دیدار مدالآوران و ورزشکاران المپیکی با رهبر انقلاب که در ۲۱ اسفند ماه امسال برگزار شد، آخرین سخنرانی رهبر انقلاب در سال ۹۱ بود. رهبر معظم انقلاب اسلامی امسال در بیش از شصت دیدار و مراسم سخنرانی کردند که برخی از آنها، مهمترین بیانات درباره رخدادهای مهم سال بود.
سخنان مهم ایشان در خصوص ارتباط با آمریکا، توصیهها پیاپی به مسئولان برای حفظ وحدت، توصیههای انتخاباتی و مهمتر از همه سخنان ایشان پس از عجیبترین و مهمترین وقایع سیاسی سال، رخدادهای تلخی که در روز استیضاح وزیر کار در مجلس روی داد و توصیههای مهم ایشان به سران سه قوه، بخشهایی از مهمترین فرازهای سخنان ایشان در یک سال گذشته بود.
گزارش زیر نگاهی دارد به مهمترین سخنرانیها و بیانات مقام معظم رهبری در یک سال گذشته:
سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی
نوروز هر سال برای ایرانیها با سخنرانی و پیام نوروزی رهبر انقلاب آغاز میشود؛ جایی که بنا به سنت بیش از ده سال گذشته، ایشان شعاری را برای آن سال در نظر میگیرند و در واقع توجه مردم و مسئولان را به موضوعاتی که مورد غفلت واقع شده، جلب میکنند.
امسال هم در پیام نوروزی رهبر انقلاب، ایشان سال ۹۱ را سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی نامیدند. ایشان در بخشی از پیام نوروزی اول فرودین ماه خود فرمودند:
«من امسال تقسیم میکنم مسائل مربوط به جهاد اقتصادى را. یک بخش مهم از مسائل اقتصادى برمیگردد به مسأله تولید داخلى. اگر به توفیق الهى و با اراده و عزم راسخِ ملت و با تلاش مسئولان، ما بتوانیم مسأله تولید داخلى را، آنچنان که شایسته آن است، رونق ببخشیم و پیش ببریم، بدون تردید بخش عمدهاى از تلاشهاى دشمن ناکام خواهد ماند. پس بخش مهمى از جهاد اقتصادى، مسأله تولید ملى است. اگر ملت ایران با همت خود، با عزم خود، با آگاهى و هوشمندى خود، با همراهى و کمک مسئولان، با برنامهریزىِ درست بتواند مشکل تولید داخلى را حل کند و در این میدان پیش برود، بدون تردید بر چالشهائى که دشمن آن را فراهم کرده است، غلبه کامل و جدى پیدا خواهد کرد. بنابراین مسأله تولید ملى، مسأله مهمى است.
اگر ما توانستیم تولید داخلى را رونق ببخشیم، مسأله تورم حل خواهد شد؛ مسأله اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلى به معناى حقیقى کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. اینجاست که دشمن با مشاهده این وضعیت، مأیوس و ناامید خواهد شد. وقتى دشمن مأیوس شد، تلاش دشمن، توطئه دشمن، کید دشمن هم تمام خواهد شد.
بنابراین همه مسئولین کشور، همه دستاندرکاران عرصه اقتصادى و همه مردم عزیزمان را دعوت میکنم به اینکه امسال را سال رونق تولید داخلى قرار بدهند. بنابراین شعار امسال، «تولید ملى، حمایت از کار و سرمایه ایرانى» است. ما باید بتوانیم از کارِ کارگر ایرانى حمایت کنیم؛ از سرمایه سرمایهدار ایرانى حمایت کنیم؛ و این فقط با تقویت تولید ملى امکانپذیر خواهد شد».
آخرین هفته دولت محمود احمدی نژاد
در همین یک سال هم کارهای بزرگی میتوان انجام داد
شهریور امسال دولت محمود احمدینژاد آخرین هفته دولت خود را جشن گرفت و بنا به سنت هر ساله در یکی از روزهای این هفته هم هیأت دولت به دیدار رهبر انقلاب رفتند. جایی که در آن آیتالله خامنهای ضمن تقدیر از اقدامات دولت آنها را به غنیمت شمردن فرصت یک ساله باقی مانده توصیه کردند.
حضرت آیتالله خامنهای در بخشی از بیانات خود در این دیدار که در دومین روز شهریور ماه برگزار شد، فرمودند: «من کاملاً یادم هست که در جلسهاى که در اولین مناسبت هفتهى دولت با همین دوستانى که اغلبشان حضور دارند، داشتیم، عرض کردیم که فرصتها مثل برق و باد میگذرد. حالا هم ملاحظه میکنید که از این فرصت طولانى و خوب، عمدهاش گذشت؛ یک سالش باقى است. البته یک سال هم فرصت بزرگى است. نباید تصور کرد که ما در این یک سالى که باقى مانده، چه کار میتوانیم بکنیم؛ نه، در همین یک سال کارهاى بسیار زیاد و بسیار مهمى میتوانید انجام دهید. این سال آخر دولت شما، سال مهمى هم هست؛ هم از جهت شرائط بینالمللى و شرایطى که وجود دارد، سال بسیار مهمى است ـ یعنى شما در حال مواجهه با زورآزمایى قدرتهاى مستکبر هستید که دارند همهى توانشان را خرج میکنند، شاید بتوانند شما را به عقبنشینى و قبول شکست وادار کنند؛ شما هم باید از همهى توانتان استفاده کنید تا بتوانید این توهّم باطل ذهن دشمن را به هم بزنید ـ هم از جهت آخرین بودن. در واقع شما در سال آخر میخواهید این کتاب طولانى و پر حجم خدمات دولت را شیرازهبندى کنید و آماده کنید و تحویل بدهید. یعنى باید واقعاً امسال کار اگر نگوئیم جدىتر از همیشه باشد، بلاشک باید در این سال آخر هیچ گونه کوتاهى و سستىاى در کار نباشد.».
بیانات در شانزدهمين اجلاس سران جنبش عدم تعهد:
همه از اين هندسه غلط بينالمللى خسته شدهاند
شانزدهیمن اجلاس سران جنبش عدم تعهد، شهریور ماه امسال به میزبانی تهران و با حضور رهبران ۱۲۰ کشور جهان برگزار شد. رهبر معظم انقلاب که نخستین سخنرانی این نشست را در حضور رهبرانی ۱۲۰ کشور جهان انجام داده بودند، در سخنان خود به شدت از قدرتهای بزرگ انتقاد کردند و خواستار اصلاح ساختار شورای امنیت سازمان ملل شدند.
ایشان در بخشی از این سخنرانی مهم ـ که در تاریخ نهم شهریور ۱۳۹۱ انجام شد ـ فرمودند:
«شرایط کنونى جهان فرصتى شاید تکرارنشدنى براى جنبش عدم تعهد است. سخن ما آن است که اتاق فرمان جهان نباید با دیکتاتورى چند کشور غربى اداره شود. باید بتوان یک مشارکت دمکراتیک جهانى را در عرصه مدیریت بینالمللى شکل داد و تضمین کرد. این است نیاز همه کشورهائى که مستقیم یا غیرمستقیم از دستاندازى چند کشور زورگو و سلطهطلب زیان دیدهاند و مىبینند.
شوراى امنیت سازمان ملل داراى ساختار و سازوکارى غیرمنطقى، ناعادلانه و کاملاً غیر دمکراتیک است؛ این یک دیکتاتورىِ آشکار و یک وضعیت کهنه و منسوخ و تاریخ مصرف گذشته است. با سوء استفاده از همین سازوکار غلط است که آمریکا و همدستانش توانستهاند زورگوئیهاى خود را در لباس مفاهیم شریف بر دنیا تحمیل کنند. آنها میگویند «حقوق بشر»، و منافع غرب را اراده میکنند؛ میگویند «دموکراسى»، و دخالت نظامى در کشورها را به جاى آن مىنشانند؛ میگویند «مبارزه با تروریسم»، و مردم بىدفاع روستاها و شهرها را آماج بمبها و سلاحهاى خود میسازند. در نگاه آنها، بشریت به شهروندان درجه یک و دو و سه تقسیم میشوند. جان انسان در آسیا و آفریقا و آمریکاى لاتین ارزان، و در آمریکا و غرب اروپا گران قیمتگذارى میشود. امنیت آمریکا و اروپا مهم، و امنیت بقیه بشریت بىاهمیت دانسته میشود. شکنجه و ترور اگر به دست آمریکایى و صهیونیست و دستنشاندگان آنها صورت گیرد، مُجاز و کاملاً قابل چشمپوشى است. زندانهاى مخفى آنها که در نقاط متعددى در قارههاى گوناگون شاهد زشتترین و نفرتانگیزترین رفتارها با زندانیان بىدفاع و بىوکیل و بىمحاکمه است، وجدان آنان را نمىآزارد. بد و خوب، کاملاً گزینشى و یکطرفه تعریف میشود. منافع خود را به نام «قوانین بینالمللى»، و سخنان تحکمآمیز و غیرقانونى خود را به نام «جامعه جهانى» بر ملتها تحمیل میکنند و با شبکه رسانهاىِ انحصارىِ سازمانیافته، دروغهاى خود را راست، و باطل خود را حق، و ظلم خود را عدالتطلبى وانمود میکنند و در مقابل، هر سخن حقى را که افشاگر فریب آنها است، دروغ، و هر مطالبه برحقّى را یاغیگرى مینامند.
دوستان! این وضعیت معیوب و پر زیان، غیرقابل ادامه است. همه از این هندسه غلط بینالمللى خسته شدهاند. جنبش ۹۹ درصدى مردم در آمریکا ضدّ کانونهاى ثروت و قدرت در آن کشور، و اعتراض عمومى در کشورهاى اروپاى غربى به سیاستهاى اقتصادى دولتهاشان نیز نشان لبریز شدن پیمانه صبر و تحمل ملتها از این وضعیت است. باید این وضعیت نامعقول را علاج کرد
».
سخنرانی در جمع روحانیون خراسان شمالی:
آيا تو چنان كه مينمائى هستى؟
پاییز امسال بود که رهبر انقلاب، تنها سفر سال ۹۱ خود را به مقصد استان خراسان شمالی انجام دادند که در این سفر هفت روزه با قشرهای گوناگون این استان دیدار و گفتوگو کردند.
در بخشی از این سفر، ایشان دیداری با روحانیون و طلاب خراسان شمالی داشتند که در بخشی از بیانات خود فرمودند: «من سفارش میکنم که کانونهاى فرهنگى ـ هنرى مساجد را فراموش نکنید؛ البته با همکارى بسیج. بد است که بین روحانى مسجد و بسیج مسجد، اختلاف به وجود بیاید. نه، با همکارى بسیج، این کانونهاى فرهنگى ـ هنرى مساجد را مؤثر کنید، برایش کار کنید. بنشینید فکر کنید، مطالعه کنید و سخنى که متناسب با نیاز آن جوانى است که آنجا حضور پیدا میکند، فراهم کنید. مطالعه کنید. کتابهایى وجود دارد که میشود از این کتابها استفاده کرد. کتابهایى هست؛ بروید بپرسید، تحقیق کنید از کسانى که اهلش هستند. خودتان را مجهز کنید، مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهاى فرهنگى ـ هنرى بروید و پذیراى جوانها باشید. با روى خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبیّه»، که ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس»؛ مدارا کنید. ممکن است ظاهر زنندهاى داشته باشد؛ داشته باشد. بعضى از همینهائى که در استقبالِ امروز بودند و شما ـ هم جناب آقاى مهماننواز، هم بقیه آقایان - الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهائى بودند که در عرف معمولى به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى این حقیر باطن است؛ نمىبینند. «گفتا شیخا هر آنچه گویى هستم / آیا تو چنان که مینمایى هستى؟». ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهى از منکر هم میکند؛ نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت. بنابراین با قشر دانشجو ارتباط پیدا کنید.
آقاى فرجام در مورد لباس روحانیت تذکر خوبى دادند. آنهایى که درسشان یک قدرى پیش رفته، لباس روحانیت بپوشند؛ اما بدانند لباس طلبگى پوشیدن، بار سنگینى است. این عمامه چند سیرى که شما روى سرت میگذارى، خیلى سنگین است. بمجردى که دیدند شما عمامه دارى، سیل سؤال و اشکال و اینها وارد میشود. اگر آنچه که نمیدانى، گفتى نمیدانم، بعد رفتى آن را تحقیق کردى و دانستى و احیاناً آمدى به او گفتى، این خوب است؛ اما اگر آنچه که نمیدانى، به شکل غلط جواب دادى، یا چون نمیدانستى، عصبانى شدى که چرا این را از من سؤال کرد، این دیگر خوب نیست. اگر بناست آدم اینجور باشد، نبودن بهتر است
».
رقیب انتخاباتی شما شیطان اکبر نیست
دیدار با بسیجیان خراسان شمالی، بخش دیگری از برنامه سفر رهبر انقلاب به خراسان شمالی بود که در آن رهبر انقلاب توصیههای مهمی درباره رفتار انتخاباتی برای آن دسته از سیاستمدارانی که خود را برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده آماده میکردند داشتند.
در بخشی از این سخنرانی، ایشان میفرمایند: «البته یکى از مسائل مهم، مسأله بصیرت است. من به شما عرض بکنم؛ بصیرت در این دوران و در همه دورانها به معناى این است که شما خط درگیرى با دشمن را تشخیص دهید؛ کجا با دشمن درگیرى است؟ بعضىها نقطه درگیرى را اشتباه میکنند؛ خمپاره و توپخانه خودشان را آتش میکنند به سمت یک نقطهاى که آنجا دشمن نیست، آنجا دوست است. بعضىها رقیب انتخاباتى خودشان را «شیطان اکبر» به حساب مىآورند! شیطان اکبر آمریکاست، شیطان اکبر صهیونیسم است؛ رقیب جناحى که شیطان اکبر نیست، رقیب انتخاباتى که شیطان اکبر نیست. من طرفدار زیدم، شما طرفدار عمروئى؛ من شما را شیطان بدانم؟ چرا؟ به چه مناسبت؟ در حالى که زید و عمرو هر دو ادعاى انقلاب و اسلام میکنند، در خدمت اسلام و در خدمت انقلابند. خط درگیرى با دشمن را مشخص کنیم. گاهى هست که یک نفرى در لباس خودى است، اما حنجره او سخن دشمن را تکرار میکند! خب، او را باید نصیحت کرد؛ اگر با نصیحت عمل نکرد، انسان با او باید حد و مرز تعریف کند: خط فاصل. جدا میشویم. اگر بناست شما با همان احساساتى که رژیم صهیونیستى نسبت به جمهورى اسلامى دارد ـ ولو با یک ادبیات دیگرى ـ بخواهى در مقابل جمهورى اسلامى بایستى و حرف بزنى، خب با رژیم صهیونیستى چه فرقى دارى؟ اگر با همان منطقى که آمریکا در مقابل جمهورى اسلامى عمل میکند، شما بخواهى با آن منطق با جمهورى اسلامى تعامل کنى، خب شما با آمریکا فرقى ندارى. این مسأله جداست. اما یک وقت هست که نه، اینجورى نیست. ممکن است اختلافات، اختلافات عمیقى هم باشد، اختلافات بزرگى هم باشد، اما انسان دشمن را با غیردشمن نباید اشتباه کند؛ دشمن حساب دیگرى دارد، غیردشمن حساب دیگرى دارد. خط درگیرى با دشمن را باید ترسیم کرد، مشخص کرد؛ این بصیرت میخواهد. بصیرتى که ما عرض میکنیم، این است.
یک عدهاى از آن طرف مىافتند، یک عدهاى از این طرف مىافتند. یک عدهاى با دشمن هم معامله دوست میکنند، فریاد دشمن را هم نمیشناسند، چون از حنجره دیگرى در مىآید؛ یک عده هم از این طرف، هرکسى که اندک اختلاف سلیقهاى با آنها دارد، به حساب دشمن میگذارند! بصیرت، آن خط وسط است؛ آن خط درست است.
اسم رقیب انتخاباتى را آوردیم. انتخابات در پیش است؛ البته نزدیک نیست. بعضى از حالا وارد عرصه انتخابات میشوند. نه، ما این را اصلاً تأیید نمیکنیم؛ هر چیزى در وقت خود، در جاى خود. لیکن آن چیزى که در مورد انتخابات خواسته ماست، فکر ماست، آرزوى ماست، این چند چیز است:
اول اینکه شرکت مردم در انتخابات، یک مشارکت عظیمى باشد؛ این مصونکننده است. همه تلاش دستاندرکاران، امروز و فردا و روز انتخابات و در اثناى مقدمات و مؤخرات، باید این باشد: حضور مردم، حضور گستردهاى باشد.
دیگر این که از خدا بخواهیم و خودمان هم چشممان را باز کنیم؛ کارى کنیم که نتیجه انتخابات، یک گزینش خوب و همراه با صلاح و صرفه انقلاب و کشور باشد. این معنایش این نیست که اگر ما کسى را نپسندیدیم، با او بداخلاقى کنیم، برخورد تند و سخت و غلط بکنیم؛ نه. آن کسانى که خودشان را صالح میدانند، براى خودشان اهلیت قائلند، وارد میدان شوند. ما هم که میخواهیم انتخاب کنیم، نگاه کنیم، حقیقتاً با معیارهائى که معتقدیم و بین همه ماها مشترک است، بسنجیم. شاید بشود گفت که بین همه ایرانىها ـ معتقدین به انقلاب ـ این معیارها تقریباً مشترک است. در هر کسى که این معیارها را مشاهده کردیم، کوشش کنیم، تلاش کنیم، کار کنیم ـ کار سالم ـ که انتخابات به سمت انتخاب یک چنین کسى برود.
نکته اساسى سوم ـ که امروز من به همین اندازه اکتفا میکنم؛ البته بعدها ممکن است حرفهاى زیادى در مورد انتخابات داشته باشیم ـ این است که انتخابات براى کشور مایه آبروست، مایه افتخار است. همه مراقب باشند که انتخابات مایه بىآبروئى براى کشور نشود؛ آنطورى که در سال ۸۸ یک عدهاى سعى کردند انتخابات را مظهر اختلافات وانمود کنند، جنجال سیاسىِ طبیعىِ انتخابات را تبدیل کنند به یک فتنه؛ که البته ملت ایران در مقابلش ایستاد و هر وقت هم شبیه آن اتفاق بیفتد، ملت در مقابل آن خواهد ایستاد.
البته سلامت انتخابات هم مسأله اساسى و مهمى است. منتها فرض ما بر این است که مسئولین کشور با وجدان اسلامى و الهى وارد میشوند و انتخابات ما سالم است. در گذشته هم که در دولتهاى مختلف انتخابات انجام گرفته است ـ چه انتخابات ریاست جمهورى، چه انتخابات مجلس، چه دیگر انتخابها ـ فرض ما بر این بوده است که انتخابات، انتخابات سالمى است. البته مراقبتهاى گوناگون از جهات مختلف لازم است انجام بگیرد. از خداوند متعال میخواهیم که این آزمایش را هم براى ملت عزیز ما مبارک فرماید
».
نخستین تذکر رهبر انقلاب به مسئولان
دهم آبان ۱۳۹۱ نخستین باری بود که رهبر انقلاب در یک سخنرانی در جمع دانش آموزان و دانشجویانی که به مناسبت مراسم سیزده آبان به دیدار یاشان رفته بودند، مسئولان نظام را به حفظ وحدت دعوت کردند؛ آن هم در روزگاری که محمود احمدینژاد و آیت الله آملی لاریجانی در جریان ماجرای بازدید رئیس جمهور از زندان اوین به یکدیگر نامههای نوشته بودن که حاشیههای فراوانی را به همراه داشت.
رهبر معظم انقلاب در بخشهای پایانی این دیدار فرمودند: «یکى از کارهاى اساسى ما، حفظ این اراده و عزمِ معطوف به اطاعت از پروردگار عالم است؛ این شرط اول است. یکىاش اتحاد ماست، یکىاش تلاش ماست. یکى باید تلاش کند درس بخواند، یکى باید تلاش کند تحقیق کند، یکى باید تلاش کند سازندگى کند، یکى باید تلاش ادارى بکند، یکى باید تلاش تجارى بکند، یکى باید تلاش کند براى اینکه به طور منظم و مرتب راههایى پیدا کند براى پیشرفت کشور؛ هر کسى نوعى تلاش دارد؛ همه باید تلاش کنند. وقتى همه تلاش کردند، همه کار کردند، شکوفایى سریعتر میشود، پیشرفت بیشتر میشود، پیروزى قطعىتر میشود.
یکى از راهها، ایجاد وحدت است. اختلافات مضر است. هم اختلافات بین مسئولین مضر است؛ هم بدتر از آن، کشاندن اختلاف میان مردم مضر است. این را من به مسئولین، به رؤساى محترم هشدار میدهم. من از رؤساى قوا حمایت کردم، باز هم حمایت میکنم ـ مسئولند، باید کمکشان کرد ـ اما به آنها هشدار میدهم، مراقب باشند. نه اینکه این نامهنگارىها خیلى مهم باشد؛ نه، صد تا نامه بنویسند؛ کار خودشان را بکنند، اختلافات را به میان مردم نکشانند، چیزهاى جزئى را مایه جنجال و هیاهو و استفاده تبلیغاتى دشمن و خوراک تبلیغاتى رادیوهاى بیگانه و تلویزیونهاى بیگانه نکنند، صد تا نامه بنویسند؛ نامه اهمیتى ندارد. مهم این است که همه ما بدانیم مسئولیتى داریم، همه ما بدانیم موقعیت حساسى داریم
».
از اینجا به بعد دیگر ادامه پیدا نکند
زمان زیادی از نخستین تذکر رهبر انقلاب به مسئولان نظام نگذشته بود که در آذر ماه بار دیگر بحث سؤال از رئیس جمهور مطرح شد. این بار رهبر انقلاب چند روز پیش از روز سؤال از رئیس جمهور در دیداری که با بسیجیان داشتند، از اقدام مجلس و دولت برای پرسیدن سؤال و آمادگی برای پاسخگویی تشکر کردند و فرمودند که این عمل تا اینجا خوب بوده و دیگر ادامه پیدا نکند.
ایشان در بخشی از فرمایشاتشان فرمودند: «این کارى هم که الان در مجلس محترم شوراى اسلامى هست، این هم یکى از همان مسائلى است که یک جنبه تحسین و تمجید درش هست. این را من عرض بکنم؛ شما برادران و خواهران عزیز و ملت عزیز ما توجه داشته باشید؛ اینى که از مسئولان کشور سؤال بکنند، حالا یا از رئیس جمهور یا از سایر مسئولان اجرایی، این از دو جهت کار مثبتى است: یکى اینکه نشان میدهد که نمایندگان مردم در قوه مقننه احساس مسئولیت میکنند نسبت به مسائل کشور؛ این مثبت است. جنبه دیگر این است که مسئولان کشور با اعتماد به نفس و با شجاعت قابل تحسین میگویند آماده هستند که بیایند توضیح بدهند، این سئوالات را بیان کنند؛ این هم مثبت است. هم مسئولان قوه مقننه ما به وظیفه عمل میکنند، هم مسئولان قوه مجریه ما نشان میدهند که به صحت عمل خودشان و صداقت خودشان اطمینان دارند و اعتماد دارند. انسان چه میخواهد دیگر، از همه بهتر، این است. حالا این کار اتفاق افتاده است؛ یعنى مجلس میگوید میخواهد بپرسد، این احساس وظیفه است؛ دستگاه دولتى میگوید میخواهد با اعتماد به نفس پاسخ بدهد و از عهده پاسخ برمىآید - که این را به ما هم گفتند - این هم قابل تحسین هست؛ هر دو قضیه خوب است، لکن من معتقدم که این دو نقطه مثبت تا اینجا انجام گرفته، از اینجا به بعد دیگر ادامه پیدا نکند. (۵) همین جا تمامش بکنند؛ همین جا تمام کنند قضیه را. مجلس یک امتحان خوبى داده است، یک امتحان خوبى مسئولین اجرایی دادهاند؛ این امتحان، امتحان خوبى بود. مردم هم با بصیرتند، مردم میفهمند، تشخیص میدهند. ادامه این کار همان چیزى است که دشمنان میخواهند؛ دوست میدارند این دو قوه را در مقابل هم قرار بدهند؛ یک عدهاى تحت تأثیر احساسات از این طرف، یک عدهاى تحت تأثیر احساسات از آن طرف، یک عدهاى قلمها و وسائل تبلیغ را در روزنامه و در پایگاه اینترنتى و غیره به کار بگیرند و یک فضاى شلوغى درست کنند. نه، کشور احتیاج دارد به آرامش. همه مسئولین، چه مسئولین تقنین، چه مسئولین قضا، چه مسئولین اجرا، براى اینکه کار خود را انجام بدهند، آرامش لازم دارند، مردم هم آرامش را دوست دارند. آنچه که وظیفه مجلس بود، انجام گرفت؛ دولت هم در مقابل آنچه که وظیفه مجلس است، اعتماد به نفس لازم را نشان داد؛ این از هر دو طرف خرسند کننده است. از حالا من از آن برادران و مجموعه چند ده نفرى در مجلس که این کار را شروع کردند، تقاضا میکنم قضیه را تمام کنند و نشان بدهند عملاً هم مسئولین دولتى، هم مسئولین قوه مقننه و قوه قضائیه که بیش از همه چیز به وحدت این ملت و آرامش کشور احترام میگذارند.»
کدام انتخابات ما تا کنون آزاد نبوده است؟
نوزدهم دی امسال به سیاق هر سال مردم قم در پاسداشت قیام نوزده دی به دیدار رهبر انقلاب رفتند که ایشان در این دیدار سخنان مهمی درباره انتخابات ریاست جمهوری پیش روی بیان داشتند.
در بخشی از این بیانات فرمودند: «امروز آنچه بنده تشخیص میدهم - که بررسى حرکات دشمن نشان میدهد - این است: با اینکه ما حدود پنج ماه به انتخابات داریم، ذهن دشمن متوجه انتخابات ماست. انتخاباتى که در خرداد آینده در پیش داریم، از نظر ما مهم است، از نظر دشمن هم مهم است؛ حواسش به آن انتخابات است. اگر میتوانستند کارى میکردند که اصلاً انتخابات انجام نگیرد، این کار را میکردند. خب، این کار براى آنها میسور نیست، مقدور نیست؛ مأیوسند از اینکه بتوانند این کار را انجام دهند. یک بار بعضىها تلاش کردند که انتخابات مجلس را عقب بیندازند؛ حتّى به ما گفتند اگر میشود، دو هفته عقب بیندازید. گفتیم نمیشود؛ انتخابات باید در همان روزِ خودش انجام بگیرد؛ یک روز هم نباید عقب بیفتد. نتوانستند، دستشان به جائى نرسید. آنها این را تجربه کردهاند، میدانند انتخابات عقبافتادنى نیست؛ لذا دنبال راههاى دیگرند.
یکى از هدفها این است که کارى کنند که انتخابات بدون حضور پرشور و همگانى مردم برگزار شود. این را از حالا همه بدانند: آن کسانى که ممکن است از سر دلسوزى، راجع به انتخابات یک توصیههاى عمومى بکنند که آقا انتخابات اینجورى باشد، آنجورى نباشد، حواسشان باشد به این مقصود دشمن کمک نکنند؛ مردم را از انتخابات مأیوس نکنند، هى نگویند انتخابات باید آزاد باشد. خب، معلوم است که انتخابات باید آزاد باشد. ما از اول انقلاب تا حالا سى و چند تا انتخابات داشتهایم؛ کدامش آزاد نبوده است؟ در کدام کشور دیگر، انتخابات از آنچه که در ایران میگذرد، آزادتر است؟ کجا صلاحیتها ملاحظه نمیشود، که اینجا روى این مسائل هى تکیه بکنند، هى تکیه بکنند، هى بگویند، هى تکرار کنند و یواش یواش این ذهنیت را به خیال خودشان در مردم به وجود بیاورند که خب، این انتخابات فایدهاى ندارد؟ این یکى از خواستههاى دشمن است. آن کسانى که در داخل، این حرفها را میزنند، ممکن است غفلت کنند. من میگویم غفلت نکنید، حواستان باشد، کار شما جدول مورد نظر دشمن را پر نکند؛ مقصود او را تکمیل و تتمیم نکند. این یکى از راههاى از شور و هیجان انداختنِ انتخابات است.
یک مسأله دیگر این است که به مردم گفته شود، تلقین شود که انتخابات سلامت لازم را ندارد. البته بنده هم تأکید میکنم که انتخابات باید سالم برگزار شود؛ منتها این، راه دارد. در جمهورى اسلامى، در قوانین ما، راههاى قانونىِ بسیار خوبى براى حفظ سلامت انتخابات پیشبینى شده است. البته کسانى بخواهند از طرق غیر قانونى عمل کنند، خب به ضرر کشور میکنند؛ کمااینکه در سال ۸۸ از راههاى غیر قانونى وارد شدند، کشور را دچار هزینه کردند، براى مردم اسباب زحمت درست کردند، براى خودشان هم اسباب بدبختى و سرشکستگى در زمین و در ملأ اعلى شدند. راههاى قانونىِ خوبى وجود دارد. بله، بنده هم اصرار دارم که انتخابات باید با سلامت کامل، با رعایت امانتِ کامل انجام بگیرد. مسئولین دولتى و مسئولین غیر دولتى که در کار انتخابات دستاندرکارند و مسئول هستند، همه باید طبق قانون، با دقت کامل، با رعایت کمال تقوا و پاکدستى عمل کنند تا انتخابات سالمى پیش بیاید؛ و مطمئناً هم چنین خواهد شد
».
من دیپلمات نیستم انقلابی ام
نوزده بهمن ماه امسال در و در جریان برنامههای گرامیداشت دهه فجر به سیاق هر سال فرماندهان و افسران نیروی هوایی به دیدار رهبر انقلاب رفتند. این دیدار همزمان بود با آغاز دوباره دولت باراک اوباما در آمریکا و پیام جو بایدن برای مذاکره با ایران، رهبر انقلاب در بخشی از بیاناتشان در این دیدار صریحا موضع خود را در خصوص ارتباط با آمریکا بیان داشتند.
ایشان از بیصداقتی آمریکا سخن گفتند و بیانات خود را صرح و انقلابی بیان کردند. ایشان فرمودند: «حالا اخیراً آمریکایىها باز مسأله مذاکره را پیش کشیدند، تکرار میکنند که آمریکا آماده است با ایران مذاکره مستقیم بکند؛ این تازگى ندارد. مسأله مذاکره را آمریکایىها در هر مقطعى تکرار کردهاند. حالا امروز نوبهمیدانآمدهها مجدداً تکرار میکنند که مذاکره کنیم و میگویند توپ در زمین ایران است، توپ در زمین شماست، شما هستید که باید پاسخگو باشید، شما هستید که باید بگویید مذاکره همراه با فشار و تهدید، چه معنایى دارد؟ مذاکره براى اثبات حُسن نیت است. شما ده تا کار انجام میدهید که حاکى از سوء نیت است، آن وقت به زبان میگویید مذاکره؟! توقع دارید ملت ایران قبول کنند که شما حُسن نیت دارید؟! ما البته درک میکنیم چرا آمریکایىها این روزها باز مجدداً مسأله مذاکره را هى تکرار میکنند، هى میگویند پشت سر هم به زبانهاى گوناگون؛ ما میفهمیم علت چیست. به قول خود آمریکایىها، سیاست خاورمیانهاى آنها دچار شکست شده. آمریکا در سیاستهاى خود در این منطقه، دچار شکست است. احتیاج دارند به اینکه یک برگ برندهاى را به قول خودهاشان رو کنند؛ این برگ برنده از نظر آنها عبارت است از اینکه: نظام جمهورى اسلامىِ انقلابىِ مردمى را، بکشانند پاى میز مذاکره؛ به این احتیاج دارند. میخواهند به دنیا اعلام کنند که ما حُسن نیت داریم. نه، ما حُسن نیتى مشاهده نمیکنیم. من چهار سال قبل - در اول این دولت کنونى آمریکا - که باز همین حرفها را میزدند، اعلام کردم، گفتم که ما پیشداورى نمیکنیم، قضاوت زودهنگام نمیکنیم؛ ما نگاه میکنیم ببینیم عمل اینها چگونه است، آن وقت قضاوت خواهیم کرد. حالا بعد از چهار سال، قضاوت ملت ایران چه باشد؟ از فتنه داخلى حمایت کردند، به فتنهگران کمک کردند، در سطح منطقه با ادعاى مبارزه با تروریسم به کشورى مثل افغانستان لشگرکشى کردند، این همه انسان را پامال کردند، نابود کردند؛ با همان تروریستها امروز دارند در سوریه همکارى میکنند، پشتیبانى میکنند؛ همان تروریستها را در هرجایى که توانستند در ایران به کار بگیرند، به کار گرفتند، عوامل آنها، همپیمانهاى آنها، جاسوسان رژیم صهیونیستى، دانشمندان را در جمهورى اسلامى ترور کردند صریح، اینها حاضر نشدند حتى محکوم کنند، حمایت هم کردند؛ این عملکرد آنهاست؛ علیه ملت ایران تحریمهایى را که خودشان میخواستند این تحریمها فلج کننده باشد، به کار گرفتند و این را تصریح کردند و گفتند فلج کننده. چه کسى را میخواستید فلج کنید؟ ملت ایران را میخواستید فلج کنید؟ شما حُسن نیت دارید؟ مذاکره از روى حُسن نیت، با شرایط برابر، میان دو طرفى که نمیخواهند به یکدیگر کلک بزنند، معنا پیدا میکند. مذاکره به صورت یک تاکتیک، مذاکره براى مذاکره، مذاکره براى فروختن ژست ابرقدرتى بیشتر به دنیا، این مذاکره یک حرکت حیلهگرانه است؛ این حرکت واقعى نیست. من دیپلمات نیستم، من انقلابىام، حرف را صریح و صادقانه میگویم. دیپلمات یک کلمهاى را میگوید، معناى دیگرى را اراده میکند. ما صریح و صادقانه حرف خودمان را میزنیم؛ ما قاطع و جازم حرف خودمان را میزنیم. مذاکره آن وقتى معنا پیدا میکند که طرف، حُسن نیت خود را نشان بدهد؛ وقتى طرف، حُسن نیت نشان نمیدهد، خودتان میگویید فشار و مذاکره؛ این دوتا با هم سازگار نیست. شما میخواهید اسلحه را مقابل ملت ایران بگیرید، بگویید: یا مذاکره کن یا شلیک میکنم. براى اینکه ملت ایران را بترسانید، بدانید ملت ایران در مقابل این چیزها مرعوب نخواهد شد...».
بنده فعلا نصیحت می کنم
رهبر انقلاب برای چندمین بار و این بار واضحتر مسئولان را به حفظ وحدت و رعایت تقوا توصیه کردند. این سخنرانی چند روز بعد از رویدادهای عجیب بهارستان در جریان استیضاح وزیر کار رخ داد که رهبر انقلاب در آن به روشنی رفتار رؤسای دو قوه را نقد کردند.
ایشان در بخش پایانی این سخنرانی فرمودند: «یک نکته هم راجع به مسائل داخلى کشورمان عرض کنم، که این هم مسئله مهمى است. قضیهاى در مجلس پیش آمد؛ قضیه بدى بود، قضیه نامناسبى بود؛ هم ملت را ناراحت کرد، هم نخبگان را ناراحت کرد. بنده حقیر هم از دو جهت ناراحت شدم: هم خودم در مقابل این قضایا احساس تأثر میکنم؛ هم به خاطر ناراحتى مردم، انسان احساس تأثر میکند. خب، رئیس یک قوه به استناد یک اتهامِ ثابت نشده و مطرح نشدهاى در دادگاه، دو قوه دیگر را متهم کرد؛ این کار بدى بود، این کار نامناسبى بود؛ اینجور کارها، هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است، هم خلاف اخلاق است، هم تضییع حقوق اساسى مردم است. یکى از حقوق اساسى مهم مردم این است که در آرامش روانى و در امنیت روانى زندگى کنند؛ در کشور امنیت اخلاقى برقرار باشد. اگر یک فردى متهم به فساد است، نمیشود به خاطر او انسان دیگران را متهم کند؛ حتّى اگر ثابت هم میشد، چه برسد به اینکه ثابت نشده است، دادگاهى نرفته، محاکمهاى نشده. به استناد متهم کردن یک نفر، انسان بیاید دیگران را، مجلس را، قوه قضائیه را متهم کند؛ این کار درست نیست، این کار غلط است. بنده فعلاً نصیحت میکنم. این کار، کار شایستهاى براى نظام جمهورى اسلامى نیست. آن طرف قضیه هم، اصل این استیضاحى که در مجلس انجام گرفت، غلط بود. خب، استیضاح باید یک فایدهاى داشته باشد. چند ماه به پایان کار دولت، استیضاح یک وزیر، آن هم باز با یک علت و دلیلى که مربوط به خود آن وزیر نیست، چه معنى دارد؟ چرا؟ این هم غلط بود. این هم که شنیدم در داخل مجلس کسانى حرفهاى نامناسبى بر زبان آوردند، این هم غلط است. همه این قضایا، قضایاى نامتناسبى است با نظام جمهورى اسلامى؛ نه آن متهم کردن، نه آن برخورد کردن، نه آن استیضاح. دفاعى هم که رئیس محترم قوه از خودش کرد، آن هم یک قدرى زیادهروى بود؛ لزومى نداشت.
وقتى ما همه با هم برادریم، وقتى دشمن مشترک جلوى روى ما هست، وقتى توطئه را مىبینیم، چه کار باید بکنیم؟ تا امروز مسئولین در مقابل توطئههاى دشمن همیشه کنار هم ایستادهاند، حالا هم باید همین جور باشد، همیشه هم باید همین جور باشد.
من از مسئولان قوا و مسئولان کشور همیشه حمایت کردم؛ باز هم هر کسى که مسئولیتى بر دوش دارد، بنده از او حمایت میکنم، به او کمک میکنم؛ اما این کارها را نمىپسندیم؛ این کارها متناسب با تعهدها نیست؛ با سوگندهائى که خورده شده، مناسب نیست. این ملت عظیم را ببینند؛ شایسته این ملت، رفتار دیگرى است. امروز مسئولان باید همه تلاششان را بکنند براى اینکه گرههاى اقتصادى را باز کنند، مشکلات را برطرف کنند. بنده سه چهار سال قبل از این، در صحبت اول سال صریحاً به مردم و به مسئولین گفتم که نقشه دشمنان ملت ایران از حالا به بعد، بیش از همه، نقشه اقتصادى است. خب، مىبینید که همین جور شد. هم دولت، هم مجلس، همه نیرویشان را، همه فکر و ذکرشان را متمرکز کنند بر روى سیاستهاى درست اقتصادى. چند سال قبل از این، بنده درباره فساد اقتصادى، به رؤساى قوا نامه دادم. خب، با فساد اقتصادى مبارزه کنید. به زبان گفتن که مطلب تمام نمیشود؛ عملاً با فساد مبارزه کنید. هى بگوئیم مبارزه با فساد اقتصادى. خب، کو؟ در عمل چه کار شد؟ چه کار کردید؟ اینهاست که انسان را متأثر میکند.
توقع بنده از مسئولین این است که حالا که رفتار دشمن شدت پیدا کرده است، شما هم رفاقتهاتان را با هم شدت بدهید و بیشتر با هم باشید. تقوا، تقوا، تقوا، صبر، میدان ندادن به احساسات سرکش، ملاحظه مصالح کشور، متمرکز کردن همه توان و نیرو براى حل مشکلات مردم و مشکلات کشور؛ این توقع ماست. امیدواریم انشاءاللّه این نصیحتِ خیرخواهانه و مشفقانه مورد توجه مسئولین محترم، بخصوص مسئولین بالا قرار بگیرد؛ به این مسئله پایبند باشند.
این را هم عرض بکنیم؛ این حرفى که من امروز زدم و از بعضى از مسئولان و سران کشور گلهگزارى کردم، موجب نشود که حالا یک عدهاى راه بیفتند، بنا کنند علیه این و آن شعار دادن؛ نه، بنده با این کار هم مخالفم. اینکه شما یک نفر را به عنوان ضد ولایت، ضد بصیرت، ضد چه، مشخص کنید، بعد یک عدهاى راه بیفتند علیه او شعار بدهند، مجلس را به هم بزنند، بنده با این کارها هم مخالفم؛ این را من صریح بگویم. این کارهائى که در قم اتفاق افتاد، بنده با اینجور کارها مخالفم. آن کارهائى که در مرقد امام اتفاق افتاد، بنده با اینجور کارها مخالفم. بارها به مسئولین و کسانى که میتوانند جلوى این چیزها را بگیرند، تذکر دادهام. آن کسانى که این کارها را میکنند، اگر واقعاً حزباللّهى و مؤمنند، خب نکنند. مىبینید که تشخیص ما این است که این کارها به ضرر کشور است، این کارها به نفع نیست. با احساساتشان راه بیفتند اینجا، آنجا، علیه این شعار بدهند، علیه آن شعار بدهند؛ این شعاردادنها کارى از پیش نمیبرد. این خشمها را، این احساسات را براى جاى لازم نگه دارید. در دوران دفاع مقدس اگر بسیجىها میخواستند همین طور بروند یک جائى، طبق میل خودشان حمله کنند، که خب پدر کشور در مىآمد. نظمى لازم است، انضباطى لازم است، مراعاتى لازم است. اگر چنانچه به این حرفها اعتنائى ندارند، آنها که خب حسابشان جداست؛ اما آن کسانى که به این حرفها اعتناء دارند و مقیدند که برخلاف موازین شرع حرکت نکنند، باید مراقبت کنند، از این کارها نکنند.
»