بازدید 21439
۶

چرخش دیدنی مؤسس زورخانه پادگان دوکوهه

علاقه زیاد او به شیرین‌کاری در ورزش، باعث شد تا در این زمینه رشد بسیاری کند و با ارائه نمایش‌های زیبا، همگان را متحیر سازد. شش سالگی او مصادف بود با حضور بیش از پیشش در عرصه ورزش باستانی و در ‌هفت سالگی در مراسمی با حضور مسئولین رده بالای مملکتی آن زمان ـ سال ۱۳۵۶ ـ توانست تنها در سه دقیقه، سیصد دور به دور خود بچرخد و...
کد خبر: ۴۳۰۸۵۷
تاریخ انتشار: ۱۰ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۲ 01 September 2014
چرخش دیدنی مؤسس زورخانه پادگان دوکوهه +ویدئوپهلوان شهید سعید طوقانی، از جمله نوجوانانی بود که رمز عزت و غیرتمندی را از امام راحل فراگرفت و برای سربلندی دین و میهن، از فدا کردن گرانبها‌ترین دارایی خویش (جانش) دریغ نکرد

به گزارش «تابناک»، در ‌سال ۱۳۴۸ سعید طوقانی در تهران به دنیا آمد و به لحاظ اینکه پدرش حاج اکبر، از ورزشکاران باستانی بنام تهران بود، در‌ چهار، پنج سالگی به این ورزش علاقه‌مند شد و به همراه پدر و برادران بزرگترش که آنان نیز از جمله ورزشکاران بودند، در زورخانه حضور پیدا می‌کرد.

علاقه زیاد او به شیرینکاری در ورزش، باعث شد تا در این زمینه رشد بسیاری کند و با ‌نمایش‌های زیبا، همگان را متحیر سازد. شش سالگی او مصادف بود با حضور بیش از پیشش در عرصه ورزش باستانی. وی در ‌هفت سالگی در مراسمی با حضور مسئولین رده بالای مملکتی آن زمان ـ سال ۱۳۵۶ ـ توانست تنها در سه دقیقه، سیصد دور به دور خود بچرخد و با اجرای حرکات منحصر‌‌بفرد، بازوبند پهلوانی کشور را از آن خود سازد.

از آن روز به بعد، پوستر‌ها و تصاویری با نام «پهلوان کوچولوی کشور سعید طوقانی» زینت بخش زورخانه‌ها و نشریات ورزشی شد.

با شروع حرکت مردم به رهبری امام خمینی (ره) علیه ظلم و ستم حکومت طاغوت، سعید نیز همراه بزرگترهای خانواده خود در آن شرکت کرد و با سیل خروشان ملت همراه شد.
با شروع تجاوز رژیم بعثی عراق به ایران در مهر ماه سال ۱۳۵۹، با وجودی که سن و سال چندانی نداشت، بر رفتن به جبهه پافشاری می‌کرد، زیرا نمی‌توانست بماند و شاهد باشد که برادران بزرگترش علی، محمد و حمید به جبهه بروند و او در خانه باشد.

مجروحیت علی و به دنبال آن ناپدید شدن محمد در عملیات والفجر یک در بهار سال ۶۲، تصمیم سعید را برای اینکه جای برادرانش را در جبهه‌های دفاع از دین و شرف پر کند، دوچندان کرد. سرانجام با پافشاری فراوان توانست همراه پدر‌ و گروهی از ورزشکاران باستانی، جهت اجرای ورزش برای رزمندگان اسلام، راهی جبهه شود. ولی خود به خوبی می‌دانست که این همه تنها بهانه‌ای است برای حضور در صفوف رزمندگان و بس.

در بازگشت از جبهه، هرچند جسمش به خانه بازگشت و ظاهرا در کلاس درس بود،‌ روحش در جبهه‌ها جا مانده بود و‌‌ همان شد که آنقدر اصرار ورزید و با دستکاری شناسنامه خود و بالا بردن سنش، توانست در بهار سال ۱۳۶۳ راهی جبهه‌ها شود.

سعید با حضور در پادگان دوکوهه، به همراه شهید «عباس دائم الحضور» توانست رزمندگان را به ورزش باستانی جذب کند و با بهره‌گیری از کمترین امکانات، زورخانه‌ای نیز در اردوگاه برپا کند که پس از شهادت او نیز ورزش باستانی در جبهه‌ها از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود.

حضور در کنار رزمندگان گردان میثم لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) در عملیات بدر در زمستان سال ۱۳۶۳، به اندازه‌ای برای او مهم بود که با وجود بیماری شدید، از بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک خود را به راهیان نبرد رساند و توانست در حکم پیک و پیام‌رسان فرمانده در عملیات حضور پیدا کند.

شامگاه بیست و دومین روز اسفند ماه در شرق دجله، صفوف رزمندگان می‌رفتند تا سینه دشمن را بشکافند و سعید با وجود ناراحتی جسمی، دلیرانه و دلسوزانه مسئولیت خود را به انجام می‌رساند که بناگاه دوستانش متوجه شدند سعید از ستون نیرو‌ها جدا شد. فرمانده گروهان که به او نزدیک شد، فهمید گلوله تیربار سنگین دوشکا، شکم او را دریده است و لحظه‌ای بعد سعید زانو بر زمین زد و به نزد برادر خود شتافت.

جنازه محمد ده سال پس از شهادتش باز آمد و ده سال پس از شهادت سعید نیز استخوان‌های پهلوان کوچولوی کشور بر دوش دوستان و آشنایان رفت تا در ورزشگاه شهیدان طوقانی در کاشان به خاک سپرده شود.



تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۳۱
انتشار یافته: ۶
پهلوان سعید

گود اصلی رو پیدا کرد و از اون گود به اوج عزت رفت ....تا باشد از این گودها ...
شادی روحش صلوات
آن فرو ریخته گلهای پریشان در باد/ کز جام شهادت همه مدهوش آنند / نامشان نیمه شب مستان باد/ تا نگوویند که از فراموشانند.
دل آدم كباب ميشه ...
الله اکبر
شهدا زنده اند
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی
آخرین اخبار