سالانه چه تعداد گردشگر خارجی به کشورمان میآیند؟ از کجای دنیا؟ چقدر در کشورمان هزینه میکنند و از قبل آمدن ایشان به کشورمان، چه میزان عایدی به بیتالمال سرازیر شده و چه میزان به اقتصاد کشورمان کمک میشود؟ پاسخ این پرسشها و پرسشهای مشابه، اگر «نمیدانیم» نباشد، قطعا آنقدر دقیق نیست که فرق چندانی با آن ندارد!
به گزارش «تابناک»، به تازگی یکی از نمایندگان عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی که این روزها طرح امر به معروف و نهی از منکر را برای طرح در صحن علنی در دستور کار دارد، به فرازهایی از این طرح در گفتوگو با یک خبرگزاری اشاره کرده که به نوعی حکایت از اعمال تغییراتی در پروسه ورود گردشگران خارجی به کشورمان را دارد.
نصرالله پژمانفر که پیرامون این طرح با ایسنا گفتوگو کرده، در این باره میگوید: ما قوانین اسلامی داریم که شاید برای برخی در کشور خودشان این مسائل مورد توجه نباشد. برای اینکه کسی قانون را رعایت کند، ما موظفیم قانون را به آگاهی آن فرد برسانیم؛ بنابراین، مدخلهای ورودی ما و کسانی که مجوز ورود به ایران را میدهند، باید در همان زمان این آگاهیرسانی را نسبت به تکالیفش به آن فرد در ایران بدهند... این تکالیف باید قبل از آمدن فرد اطلاعرسانی شود.
این نماینده مجلس در حالی وزارت خارجه یا نهادهای مسئول دیگر را مسئول بررسی چگونگی این اطلاع رسانی دانسته و تهیه بروشور را برای نمونه مطرح میکند که شاهد سخنان خود را آموزش قوانین در بسیاری کشورهای خارجی به گردشگران به عنوان پیش شرط ورود به آن کشورها آورده و در ادامه، اجرا نشدن آن توسط مقامات مسئول را، وفق پیش بینی صورت گرفته در قانون [منظور همان طرح است]، در وهله نخست مستوجب تذکر شفاهی گرفتن آن مقام دانسته و مرحله دوم را، عزل مسئول کوتاهی کننده میخواند.
این در حالی است که روند تذکر دادن به شهروندان بیگانه در سالیان متمادی پس از انقلاب، تا کنون این گونه بوده که در همان آغاز ورود ایشان به کشور، از ایشان خواسته میشود حجاب خود را رعایت کنند، در غیر این صورت به ایشان اجازه ورود داده نخواهد شد؛ خواه آن افراد، گردشگران باشند و خواه مقامات دیگر کشورها.
تا اینجای ماجرا به نظر میرسد که یا پرداختن به این موضوع در راستای تأکید قانونی بر آنچه در عالم واقع رخ میدهد، باشد یا آنکه دلالت بر گسترش اقدامات قانونی برای مجاب کردن گردشگران خارجی در رعایت قوانین کشورمان باشد، ولی در هر دو صورت، آنچه ناگفته مانده، ضرورت توجه خاص به این وجه امر به معروف و نهی از منکر است.
این اشکال هنگامی خودنمایی میکند که میبینیم پژمانفر در ادامه میگوید: «متأسفانه کسانی که از خارج میآیند، بعضا بسیار بیشتر از هنجارشکنان داخل کشور، رعایت این ضوابط را میکنند»؛ تعبیر این سخنان یعنی در قیاس با برخی هنجارشکنان داخلی، گردشگران خارجی بیشتر قوانین کشورمان را رعایت میکنند که اگر تعداد اندک ایشان و فرهنگ متفاوتی که در آن زندگی میکنند را هم در ماجرا دخیل کنیم، به نوعی درخواهیم یافت که خیلی خیلی زود است به امر به معروف و نهی از منکر ایشان برسیم.
اما از این وجه ماجرا که بگذریم، اینکه میبینیم هیچ طرحی برای جذب گردشگران خارجی و بهره بردن از دریای عظیم جذابیتهای کشورمان برای کمک به اقتصاد کشور، اشتغال آفرینی و... در مجلس بررسی نمیشود، ولی در نقطه مقابل، اعمال محدودیتهایی چون آموزش دیدن گردشگران ورودی مورد بحث و بررسی است، قطعا جای تأمل دارد.
زمانی میبینیم نمایندگان کمیسیون فرهنگی به جای آنکه به دنبال طرحی باشند که به جذب گردشگر خارجی و اشاعه فرهنگ ایرانی به واسطه ایشان در دیگر کشورها کمک میکند و میتواند چهره ناخوشی که دیگران از کشورمان در جهان ترسیم کردهاند، با تصویری درست تغییر دهد، جا دارد از چرایی توجه به امر به معروف و نهی از منکر خارجیها، ناراحت شویم.
هنگامی که میبینیم بمباران خبری برخی کشورها موجب شده گردشگران از سفر به ایران حذر کرده و «یک کلاغ چهل کلاغ شدن» روایات نادرست برخی، روز به روز به لاغر شدن بیش از پیش گردشگری کشورمان برسد، چه ضرورتی دارد به جای چشم پوشی، عیب و ایرادات گردشگران را دیده و برای رفع و رجوع آن، به بروشور و کلاس و آموزش بپردازیم؟
وقتی که کمتر نگرانی در جامعه نسبت به نوع پوشش و رفتار و کردار خارجیها در کشورمان وجود دارد و چه بسا خیلی هایمان دلنگرانیم که مبادا نهی از منکر نشدگان داخلی مزاحمتی برای ایشان درست کرده و خاطره بدی در ذهن ایشان به جای بگذارند، چه عاملی موجب میشود که در مجلس بر روی دوم ماجرا را بیشتر تأکید کرده و آن گونه رفتار کنیم که گویی اثر منفی گردشگران بر جامعه ما بیشتر است تا اثر منفی جامعه ما بر ایشان؟
چگونه است که میپذیریم جامعهمان تا حدود زیادی اسیر مشکلات و معضلاتی چون دروغ، ریا و ویژگیهای نکوهیده دیگری شده و برای رفع آن طرح امر به معروف و نهی از منکر را کلید میزنیم، ولی به مقام تدوین قانون که میرسد، این فریضه بزرگ را به یکی دو مقوله، مثل حجاب، محدود کرده و فراموش میکنیم که اگر گردشگران خارجی در این زمینه از ما عقب باشند، احتمالا در دروغ نگفتن و ریا نکردن از ما جلوتر هستند!