بازدید 7064
برای حفظ باقی مانده جنگل‌ها، دست به آسمان بلند کنیم؟

میراثی بی‌نظیر که می‌سوزد و خاکستر می‌شود، ولی نمی‌سوزاند!

از همه بد‌تر آنجاست که همه‌مان در سال‌های متمادی درس و تحصیل، اندر فواید جنگل خوانده و درس پس داده‌ایم و ‌گاه با گرفتن پزهای روشن‌فکرانه، از ضرورت توقف روند قطع درختان سخن گفته‌ یا سخنانی با این دست مضامین را تأیید کرده‌ایم؛ اما امروز در مقام عمل ثابت می‌شود ‌چه خوانده و چه آموخته‌ایم و اصطلاحا چند مرده حلاجیم!
کد خبر: ۴۲۴۷۶۸
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۳ - ۲۱:۵۴ 11 August 2014
هرچه بهره جستن از ارتش و نیروهای نظامی برای حوادث طبیعی و غیر‌طبیعی در جهان، عادی شده و به‌کارگیری هواپیماها و بالگردها برای کنترل بحران‌ها، طبیعی جلوه می‌کند، گویا هنوز جامعه ما راه زیادی تا رسیدن به آن نقطه در پیش دارد!

به گزارش «تابناک»، هر چه در روز‌ها و هفته‌های گذشته، لابلای اخبار جدی و تفریحی (بخوانید سخت خبر و نرم خبر)، گهگاهی خبری هم از آتش‌سوزی بخش‌هایی از جنگل گلستان مخابره شده، نه آنقدر خوب بیان شده که اهمیت موضوع آشکار شود و نه به خوبی مورد توجه قرار گرفته تا تبدیل به مطالبه عمومی شده و لاجرم اثر‌گذار شود.

بدین ترتیب عجیب نیست، بشنویم پس از سوختن صد‌ها هکتار از جنگل‌های مناطق مرکزی کشور در ماه‌های گذشته و لاغر‌تر شدن پوشش گیاهی کشورمان که خشکسالی و گرد و غبار چند سال است بر آن می‌تازند، شمال کشورمان هم در سراشیبی نابودی به تندی در حال حرکت است، ولی هنوز به آن درجه از اهمیت نرسیده که به مانند آتش‌سوزی جنگل‌های ینگه دنیا در امثال رسانه ملی کشورمان بازتاب یافته و برای آن چاره‌جویی شود!

میراثی گرانسنگ که گویی آسان به دستمان رسیده، مفت و ارزان در حال از بین رفتن است و موج اخبار ناگواری چون سقوط هواپیمای مسافربری هم به یاری فراموشی آن آمده تا هر دقیقه که می‌گذرد، درست همین دقایقی که صرف خواندن این مطلب یا چرخ زدن در دنیای نت می‌کنیم، چند متر فضای رویایی بسوزد و جایش سیاهی بماند؛ سیاهی‌ که روسیاهی آن ظاهرا برای هیچ کداممان نیست، که اگر بود، دست می‌جنباندیم.

آتش با چنان قوتی به جان جنگل افتاده که حیات وحش ساکن آن هم ‌گاه نمی‌توانند از دستش در رفته و مجبورند چون افسانه‌ها، همه پروانه‌وار بسوزند و همه واکنش‌های مسئولانه و غیرمسئولانه ما نسبت به آن، اعلام این نکته است که آتش‌سوزی عمدی بوده؛ بی‌آنکه بدانیم چگونه این مهم کشف شده و با کدام فن‌آوری به درک آن رسیده‌ایم.

اطلاع رسانی ماجرا اینقدر ضعیف است که حتی نمی‌دانیم دقیقا کجا‌ها سوخته، به چه میزان سوخته، چقدر از چقدر (کل) جنگل ملی‌مان تا کنون خاکستر شده و چقدر آن ‌مانده، چقدر در معرض سوختن است، برای مهار آتش چه کرده‌ایم و...؛ تا اینجای کار می‌توان همه کاسه‌ها را بر سر اصحاب رسانه شکست که بی‌خبر مانده‌اند و به نوعی بی‌خبری به جامعه تزریق کرده‌اند؛ اما مگر مردم خواهان شنیدن در این باره بوده‌اند که خواستشان رسانه‌ها را هدایت کند؟ مگر غیر از این است که وقتی کسی پیگیری نکند و خواهان شنیدن درباره موضوعی نباشد، منصفانه نیست از امثال خود که در کسوت خبرنگار هستند، توقع دغدغه‌‌‌ آن موضوع را داشته باشد؟

گویی همه‌مان خفته‌ایم تا به مانند دریاچه ارومیه که بادهای حاوی ذرات نمک پس از خشک شدنش نشانه‌ها را برایمان آشکار کرد، وزش باد خاکستر دار آغاز شود تا بفهمیم چه بلایی سرمان آمده و هنوز ز آن خبر نداریم. اینجاست که دیگر نه فایده دارد بگوییم آتش‌سوزی گردن شکارچیان غیر مجاز بوده و نه گفتن از اعزام بالگردهایی که نمی‌دانیم تا چه حد کارآمدند، نمی‌دانیم از کی به یاری خاموش‌سازی آتش ‌رفته‌اند، چند سورتی پرواز کرده‌اند و حتی پرسش مهم‌تر، آیا هنوز مشغول به کار هستند یا نه؟‌ دردی از کسی دوا خواهد کرد.

از همه بد‌تر آنجاست که همه‌مان در سال‌های ‌درس و تحصیل، اندر فواید جنگل خوانده و درس پس داده‌ایم و ‌گاه با گرفتن پزهای روشن‌فکرانه، از ضرورت توقف روند قطع درختان سخن گفته‌ یا سخنانی با این دست مضامین را تأیید کرده‌ایم؛ اما امروز در مقام عمل ثابت می‌شود ‌چه خوانده و چه آموخته‌ایم و اصطلاحا چند مرده حلاجیم!

آن گونه که شواهد‌ نشان می‌دهد، به نظر تنها می‌توانیم از مسئولان بخواهیم ‌به مانند دیگر کشور‌ها، آتش‌سوزی جنگل را به چشم معضلی هم‌سنگ زلزله و سیلاب دیده و به یاری درختان بشتابند تا شاید از این خواسته ما، مهار آتش سوزی جنگل گلستان تسریع شود که در غیر این صورت، تنها چاره، دست دراز کردن به سوی آسمان است تا شاید مالک اماناتی که در اختیارمان قرار گرفته و قدرش را نمی‌دانیم، رحمی به حال آیندگانمان کرده و سبب‌ساز خاموشی آتشی شود که مدت‌هاست همه چیز را در راه خود می‌سوزاند و خاکستر می‌کند، الا دل مایی را که از آن دوریم و قدر نمی‌دانیم!
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۶۳
انتشار یافته: ۱۲
از همه بدتر آنجاست که همه مان در سالهای متمادی درس و تحصیل، اندر فواید جنگل خوانده و درس پس داده‌ایم و گاه با گرفتن پزهای روشن فکرانه، از ضرورت توقف روند قطع درختان سخن گفته‌ یا سخنانی با این دست مضامین را تایید کرده‌ایم اما امروز در مقام عمل ثابت می‌شود که چه خوانده و چه آموخته ایم و اصطلاحا چند مرده حلاجیم!
کلا تو هوا ما شووووتیم...
آتشنشانی هوایی که نداریم
ناوگان مسافربری عموما سر به بالین میگذارند!
نیروی هوایی فرسوده هست
آمبولانس هوایی هیی بدک نیست ولی بازم استاندارد نیست
تنها چیزی که توی آسمون خوبیم!:
تلفات هوایی(30 درصد دنیا!)
پاسخ ها
محمد
| Iran, Islamic Republic of |
۲۲:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۰
آتشنشانی هوایی؟!
مگه هوا هم آتیش میگیره که چنین چیزی داشته باشیم؟ مثلا جوک گفتی؟
پسر پارسی0
| Iran, Islamic Republic of |
۲۲:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۰
پروفسور...دانشمند...فیلسوفففففف...
وقتی جنگل آتیش میگیره بهترین راه خاموش کردن با هواپیما هست
وقتی جرات و شهامت برخورد با دوتا شکارچی بی وجدانی که برای کار کثیفشون حاضرن هکتارها جنگل رو بسوزونن نداریم همین میشه.
خدا میدونه به غیر از جنگلها چه حیوونایی از بین نمیرن. از ته دلم باعث و بانیه این اتیشسوزیها رو که اگثرا هم عمدی هستند نفرین میکنم
اینقدر خودم غصه دارم که اگه بگی تمام درختهای عالم هم سوختند، دیگه برام مهم نیست.
پاسخ ها
پسر پارسی0
| Iran, Islamic Republic of |
۲۲:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۰
کسی میدونه اون کیه که مشکلات فردی خودش رو بزرگتر از مشکلات عامه مردم میبینه کیه؟درسته!همین محمد!!!!مرد حسابی خجالت بکش...کشورت داره نابود میشه به فکر مشکلات خودتی؟
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۲۲:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۰
اگه تیم ملی فوتبال هم ببازه اینقدر بی تفاوتی؟
محمد
| Iran, Islamic Republic of |
۲۲:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۰
وقتی هیچ امیدی به ادامه نداری...
چی میگی؟
جای من نیستی.
محمد
| Iran, Islamic Republic of |
۲۲:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۰
ناشناس محترم 22:28.
اصلا فوتبال تماشا نمیکنم. واقعا چی با خودت فکر کردی؟
شکارچیان غیر مجاز بی وطن٫ مسئول این جنایات هستند. بای به اشد مجازات محکوم شوند.
دریاچه اورمیه دیگه خاطره شده نکند اینجا هم بشه...!
برچسب منتخب
# توماج صالحی # نمایشگاه کتاب # صادق زیباکلام # سیل # خداداد افشاریان
وب گردی