بازدید 17550
۸
تحلیلی بر اظهارات اخیر داود اوغلو:

ترکیه چگونه در پی «نوعثمانی‌گری» افتاد؟

هرچند پیگیری سیاست‌ «نوعثمانی‌گری» از سوی دولت ترکیه، موضوع جدیدی نیست و از زمان روی کار آمدن دولت اردوغان، به شیوه‌های گوناگون جریان داشته، ‌اظهارات اخیر احمد داود اوغلو را می‌توان صریح‌ترین بیان رسمی از این سیاست در نظر گرفت؛ اما آیا این موضوع بیانگر تحولی عملی در سیاست خارجی ترکیه است؟
کد خبر: ۳۰۸۱۱۰
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۵:۱۳ 11 March 2013
هرچند پیگیری سیاست‌ «نوعثمانی‌گری» از سوی دولت ترکیه، موضوع جدیدی نیست و از زمان روی کار آمدن دولت اردوغان، به شیوه‌های گوناگون جریان داشته، ‌اظهارات اخیر احمد داود اوغلو را می‌توان صریح‌ترین بیان رسمی از این سیاست در نظر گرفت؛ اما آیا این موضوع بیانگر تحولی عملی در سیاست خارجی ترکیه است؟

به گزارش «تابناک»، اظهارات هفته گذشته احمد داود اوغلو، وزیر خارجه ترکیه درباره الحاق سرزمین‌های سابق عثمانی به ترکیه، بحث‌های بسیاری را در محافل گوناگون برانگیخت.

سایت تحلیلی «المانیتور» با انتشار مطلبی مفصل به ارزیابی ابعاد ‌این موضوع پرداخته و می‌نویسد: سخن گفتن از نظم بین‌المللی و یا فقدان آن، همواره بحث‌برانگیز بوده است؛ اما برای ترکیه، به چالش کشیدن نظم بین‌المللی دارای خطراتی واقعی است. پیش از هر چیز به این سبب که این کشور عضو ناتو است و ادعا‌هایش پرسش‌هایی را درباره تأثیر آن بر سیاست خارجی این بلوک نظامی و یا تمایز موضوعات امنیتی ترکیه از دیگر کشورهای عضو ناتو برمی‌انگیزد.

از سوی دیگر، ناتو مهمترین متحدی است که ترکیه در اختیار دارد و محور و پایه آن در غرب قرار دارد.

انتقادات آنکارا به نظم بین‌المللی، چیز جدیدی نیست. دولت اردوغان به ویژه از هنگامی که به سبب مخالفت‌های چین و روسیه نتوانست برقراری منطقه پرواز ممنوع و زمینه‌سازی حمله به سوریه را در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب برساند، بار‌ها‌ شفاهی خواستار گسترش اعضای شورای امنیت شده است.

البته هرچند تلاش‌های ترکیه برای زدن جرقه جنگ علیه سوریه موفقیت آمیز نبوده، این کشور توانست موفقیت اعضای ناتو را با استقرار سامانه موشکی «پاتریوت» در مرز خود با سوریه جلب کند. اما به هر حال، ترکیه در حالی جامعه جهانی را درباره سوریه مورد انتقاد قرار می‌دهد که برای حفظ امنیت خود در منطقه، تا حد زیادی به همین کشور‌ها و همین نظم بین المللی وابسته است.

اما غرض از بیان این مقدمه، تنها بیان یک مسأله است: اکنون بیش از هر زمان دیگری محتمل است که اوباما درباره تحولات جاری در همسایگی خود و همچنین ایجاد یک نظم جدید بین‌المللی دچار سوءتفاهم شده باشد.

احمد داود اوغلو، همچون هنری کیسینجر، وزیر خارجه اسبق آمریکا از یک محیط دانشگاهی آمده است؛ اما به احتمال زیاد، وی تصدیق این امر را که تئوری‌های آکادمیکش در عرصه عمل قابل کاربست نیست، بسیار دشوار یافته است. به این ترتیب، وی به حرکت در مسیر خود ادامه می‌دهد. کیسینجر از این لحاظ با سیاست‌تر بود.

برای نمونه، می‌توان به اظهارات داود اوغلو در دو روز پیاپی (سوم و چهارم مارس) توجه کرد. نخست، وی ادعا کرد که ترکیه بالاخره توانسته به سرزمین‌های بازگردد که پس از دوره عثمانی از دست داده بود و گفت، زمان آن رسیده که ترکیه وظیفه برقراری نظمی جدید برای این سرزمین‌ها و انضمام دوباره آن‌ها را فراهم کند.

وی گفت: «بدون وارد شدن به جنگ، ما سارایوو را به دمشق و بنغازی را به ارزروم و باتومی متصل خواهیم کرد».

اما پیش از اینکه به بقیه اظهارات وی بپردازیم، در نظر گرفتن دو ملاحظه ضروری است. نخست این که هیچ مانعی وجود ندارد که این شهر‌ها و کشور‌ها به یکدیگر احساس پیوستگی داشته باشند. جهان همچون یک دهکده است و هر کس بخواهد با دیگری دست به دست داده و همکاری کند، می‌تواند این کار را انجام دهد؛ بنابراین، اظهارات داود اوغلو این سوال را ایجاد می‌کند که منظور واقعی وی چیست؟

دوم آن که وزیر خارجه ترکیه در جایگاهی نیست که پیشنهاد اتصال سارایوو به دمشق را مطرح کند، به ویژه در زمانی مثل الان که سوریه در حال فرو غلتیدن به عرصه جنگی داخلی است، باید پرسید مردم سارایوو چه حسی می‌توانند نسبت به این پیشنهاد داشته باشند!

اما بیایید از نکته اول بگذریم و گرفتار لفاظی نشویم. هر چه باشد، داود اوغلو همیشه از این گلایه دارد که چرا مردم با ‌لحنی انتقاد آمیز، وی را به تلاش برای احیای دوره عثمانی متهم می‌کنند؟!

پاسخ به این گلایه را می‌توان در اظهارات خودش پیدا کرد: «قرن گذشته برای ما تنها یک پرانتز بود. ما این پرانتز را خواهیم بست. ما این کار را بدون جنگ و یا دشمن خواندن کسی و بدون تجاوز به هیچ مرزی انجام می‌دهیم و بار دیگر سارایوو را به دمشق و بنغازی را به ارزروم و باتومی متصل می‌کنیم. این هسته و محور قدرت ماست».

وی می‌افزاید: «شاید این‌ها از دید شما کشورهای متفاوتی باشند؛ اما یمن و اسکوپیه ۱۱۰ سال پیش، جزیی از یک کشور واحد بودند. ارزروم و بنغازی نیز همین طور. وقتی ما اینطور می‌گوییم، آن را نوعثمانی گرایی می‌خوانند. کسانی که کل اروپا را متحد کردند، نو رومی خوانده نشدند، اما کسی که می‌خواهد جغرافیای خاورمیانه را یکپارچه کند، نوعثمانی خطاب می‌شود. این مایه افتخار است که با نام عثمانی‌ها، سلجوقی‌ها، ارتوغلو و ایوبی از ما یاد شود، اما ما هرگز بر مبنای پیشینه تاریخی به سرزمین کسی چشم نداشته و نخواهیم داشت».

روز چهارم مارس، داود اوغلو به اظهارات خود ادامه داد: «افرادی که در ‌تاریخ در این منطقه با هم زندگی کرده‌اند، در قرن اخیر از یکدیگر جدا شدند. در آن زمان و هنگامی که مرز‌ها محدود شد، جغرافیا تقسیم ‌و حوزه‌های اقتصادی از هم جدا شد، ترکیه کشور مرکزی بود. اما انگار این‌ها کافی نبود و بذر جدید جدایی نیز در کشور ما شروع به رشد کرد».

این بذر جدید که داود اوغلو به آن اشاره می‌کند، ملی گرایی کردی است که در پی شناسایی و خودمختاری برآمده است. وی از همه می‌خواهد این لحظه مهم را دریابند و نسبت به کسانی که تلاش می‌کنند، جلوی ترکیه را به عنوان کشوری که مسأله کرد‌ها را حل کرده بگیرند، هشیار باشند».

وی می‌گوید: «این درد شدید، درد به دست آوردن دوباره آن سرشت تاریخی قدیمی است. ما باید کارهای خود را هم در عرصه داخلی و هم خارجی هماهنگ کنیم. یقیناً ما باید ابتدا دردهای خودمان را درمان کنیم».

داود اغلو ادامه می‌دهد: «زمان آن رسیده که بزرگ فکر کنیم. وقتی من یک آکادمیسین بودم، عادت داشتم هنگام تفکر درباره کشور، در زمستان نگران کمونیسم و در تابستان نگران جدایی طلبی باشم. اکنون زمان آن رسیده که مشکلاتمان را حل کنیم. اگر این کار را به تأخیر بیندازیم، عوامل خارجی بناچار بر ما تأثیر منفی می‌گذارد و محتمل است که دقیقاً خلاف این موضوع اتفاق بیفتد».

در پایان، وی اظهار می‌دارد: «آنچه من در عرصه سیاست خارجی دریافته‌ام، این است که اگر درک و قرائت صحیحی داشته و موضعی محکم نشان دهید، ممکن است در ابتدا با انتقاد مواجه شوید؛ اما در میان مدت و بلندمدت به نتیجه خواهید رسید. مهم آن است که در موضع خود محکم باشیم. اگر نسبت به سیاست خود اطمینان دارید، نباید هیچ امتیازی بدهید. مهم آن است که در زمان حساس تصمیم‌گیری، دودل نباشیم».

این حرف‌ها درست؛ اما ترکیه به جز تقویت روابط تجاری با کشورهای عرب مسلمان، هیچ یک از سیاست‌های داود اوغلو را به اجرا درنیاورده است. گفتنی است اروپا همچنان بزرگ‌ترین شریک تجاری ترکیه باقی مانده است؛ اما از نظر سرمایه سیاسی ترکیه، چه در حمایت از حماس و چه تلاش برای اقدام نظامی علیه سوریه، هیچ دستاوردی نداشته که بتوان آن را پیروزی سیاست خارجی ترکیه دانست.

به این ترتیب، باید از خود پرسید که اگر سیاست‌های داود اوغلو اساساً نادرست بوده باشند و اصرار بر این سیاست‌های نادرست، ترکیه را به عرصه تهدیدات جدید کشانده باشد چه؟ چه کسی در عمل مسئولیت این موضوع را به عهده می‌گیرد؟

زمان آن رسیده که دولت اردوغان به سخن منتقدان سیاست‌هایش گوش فرا دهد و دست‌کم این اظهارات متکبرانه، مبنی بر محوریت ترکیه در ایجاد یک نظم جدید در سرزمین‌های سابق عثمانی را کنار بگذارد؛ هرچند، شاید هم اکنون نیز برای این کار دیر شده باشد.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب ها
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱۰۸
انتشار یافته: ۸
استکبار جهانی آن روز که می خواست برجهان اسلام مسلط شود نقشه متلاشی کردن دولت عثمانی را کشید و در کنار آن رژیم آل سعود را با آن افکار انحرافی بنا نهاد امروز ظاهرا" به این نتیجه رسیده برای تکمیل کردن نقشه خود برنامه جدیدی را اجرا نماید که شرایط جهان اسلام و خاور میانه را مهیا برای توطئه جدید می داند و مجری این طرح را ترکیه تشخیص داده است اما زهی خیال باطل .
ترکیه خودش هم تو این آتش میسوزه .امان از فتنه ای آخر زمانی
اللهم عجل لولیک الفرج
همانطور که قبلاً هم گفتم
ترکيه را ما ترکيه کرديم
ما چيت سازي و نساجي خودمان را بستيم و سالها البسه و اقمشه ترک را از ترکيه وارد کرديم. اين يعني اينکه در ترکيه شغل ايجاد کرديم.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۴۲ - ۱۳۹۱/۱۲/۲۲
به نظر شما آیا فقط ترکیه به کشور ما صادرات پوشاک دارد؟
ترکیه چهارمین صادر کننده پوشاک است و بزرگترین بازارش هم آلمان می باشد.
بهتر است کمی منطقی باشیم. با حلوا حلوا گفتن که دهن شیرین نمیشه.
در انديشه هاي سيستم حاكم بر تركيه اتحاد وهمدلي در جهان اسلام يا حداقل در بخش بزرگي از آن با تاكيد بر تعاملات تجاري و توريسم و... ميباشد بعنوان مثال پيشنهاد ويزاي شامگن براي ايران وتركيه وسوريه و... قبل از حوادث سوريه از طرف اردوغان و يا سخنراني اردوغان در يك كنفرانس تركي -عربي و اطلاق خانه دوم به تركيه براي اعراب و... همه در راستاي اين ايده ميباشد و به نظر نميرسد سران حاكم بر تركيه در فكر الحاق سرزمينهاي از دست رفته به خاك خود باشند چون خود آنها بهتر از همه ميدانند كه اينكار غيرممكن ميباشد به بخشي از سخنان داود اوغلو توجه فرماييد:" کسانی که کل اروپا را متحد کردند، نو رومی خوانده نشدند، اما کسی که می‌خواهد جغرافیای خاورمیانه را یکپارچه کند، نوعثمانی خطاب می‌شود. این مایه افتخار است که با نام عثمانی‌ها، سلجوقی‌ها، ارتوغلو و ایوبی از ما یاد شود، اما ما هرگز بر مبنای پیشینه تاریخی به سرزمین کسی چشم نداشته و نخواهیم داشت».
ایرانی ها در طول تاریخ هیچ وقت روشن کننده آتشی نبودند ولی اگه همسایه های ما دنبال روشن کردن آتشی باشند ماهم هیزم به اندازه کافی داریم که تو این آتیش بریزیم
سوالم اینه عثمانی حدود500-600 سال درشرق اروپا خاورمیانه وشمال آفریقا حکمرانی کرد.چه تمدنی را پایه گذاری کرد؟الان چنددرصدشرق اروپامسلمانند؟فکرمیکنم چهره منفی که ازاسلام دراذهان غربیان است بخش عمده ای به رویارویی آنها باعثمانی مربوط است.
ترکیه قبل از جنگ ایران و عراق اقتصاد شکوفائی نداشت و با سوء استفاده از دو طرف جنگ در طول هشت سال هم ایران را چاپید هم عراق را و اقتصاد آن رونق گرفت .
کافیست ترکیه یک سال جنگ داشته باشد آنوقت می بینید که عقبگرد اقتصادی و سیاسی چگونه خواهد داشت و کردها امان اورا خواهند برید .
و همین ترکیه امروزی کوچکتر خواهد شد .
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی
آخرین اخبار