نزدیک به یک هفته از مناظرات داغ کاندیداها میگذرد، اما بررسی محتویات مطرح از نامزدهای این دوره انتخابات مورد تحلیل و نقد کارشناسان است. از مهمترین مقولههایی که در این گفتوگوها مطرح شد، بحث مذاکرات هستهای است. در حالی که جلیلی در مدتی که به مذاکرات هستهای ادامه میداد، به گونهای رفتار میکرد که از همه ظرفیتهای نظام برای رسیدن به حقوق ملت گام برمیدارد؛ اما مشاور ارشد رهبری در سیاست خارجی از ناکارآمدی تاکتیکهای جلیلی سخن به میان آورد و از تلاشهایی پرده برداشت که اگر در راه آنها سنگاندازی نمیشد، شاید دستآوردهای ایران در این مذاکرات بیش از این بود. دکتر رضایی نیز مذاکرات جلیلی در بغداد را محل چالش دانست و از عدم استفاده از موقعیت طلایی برای کسب نتایج بهتر انتقاد کرد.
به گزارش «تابناک»، در این باره با دکتر احمدشوهانی، نماینده مردم ایلام در مجلس شورای اسلامی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی و استاد علوم سیاسی دانشگاه به گفتوگو نشستیم و از او پرسیدیم: آیا بهتر نبود فضای نقادی زودتر باز میشد تا تیم مذاکرهکننده، نقاط ضعف و قدرت را بهتر بشناسد؟
در ادامه گفتوگوی تابناک با این نماینده مجلس را میخوانید.بحث مذاکرات هستهای یکی از بارزترین مطالب مطرح در مناظرات کاندیداهای ریاست جمهوری بود. از یک طرف آقای ولایتی، مشاور رهبری و از سوی دیگر، آقای جلیلی مذاکره کننده ارشد هستهای کشورمان و همچنین آقای روحانی مشاوره کننده اسبق کشورمان مطالبی را مطرح کردند و باعث ایجاد شک در جامعه شد. آقای رضایی نیز بحث مذاکرات بغداد را مطرح کردند.
دکتر احمد شوهانی در این باره گفت: نظام جمهوری اسلامی نظامی مردمی است و مردم ما انقلاب کردند و این که این انقلاب تاکنون ادامه یافته، به دلیل حمایتهای مردمی است. پشتیبان اصلی نظام مردم بودهاند و نباید چیزی را از آنان پنهان کرد. به هر اندازه که اطلاعات بیشتری به مردم بدهیم، به نفع نظام است؛ در همه موضوعات و از جمله موضوع هستهای. هرچند مسائل هستهای به دلایل حساسیت آن در همان مواقع تا حدودی مطرح میشد، شاید فرصتی فراهم نشد تا دوستان این گونه کنار هم جمع شوند و نقد کنند. این مناظرات بسیار خوب است. در مناظره سوم، چالشهایی که پدید آمد، در چهارچوب منافع ملی بود. هر کسی در هر موقعیتی باشد، باید منافع ملی را لحاظ کند. چه اشکالی دارد در چهارچوب منافع نظام مسائل را با مردم در میان بگذاریم؟ اگر این کار را انجام ندهیم، رسانههای بیگانه این کار را نمی کنند و آیا تاکنون نکردهاند؟ این مسائل برای غربیها تازگی ندارد و شاید برای بخشی از مردم که ریز مسائل را پیگیری نمیکنند تازگی داشته باشد.
انتخابات باعث شده که مردم موضوعات گوناگون را پیگیری کنند و بعضا باعث شده که برخی آقایان برای به دست آوردن رأی این گونه مسائل را مطرح کنند. باید در چهارچوب منافع ملی این مسائل مطرح شود، نه اینکه پس از گذشت مدتها، مردم را در جریان امور گذاریم.
نکته دیگر آن که در مسائل هستهای و سیاست خارجی ضمن اینکه باید در چهارچوب استراتژی نظام و منافع ملی حرکت کنیم، باید مراقب باشیم آسیبی به مردم و نظام نرسد؛ پس باید به گونهای حرکت کنیم تا بهانه به دست دشمن ندهیم. ما از یک طرف خط قرمزهایی داریم اما در عین حال باید با دنیا تعامل کنیم. به هر میزان که از دنیا فاصله بگیریم، ضرر کردهایم و هر چه به نظام و سیاست جهانی نزدیک شویم به سود مردم است.
من نمیدانم چه مسائلی باعث شده در این مدت این میزان قطعنامه و تحریم و هزینه داشته باشیم! ما در این مدت بر حق خود ایستادگی کردهایم و پیشرفتهایی داشته ایم؛ اما در عین حال نباید کاری کنیم که قطعنامهها به دنبال هم علیه کشور و مردم ما تصویب شود و برخی بخواهند ما را منزویتر کنند. باید این بهانهها را از دشمن بگیریم. در عین حال که باید از حقوق هستهای و منافع ملی خود دفاع کنیم، باید بهتر از اینها رفتار کنیم، چرا که جامعه ما بیش از این تحمل ندارد.
به اذعان رئیس جمهور، ریشه بیشتر مشکلات اقتصادی کشور به خارج از کشور مربوط است که بخش عمده آن مربوط به مسأله هستهای است. نمیگوییم که باید از مواضع هستهای خود عقب نشینی کنیم، چرا که مردم این موضوع را نمیپذیرند، ولی در عین حال صدور قطعنامههای بینالمللی علیه ما نیز در چهارچوب منافع ملی نیست.
از این پرسیده شد، مدتهاست اندازهگیری و سنجشها در علوم انسانی مبنای کمی دارد و با اعداد و ارقام و شاخصها و نمودارها مشخص میشود. مذاکره کننده ارشد ما در مناظرات انجام شده، همچنان به شاخصهای کیفی اشاره دارد؛ آیا نباید مذاکره کننده هستهای کشور به قواعد و قوانین بازی و تئوریهای سیاسی مسلط باشد، گفت: حساب دو دو تا چهار تاست. وقتی میخواهیم به مردم گزارش عملکرد بدهیم باید بر اساس قواعد خاص عمل و بنا بر آمار و ارقام صحبت کنیم. واقعیت این است که یکسری مسائل کلان و شعارهاست که کلی هستند و همه درباره آن سخن میگویند. هدف همه این است که در موضوع هستهای و مسائل اقتصادی و سیاسی و فرهنگی رشد کنیم. شاید تاکتیکها با هم فرق داشته باشد؛ اما در عمل باید با عدد و رقم صحبت کنیم و به ملت بگوییم به عنوان مثال در مسائل هستهای چه پیشرفتهایی داشته ایم.
آنها در مناظرهها به موضوع تحریمها ورود نکردند و اینکه چرا این تحریمها رخ داده است. این که چرا اجازه دادیم چنین تحریمهایی علیه مان وارد شود و تبعات آن را متحمل شویم. در بحث هستهای نیز پیشرفتهایی داشته ایم و همه در این موضوع نقش داشته اند اما باید در مباحث کمی و آماری صحبت کنیم و شعار دادن تنها فایدهای ندارد. شاید برای دانشگاهها مبانی تئوری و نظری و شعار کاربردی داشته باشد اما در گزارشهایی که به ملت میدهیم، مردم به دنبال اعداد و ارقام هستند. آقای ولایتی نیز گفتند که اظهارات اقای جلیلی شعار و فلسفه بافی است و مردم هم این گونه مباحث را نمیپسندند و باید آقایان با صراحت اعلام نظر و دستاوردها را با اعداد و ارقام بیان و آسیبها را نیز مطرح کنند.
این واقعیت انکارنکردنی است که در مباحث هستهای پیشرفتهای خوبی داشته ایم اما در این میان کسی آسیبها را به گردن نمیگیرد و تنها اتفاقات خوب را بیان میکنند. چرا ما در این وضعیت گرفتار شده ایم؟ رئیس جمهور و خود این آقایان میگویند که بیشتر مشکلات ما ناشی از بیرون است. شاید بخشی از مشکلات ناشی از عدم تعاملی باشد که با سایر کشورها داشته ایم.
این رویکرد مناسبی در برخورد با مسائل نیست. شاید تا حدودی نیز خود سانسوری در ایجاد چنین شرایطی دخیل باشد. اگر برخی نهادها مثلا شورای عالی امنیت ملی نظرات خود را بر رسانهها تحمیل کنند و مانع انتشار برخی اخبار شوند، آیا رسانههای بیگانه را هم میتوانند کنترل کنند و مانع انتشار اخبار آنها شوند؟ بخش زیادی از مردم ما به اینترنت و ماهواره دسترسی دارند و این اخبارها را از این طریق میگیرند. چه بهتر که خود ما این کار را انجام دهیم. حداقل این است که مشفقانه و دلسوزانه است. بهتر است مردم اخبار را از منابع داخلی بگیرند. هر زمان مسائل را صریح و صادقانه با مردم مطرح کرده ایم مردم میپذیرند. اما زمانی که موضوعی را بایکوت خبری کنیم بیگانگان با تحلیلهای مغرضانه این اخبار را منتشر میکنند و در نهایت مردم آسیب میبینند و اعتماد مردم را از بین میبرد.
باید در چهارچوب منافع ملی واقعیتها را بگوییم و قطعا مردم میپذیرند. اگر الان گرانی را انکار کنیم، راه اشتباهی رفته ایم. باید واقعیتها را گفت و نقد کرد و منشا و دلایل ایجاد شرایط موجود را به مردم گفت. اگر صورت مسأله را پاک و واقعیتها را انکار کنیم، آسیب بیشتری به اعتماد مردم خواهد زد. مردم شاید سکوت کنند اما این سکوت به معنای پذیر موضوع نیست. این رویه مناسبی نیست. آیا بهتر این نیست که واقعیتها را خودمان بگوییم؟
متأسفانه کاندیداها بیشتر شعار میدهند و گمان میکنند این شعارها جلب رأی میکند. در مناظرات برنامه شفاف و روشنی از سوی کاندیداها مطرح نشد. همه میگویند فقر و گرانی وجود دارد. چه کسی است که نداند گرانی و تورم در کشور وجود دارد؟ همه میدانند که اعتیاد و طلاق و بدبختی وجود دارد. همه میگویند که میخواهند این مشکلات را حل کنند اما راهکاری ندارند.
همه میگویند که بخش اعظم مشکلات کشور از بیرون و تحریمها است. اما دلیل تحریمها چیست؟ بیشتر به دلیل مسائل هستهای بوده است؛ اما میشود با مدیریت مطلوب و مناسب تأثیرات را کم کرد، ولی راهکاری در این خصوص ارائه نشد. آقایان کاندیدا در خصوص وعدههایی که به مردم میدهند، آیا راهکاری ارائه داده اند؟
برنامه هستهای کشور از سال 84 شروع نشده و از سالها پیش پیگیری میشد. اما تاکنون با این اندازه از فشارهای بینالمللی روبهرو نبودهایم. آیا میشود به شرایط قبل از 84 بازگشت و تحریمها را از بین برد؟
دولت احمدی نژاد در بسیاری مسائل بچگی کرد. دولت احمدی نژاد اصلا برنامه ای نداشت. چه ضرورتی داشت از تریبون سازمان ملل برخی مسائل تاریخ گذشته مانند هولوکاست مطرح شود؟ آقای رضایی به خوبی بیان کرد که مرگ بر آمریکای ما کار و تولید است.
خروجی اظهارات آقای احمدی نژاد برای کشور چه بود؟ فقط آسیب زد. همه قبول داریم که رژیم صهیونیستی غاصب است؛ اما چه دلیلی دارد با استفاده از تریبون سازمان ملل این مباحث را مطرح کرد و فضای منفی را علیه کشور ایجاد کنیم؟ در حوزههای اقتصادی و فرهنگی دولت سازمانهای بسیاری را یک شبه حذف کرد و الان به جایی رسیده که میگوید باید سازمان برنامه و بودجه را احیا کرد. هزینه این اقدامات را چه کسی پرداخت میکند؟ چه کسی باید پاسخگوی آسیبهایی که در این مدت ایجاد شده است باشد؟
دولت آقای احمدی نژاد بر اساس قاعده و برنامه حرکت نکرد. اگر دولت به دیدگاههای کارشناسان اهمیت میداد، این مشکلات را نداشتیم. کم تجربگی آقای احمدی نژاد و افرادی که اطراف وی بودند دلیل بروز این مشکلات است. چه اشکالی دارد از ظرفیتهای سایرین استفاده میکرد؟ متأسفانه ما بیشتر دعوای شخصی داریم. دعوای کاندیداها نیز تا روز انتخابات است. یک نفر که بیشتر رئیس جمهور نمیشود اما به هر حال باید از تمام ظرفیتهای کشور بهره برد؛ حتی اگر اختلاف سلیقه و اختلافات سیاسی داشته باشند. باید از تمام نیروی کارشناسی کشور استفاده کرد. اینها حتی به خدمتکاران نیز رحم نکردهاند. اینکه برخی مدیران از نظر آقایان کارایی نداشته اند، کارشناسان چه گناهی دارند که از کار برکنار شوند؟ باید از کسانی که اعتقاد به نظام و کشور دارند استفاده کرد.