بازدید 21105
بازتاب انتشار خبر دردهای جانبی تحمیل شده به دانشجوی مصدوم؛

دستور وزیر برای پیگیری وضعیت «ماریه»؛ تداوم جراحی‌ پیوندی

هرچند رسیدگی به وضعیت ماریه و پیگیری مراحل درمانی او جای تقدیر دارد، هنگامی می‌تواند راهگشای مشکلات امثال ماریه باشد که ماجرا ریشه‌یابی شده و معلوم شود که چگونه کیفیت خدمات‌رسانی در یک بیمارستان بزرگ دانشگاهی تا آن اندازه پایین آمده که ...
کد خبر: ۳۵۵۲۰۶
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۲ - ۱۹:۳۱ 02 November 2013
پس از شرح رنج رفته بر دانشجوی ترم سوم دانشگاه تهران که در اثر یک سانحه مصدوم شده و پس از اعزام به بیمارستان، با دردی به مراتب شدیدتر و وخیم‌تر از شکستگی مچ پا روبه‌رو شده بود، پیگیری وضعیت او در دستور کار وزیر قرار گرفت تا در زمانی کوتاه، اخبار خوشی در این زمینه به گوش برسد؛ اخبار خوشی که می‌تواند با توبیخ مسببان رقم خوردن این فاجعه تکمیل شود.

به گزارش «تابناک»، روزگار تیره و تار شده «ماریه»ی ۳۳ ساله پس از نزدیک یک ماه تحمل درد و رنج و پس از آن که شکستگی مچ پایش بر اثر رد شدن لاستیک اتوبوس در اثر غفلت مسئولان بیمارستانی که در آن بستری بود، به عفونت سراسری در پای چپ و سیستم گوارشی وی گره خورد، طی چند روز گذشته و با تغییر بیمارستان آنقدر متفاوت شده که گویی به بهشت درمانی آمده است.

با انتشار خبر شرح حال این دانشجو در «تابناک» و بازتاب گسترده آن در دیگر رسانه‌ها، در زمان کوتاهی دکتر سید حسن هاشمی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از ماجرا آگاه شده و‌‌ همان روز در دستوری به دکتر زارع‌نژاد و دکتر شریعتی، رؤسای مراکز روابط عمومی و حراست این وزارتخانه، پیگیری مراتب امر را خواستار شد.

پیرو این دستور، روند درمانی ماریه در بیمارستانی که به آن منتقل شده بود، مورد بررسی قرار گرفت و دکتر غلامرضا پورمند، رئیس مرکز آموزشی، پژوهشی و درمانی سینا در این باره گزارش مکتوبی به این شرح به دفتر وزیر فرستاد:

«به دنبال حادثۀ تصادف اتوبوس سرویس خوابگاه دانشگاه تهران در دوم مهرماه، خانم ماریه.ج دانشجوی این دانشگاه دچار آسیب دیدگی شدید اندام تحتانی چپ و کوفتگی وسیع در پوست و عضلات و بافت های نرم ران، زانو و ساق پا و شکستگی در استخوان های مچ و کف پا شده است.

بیمار در طول بستری در بیمارستان قبلی دچار تشدید علائم و عفونت بافت‌های نرم و آسیب دیدگی سراسری پوست، ران، زانو، ساق، مچ و کف پشت پا شده و پس از انتقال به بیمارستان سینا در بیست و یکم مهرماه، توسط سرویس ارتوپدی بیمارستان به اتاق عمل منتقل و تحت عمل جراحیِ برداشت بافت‌های ضایعه دیده و عفونی و شست‌وشو قرار گرفته است.

بیمار برای بهبود تاکنون هفت بار به اتاق عمل منتقل شده و در آخر گرافت پوستی از پای مقابل برداشته و در ناحیه ضایعه دیده پوستی وی پیوند شده است. ایشان در حال حاضر در بخش VIP بیمارستان سینا بستری و تحت مراقبت بوده و حال عمومی وی رضایت بخش است ولی به علت اعمال جراحی متعدد دچار کم خونی بوده که در چند نوبت تزریق خون به وی انجام شده است.

لازم به ذکر است در حال حاضر تمام شاخص‌های کلیوی نرمال، اشتها و تغذیه بیمار طبیعی و از نظر گوارش، قلب، ریه و عفونی مورد مشاوره قرار گرفته که ارگان‌های مرتبط وضعیتی قابل قبول دارند. لذا با عنایت به وسعت ضایعه و از بین رفتن نسوج و آسیب دیدگی پوست، نیاز به انجام عمل جراحی گرافت پوستی دارد.

همچنین در نهم آبان ماه از بیمار توسط مسئولان بیمارستان عیادت به عمل آمد که همراهان بیمار از روند ارائه خدمات درمانی صورت گرفته توسط پزشکان معالج و کادر پرستاری اظهار رضایت کامل کردند
».

آنچه از گزارش تقدیمی رئیس بیمارستان سینا به وزیر بهداشت بر‌می‌آید، وضعیت رو به بهبود ماریه پس از‌ ‌جراحی متعدد و گذراندن مراقبت‌های مستمر است؛ اما آنچه حلقه مفقوده رسیدگی به وضعیت این بیمار بوده و جا دارد در گزارش‌های تکمیلی مسئولان وزارت‌خانه،  بررسی دقیقی شود، چرایی بروز این رویداد در بیمارستانی است که ماریه ۲۸ روز در آن بستری بود‌.

‌به عبارت بهتر، هرچند رسیدگی به وضعیت ماریه و پیگیری مراحل درمانی او جای تقدیر دارد، هنگامی می‌تواند راهگشای مشکلات امثال وی باشد که ماجرا ریشه‌یابی شده و معلوم شود که چگونه کیفیت خدمات‌رسانی در یک بیمارستان بزرگ دانشگاهی تا آن اندازه پایین آمده‌ که بیماری با یک درد راهی آنجا شده و بدون آن که نشانه‌های بهبودی در وی ظاهر شود، سرانجام با مجموعه‌ای از دردهای جانکاه باید دست به دامان دیگر مراکز درمانی شود؟!
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۳۳
انتشار یافته: ۲۸
باید حتما یک مساله رسانه ای بشه تا بهش برسن!!!
ای خدای من حتما باید وزیر شخصا پیگیری کنه؟چرا بقیه وظایفشون رو درست انجام نمی دن که یک مسئله ی کوچک باعث دردی بزرگ برای بیمار نشه؟کی جواب میده
پس تکلیف این همه آدم مظلوم که زیر دست اینترن های نابلد تلف می شوند چیه؟
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۲
حالا شما،نمیخواد از آب گل آلود ماهی بگیری و سفسته کنی،این خودش تشویش اذهان عمومیه
پزشکی هم یه علمه نیاز به آموزش بروزرسانی و تحقیقات مکرر دارد ،و اشتباه یک اصل تغییر ناپذیر تو پزشکیه
نجات
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۲
پاسخ به پاسخ :حالا شما،نمیخواد از آب گل آلود ماهی بگیری......
انتقاد از بی مبالاتی پزشکان را نمیتوان به ماهی گرفتن از آب گل آلود تشبیه کرد.
ضمنا این اوضاع تهرانه بیاید شهرستانها اوضاع به مراتب وخیمتر است
امیدوارم با بهبودی کامل بیمارستان رو ترک کنن.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۲
اونکه منفی داده انسانه؟
پانسمان تر بجاي پانسمان خشك صورت گرفته است...البته شتشو با سوليشن بتا دين و ساولوون و بريدن گوشت هاي زائد لازم است..
شفای عاجل و سلامتی برای همه بیماران مخصوصا بیماران بستری در بیمارستانها را از خداوند بزرگ میخواهیم. وضع درمان و کادر پزشکی بیمارستانهای دانشجویی ( دانشگاهی ) از همه نظر بده. خدا نکنه کسی رو حتی اورژانسی ببرن چنین جاهایی.
همین مشکلات بهانه خوبی شده برای بیمارستانهای خصوصی که چندین برابر نرخ واقعی خدمات از بیماران پول می گیرند.
ضمن ارزوی سلامتی برای خانم ماریا.
من دانشجوی علوم پزشکی کرمان هستم و یک راننده اتوبوس که بی احتیاط رانندگی میکنه و تند میره و هر چقدر به ایشون میگیم اروم تر رانندگی کنند اعتنایی نمی کنند و به مسولان هم اعتراض میکنیم جواب میدهند که راننده نداریم. بخدا بعضی وقتها از آژانس استفاده میکنیم. یکی به داد ما هم برسه . اگه فردا اتفاقی برای ما بیفته که این اقای راننده و مسولین که اسیب نمی بینند ما بیچاره دانشجوها هستیم. مشکل اصلی سیستم مدیریتی هست.
دوست خودم در بیمارستان دانشگاه دست شکسته اش را عمل کرد ولی درد دست گچ گرفته او بهبود نیافت حتی 1.5 ماه بعد درد امانش را بریده بود
به بزشکش مراجعه میکرد و ایشان میگفت مشکلی نیست
تا اینکه دست به کار شد و با انبردست گچ را شکافت و متوجه شد به دلیل گچ گرفتن اشتباه گلوله ای گچی نسج نرم را تحت فشار شدید قرارداده بوده و با برداشتن این گلوله جریان خون بازگشت و آن نقطه تبدیل به گوجه فرنگی متورم شد و پس از اقدامات درمانی دست او دچار ضایعه عصبی شد
بیمارستان با دانشگاه 5 کیلومتر هم فاصله ندارد بنابراین مشکل جای دیگر است
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۲
آخه این کجاش لایک داره؟؟؟
با سر شکسته که در حال خونریزی بود به بیمارستان تحت نظارت دانشگاه مراجعه کردم و درخواست کمک نمودم
میدونید پرستار اورژانس چی گفت؟
بگذارید نهار تمام شود می آییم برسی میکنیم
آقا جون یه درد پای مختصر هم نبوده ها!!!
استخون های کف پاش خرد شده بودند.
حالا این نه صدها ماریای دیگه تو این بیمارستان ها هستند که وضعشون همینه آقای وزیر اونا رو می خواد چه کار کنه؟!
تابناك جون ماريا يكي از اون بيچاره هاست كه قرباني شده. راستش رانندگان سرويس دانشگاه تهران چنان با سرعت و بي دقت درها رو باز وبسته ميكنن كه انگار جون دانشجوي خوابگاهي هيچ اهميتي نداره. شايد اين امر يك امر فرعي و كم أهميت به نظر مياد اما واقعا بايد به اين رانندگان سرويس تذكرات جدي داد. همين أمروز عصر بعد از كلي معطلة زير بارون و تأخير در اومدن سرويس نزديك بود يكي ديگه از دانشجويان بره زير لاستيك.
اقای هاشمی
متاسفانه باید منتظر فجایع دیگری در برخی بیمارستانهای دولتی به دلیل خصوصی سازی بخش ها باشید چند وقتی است که مدیریت بخشها خصوصی سازی شده و بالطبع مدیریت و پیمانکاری ان به پزشکان داده می شود و پزشکان هم از هیچ کاری برای افزایش درامد ها دریغ نمی کنند:
مانند بستری کردن بیمار بدون هیچ توجیه پزشکی ٰو استخدام نیروی پرستاری بدون تجربه کاری و حتی دانشجوی پرستاری در بخش های ویِژه و گرفتن تعرفه های درمانی به نرخ ازاد
وزیر محترم بهداشت باید تدابیر شدید تری رو در نظر بگیرن تا بیمارستان ها در مورد بیمار با دقت بیشتری برخورد کنند.
"fیمار با یک درد راهی آنجا شده و بدون آنکه علائم بهبودی در وی ظاهر شود، سرانجام با مجموعه‌ای از دردهای جانکاه می‌بایست دست به دامان سایر مراکز درمانی شود"این بهترین توصیف ممکن از بیمارستان های ما است. دولتی ها البته خیلی بدترند.
امیدوارم همه کارها دستوری نباشه و هرچه سریعتر به وضع اسفبار بیمارستانهای دولتی و مخصوصا دانشگاهی رسیدگی بشه.از آقای وزیر بخاطر توجه به دانشجوی عزیز حادثه دیده متشکریم.
باز جای شکرش باقیه
نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی !!!!
آخه چرا اینقدر منفعل؟؟؟
آقای وزیر اگه نماینده بوکان به داد این بیمار نمی رسید چی؟ ....
چه بسیارند بیمارانی که در بی کسی در بیمارستانهای دولتی بی صدا و غریب مردند.
لطفا شخص محترم رییس جمهور در مورد این قضیه دستورات لازم را صادر کنند
ضمن تشكر فراوان از تابناك چرا كه بازتاب چنين مسائلي باعث مي شود بعضي مسئولان به خود آيند و لاجرم اقدامي انجام دهند. خدا را شاكريم كه اين دختر خانم رو به بهبودي هستند.برادر جوان من چند سال پيش بعد از جراحي پيوند بعلت كوتاهي هاي پزشكان و تيم معالج بي مسئوليت بيمارستان، به عفونت بيمارستاني مبتلا شد كه از طرف همين پزشكان بدون اعلام وضعيت اش به ما، تحت درمان هاي ناكارآمد قرار گرفت و كسي كه با پاي خود به بيمارستان رفته بود بعد از 2.5 ما بستري شدن در بيمارستان با وضع خيلي بدي به رحمت خدا رفت.و ما بعد از شكايت و يكسال دوندگي به هيچ نتيجه اي نرسيديم چرا كه نه تنها بيمارستان هيچ مدركي از پرونده درماني به ما نداد بلكه مدارك پرونده بيمارستاني برادرم را كاملا جابجا كرده بودند.
ممنون از پيگيري تابناك كاش از اول درست كار انجام مي شد كه اين بنده خدا اينقدر زجر نمي كشيد
اين خبر تاسف بار باعث شد چيزي كه مدتها داره آزارم ميده را بنويسم. متاسفانه مجهز نبودن اكثر بيمارستان ها به امكانات اوليه تشخيص بيماري و پزشكان ماهر كه تجربه كافي داشته باشند باعث شده كه بويژه در شهرستان ها ظلم بزرگي به بيماران بشه و مردم زيادي از اين منظر آسيب ديده و حتي داغدار شوند. خودمن قرباني عدم تشخيص پزشكان شهرستان شدم و با وجود درد بسياري كه در ناحيه شكم داشتم و با شش بار مراجعه به بهترين پزشك شهر با تشخيص سرماخوردگي و داشتن انگل و كلي داروي آرامبخش به منزل برميگشتم تا اينكه حالم وخيم تر شد و ناچار به مركز استان مراجعه كردم. به محض مراجعه به بيمارستان آزمايشات انجام شد و مشخص گرديد كه عفونت روده دارم و بخش زيادي از روده كوچيكم پوسيده و بايد جراحي بشه. خلاصه عمل جراحي انجام شد و مقداري از روده ام بريده شد و بعد از بازگشت پزشك شهرستان براي عيادتم به منزل ما اومد و سوال كرد كه اين چي بوده كه من نتونستم تشخيص بدم ؟ البته جاي تاسف داره كه پزشك از ابتدايي ترين ابزار تشخيص بيماري هاي دروني يعني آزمايشات و عكسبرداري استفاده نكرده و خود با نگاه كردن و فشارگيري حكم به تشخيص داده بود. در مورد ديگري با مراجعه به بيمارستان صارم متوجه ميشويد كه چه بر سر زناني كه مشكل بارداري و نازايي دارند و يا در دوران بارداري با بيماريهاي خاص آن مواجه هستند در شهرستان ها مياد. خانومي در دوران بارداري بستري شده كه از شهرهاي شمالي امده بود. درجه ديابت دوران بارداري به 390 رسيده بوده در حاليكه ميبايست 140 ميشده به بيمارستان شهر خود مراجعه نموده و پزشك به او انسولين تزريق ميكند و از طرفي ميگويد هرچي دلت خواست ميتوني بخوري. قند خون نه تنها كاهش نداشته بلكه به 430 ميرسد و در شرايط سخت بارداري آن هم در 8ماهگي نوزاد كه خطرات جبران ناپذيري بر سلامتي مادر و كودك دارد فقط با انسولين به درمان پرداخته و نتيجه نميگيرند و به طور اتفاقي به بيمارستان صارم منتقل ميشود و به شدت تحت رژيم غذايي قرار گرفته و در عرض 5 روز به حد استاندارد بر ميگردد. حال تصور كنيد كه كسي امكان مراجعه به تهران يا مراكز مجهز را نداشته باشد. چه اتفاقي مي افتد؟ كودك معصوم چه سرنوشتي خواهد داشت؟ چرا اين همه سهل انگاري و غرور بيجا كه مانع از تحول و افزودن دانش ميشه در شهرستانها حكمفرماست؟ كي بايد به درد اين همه بيمار كه در سكوت آسيب ميبينند برسه؟ رسانه ها؟ مسوولين؟ خود مردم؟ كي؟
بایدبا بیمارستان خاطی به شدیدترین شکل ممکن برخورد بشه تادیگه اینجوری با جان مردم بازی نکنند.
خانم بنده پرستاره وقتی از وضعیت دارو و مریض و تشخیص غلط دکتر و یا نبود و کمبود پزشک و آسیب هایی که به مردم مظلوم و محروم میرسه میگه قلبم بدرد میاد.کو گوش شنوا؟کجاست دو چشم بینا؟جناب آقای وزیر که به داد مردمی میرسه که در گوشه کنار این مملکت صداشون و دردشون رو نمیتونن به کوش شما برسونن؟
برچسب منتخب
# اسرائیل # توماج صالحی # نمایشگاه کتاب # موسسه مصاف # صادق زیباکلام
وب گردی