بازدید 8344

روسيه در دام دومينوي «ناتو»

کد خبر: ۴۰۵۲۰۹
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۷ 03 June 2014
احمد وخشیته در «شرق» نوشت:

بيش از سه ماه از فرار يانوکوويچ گذشت (22 فوريه) و در اين ميان مردم اوکراين روزهاي بسيار تلخي را از پيش چشم گذراندند. از کشته شدن 80نفر در ميدان استقلال در 20فوريه گرفته تا الحاق کريمه به روسيه در 20مارس؛ از قتل عام اودسا در دوم مي گرفته تا اعلام استقلال در دونتسک و لوگانسک در يازدهم همين ماه.

پس از شش ماه اعتراض و آشوب، چشم ها به 25مي دوخته شده بود و رسانه هاي خبري تحليل هاي گوناگوني ارايه مي دادند. بيشترين نگراني براي برهم خوردن اين همه پرسي، متوجه روس ها بود. اما صحبت هاي «ولاديمير پوتين» تنها دو روز مانده به انتخابات و در حاشيه نشست اقتصادي پترزبورگ آبي بر آتش اين تحليل ها ريخت. رييس جمهور روسيه با تاکيد بر اين موضوع که اين انتخابات يک گام در مسير درست است، اعلام کرد به انتخاب مردم اوکراين احترام مي گذارد و از فرداي انتخابات آماده همکاري با همتاي جديدش خواهد بود. شاهد اين صحبت، دستور وي مبني بر عقب نشيني نيروهاي روسي از مرز اوکراين (اگرچه به صورت تشريفاتي) بود. اين گفته در حالي مطرح شد که در همان زمان مدودف در اظهاراتي متناقض با پوتين تاکيد کرد با دولت جديد اوکراين هيچ گونه همکاري نخواهد داشت.

سرانجام موعد مقرر فرارسيد و 21نامزد در انتخابات حضور يافتند. اگرچه دوئل اصلي ميان پروشنکو (سلطان شکلات) و تيموشنکو (بانوي نارنجي) بود. در اين روز پروشنکو موفق شد با کسب 57/31درصد آرا بر مسند رياست جمهوري بنشيند.

پس از پيروزي پروشنکو که «بان کي مون» دبيرکل سازمان ملل، «باراک اوباما» رييس جمهور آمريکا و «آنگلامرکل» صدراعظم آلمان به وي تبريک گفتند اما چرا پوتين باوجود صحبت هايش پيش از برگزاري اين انتخابات، هيچ واکنشي نسبت به انتخاب همتاي اوکرايني خود نشان نداد؟

ارتش اوکراين درست دو روز پس از انتخاب پروشنکو روز تلخ ديگري براي مردم شرق اين کشور به بار آورد؛ 50کشته حاصل حمله نظاميان اوکرايني به مردم روس گراي خواستار جدايي در دونتسک بود.
   
پروشنکو پيش از انتخابات در يک کنفرانس مطبوعاتي که همزمان به سه زبان روسي، اوکرايني و انگليسي ايراد مي شد، اعلام کرد با عفو کساني که دست به اسلحه برده اما تسليم شده اند، موافق است. وي براي اثبات ادعاي خود از دادن استقلال منطقه اي، به رسميت شناختن زبان روسي و بررسي روند حقوقي اختيارات بودجه اي در مناطق شرق اوکراين خبر داده بود. شايد وي با اين حمله نظامي مي خواست در همان ابتدا گربه را دم حجله بکشد تا به روس ها اقتدار خود را نشان دهد و سپس بر سر ميز مذاکره بنشيند.

اگرچه اين امکان نيز وجود دارد که شيريني پشتوانه 57درصدي آراي مردم نيز وي را در برخورد با روس گراها جدي کرده باشد. با اين همه، به نظر مي رسد گمان اول درست تر باشد چراکه پروشنکو يا هر فرد ديگري که در جايگاه وي باشد، به خوبي از قدرت کرملين نشينان آگاه است و مي داند به هر ميزان هم که از پشتيباني اتحاديه اروپا و ايالات متحده برخوردار باشد، عدم حمايت روسيه مي تواند به پاشنه آشيلي براي وي تبديل شود.
   
در مقابل، روسيه نيز به خوبي متوجه شده است اگر نخواهد در نظام بين الملل وارد گفت وگو شود و بخواهد از زور استفاده کند، عرصه را بر خود تنگ کرده و در شطرنج قدرت به سمت مات شدن حرکت خواهد کرد. آنها به خوبي مي دانند اگرچه در سال 2008 با حمله ضربتي به گرجستان توانستند حرف خود را به کرسي بنشانند، اما برخي معتقدند عدم سازش آنها با غرب در موضوع سوريه، يکي از عوامل اصلي پيدايش بحران اوکراين است. يقينا خاستگاه بحران اوکراين در سياست هاي يانوکوويچ، يعني در عدم پيوستن به اتحاديه اروپا نهفته بود اما احتمال مي رفت اگر موضوع سوريه وجود نداشت، غرب وارد بازي با برگ اوکراين و فشار بر روسيه نمي شد.

از سوي ديگر، شايد بتوان گفت استفاده از زور براي الحاق کريمه توسط مسکو مي تواند زمينه ساز بحراني ديگر در آبخازيا شود؛ بحراني که مرزهاي روسيه را در آينده با چالش روبه رو مي کند. اگر روس ها در همان ابتداي بحران و اعتراضات مردمي در دوم نوامبر 2013 با مردم معترض و رقباي غربي خود وارد گفت وگو شده بودند، شايد هيچ گاه ناچار نمي شدند 600کيلومتري مسکو يعني کي يف را به دولتي غرب گرا واگذار کنند. همچنين اگر روس ها نخواهند با دولت جديد اوکراين وارد تعامل شوند و بر تحريک روس گرايان شرق اوکراين پافشاري کنند و دولت جديد کي يف را با توجيه آنکه مردم شرقي روس گرا هستند تحت فشار قرار دهند، با اقدامي مشابه در آبخازيا روبه رو مي شوند که در صورت بروز چنين مساله اي، احتمال تبديل آن به يک دومينو به دور مرزهاي روسيه دور از ذهن نيست.
   
اکنون روس ها شرايطي را براي دولت جديد اوکراين مطرح مي کنند و پشتيباني مسکو را منوط به اجراي آنها مي دانند. اگرچه فهرست شروط روسيه توماري بلند است، اما چهار مورد در آن ارجحيت دارند. قطعا مهم ترين خط قرمز روس ها، ناتو است و از اين رو اصلي ترين شرط کرملين براي کي يف، عدم پيوستن به ناتو است. شرط دوم روسيه به نظر مي رسد فدراتيوشدن اوکراين است. در ابتدا برخي بر اين باور بودند حال که روس ها با حقيقتي تلخ در اوکراين روبه رو شده اند به سوي تجزيه اين کشور پيش مي روند، اما روسيه تنها کريمه را به خود ملحق کرد. روس ها اگر دو اوکراين شرقي و غربي به وجود مي آوردند، ديگر به راحتي نمي توانستند بر اوکراين غربي فشار وارد کنند و کي يف به پايگاه ناتو تبديل مي شد. اما اگر آنها يک دولت فدرال در اوکراين به وجود آورند، هرگاه بخواهند مي توانند به واسطه ايالت هاي شرقي بر دولت مرکزي فشار آورند، مضاف بر اين کي يف نيز ديگر پايگاه ناتو نخواهد شد.

سومين شرط روس ها، تشکيل دولت ائتلافي در اوکراين است؛ اهميت اين موضوع از آن جهت است که اگر روس گراها نيز در کابينه کي يف حضور داشته باشند، مي توانند از منافع مسکو پشتيباني کرده و در بزنگاه ها بر رييس جمهور فشار وارد کنند. چهارمين شرط نيز بدون شک به بدهي هاي گازي اوکراين برمي گردد و روس ها خواهان دريافت طلب خود هستند. همچنين گفته مي شود روسيه از اين پس ابتدا مبلغ را دريافت خواهد کرد و سپس به انتقال گاز خود مبادرت مي کند.
   
حال بايد منتظر بود و ديد که پروشنکو به چه ميزان با روس ها وارد گفت وگو مي شود و از سوي ديگر کرملين تا چه اندازه با دولت نوپاي غرب گرا در اوکراين وارد تعامل مي شود و به برقراري امنيت و صلح در آنجا کمک مي کند؛ البته روند عملکرد اتحاديه اروپا و ايالات متحده نيز در شکل گيري آن مهم است. روس ها امروز دل نگران هستند؛ اگر قرار باشد بحران به ديگر مناطق همچون آبخازيا سرايت کند، به گره اي کور تبديل خواهد شد.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# توماج صالحی # نمایشگاه کتاب # موسسه مصاف # صادق زیباکلام # سیل
وب گردی