مردم ایران تفریح ندارند به هم پیامک می زنند!
دکتر مصطفی اقلیما،رییس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران درباره اتفاقات اخیر در فضای فیس بوک درویژه نامه جست و جوی اعتماد نوشت:
اتفاقی که این هفته در صفحه فوتبالیست مطرح آرژانتین و همین‌طور مجری مراسم قرعه‌کشی در فضای مجازی افتاد بار دیگر بحث ناهنجاری‌های اجتماعی در جامعه ایران در رسانه‌ها مطرح شد و همچنین باعث شد که این موضوع سوژه اکثر رسانه‌های دنیا شود و خیلی‌ها به این نتیجه برسند که ناهنجاری‌های اجتماعی در جامعه ایران در حال گسترش است. طبیعتا وقتی جوان ایرانی نتواند حرف‌هایش را بدون هیچ ترس و واهمه‌یی بزند، روی می‌آورد به فضای مجازی و در آنجا حرف خود را با دیگران مطرح میکند. فقط هم در ایران به این شکل نیست بلکه در همه کشورهای دنیا این موضوع وجود دارد. هنگامی که فضای حرف زدن به مردم داده نمی‌شود، خوب آنها هم به فضاهای دیگری روی می‌آورند. در جامعه ایران هم چون فضایی برای گفتن حرفها وجود ندارد مردم به فضای مجازی که این روزها در اختیار همه است، روی آورده‌اند.
مردم حق دارند که عصبانی شوند و این عصبانیت را نشان دهند اما معقول و صحیح.
از این جهت هم میشود به این موضوع نگاه کرد که چون مردم تفریح دیگری ندارند همین باعث میشود که مردم ایران 10 برابر مردم دیگر کشورهای دنیا به یکدیگر پیامک بدهند.
از طرفی در کشوری که مردم خواسته‌ها و مطالباتی دارند اما قانون در آن کشور نمی‌تواند به‌درستی کار خود را انجام دهد خوب طبیعی است که مردم راههای دیگری برای احقاق حقوق خود و به دست آوردن مطالبات‌شان در پیش می‌گیرند و همین باعث میشود که مردم به افرادی چون زورگیر و افرادی که چک نقد می‌کنند روی بیاورند و به آنها برای اجرای قانون متوسل شوند و همین یکی از نقطه‌های اتفاق افتادن ناهنجاری و هرج و مرج در جامعه است.
امروز چیزی که مردم در دست دارند فضای مجازی است. مردم جرات حضور در این فضای مجازی را به خود داده‌اند و خیلی راحت و بدون هیچ ترسی مسائل و موضوعات زیادی را به بحث و گفت‌وگو می‌گذارند. چرا؟ چون در دنیای واقعی امکان حضور ندارند، چون می‌دانند حرف‌شان به جایی نخواهد رسید، و خیلی دلایل دیگر و این دلایل باعث میشود که به فضای مجازی روی بیاورند.
وقتی می‌بینیم در فضای مجازی بحث خیلی شدیدی پیش آمده است و افراد در حال استفاده از کلمات رکیک هستند، باید عامل این موضوع را شناسایی کنیم که چه عوامل و موضوعاتی باعث شده است این اتفاق بیفتد. یکی از مهم‌ترین این عوامل فشاری است که در جامعه به این فرد وارد شده است و فرد به خود این حق را می‌دهد که این تحت فشار بودن را در جایی خالی کند، حال یا در کانون خانواده یا در فضای مجازی.
من معتقدم افرادی که در صفحه فوتبالیست مطرح جهان حضور پیدا کردند و از کلمات ناشایستی استفاده کردند بیشترشان ابراز حق‌خواهی کردند و این رفتارشان عقده‌گشایی نبود چرا که فکر می‌کردند این شخص به ایران و فوتبال ایران توهین کرده است. به نظرم، مردم به روش کار اعتراض کردند و نه آقای مسی. مردم وقتی می‌خواهند حرفی را بزنند باید اجازه داده شود که آن حرف گفته شود، چرا که اگر حرفها در دل مردم انبار شود اصلا خوب نیست و تبعات سنگینی دارد.
فردی که در جامعه زور ندارد خوب طبیعی است که روی می‌آورد به فحش دادن و همچنین در جامعه ایران این قبیل کارها شده است یک روش انتقاد که مردم هم به صورت عرف قبول کرده‌اند و نخستین بار هم نبوده است که چنین اتفاقی افتاده و تا وقتی که علت‌ها و معلول‌های این موضوع مورد بررسی قرار نگیرد به نظرم آخرین بار هم نخواهد بود.
اتفاقی که این هفته در صفحه فوتبالیست مطرح آرژانتین و همین‌طور مجری مراسم قرعه‌کشی در فضای مجازی افتاد بار دیگر بحث ناهنجاری‌های اجتماعی در جامعه ایران در رسانه‌ها مطرح شد و همچنین باعث شد که این موضوع سوژه اکثر رسانه‌های دنیا شود و خیلی‌ها به این نتیجه برسند که ناهنجاری‌های اجتماعی در جامعه ایران در حال گسترش است. طبیعتا وقتی جوان ایرانی نتواند حرف‌هایش را بدون هیچ ترس و واهمه‌یی بزند، روی می‌آورد به فضای مجازی و در آنجا حرف خود را با دیگران مطرح میکند. فقط هم در ایران به این شکل نیست بلکه در همه کشورهای دنیا این موضوع وجود دارد. هنگامی که فضای حرف زدن به مردم داده نمی‌شود، خوب آنها هم به فضاهای دیگری روی می‌آورند. در جامعه ایران هم چون فضایی برای گفتن حرفها وجود ندارد مردم به فضای مجازی که این روزها در اختیار همه است، روی آورده‌اند.
مردم حق دارند که عصبانی شوند و این عصبانیت را نشان دهند اما معقول و صحیح.
از این جهت هم میشود به این موضوع نگاه کرد که چون مردم تفریح دیگری ندارند همین باعث میشود که مردم ایران 10 برابر مردم دیگر کشورهای دنیا به یکدیگر پیامک بدهند.
از طرفی در کشوری که مردم خواسته‌ها و مطالباتی دارند اما قانون در آن کشور نمی‌تواند به‌درستی کار خود را انجام دهد خوب طبیعی است که مردم راههای دیگری برای احقاق حقوق خود و به دست آوردن مطالبات‌شان در پیش می‌گیرند و همین باعث میشود که مردم به افرادی چون زورگیر و افرادی که چک نقد می‌کنند روی بیاورند و به آنها برای اجرای قانون متوسل شوند و همین یکی از نقطه‌های اتفاق افتادن ناهنجاری و هرج و مرج در جامعه است.
امروز چیزی که مردم در دست دارند فضای مجازی است. مردم جرات حضور در این فضای مجازی را به خود داده‌اند و خیلی راحت و بدون هیچ ترسی مسائل و موضوعات زیادی را به بحث و گفت‌وگو می‌گذارند. چرا؟ چون در دنیای واقعی امکان حضور ندارند، چون می‌دانند حرف‌شان به جایی نخواهد رسید، و خیلی دلایل دیگر و این دلایل باعث میشود که به فضای مجازی روی بیاورند.
وقتی می‌بینیم در فضای مجازی بحث خیلی شدیدی پیش آمده است و افراد در حال استفاده از کلمات رکیک هستند، باید عامل این موضوع را شناسایی کنیم که چه عوامل و موضوعاتی باعث شده است این اتفاق بیفتد. یکی از مهم‌ترین این عوامل فشاری است که در جامعه به این فرد وارد شده است و فرد به خود این حق را می‌دهد که این تحت فشار بودن را در جایی خالی کند، حال یا در کانون خانواده یا در فضای مجازی.
من معتقدم افرادی که در صفحه فوتبالیست مطرح جهان حضور پیدا کردند و از کلمات ناشایستی استفاده کردند بیشترشان ابراز حق‌خواهی کردند و این رفتارشان عقده‌گشایی نبود چرا که فکر می‌کردند این شخص به ایران و فوتبال ایران توهین کرده است. به نظرم، مردم به روش کار اعتراض کردند و نه آقای مسی. مردم وقتی می‌خواهند حرفی را بزنند باید اجازه داده شود که آن حرف گفته شود، چرا که اگر حرفها در دل مردم انبار شود اصلا خوب نیست و تبعات سنگینی دارد.
فردی که در جامعه زور ندارد خوب طبیعی است که روی می‌آورد به فحش دادن و همچنین در جامعه ایران این قبیل کارها شده است یک روش انتقاد که مردم هم به صورت عرف قبول کرده‌اند و نخستین بار هم نبوده است که چنین اتفاقی افتاده و تا وقتی که علت‌ها و معلول‌های این موضوع مورد بررسی قرار نگیرد به نظرم آخرین بار هم نخواهد بود.
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۳۲
انتشار یافته: ۲۹
تفریح ما حضور در مراکز فروش است . قدم بزنیم و برگردیم خونه. تا نگن چرا تو خونه ای .خواب برو بیرون هوای تازه کن. این حرفها علمی نیست و این ربطی به ازادی بیان ندارد دقیقا کو گوش شنوا برادر! ما ممنون هستیم آقای دکتر، ما خودمون هم میدونیم که تفریح نداریم. لطفا فقط اشکالات رو بیان نکنید راهکار بدید. مردم اعتراضات خود را و یا مسایل خود را در قالب طنز و متاسفانه در قالب قومیتی خاص مطرح می کنند.متاسفانه متاسفانه حتی اساتید دانشگاهی.
دیگر چه انتظاری از عوام می رود.
فاتحه ی فرهنگ خوانده شده
بخشي از مطلب كه اشاره به ضعف قانون و در نتيجه رويكرد مردم به روشهاي غير قانوني دارند كاملا صحيح است. يعني در جايي كه حق مردم است بايد به آنها فضا داده شود و قانون حمايت كند. اما اگر قرار باشد اين نتيجه را به بخش هاي ديگر و در جايي كه حق مردم نيست هم تعميم دهيم قابل قبول نيست. مثل اينكه بگوييم اگر به مردم اجازه دهيم در فضاي عمومي حرف هاي ركيك بزنند آنوقت در فضاي مجازي حرف ركيك نخواهند زد. چه عجب کسی یادش افتادلذت فریاد زندن...
لذت با هم شاد بودن...
لذت دور هم بودن و آواز خواند...
ولی.....
خیلی مونده تا یاد بگیریم که چطوری دور هم باشیم و باهم شادی کنیم بدون تعصب، بدوم محافظه کاری، بدون سواستفاده کردن از زمان، مکان و یا یکدیگر.
امید...
پاسخ ها
ناشناس
| 
| ۱۴:۰۴ - ۱۳۹۲/۰۹/۲۵
این چیزایی که گفتین چی هست ؟؟؟؟؟؟؟ " کسانی که فحش دادند حق خواهی کردند" یعنی چی ؟ چه حقی ؟ تقریبا درسته! راستش بخواهی دیگه پیامک هم نمیزنند سلامبسیار نظریه صحیح و قابل تاملی است .
اندکی تامل در وضعیت تفریح جوانان و زوج های جوان ، نشالن می دهد که تفریح به معنای واقعی برای قشر متوسط جامعه وجود ندارد چه رسد به قشر ضعیف . شما در همین شمال کشور هم که اینقدر جمعیت در ایام تعطیل به آنجا سرازیر می شود ، یک پلاژ که مجهز به دوش آب مناسب و ... باشد پیدا نمی کنی ، در جنوب که علی رغم صدها کیلومتر سواحل زیبا و بک عملاض غیر از جزیره کیش هیچ پلاژ مجهزی وجود ندارد . در شهر تهران بعنوان پایتخت ، اگر پول نداشته باشی واقعاً امکاناتی برای تفریح نیست و وقتی هم که به پارک یا فضای باز می روی ، انقدر ترافیک خودرو و آدم هست که از بیرون اومدن پشیمون می شی و نهایتا میشینی تو خونه و ماهواره نگاه می کنی !
فکر می کنم شما تو این مملکت زندگی نمی کنید. یک زحمت به خودتون بدین یه چرخی تو شهر بزنین شاید نظرتون عوض شد.امروز خیلی ها هستند که هیچ هنجاری رو قبول ندارند فضای مجازی و واقعی هم براشون فرقی نمی کنه. برادر من غفلت کرده ایم غفلت ...
واقعا غیر از اینه؟ احسنت ! چون پول نداریم بریم تفریح صبح تا عصر هم سرکاریم.واااااااالا پس هجوم مردم ایران به مسافرت در ایام تعطیل به چه علت است؟! از اجبار یا علاقه به تفریح* متاسفانه چند سالی است که باب شده اگر افراد بخصوص قشر جوان ناهنجاری از آنان سر بزند سریع موضوع را به عدم وجود تفریح جوانان پیوند می زنند .این چه حرفی است که از ناآگاهی مطرح می شود .آیا در امریکا هم تفریح وجود ندارد که دانشجو یا دانش آموزان مورد تیراندازی قرار می گیرند و تعدادی مظلومانه کشته می شوند ؟
لطفا در اظهار نظرهایمان بیشتر توجه کنیم .
پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۴:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۹/۲۵
تو امریکا حق حمل اسلحه ازاده شما فکر کن اگه تو ایران این حق باشه چند نفر کشته می شن؟!در امریکا اگه تیراندازی بشه تمام رسانه ها تا مدت ها بهش می پردازند ولی در ایران .....چه بسا در ایران افراد بیشتری کشته بشن باسلام، جوان ایرانی چون تفریحی ندارد نمیداند این حس پر از هیجان وجود خود را جه جوری خالی کند به همین دلیل دست به پرخاشگری میکند از هر طریق ممکن و هر کس بر گونه ای عدم احترام متقابل در روابط اجتماعی ، عدم رعایت در صف ها ووووو. تفریح کردن حق مسلم انسانها و جوانها ی امروزی است . از صدا و سیما خواهشمندم بی احترامی به دیگران را هر چند در قالب سریال های خنده دار یا شوخی از تلویزیون ملی ما حذف کند.چرا یاید با دیدن مشت ولگد یا فحاشی سرگرم شویم و بخندیم.
يعني كشورهاي ديگر جوك پيامك نميكنند ؟ آسیب شناسی کنیم و سریع تر جلویش را بگیریم. داریم به دروغ و تقلب و بی ادبی شهره عالم می شویم. آبروی ایران در خطر است. همه حرف های ایشون عین حق است! کو گوش شنوای مسئولین بله هر راهی بسته شود راه دیگری باز میشود ولی ما فقط به فکر بستن راهیم و به باز شدن راههای بد فکر نمیکنیم اصلا مردم ايران زندگي نمي كنند . رول آن را بازي ميكنند .چه برسه به تفريح سلام:ضمن تشكر بابت مطرح كردن موضوع. به نظرم:
1- افزايش مراكز تفريحي وورزشي و تورها به منظور فراهم كردن اوقات فراغت مناسب
2-بهبود حمل ونقل شهري وبين شهري
3- تصحيح روند قضايي و بهينه كردن آن به منظور پيگيري سريعتر وانجام به موقع و قابل پيگيري امور(همانند پروندههاي قضايي قابل پيگيري از اينترنت)
4-تكميل منشور شهروندي با مشخص نمودن بندهاي (دشنام و اتهام...)
5-ترويج فانون گرايي و تسهيل سازي روند قانون گرايي در زندگي يوميه (همانند همهگير شدن توسل به وكيل و يا امكان اعتراض به كار پزشكان ، حوادث رانندگي و......... )
6- اموزش كودكان به عنوان نسل بعدي (برنامه طولاني مدت)
کنسرت موسیقی به دلایل متعدد کم برگزار می شود کتاب ومجله هم بسیار گران شده فیلم های خوب سینمایی هم به علت کنترل بیش از حد فیلمنامه کم ساخته می شودو بعلت ترافیک وعدم وجود محل پارکینگ وآلودگی هوا به پارکها هم نمی توان رفت فیس بوک هم نیاز به فیلتر شکن دارد ماهواره هم مشکل قانونی دارد حضور باخانواده هم در اماکن ورزشی ممنوع است ...دیگر چه تفریحی باقی می ماند.