در حاشیه اهدای خرس برلین به جعفر پناهی
اعتبار این جشنواره خرج تسویه حساب با ایران میشود؟
جشنواره برلین در این دوره آنچنان عجیب کار کرد که حتی منتقد سینمایی رسانهای چون بیبیسی نیز در این باره با شک و تردید نسبت به انگیزه اهدای این جایزه سخن به میان آورد و درباره هنری بودن چنین جایزهای تردید کرد که البته با حملات کوری روبهرو شد و علی الظاهر هر جایزهای در هر شرایطی به هر فیلم دارای محتوای ایرانی داده شود، از کیفیت بالایی برخوردار است و هیچ کس حق نقد چنین فیلمی و نحوه انتخابش را ندارد!
جشنواره شصتوسوم برلین، در حالی شنبه با اهدای جایزه خرس نقرهای به جعفر پناهی برای فیلمنامه «پرده» به پایان رسید که هرچند این انتخاب با توجه به مقدمه جشنواره پیشبینی میشد؛ اما با شوک منتقدان همراه شد، چرا که این فیلم نه از داستانی بینظیر و نه این داستان از جزییات ویژه و پردازش خاصی بهره میبرد و این نگاه میان منتقدان بود که این رویداد اعتبارش را بازیچه رفتارهای سیاسی کرده و ارزیابیهای فنی و هنری کمترین نقش را در این انتخاب داشتند.
به گزارش «تابناک»، جشنواره فیلم برلین که شصتوسومین دورهاش را تجربه کرد، در کنار کن و ونیز، یکی از سه رویداد مهم سینمای جهان تلقی میشود که این بار با نمایش فیلم مرشد بزرگ افتتاح شد. افتتاحیه اما به جز نمایش فیلم، این بار بیش از ادوار پیشین این جشنواره رنگ و بوی سیاسی داشت و سمت و سوی این فضای سیاسی نیز کشورمان را نشانه رفته بود.
در این مراسم، وزیر فرهنگ آلمان در اقدامی بیسابقه و عجیب ـ که کاملاً در راستای بهرهبرداریهای سیاسی بود ـ رسماً در امور داخلی ایران دخالت کرد و عملاً تلاشی تبلیغاتی برای تحت فشار گذاشتن ایران در برخی حوزهها را پی گرفت؛ اتفاقی که انتظار نمیرفت تا این اندازه آشکار آن هم در افتتاحیه رویدادی که قرار است جدا از نگاههای سیاسی، بهترینهای هنر هفتم را برگزیند، رخ دهد.
با این حال مشخص بود که نظر وزیر فرهنگ آلمان تامین نمیشود و این اتفاق رخ نخواهد داد و همین رویه نیز پیش رفت تا جشنواره با نمایش فیلم «پرده» تنها فیلم ایرانی حاضر در این رویداد به پایان رسید. در غیاب پناهی، کامبوزیا پرتوی و مریم مقدم بازیگر فیلم آخر پناهی در این جشنواره به مدیریت برنامههای حول محور فیلم پناهی پرداختند تا روز آخر که متاثر از جو شکل گرفته از روز نخست، به رغم آن که فیلم «پرده» پناهی حرف تازه چه در حوزه درون متنی و زیباشناختی و چه به لحاظ شجاعت در نگاه نداشت، برنده خرس نقرهای برای فیلمنامه شد.
فیلم «پرده» درباره مردی نویسنده با بازی کامبوزیا پرتوی است که به واسطه سگ کشی تحت تعقیب است و برای پنهان شدن به ویلایی در شمال کشور میگریزد و دختری خبرنگار با بازی مریم مقدم که او نیز از پلیس فراری است، به خانه وی پناه میآورد و در ادامه نیز پس از برخی دیالوگها، زاده ذهن فیلمساز یعنی جعفر پناهی هستند که حق فعالیت ندارد و در تردید برای ادامه زندگی است و این فیلم بواقع در ادامه مستند ۷۵ دقیقهای «این یک فیلم نیست» ساخته شده است.
این که آلمان، اعتبار شش دهه اخیر جشنواره برلین را اینچنین به بازی بگیرد، قطعاً کاری عقلانی نیست و این فضا را فراهم میسازد که جوایز این رویداد را متأثر از جو شکل داده شده، تلقی کنند و اعتبار نگاه مستقل داوران در انتخاب برندگان خرسهای طلا و نقره برلیناله به حداقل ممکن نزد یک منتقد بیرونی کاهش یابد و از این پس، رویداد سینمایی آلمان در کنار برخی جشنوارههای دارای کارکرد کاملاً سیاسی نگریسته شود.
چنین رویکردی قطعاً اعتبار جشنواره برلین که روزگاری چهرههایی چون سیدنی لومت، اینگمار برگمن، ژان لوک گودار، ویتوریو دسیکا با آثاری مهم همچون دوازده مرد خشمگین، توت فرنگیهای وحشی، آلفاویل و باغ فینزی کونتینی را در صدر برگزیدگانش داشت، تحت الشعاع قرار میدهد و اگر قرار بود به این فیلم ساز ایرانی توجهی نیز صورت پذیرد، این امکان بود که در قالب اهدای یک جایزه خارج از بخش مسابقه این رویداد از او تقدیر میشد و بخش اصلی جشنواره به چالش کشیده نمیشد.
جشنواره برلین در این دوره آنچنان عجیب کار کرد که حتی منتقد سینمایی رسانه چون بیبیسی نیز در این باره با شک و تردید نسبت به انگیزه اهدای این جایزه سخن به میان آورد و درباره هنری بودن چنین جایزهای تردید کرد که البته با حملات کوری روبهرو شد و علی الظاهر هر جایزهای تحت هر شرایطی به هر فیلم دارای محتوای ایرانی داده شود، از کیفیت بالایی برخوردار است و هیچ کس حق نقد چنین فیلم و نحوه انتخابش را ندارد!