بازدید 14863

انجمن‌های دوستی و دیپلماسی عمومی

مهدی گلجان
کد خبر: ۳۹۷۰۹۵
تاریخ انتشار: ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۰ 03 May 2014
سال 1393 توسط مقام معظم رهبری به عنوان سال «اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی» نامیده شد. ایشان در ترسیم افق سال نو تاکید کردند که برای تحقق شعار سال ۹۳ تلاش مشترک مسئولان و آحاد مردم ضروری است. با توجه به تاکیدات رهبری، بحث مدیریت جهادی می‌بایست در همه عرصه‌ها جدی گرفته شود. یکی از عرصه‌های مهم و تاثیرگذار، دیپلماسی عمومی است که اتفاقاً مشارکت جدی سازمان‌های مردم‌نهاد، به ویژه انجمن‌های دوستی را در روابط خارجی می‌طلبد. به همین منظور بر آن شدیم تا با دکتر مهدی گلجان، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در خصوص اهمیت دیپلماسی عمومی و انجمن‌های دوستی گفتگویی داشته باشیم.

سوال: منظور شما از دیپلماسی عمومی که بسیار مورد توجه نخبگان هم هست، چیست؟

گلجان: در تعریف دیپلماسی عمومی باید آن را به دو نوع سنتی و نوین تقسیم کنیم. گیفورد مالون دیپلماسی عمومی را ارتباط مستقیم یک دولت با مردم کشورهای دیگر با هدف تاثیرگذاری بر نحوه تفکر آنها و در نهایت تاثیرگذاری بر سیاست‌های دولت آن‌ها می‌داند. دیپلماسی عمومی نوین عبارت است از روشی نو برای تاثیرگذاری بر هویت، گفتمان‌ها و کنش‌های بازیگران قلمرو جهانی و شکل¬دهی محیط مناسب برای موفقیت دستگاه دیپلماتیک یک کشور با کمک شبکه‌ها و رسانه‌های جدید جهانی. این دیپلماسی ترکیبی از تحولات فن¬آوری، ایده‌های جدید و توانایی‌های شبکه‌ای، بازیگران غیردولتی و روابط پویا با جامعه مدنی جهانی بوده و مخاطب آن علاوه بر دولت‌ها، بازیگران قلمرو داخلی و جهانی هستند. کاربرد دیپلماسی عمومی نوین موجب افزایش قدرت نرم یا هوشمندانه یک کشور و توسعه نفوذ آن در عرصه جهانی می‌شود. دولت‌ها در این فرایند نقش هدایت‌کننده و ناظر دارند و از ظرفیت و همکاری بازیگران غیردولتی استفاده می¬کنند.

سوال: آیا در ایران دیپلماسی عمومی معنا پیدا می‌کند؟
گلجان: به طور کلی در ساختار سیاسی ایران، نهادی با عنوان دیپلماسی عمومی وجود ندارد، اما پاره‌ای از فعالیت‌های برخی نهادها و سازمان های دولتی و غیردولتی را می توان در چارچوب دیپلماسی عمومی تعریف کرد. بحث دیپلماسی عمومی در ایران با عنوان دیپلماسی فرهنگی بیشتر معنا پیدا می‌کند. البته دیپلماسی فرهنگی با دیپلماسی عمومی متفاوت است، ولی در ایران همراه ساختن دیپلماسی عمومی با روابط فرهنگی گسترده، به تقویت قدرت نرم کمک می‌کند. به ویژه این که استفاده از فرهنگ و به خدمت گرفتن ابزارهای فرهنگی در دیپلماسی، مزیت های بسیاری دارد و با مقاومت کمتری نیز در جوامع و کشورهای جهان روبرو می شود. به علاوه لحن دیپلماسی فرهنگی، لحنی معتدل و غیرخصمانه است. دیپلماسی فرهنگی حتی می تواند راه های قابل پذیرش شاخص های امنیت ملی یک کشور را نیز ارتقا بخشد. اتفاقا ایران به دلیل داشتن دو شاخصه مهم می‌تواند پیوند خوبی با دیپلماسی عمومی داشته باشد.

سوال: منظورتان از دو شاخصه مهم ایران برای پیوند با دیپلماسی عمومی چیست؟
گلجان: منظور دو شاخصه تمدنی و آیینی است. از آنجا که ایران دارای تمدن چند هزار ساله است، از پشتوانه مناسب هویتی برخوردار است. تقویت عناصر تمدن ایران همچون اسطوره ها، آیین‌های کهن، زبان و فرهنگ، به ویژه در مناطقی که در حوزه تمدن ایران قرار دارند، می تواند موجب همبستگی بیشتر میان مردمان این مناطق شود. از جمله مهم‌ترین آیین های ایرانی، «نوروز» است که به عنوان میراث جهانی در یونسکو ثبت شده است. از طرف دیگر بحث آیینی نیز بر بحث تمدنی اضافه می‌شود. یعنی اسلام عامل موثر دیگری در دیپلماسی عمومی ایران به حساب می‌آید. پس از ورود اسلام به ایران و پذیرش آن توسط ایرانیان، فرهنگ و هویت تازه ای به نام فرهنگ ایرانی - اسلامی ایجاد شد. تاثیر این مؤلفه از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به خوبی قابل ملاحظه و مشاهده است. بدیهی است که مؤلفه تشیع و ارتباط ایران با شیعیان جهان، یکی دیگر از توانمندی های ایران در عرصه دیپلماسی عمومی است که بایستی به آن نیز اشاره داشت.

سوال: در دنیای کنونی که به جهان ارتباطات مشهور است، انجمن‌های دوستی چه نقشی در دیپلماسی عمومی دارند؟
گلجان: با گسترش شبکه‌ها و رسانه‌های جدید ارتباطی به عنوان مکان‌های عمومی جدید، بازیگران جدیدی پا به عرصه جامعه مدنی جهانی گذاشتند؛ سازمان‌های اجتماعیِ مستقل از دولت‌ها که هدف‌شان پیگیری اهداف و ارزش‌های مشترک در زمینه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... است. این بازیگران با کمک روش‌های مختلف تلاش دارند تا نفوذ خود را بر فرایندهای سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری دولت‌ها افزایش دهند. دولت‌ها به لحاظ وظایف ساختاری خود به ویژه وظایف دیپلماتیک، نمی توانند نسبت به این سازمان‌ها بی تفاوت باشند. سازمان‌هاي غيردولتي يا سازمان‌هاي مردم‌نهاد در حال حاضر، ساختارهاي توانمندي در روند تعاملي جامعه جهاني بوده و مي‌توانند به عنوان پيك فرهنگي مناسبي در راستاي حضور ملت‌ها در جهان كنوني و مشاركت در امور گوناگون چه در سطح ملي و چه در سطح فراملي در نظر گرفته شوند. اين سازمان‌ها از نيمه اول قرن بيستم به شكل کنونی خود در جهان مطرح شدند و كاركرد واقعي و عملي آنها در زمينه‌هاي گوناگون به‌خصوص حوزه‌هاي علمي، فرهنگي، زيست محيطي، بشردوستانه و نظاير آن به منصه ظهور رسيده است. انجمن‌های دوستی از سال 1965 میلادی و با همکاری یونسکو به وجود آمدند و از آن تاریخ تاکنون پیوسته بر نقش تعیین کننده آنها در معادلات بین المللی افزوده شده. این نهادها مي‌توانند به عنوان مشاوران ارزشمندي براي نهادهاي دولتي و ساير سازمان‌هاي غيردولتي و بين‌المللي باشند و از توانايي و ظرفيت مناسبي در جهت گسترش پيوندهاي علمي، فرهنگي، توسعه روابط دوستانه ميان جوامع مختلف و تحكيم صلح و دوستي ملي و جهاني برخوردار شوند.

سوال: به نظر شما ایرانیان خارج از کشور که در قالب انجمن‌های دوستی فعالیت می‌کنند، تا چه حد در بحث دیپلماسی عمومی ایران تاثیرگذار هستند؟
گلجان: به نظرم ایران و ایرانیان، توسط دشمنان خود به نوعی به بنیادگرایی اسلامی یا همان اسلام طالبانی و القاعده‌ای متهم شده‌اند. آن‌ها تلاش می‌کنند چنین چهره‌ی ترسناکی از ایرانی‌ها ترسیم کنند و به دلیل تسلط بر اینترنت و دیگر رسانه‌ها تا حدی نیز موفق بوده‌اند. چیزی که حتی از آن تحت عنوان ترویج ایران‌هراسی هم نام می‌بریم. البته ما هم منفعلانه عمل نکرده‌ایم و هر جا راهی، روزنه‌ای و فضایی برای معرفی ایران اسلامی موجود بوده، بیشترین استفاده را از آن کرده‌ایم. در این میان نقش ایرانیان خارج از کشور بسیار مهم است. در این راستا شورای عالی ایرانیان تشکیل شده و اقداماتی نیز انجام داده، اما مسئولان باید در نظر داشته باشند که این حوزه پتانسیل بسیاری دارد و کارهای بهتر و بیشتری می‌توان انجام داد. اداره کل ایرانیان خارج از کشور سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی کتاب‌های خوبی در این زمینه منتشر کرده که به معرفی ایرانیان و توانایی‌های آنان در جهان می‌پردازد. انجمن‌های دوستی و ایرانیان مقیم خارج از کشور نیز می‌توانند کمک بسیاری به شناساندن بهتر ایران و تمدن ایرانی و تغییر نگرش مردم کشورهای دیگر نسبت به ایرانیان داشته باشند. البته دو صد گفته چون نیم کردار نیست. ما بایستی مراقب رفتار و عملکرد خودمان به عنوان یک ایرانی باشیم. چه در داخل و چه در خارج، آن‌چه ما از دیده می‌شود، افکار ما نیست، بلکه عملکردمان است.


سوال: در ایران چه اقداماتی در خصوص شناسایی یا همکاری با انجمن‌های دوستی صورت گرفته؟ اصلاً ما در این زمینه کاری کرده‌ایم؟
گلجان:در بحث مشاركت مردمي و فعاليت‌هاي اجتماعي، ايرانيان از سابقه‌اي طولاني برخوردارند. از ديرباز مراكز علمي و حتی خيريه نظير حوزه‌هاي علميه و انجمن‌هاي حمايت از ايتام و تهی‌دستان در اين مرز و بوم شكل گرفته‌اند و بدون نياز به سازوكارهاي دولتي نقش برجسته اي در رشد و توسعه جامعه ايراني ايفا نموده‌اند. به تعبیر بهتر جامعه ایرانی یک جامعه سنتی است که در آن بسیاری از امور، توسط خود مردم حل و فصل می‌شده و حالتی به نام کدخدامنشی، گواهی بر همین ادعا است که مردم مشکلات‌شان را با کمک هم حل می‌کردند. بعدها این همکاری و همیاری به خارج از مرزها و جغرافیای سیاسی نیز کشیده شد. با مصوبه هیات دولت در سال 1373، وزارت امور خارجه به طور رسمی مسئول رسیدگی به امور انجمن‌های دوستی و صدور مجوز برای آن‌ها شد. متعاقب آن شورای معاونین وزارت متبوع، این مسئولیت را بر عهده معاونت آموزش و پژوهش قرار داد که در نهایت این مهم به واحدی تحت عنوان «مركز هماهنگی انجمن‌های دوستی» زیر نظر معاونت آموزش و پژوهش محول شد. از سال 1384 مؤسسه‌ای تحت عنوان «شبكه شوراي‌عالي هماهنگي انجمن‌هاي دوستي ايران و ساير كشورها» با هدف کمک به تحقق آرمان‌ها و چشم‌اندازهای نظام ج.ا.ا در عرصه روابط بین‌الملل تشکیل شد. سایت اینترنتی www.nifa.ir متعلق به این مؤسسه است که اخبار مربوط به انجمن‌های دوستی و مقالات مرتبط با این موضوع را عرضه می‌کند.


سوال: به نظر می‌رسد ما در این زمینه آن چنان که باید جدی عمل نکرده‌ایم و هنوز به اهمیت فراوان این گونه سازمان‌ها و نهادها پی نبرده‌ایم و نمی‌دانیم که قدرت و تاثیرگذاری آن‌ها چه قدر است. آیا این مساله ریشه در فلسفه سیاسی ما در شناخت قدرت دوستی یا دوستی‌هایی بر پایه حفظ قدرت و منافع مشترک دارد؟
گلجان: ببینید در جهان امروز، انجمن‌های دوستی مراکز اصلی تبادل هستند، از تبادل اقتصادی و فرهنگی گرفته تا همکاری در امور علمی، آموزشی و پژوهشی و... که با مدیریت جهادی می‌توان از این ظرفیت‌ها بهره‌برداری کرد. رابرت نوزیک از فیلسوفان سیاسی آمریکایی است که در دهه‌های ۱۹۷۰و۱۹۸۰ میلادی از شهرت زیادی برخودار بود. معروف‌ترین کتاب او در فلسفه سیاسی، «آنارشی، دولت و آرمان‌شهر» در ۱۹۷۴ میلادی منتشر شد. نوزیک در این کتاب در تعریف «دوستی» می‌گوید: دوستی یعنی نوعی تمایل به شریک شدن. شریک شدن در چه کاری مهمی نیست، مهم این است که فردی تمایل داشته باشد که در فعالیتی با دیگران مشارکت کند؛ یعنی نوعی شوق شراکت. شاید بتوان ارسطو را مهم‌ترین فیلسوفی دانست که به مقوله دوستی و اهمیت آن در جامعه پرداخته است. او نیز دوستی را نوعی شوق و تمایل برای مشارکت می‌داند. نقل است که ارسطو در این موضوع نیز مانند بسیاری از موضوعات دیگر با استادش افلاطون اختلاف نظر داشت و معتقد بود که دوستی امری اجتماعی و در راستای اهداف مشخص اجتماعی برای رسیدن به سعادت است. علاوه بر این ارسطو معتقد است که دوستی بیشتر جنبه اخلاقی دارد تا سیاسی. وی در کتاب هشتم از «اخلاق نیکوماخوسی» سه شکل عمده برای دوستی مطرح ساخته:
1. دوستی مبتنی بر فضیلت
2. دوستی مبتنی بر لذت
3. دوستی مبتنی بر منفعت
ارسطو اشاره می‌کند که تنها دوستی بر مبنای فضیلت است که میان مردمان خوب وجود دارد. البته در بحث انجمن‌های دوستی و کارکردهای آن در دیپلماسی عمومی، آن‌چه مورد نظر است به نوع اول و سوم بازمی‌گردد (فضیلت و منفعت). به ویژه نوع سوم آن که در دیپلماسی عمومی از اهمیت زیادی برخودار است، هر چند به کمال دوستی بر مبنای فضیلت نیست. دوستی بر مبنای منفعت در روابط تجاری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی میان افراد یک جامعه و حتی جوامع با هم کاربرد فراوان دارد. البته این منافع گاه دچار تنش می‌شوند و این ما هستیم که می‌توانیم با تکیه بر عقل جمعی تا حد ممکن از تشنج‌ها بکاهیم و بر اشتراکات بیافزاییم.


سوال: چه کشورهایی در این زمینه پیشرفته هستند و از این اهرم قدرت بیشترین استفاده را می‌کنند؟
گلجان: وقتی عبارت «The Role of Friendship in the World of Public Diplomacy Forum» را در گوگل جستجو می‌کنید با مقالات و مطالب بسیاری روبرو می‌شود که بخش اعظم آن‌ها تولید کشورهای آسیای شرقی و به ویژه چین و کره جنوبی هستند. از طریق این گونه مقالات متوجه می‌شویم که چین چگونه از طریق همین انجمن‌های دوستی فضای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شرق آسیا و کل جهان را درنوردیده است. دیپلمات‌های جوان چینی در سراسر جهان به دنبال تشکیل انجمن‌های دوستی هستند (حتی در دور افتاده‌ترین کشورهای آفریقایی). در بیشتر مقالات مرتبط با انجمن‌های دوستی و دیپلماسی عمومی، ردپایی از عبارت China's Public Diplomacy می‌بینید.

سوال: یعنی شما چین و کره جنوبی را در این زمینه پیشتاز می دانید؟
گلجان: بله، در بحث انجمن‌های انجمن‌های دوستی، پس از چینی‌ها، کره‌جنوبی بیشترین فعالیت را دارد و همچنین کشورهایی چون روسیه، انگلستان، استرالیا و... . نکته بسیار مهم اینکه اسراییل از هیچ تلاشی برای حضور در رتبه‌های بالا و حضور تاثیرگذار در این عرصه فروگذار نمی‌کند و بایستی تلاش‌های این رژیم در این حوزه مورد مطالعه بیشتر و دقیق‌تری قرار گیرد. اُلاف کارو نویسنده انگلیسی کتابی دارد به نام «پاتان‌ها» . وی در این کتاب به این مساله اشاره می‌کند که یک شرکت اسراییلی در تلاش است تا از طریق پژوهشی در تاریخ قومی افغان‌ها به آن‌ها القا کند که از نظر پیشینه قومی از بنی اسراییل هستند. نکته مهم اینکه انجمن دوستی اسراییل و افغانستان در این پژوهش نقش برجسته‌ای داشته است. در واقع این مساله نقش و اهمیت انجمن‌های دوستی را در تاثیرگذاری برای مردمان دیگر جوامع نشان می‌دهد.


سوال: اگر بخواهیم از فعال‌ترین انجمن‌های دوستی ایرانی نام ببریم، به کدام انجمن اشاره می‌کنید؟
گلجان: فکر می‌کنم با توجه به سوابق و اطلاعات موجود، انجمن‌های دوستی ایران و تاجیکستان، فعال‌ترین انجمن دوستی میان ایران و سایر کشورها باشد که ریاست طرف ایرانی آن به عهده دکتر علی اشرف مجتهد شبستری و ریاست طرف تارجیک آن به عهده سعید الله خیرالله اف است. من معتقدم 2 دلیل موجب شده که انجمن‌های دوستی ایران و تاجیکستان چنین فعالیت قابل توجهی داشته باشند. نخست پیشینه تاریخی، فرهنگی و زبان مشترک دو کشور است. زبان و ادبیات فارسی به ویژه ادبیات کهن و شخصیت‌های ادبی برجسته ایرانی چون فردوسی، سعدی، رودکی و ...، یکی از مهم‌ترین وجوه اشتراک دو کشور است که زمینه را برای فعالیت‌های هم‌سو فراهم کرده. از سوی دیگر سفرا و رایزنان فرهنگی دو کشور در سال‌های گذشته چه از نظر سیاسی و چه از نظر فرهنگی، تلاش زیادی برای نزدیکی دو کشور انجام داده‌اند. بدون شک روابط سیاسی دو کشور تاثیر به سزایی برای فعالیت انجمن‌های دوستی داشته است. به تعبیر بهتر همان‌گونه که این انجمن‌ها می‌توانند بر روابط سیاسی تاثیر بگذارند، تعاملات سیاسی نیز قطعا از روابط چنین نهادهایی تاثیر می‌پذیرد.


سوال: سال 1393 از سوی رهبر معظم انقلاب به عنوان سال «اقتصاد و فرهنگ عزم ملی و مدیریت جهادی» نامگذاری شد. برای تحقق چنین امری، چه کاری از انجمن‌های دوستی برمی‌آید؟
گلجان: درابتدا باید بدانیم نقش و کارکرد انجمن‌های دوستی با توجه به پیام رهبری چیست؟ هدف‌گذاری انجمن‌های دوستی چه بوده و کدام یک از اهداف و برنامه‌های عملی این انجمن‌ها با توجه به نیازهای امروز بایستی بازنگری شوند؟ چه نهادها و سازمان‌هایی بر عملکرد و گزارش‌های انجمن‌های دوستی نظارت دارند؟ یا نحوه ارتباط انجمن‌های دوستی با سازمان‌ها و نهادهای داخلی و دیگر بخش‌های هم‌سو چگونه است؟ بارها این جمله را شنیده‌ایم که دنیا شیفته فرهنگ و تمدن ایرانی-اسلامی است. اما به نظر می‌رسد درخور و شایسته چنین شعار یا جمله‌ای تلاش جدی صورت نگرفته و در برخی موارد حتی پا را فراتر از این جمله زیبا نگذاشته‌ایم. اگر نتوانیم به شکل ملموس و عملی دنیا را با زیبایی‌های فرهنگ ایرانی- اسلامی آشنا کنیم، هیچ کس شیفته آن نخواهد شد. به جای خودشفیتگی باید به دنبال شیفته کردن باشیم. اگر نتوانیم داشته‌های خود را عرضه کنیم، بازارهای جهانی توسط دیگران اشباع خواهند شد. تقویت انجمن‌های دوستی و سازمان‌ها و نهادهای همسو، منجر به تقویت دیپلماسی عمومی ایران شده و در جذب افکار عمومی کشورهای دیگر و ارایه تصویری مثبت از ایران به آن‌ها بسیار موثر است. چنین عملکردی بهترین وسیله برای مقابله با ترفندهای تبلیغاتی کشورهای رقیب به شمار می رود.



سوال: موانع پیش روی انجمن های دوستی چیست و به نظر شما چگونه می‌توان آن‌ها را از پیش رو برداشت؟
گلجان: یکی از مهم‌ترین مشکلات موجود، پراکنده و جزیره‌ای عمل کردن است. سازمان‌ها و نهادهای مختلف به طور مقتضی با انجمن های دوستی تعامل نداشته و بنابر تعاریف درون سازمانی خود عمل می‌کنند. بنابراین در وهله اول، انجام یک پژوهش مدون توسط اساتید و متخصصان لازم به نظر می‌رسد تا نتیجه آن به صورت یک برنامه کاربردی در دستور کار انجمن های دوستی و نهادهای مرتبط قرار گیرد. همان‌طور که تجربه کشورهای موفق نشان داده، این کار می‌بایست توسط وزارت امور خارجه انجام شود و نهادی دیگر می‌بایست نقش مکمل داشته باشند. در این زمینه می‌توان از تجربیات کشورهایی چون چین نیز بهره گرفت. از دیگر موانع موجود عدم شناخت درست مخاطب است. مسلما نمی‌توان یک پیام را با یک روش برای همه مخاطبان خارجی فرستاد. در این رابطه مشخص کردن مخاطبان و برنامه‌ریزی برای برقراری ارتباط با آنها در قالب دیپلماسی عمومی اهمیت دارد. کم‌رنگ بودن حضور بخش خصوصی از دیگر موانع شکوفایی دیپلماسی عمومی کشور است. سازمان‌های غیردولتی و نهادهای خصوصی می‌بایست در عرصه‌های بین‌المللی فعالیت بیشتری داشته باشند. البته هماهنگی میان بخش دولتی و بخش خصوصی، ضروری است. حضور شخصیت‌های فرهنگی، هنری، ورزشی و دانشگاهی کشور در محافل گوناگون خارجی و همکاری آنها با انجمن های دوستی، می‌تواند زمینه‌های بهتری را برای معرفی ایران به مردم جهان فراهم کند. از دیگر راهکارها برای تقویت انجمن‌های دوستی و به دنبال آن دیپلماسی عمومی ایران، افزایش توان رسانه‌ای به ویژه با مشارکت بخش خصوصی و افزایش تبادلات دانشگاهی و فرهنگی است.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی
آخرین اخبار