ــ در این زمینه دکتر جمشید پژویان، استاد دانشگاه و رئیس سابق شورای رقابت در گفتوگو با تابناک به بررسی این اقدام دولت و همچنین ارزیابی عملکرد اقتصادی دولت یازدهم در یک سال اخیر پرداخته است.
هم اکنون دولت یازدهم در بند ۲۴ لایحه خروج از رکود، بحثی را مطرح کردهکه منتقدان مطرح میکنند؛ این همان اقدام دولت پیشین برای پرداخت بدهی با نام تسعیر نرخ ارز است؛ نظر شما چیست؟ ـ چیزی که گفته میشود، این است که این سیاست دولت، عینا همان چیزی است که در دولت گذشته انجام شده است. یعنی هنگامی که بهای ارز بالا میرود، دولت بدهیهای خود را به بانک مرکزی و بانکهای دیگر از طریق مابه التفاوت قیمت پرداخت میکند. این کار دولتها در راستای پدید آوردن بالانسی است که پایه پولی افزایش پیدا نکند.
البته این کار باید در فرمول مناسبی باشد؛ یعنی به جایی برسد که تا آنجا که میشود بدهیها تهاتر پیدا کند، چون برخی از این بانکها از دولت طلبکارند و به بانک مرکزی بدهکارند یا بالعکس. دولت باید این موضوع را در نظر داشته باشد که به طور مناسبی مابه التفاوت را به بانکها پرداخت کند، به گونه ای که هیچ گونه انتقالی به پایه پولی به وجود نیاید.
* برخی میگویند این کار دولت، همان کاری است که دولت گذشته انجام داد که البته در آن هنگام بسیاری از این کار دولت انتقاد کردند؛ نظر شما در این مورد چیست؟ ــ این موضوع کاملا درست است، ولی همه دولتها این کار را انجام میدادند و هر دولتی هم دولت قبل را نقد میکند. دولتهای جدید، بیشتر کارهایی را انجام میدهند که در دولت قبل به آن انتقاد میکردند. جالب اینکه دولتهای بعدی همان کارهای اشتباه دولت قبل را که خود منتقد آن بودند، تکرار کرده و ادامه میدهند. مثلا یک طرح خوداشتغالی مطرح میکند و دیگری بر آن نام دیگری مانند طرح ضربتی اشتغال میگذارد. در صورتی که هر دو اینها نادرست هستند. یا طرحهای زود بازده در دولت قبل که در این دولت به نوعی دیگر پیگیری میشود. در حالی که این طرحها هیچ نقشی در اشتغال ندارند و نداشتهاند، ولی همه این دولتها میلیاردها منابع این ملت بیچاره را با سیاستهای اشتباه خود از بین بردند. حالا هم سیاست درستی که در دولت قبل به کار برده شده، این دولت به کار میبرد؛ یعنی برای کنترل این تورم و پایه پولی، دولت مجبور شده این کار دولت قبل را ادامه دهد.
حرفی که وزیر اقتصاد دولت قبل آقای حسینی گفته که این کار دولت جدید، همان اقدام دولت پیشین است، کاملا حرف درستی است.
* آیا اقدام دولت در پرداخت بدهیها از روش تسعیر میتواند تورم را کاهش دهد؟
ــ این اقدام شاید بتواند جلو افزایش تورم را بگیرد، قیمتها را کاهش نمیدهد، بلکه نمیگذارد قیمتها افزایش پیدا کند.
* ارزیابی شما از عملکرد دولت یازدهم در بخش اقتصاد چیست. در واقع انتقاد شما به عملکرد اقتصادی این دولت چیست؟ ــ انتقاد من از وضعیت اقتصادی دولت جدید این است که انتقادهای بسیاری از دولت قبل را که دیگر برای مردم خسته کنند شده را تمام کند. کسی نمیگوید دولت قبل هرگز اشتباهی نداشته است. همان طوری که این دولت هم اشتباه خواهد داشت و البته که همه دولتها اشتباه داشتند. بهتر است از اشتباهات دولتهای قبل درس گرفته و برخی اقتصاددانان را بدون توجه به جهتهای سیاسی به کار بگیریم. البته امیدوارم اقتصاددانان هم به عنوان یک کارشناس، کارشان را انجام دهند. مثل یک پزشک که برایش فرق نمیکند بیمار وی چه کسی است. اقتصاددانان هم باید همین گونه باشند و کاری نداشته باشد چه کسی در مصدر قدرت است، بلکه تنها دیدگاه های کارشناسی خود را بگویند. در این مملکت حرف زدن خیلی ساده است و هزینه ندارد؛ بنابراین، انتقادهای ما بیشتر احساسی است تا علمی و تخصصی.
* آقای دکتر در حوزه رسانه شما را بیشتر در حکم یک منتقد سیاستهای اقتصادی دولت میشناسد. دلیل این امر چیست؟ ـــ من از زمان دولت آقای موسوی تاکنون به دولتها مشورت دادهام و در عین حال انتقاد نیز کردهام، چون سیاستهای اقتصادی کشور در دولتها ـ بیشتر ـ نادرست بوده و من همیشه انتقاد کردهام. دولت گذشته نیز سیاستهای غلط زیادی داشت و من هم انتقاد کردم. من از سیاست هدفمندی دولت قبل در ابتدا حمایت کردم. ولی وقتی دولت راه را اشتباه رفت؛ بنابراین، نخستین کسی بودم که انتقاد کردم. هدفمندی سیاستی بود که ما سالها بود میگفتیم باید انجام شود، ولی هیچ دولتی جرأت نمیکرد انجام دهد. وقتی دولت گذشته این کار را انجام داد، من حمایت کردم. ما باید به این فرهنگ برسیم اگر کسی منتقد بود، باید حرف خود را منهای وزن سیاسی و جناحها بگوید و کس از انتقاد ناراحت نشود، بلکه از آن استقبال نیز بکند.
* آقای دکتر عدهای میگویند، شما یکی از مدافعین طرح هدفمندی بودهاید، حال آنکه امروز منتقد آن هستید. این تناقض را چگونه میبینید؟ ـــ کارهای برخی از دوستان در انتقاد از برخی عملکردهای دولت گذشته و کنونی سیاسی است. مگر مجلس در آغاز از طرح هدفمندی مرتب انتقاد نمیکرد؟ آنان به این نتیجه رسیدند که اصلاح نسبی قیمتها با نام هدفمندی یارانهها ضروری بوده و نیاز اقتصاد ایران است. مردم به اشتباه گمان میکنند، قیمتها به دلیل هدفمندی افزایش پیدا کرده است. اینها از موضوع اقتصاد، استفاده سیاسی میکنند، در صورتی که میدانند هدفمندی نقشی در افزایش قیمتها نداشت، بلکه تحریم و سوء مدیریت، باعث شد که قیمتها افزایش پیدا کند و بیرون از اختیار دولت و مسائل اقتصادی بود. این انتقادها کارایی سیاسی دارند، ولی مردم امیدوارند، رفتار اقتصادی و سیاست گذاری اقتصادی علمی باشد و نه سیاسی.
ارزیابی شما از عملکرد دولت در این یک سال اخیر چیست؟ ـــ دولت تلاش میکند، ولی همان اشتباه به خصوص دولتهای قبلتر را انجام میدهد. دولت همه توجه خود را روی متغییر کلان قرار داده است، حال آنکه من بارها گفتهام، مشکلات اقتصادی ما ساختاری و قیمتهای نسبی است. اینها مشکلات اصلی اقتصادی ایران است. تا اینها حل نشود، کشور ما رشدی نخواهد داشت و مشکلات ۴۰ یا ۵۰ ساله اقتصاد حل نخواهد شد
.متن کامل گفت و گو را اینجا بخوانید.