بازدید 16677

نونهالانی که زیر گام‌های «تعجیل» ما جان باختند

محمد مطهری
کد خبر: ۲۴۵۷۴۴
تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۱ - ۱۰:۰۵ 19 May 2012
کمتر کسی است که نداند که جامعۀ ما به دردی به نام «تعجیل» مبتلاست. در بیماریهای اجتماعی برای بیمار شدن جامعه لازم نیست تک تک افراد بیمار باشند، همین که در صد قابل توجهی مثلا بیست درصد به آن درد مبتلا باشند کافی است. همچنانکه انتظار می‌رفت، درحادثه دلخراش خرمدره باز برای پیدا کردن مقصر به سراغ کوتاهترین دیوار رفتیم. روال معمول ما این است که به جای دیدن همه ابعاد یک حادثه وفراهم کردن تمهیدات لازم برای عدم تکرار این نوع حوادث، فردی را مقصر معرفی کرده و خودمان را از شر اعتراضات و انتقادات راحت می‌کنیم.

این نوشتار، ناظر به کوتاهی‌های احتمالی صورت گرفته از طرف برگزارکنندگان یا مسئولان محلی نیست؛ حاضر نبودن حتی یک آمبولانس در محل تجمع حدود دو هزار کودک، متأسفانه امری عادی درکشور ماست. بی شک این کوتاهی ها ـ که قبل از بررسی کامل و اثبات حقایق باید در این مرحله بدون «تعجیل در داوری» آن را محتمل خواند و نه قطعی ـ باید پیگیری شود. ده‌ها کار برای «ایمنی» و «امنیت» مردم می‌توان انجام داد و نمی‌کنند که نمی‌کنند. موارد زیادی را چهار سال پیش در سلسله مقالاتی توضیح داده ام.

دغدغه این نوشته امر دیگری است. اصلا فرض کنیم در حادثه خرمدره دست اندرکاران برنامه و مسئولان محلی مقصر بوده‌اند و از جمله در پایان مراسم در اصلی را بسته‌اند و تنها دو در خروجی فرعی باز بوده است. آیا می‌توان انکار کرد که اگر در همین سالن سه هزار نفری، حتی ده هزار نفر هم جمع شده بودند ولی در عوض بعضی از حضار هنگام خروج تعجیل نمی‌کردند هیچ کس آسیب نمی‌دید؟ آیا کشته شدن 7 نفر هنگام خروج از استادیوم آزادی در پنجم فروردین 84 نیز به خاطر تعداد بیش از حد تماشاگر بود یا به سبب رعایت نکردن فرهنگ خروج توسط برخی تماشاگران؟

هر روز در جامعۀ ایرانی «عجله کردن» در همه جا از صف نان و پمپ بنزین و عابر بانک گرفته تا رانندگی و مکانهای مقدس و سفره‌های عروسی، هزاران و شاید دهها هزار مصداق پیدا می‌کند  که حاصل آن در قالب اذیت دیگران یا بگو مگو و کشمکش، ضرب و جرح و گاهی حتی قتل جلوه گر می‌شود. چه باید گفت که حتی برنامه‌های تفریحی ما هم از این آسیب مصون نیست. به یاد داریم که وقتی در مهرماه 87 نمایندگان گینس مشغول اندازه گیری ساندویچ 1500 متری شترمرغ در پارک ملت برای ثبت رکوردی جهانی بودند، رکورد جهانی قبل از اتمام اندازه گیری بر اثر هجوم مردم خورده شد و «شبکه العربیه» آن را با عنوان «گرسنگی یا هرج و مرج» پوشش داد. «عجله برای هیچ»، شمال شهری و جنوب شهری، مذهبی و غیر مذهبی، ثروتمند و فقیر، و انقلابی و غیر انقلابی نمی‌شناسد. افراد عجول مانند افراد صبور در همۀ اقشار پراکنده‌اند گر چه این پراکندکی ممکن است به یک نسبت نباشد. هر گاه دیدیم دو کلمه «ازدحام» و «دعوا» در یک فرهنگ به وفور در کنار هم به کار می‌رود و اولی تداعی کننده دومی است بدانیم که تعجیل در رگ و خون آن جامعه نفوذ کرده است.

این که چرا در جامعۀ ما این تعداد افراد عجول ـ که شاید خود ما هم در برخی رفتارها از همین گروه باشیم ـ وجود دارند و اینکه چرا ما عجول بار می‌آییم دلایل متعددی دارد که محل بحث ما نیست. کوتاه اینکه کودک سه چهار ساله ما اولین تصوری که از خیابان پیدا می‌کند ترس از ماشینها و موتورهایی است که او را به هیچ می‌گیرند و به سرعت به طرف او می‌تازند حتی اگر روی خط عابر پیاده حرکت کند. آیا توقع داریم چنین کودکی عجول بار نیاید و در بزرگسالی حق دیگران را هم رعایت کند؟! این تنها یکی از عللی است که چرا جامعه ما «عجول پرور» است.

پرسش اصلی در اینجا این است که برای جامعه‌ای که حاضر است تاوان تعجیل را با آبروریزی برای نام ایرانی و حتی شیعه بپردازد و با مجروح و کشته دادن هم از عجله کردن دست بردار نیست  «قدم اول» و راه حل فوری کدام است؟ (البته برخورد ریشه‌ای با عوامل گوناگون چنین پدیده‌ای در جای خود باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد).

گر چه برای اصلاح این نوع رفتارها در یک جامعه، معمولا باید از آموزش شروع کرد اما جامعه ما مقدم بر آموزش نیازمند امر دیگری است. برخلاف آنچه بسیاری می‌گویند «قدم اول» برای جامعه ما آموزش و فرهنگ سازی نیست زیرا جامعۀ ما فرهنگ احترام و صبر و فواید آن را در رفتار اجتماعی تجربه نکرده است و بسیاری افراد، این آموزشها را که تقریبا وجود هم ندارد فانتزی تلقی کرده عکس العمل مناسبی از خود نشان نخواهند داد. ما مقدم بر آموزش نیازمند «تلنگر» و بلکه شوک هستیم تا ابتدا بفهمیم چگونه خود را بی جهت از آثار و فواید فرهنگ صبر و حوصله و احترام که اتفاقا در مکتب شیعه مورد تأکید فراوان قرار گرفته و بالاتر از آن، یعنی فرهنگ ایثار از ما خواسته شده محروم کرده ایم. 

این تلنگر جز با مقایسه صریح میان وضع موجود خودمان و نمونه‌های فراوانی از نظم و انضباط در برخی کشورهای اسلامی و غیر اسلامی امکان پذیر نیست. این وظیفه رسانه ملی است که با برنامه‌های مناسب مقایسه ای، غیرت ملی و دینی جامعه را در این عرصه تحریک کند، البته اگر عدم صداقت رسانه‌ای بگذارد. متأسفانه فکر می‌کنیم اگر مردم را نسبت به نظمی که در برخی کشورهای غربی و شرقی عالم وجود دارد بی خبر بگذاریم و صرفا عیبهای دیگران را نشان داده و از خودمان تعریف کنیم مردم دلگرم می‌شوند. ما هنوز به خاطر مصلحت سنجیهای خود ساخته – مانند اینکه مردم ناامید می‌شوند - حاضر نیستیم یک گزارش 5 دقیقه‌ای از نحوه رانندگی یا احترامی که به عابر حتی در یک کشور اسلامی گذاشته می‌شود پخش کنیم. با همین استدلال، جامعه ما از آمار نابسامانیهای خود معمولا بی اطلاع است و باید اشاره‌ای به آمار مصرف الکل از لابلای جملات یک مسئول صید شود.

ما در مجموع ملت خوبی هستیم و از برخی جهات هم ممکن است بهترین باشیم ولی نباید تصور کنیم از «همه جهات» در عالم سرآمد هستیم و این متأسفانه چیزی است که به جامعه القا می‌شود. حتی این سخن امام در ایام جنگ که «من به جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر، بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی ـ صلوات الله و سلامه علیهما ـ می‌باشند» منافاتی با وجود برخی عیبهای رفتاری ما ندارد.

جامعه ما به شوک رفتاری نیاز دارد تا ظرفیت عظیمی که برای اصلاح رفتار در آن وجود دارد تبلور یابد. تعریف از ملت ایران نباید مانع طرح مشکلات رفتاری ما در مقایسه با دیگر کشورها شود. چه ایرادی دارد رفتار اجتماعی مردم دیگر کشورهای مسلمان و غیر مسلمان که دستورات اسلامی را بهتر از ما به کار می‌بندند به نمایش گذاشته و ایرانی را در مقابل وجدانش قرار دهیم؟ آیا از این همه تعریف از خود و عیبجویی از دیگران خسته نشدیم؟

نونهالان مظلوم بهاره شادمهر، مهدی مولایی و نگار صالحی پیش از آنکه بفهمند در جامعه‌ای بی نظم زندگی می‌کنند و پیش از آنکه بتوانند عجله را با دستان کوچک خود بخش کنند قربانی تعجیل در رفتار ایرانی شدند. شاید قبرهای کوچکشان مسئولان رسانه در کشور ما را وادارد بدون ملاحظه شادی یا غم دشمن با نشان دادن بی پرده معضلات رفتاری جامعه، زمینه به فعلیت رساندن استعداد ایرانی در منظم ساختن جامعه‌ای که نامش به نام اهل بیت پیوند خورده است فراهم آورند.

ما افتخار داریم که پیرو مکتبی هستیم که امام معصومش در بیش از دوازده قرن پیش که نه ماشینی بوده و نه خیابان و جاده به معنای امروز، و رفت و آمد با اسب و شتر صورت می‌گرفته از حق تقدم داشتن پیاده بر سواره سخن گفته است. (امام صادق (ع): من الجور ان یقول الراکب للماشی الطریق) و یا در آن زمان به راکبان توصیه شده که هنگام عبور، به عابران توجه داشته و آنان را از حضور خود مطلع کنند (من الحق ان یقول الراکب للماشی الطریق (فروع کافی، ج 6، ص 540)).

آیا برای ما به عنوان شیعه با داشتن چنین میراثی ننگ نیست که به سبب اموری مانند تعجیل و بی نظمی روزی 13 نفر عابر در کشورمان کشته شوند؟ با توجه به آمار سال گذشته، در فاصله ده روزه‌ای که مشغول غمگساری برای سه کودک مظلوم خرمدره‌ای بوده ایم حدود 20 کودک  عابر زیر ده سال  در زیر چرخهای وسایل نقلیه جان باخته‌اند. (بنابر اعلام پزشکی قانونی در شش ماهه اول سال 90 تعداد 363 عابر زیر ده سال کشته شدند(جام جم، 10 آبان 90)). اگر دست از سر عیبهای بیگانگان برداشته به خود بپردازیم آینده درخشانی در پیش خواهیم داشت. 

و در آخر سخنی با تصمیم گیران عزیزی که هر حرفی را با منافع و مضارش برای نظام می‌سنجند. جای نگرانی نیست؛ مشکل رفتار ایرانی مربوط به دوران پس از انقلاب نیست تا نشان دادن صریح برخی عقب ماندگیهای رفتاری غباری بر دامن نظام بنشاند. برخی از آنها چند دهه و گاهی چند سده سابقه دارند. سخنی از شهید مطهری که دال بر همین مطلب بوده و مربوط به پیش از انقلاب است حسن ختام این نوشتار قرار می‌دهم: 

«مردم به حسب عواطف اجتماعی خود، دارای یکی از سه حالت می‌توانند باشند: یا به آن حد رسیده باشند که اهل احسان و ایثار باشند و رنج خود و راحت یاران بطلبند. حالت دوم این است که حقوق و حدود خود را حفظ کنند و به حقوق دیگران هم تجاوز نکنند که حالت عدل است و اولی حالت فضل و احسان و ایثار بود. حالت سوم این است که اهل بغی و تجاوز به مرزها و حدود اجتماعی باشند و به مال و جان و حیثیت دیگران تجاوز کنند. جامعه ما در حالت سوم می‌باشد (یادداشتهای استاد مطهری، ج 6، ص151 و 152)». 

muhamadmotahari@gmail.com

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۸۴
انتشار یافته: ۶۶
به كجا ميرويم چنين شتابان.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۷:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۲/۳۰
زمانيکه ناهنجاريها به هنجارهاي سخت و لايتغير بدل ميشود بدست آوردن حتي يک برگه کاغذ پيش از ديگران بعنوان ارزش مطرح ميشود در اينحالت احساس توفيق بيشتر زماني دست ميدهد که در تحصيل يک هدف مشترک به رقابت ميپردازيم و دراين راه فقط رسيدن به مقصود راضي کننده نيست بلکه زماني به اوج لذت و اقتدار ميرسيم که افراد بيشتري در تحصيل آن ناکام مانده باشند تا جائيکه به روايت پاسخهاي فوق ، با افتخار بيان ميکنيم چندين ظرف نذري را گرفته ايم و در حاليکه ديگران حتي يک قطعه نان هم گيرشان نيامده ، که بخش دوم جمله اوج کارآمدي و عرضه ما را اثبات ميکند و متاسفانه اين بصورت هنجار پذيرفته اجتماعي مبدل شده است
گوسفند سیاه گله
| Iran, Islamic Republic of |
۱۹:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۲/۳۰
من هر روز از دست ادمایی که اشغالشونو همه جا می ریزن ادمایی که صف بلد نیستن ادمایی که رانندگی بلد نیست ادمایی که عفت کلام ندارن و بسیار موارد خجالت اور حرص می خورم نمی دونم چرا. شاید ژن من فرق می کنه که مثل بقیه نیستم یکی به من بگه مشکل از منه؟
گل گفتی واااقعاً
فقط ولمون کنن واسه دویدن و هووول زدن
رانندگی و ترافیک، مترو، اتوبوس، پمپ بنزین، پشت ماشین عروس! و هررر جای دیگه که روزمره همه دارن میبینن خودشون
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۲۳:۲۰ - ۱۳۹۱/۰۲/۳۰
در واقع ما عجله می کنیم چون شک نداریم اگر نجنبیم دیگران حق ما را پایمال می کنند! روحانیون ما آنقدر به حواشی دین پرداخته اند که ما از اصل غتفل شده ایم "رعایت حقوق دیگران"!
احسنت! بالاخره يكي اين ايراد بزرگ صداوسيما رو گفت. ولي كو گوش شنوا.
رصد آمار بيكاري در اروپا مهمتره آخه!!!
نظر فاخري بود كه اين روزها متاسفانه در جامعه ما كمتر ديده مي شود.. جامعه به دنبال مقصراني است كه خود را از اتهام رها كند...
آفرين بر مطهري مطالب بسيار سنجيده وحساب شده اي بيان فرمودند كه از ديد مسئولين جامعه همواره مخفي مانده است اميدوارم همه كساني كه در آموزش پرورش وآموزشگاه هاي مختلف فعاليت ميكنند اين مهم را بفهمند ضمن پرهيز از عجله كردن همواره ديگران را به عجله نكردن تشويق وآموزش دهند
جانا سخن از دل ما می گویی. باید به شما احسن وآفرین گفت مقاله بسیار جالبی بود .از سایت تابناک می خواهم از اینگونه مقاله ها بیشتر داشته باشد.
درود بر روان پاك شهيد مطهري و سلام بر فرزندان شجاع و عاقل و فرهيخته اين شهيد والا مقام. و همچنين درود بر همسر عاقل شهيد مطهري
از این تحلیل بسیار لذت بردم. امیدوارم ما و مسئولین به خود آییم.
آیا تاکید دولت بر تمام کردن برنامه هدفمند کردن رایانه ها طی دو سال بجای 5 سال از هیمن نوع عجله ها نیست و نتایج زیانباری برای انبوهی از مردم کگشورمان ندارد؟ چه د ستگاهی غیز از دولت می تواند بهترین الگو برای عجله نکردن باشد. مجلس هم که ناچار بود بودجه سال 1391 را با عجله تصویب کند، آیا این عجله پیامد ناخواسته برای ملت ندارد؟
شرایط را برای عجله نکردن فراهم آورید. بیشترین عجله ها در امور اقتصادی این است که اگر امروز این کار را نکنم یا این کالا را نخرم ، نمیدانم فردا چه مقدار بیشتر باید بپردازم.
مسئله بزرگتر از آنی است که مقایسه کشورهای دیگر در تلویزیون بتواند مشکل را حل کند.
یکی دیگه از این عجول بازی ها زمان پیاده شده از هواپیماست، زمانی که درها هنوز بسته و پله نیامده و از بار هم خبری نیست اما بعضی ها سریع می خوان از جاشون بلند شن و خودشون رو سریع تر برسونن پایین که . . .
که احتمالاً بیشتر منتظر بارشون دم نقاله ها وایسن!
کارتون ها و برنامه های کودک دوران کودکی ما پر بود از درس زندگی و انسانی زیستن . (به طور مثال کارتون مهاجران احترام به هم نوع - دستگیری از مستمند و ... را به عنوان ارزش مطرح می کرد )اما این خاله ها و عمه و عموها ذره ای مفاهیم انسانی را در میان هیاهوی جیغ هایشان یاد می دهند ایا فرهنگ رفتاری جامعه خود را در مترو دیده ایم که با چه سرعتی برای ورود همدیگر را جا میگزاریم و لحظه ای که سوار شدیم به فکر ورود نفر بعدی نیستیم در اولین جایی را که گیر آوردیم می ایستیم و این را زرنگی می دانیم در فیلم های کمدی شخصیت هرچه کلاه بردار تر و قالتاق تر باشد دلچسب تر و با مزه می شود و از شیرین کاری دروغ گوها می خندیم و از یاد برده ایم که پیرو دینی هستیم که بر پایه اصولی ترین اخلاق الهی و در جهت تعالی انسان نازل گردیده هستیم .
اری برنامه کودک می تواند انسان ساز باشد به شرط ان که به جای پرداختن به رنگ ها کمی محتوی را بیاراییم
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۲/۳۰
آری برنامه کودک می تواند انسان ساز باشد به شرط آنکه
به جای عموها و خاله هایی که فقط بلدند صدایشان را زیر و زبر کنند ، میو میو کنند و روح و روان و ذهن کودکان را از ابتدا با موسیقی های شبه مبتذل آکنده سازند ، از افراد شایسته ، متخصص و البته دارای برنامه استفاده شود نه صرفا کسانیکه در رشته های دیگر همچون بازیگری توفیقی نداشته اند و بدون اینکه علم و فن مرتبط با دنیای پاک کودکان را داشته باشند و فقط بخاطر بیکار نبودن ، وارد این حرفه می شوند و مدیران ارشد سیما هم که فقط به فکر پر شدن ساعات پخش برنامه هایشان هستند ، اصلا از اینها نمی پرسند که شما چه تخصصی دارید که می خواهید وارد این حوزه شوید؟(البته چون شاید کسی هم از آنها نپرسیده است که شما چه تخصصی دارید که مدیریت دستگاه های فرهنگی کشور شیعه را به عهده گرفته اید !!!!)
متاسفانه تا وقتی در مقوله فرهنگ ، سیاسی بازی وجود دارد و افراد نالایق و کار نا بلد بجای اهل فن و متخصصین دلسوز در این حوزه مشغول باشند ، همین آش است و همین کاسه !!!
عالی بود.
در این روز ها انواع و اقسام پیش داروی ها را در مورد عوامل اجرایی این ماجرا خوانده ام ، ولی این مورد بسیار عاقلانه و منطقی است.
ما حتی در مورد قضاوت درباره دیگران هم عجله میکنیم.
گر دست از سر عیبهای بیگانگان برداشته به خود بپردازیم آینده درخشانی در پیش خواهیم داشت.
می‌تونید بگید، در قطار مترو که باز میشه، برای چی مردم به طرف پله برقی می دوند؟ خیلی فکر کرده‌ام و به نتیجه‌ای نرسیده‌ام. این عجله هم نیست! بیماریه! همین‌ها بیرون مترو، دو ساعت کناب خیابان علاف و بی‌خیالند اما فاصله قطار تا پله‌برقی را با هم مسابقۀ دو می‌دهند.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۹:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۲/۳۰
من هر روز از مترو استفاده می کنم جالبه زمانی که اصلا شلوغ نیست باز می دون و دم در واگن جمع می شن نمی ذارن اونی که تو هست بیاد بیرون اون وقت دم در خونه شون که می رسن یه دقیقه تمام این میگه بفرما اون میگه بفرما
مقاله ارزشمندی بود راه نجات جامعه ما توجه دقیق به رهنمودهای ائمه معصومین و اسلام و قران کریم است . اتفاقات را باید سیستمی بررسی و ربشه یابی کرد ولی افسوس و دریغ
چقدر جالب. کل مقاله فایده‌اش برایم این بود که فهمیدم نظر شهید مطهری درباره جامعه‌ام چیست و نیز فهمیدم که بسر ایشان چگونه این مسائل را ریشه یابی می‌کنند. «این که چرا در جامعۀ ما این تعداد افراد عجول ـ که شاید خود ما هم در برخی رفتارها از همین گروه باشیم ـ وجود دارند و اینکه چرا ما عجول بار می‌آییم دلایل متعددی دارد که محل بحث ما نیست.» عجله از شیطان است. مواجهه ما در این میان هم با فرهنگی است که غرب به ما داده است. پس بسم الله. بگویید چگونه با مدرنیته مواجه شویم که خدا را خوش بیاید... نکته دیگر اینکه اصلا عجله کجا بود؟ اگر فرزندان هر یک مادرشان را یافته بود شاید اصلا این اتفاقات نمی‌افتاد! پس اصلا ماجرا عجله هم نبوده است آقای مطهری...
آقای محمد مطهری با سلام همیشه از خواندن نوشته های شما که انصاف و عدالت را در آن رعایت میکنید لذت میبرم.
نکته ای که مدتهاست نظرمرا به خود جلب کرده و علت بسیاری از رفتارهای اینچنینی است نه عجله که نبود عزت نفس و احترام به خود در نزد ایرانی جماعت است (متاسفانه)!
مثلا در مکانی غذای نذری میدهند و بعد میبینی یه عده ای که اصلا نیازمند نیستند واسه گرفتن غذای مفت تا مرز کتک کاری هم میروند (خودم شاهد بوده ام بارها) اینجا دیگر عجله علت نیست و ان آقا و خانمی که برای غذای مفتی حرص میزند نه عجله دارد و نه حتی محتاج و گرسنه است بلکه تنها دلیل این رفتارهای خجالت آور این است که این دریوزگی را عیب نمیداند، آنقدر عزت نفس ندارد و برای خودش به عنوان یک انسان محترم آنقدر ارزش قایل نیست که از چنین رفتار زشت خفت باری خود را کنار بکشد. در همین ماجرای خرمدره مگر نگفتند و نشنیدیم که دم در پوشک رایگان توزیع میشده و عده ای از مادرها هم وقتی میشنوند آنچنان سراسیمه میشوند که یادشان میرود و جای پاشنه های کفششان روی تن کودکان معصوم ماند!!
کودکان ما نیز اینها را میبنند و بار میایند بدتر از ما و این دور باطل باز ادامه میابد.
چه شده که مردم ما از این لحاظ به اینجا رسیده اند؟ کجای آموزش و پرورش ما لنگیده که دریوزگی قبحش را از دست داده و عزت نفس بی معنا شده؟
چرا به این روز افتاده ایم و چرا کودکانمان را با عزت نفس بار نمی آوریم؟!
پاسخ ها
آرمان
| United States |
۱۶:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۲/۳۰
به نظرم بهترین تعبیری را که ممکن بود شما به کار بردید.دقیقا بخش عمده این رفتارهای ناشایست اجتماعی که همه ما از آن آگاهیم و البته همه هم از آن رنج میبریم به همین فاکتور فقدان یا کمبود عزت نفس بر میگردد.
به امید روز پرداخته شدن به چنین مسائلی توسط رسانه ها من جمله تابناک عزیز.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۷:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۲/۳۰
نکته قشنگی بود و مقاله رو کامل میکنه
حسين
| Iran, Islamic Republic of |
۲۲:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۲/۳۰
پوشك رايگان؟! اگر قرار است چيزي به رايگان توزيع شود چرا بصورت فله اي و هجوم آوردني و قاپيدني كه آخرش چنين شود؟ اين آيا ادامه همان سياست گدا پروري نيست؟
مرضیه
| Iran, Islamic Republic of |
۰۸:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۲/۳۱
عزیز ناشناس، منم با رفتار زشت برای گرفتن غذای نذری مخالفم و اون رو مغایر با اصول دینی تشخیص میدم اما شما هم توجه داشته باشین که اگه من نوعی دوست دارم غذای بگیرم معناش این نیست که گرسنه هستم. مردم -من جمله شخص اینجانب- غذای نذری رو به نیت تبرک می گیرن و موقع گرفتن غذای نذری هم نظرشون اینه که نه نذر کننده بلکه کسی که برای او غذا نذر شده صاحب غذاست! اگه به شما بگن می تونی مهمان امام حسین باشی و توی خونه خودت غذا داشته باشی نمیری مهمونیشون که دریوزگی نکرده باشی؟! خلاصه این که اگه اون رفتار زشته این قضاوت شما هم زشت و از سر بی خردی هست به زعم من.
من واقعا همیشه از خواندن مقاله های آقای مطهری لذت می برم. متاسفانه ما انتقاد پذیر نیستیم و نمی خواهیم واقعیت ها و در حقیقت عیب های خود را بپذیریم و برای رفع آنها تلاش کنیم. امیدوارم این مقاله را مسئولان هم بخوانند و چاره ای بیندیشند.
جانا سخن از دل ما می گویی
تووووووووووووووووووووپ
جامعه از لحاظ فرهنگي رو به انحطاط است وبايد فكري كرد .دوستان نقش صداوسيما در ترويج دروغ و ....بسيار پررنگ است وصداوسيما به هيچ وجه اعتقادات ديني وعاميانه ما را به نمايش نمي گذارد وكلا" آموزه هاي صدا وسيما جداي از مسائل ديني ما ني باشد و دين را وارونه جلوه مي دهد.
مسئولان صدا و سیما در کشتار روزانه ای که در ایران بر اثر حوادث رانندگی و حوادث تعجیل و عجله کشته می شوند شریک است.
جناب دكت مطهري بار ديگر پس از چندين ماه وقفه مطلب جديد جنابعالي را در اين سايت ملاحظه كرديم و با دقت خوانده و لذت بردم اما آنچه باعث ناراحتي است مصداق اين عبارت است كه گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست آنچه البته به جايي نرسد فرياد است. از شما درخواست مي نمايم به فرياد خود ادامه دهيد شايد فرجي حاصل شود انشاءالله.
آقای مطهری سلام
دیر به دیر مب آئید
لطفا ادامه دهید مبحث ترافیک را زود رها کردید خوب می نویسید اما خیلی با فاصله اثر خود را از دست میدهد
این حمله را باید نقد کرد .چون شده ابزار ذست بعضی ها برای پوشاندن عیب ها .اگر دیدید دشمنان از کار شما خوشحال شدند بدانید که منحرف شدید و اگر دیدید که دشمن از شما تعریف می‌کند بدانید که در خط دشمن قرار گرفتید. اگر دیدید دشمن از دست شما عصبانی است و از ما تعریف نمی‌کند آن وقت شما دارید درست حرکت می‌کنید
خیلی خوب بود . ممنون
نکته ذکر شده در مورد صداوسیما واقعا حقیقت داره احسنت
امیدوارم مسئولان و صدا و سیما این مطالب را که همه حقیقت است بخوانند و چاره ای بیندیشند.ما مردم هم از این حادثه تلخ عبرت بگیریم و دست از عجله برداریم..
سلام علیکم
بهترین کلامی که میتوانم احساس دینی وقلبی خودم را نسبت به بیت شهید مطهری وخصوصا فرزند دانشمند وشجاع وژرف اندیشش حجة الاسلام محمد آقا ابراز کنم این است که
الولد سر ابیه فرزند سر ونهفته پدر است آفرین به شما وپدر بزرگوارتان که در هنگام تشرف به حرم کریمه اهلبیت بدون زیارت مزار شریف مطهری زیارتم را ناقص میدانم وبرایش حتی نمیتوانم ایستاده فاتحه بخوانم در برابر روح بزرگ آن مرد آسمانی زانویم سست میشود می نشینم سبک میشوم بر مزارش بوسه ای میزنم آنگاه به خود اجازه گذر میدهم
جناب آقاي مطهري
همه ما اين حرفها را بلديم!
ولي مسئله اينست كه از بس پند و نصيحت و حرفهاي خوب شنيديم ولي عملي نديديم،‌ تلنگر كه هيچ، بمب اتم هم مارا از خواب بيدار نمكند!
آفرين بر اين طرز فكر..الحق كه فرزند استاد مطهري هستيد.
جناب آقای مطهری از نگاه فرهنگی بسیار درست است ولی توجه داشته باشید که در تمام دنیا نقاطی که تعداد زیادی افراد در آن جمع می شوند بایستی طرح سوانح disaster plan داشته باشند. برنامه ای که قبل از سانحه موارد ایمنی را در یک چک لیست بررسی می کند. حین سانحه وظایف افراد مختلف را مشخص می سازد. و بعد از سانحه کنترل اوضاع را میسر می سازد. همه به مدیریت پول مدار بدون توجه به مخاطب و مشتری است. (از خودرو بگیر تا این کارهای به اصطلاح فرهنگی)
درود بر محمد مطهری و پدر بزرگوارش علامه بزرگوار مرتضی مطهری عزیز
سلام استاد جوان
خداوند رحمت کند پدرت را
و صدقه سر ایشان رحمت بیاورد بر ما !
به شخصه رنج فراوانی این مساله کشیده و میکشم و اغراق نیست اگر بگویم همین مساله از مشوق های اصلی من برای خروج از ایران است.چرا که احساس برقرار نبودن ارزشهای انسانی در اجتماع احساس بسیار ویرانگری است و البته این گونه رفتارها به تدریج همه را هم به خود آلوده میکند.امیدوارم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به کمک سایر نهادها به دنبال واکسنی و یا دارویی برای این بیماری های اجتماعی باشد.
احسنت
کو گوش شنوا و چشم بینا
با احسنت و ... گفتن ما درد و غم عزیز از دست داده ها تسکین پیدا نمیکنه
هزاران درد بدتر از این هم داریم از جمله آن داشتن شیپور «صدا و سیما» است که صدای دروغ ازش بیرون میاد و رئیس جمهوری است مشهور به دروغگو
بد اینه که تمام کارای ما به اسم مسلمان و شیعه و... مخابره میشه
جالب این که من علاوه بر مقاله نظرات را هم مطالعه کردم حتی یک نظر مخالف نداشت درود بر شما خلف صالح شهید مطهری به امید روزی که این نظرات ارزشمند شما توسط مجریان امور فرهنگی و اجرایی صائب و جاری گردد.
همین عجله باعث به وجود امدن حوادث رانندگی مختلف است. با عجله و سرعت تمام در جاده سبقت میگیرند و باید پشت سر یک کامیون بمانند و در کل مسیر زیاد زود تراز فردی که با سرعت مطمئن رفته نمی رسند ولی فقط باعث تضییع حقوق دیگران میشوند و جان دیگران را به خطر می اندازند.آیا این مسائل ریشه در مشکلات روحی و روانشناسی و عقده های فرد ندارد ؟
این همه مشکل ترافیک وقتل وآدم کشی در خیابان ها وجاده ها ناشی از تعجیل تروریست های جاده ای است.60 ثانیه به روشن شدن چراغ سبز مانده دوتا جوان پرای سوارکه به زور نوک کله شان از پشت فرمان دیده می شد"سپرشان را روی سپرم احساس می کردم ومرتب بوق می زدند.از همدان تا کرمانشاه متوجه راننده ای بودم که با 6سرنشین کوچک وبزرگ مرتب برای خودش ودیگران بطور وحشتناکی خطر آفرید.ودر نهایت بعد از دو ساعت در میدان ورودی کرمانشاه کنار همن بودیم.باور کنید به علت تاریکی هوا بیش از 90 کیلومتر همن نرفتم.این همخ تعجیل برای چه؟.موضوع قطعا تربیتی است.
اقای مطهری به مبحث خوبی اشاره کردید
اگرچه قبل از انقلاب هم مردم عجول بودند
بعد از انقلاب شدت پیدا کرد
مردم آدمهایی را دیدند که یک شبه پولدار
شدند یک شبه دکتر و مهندس شدند
یک شبه وزیر و وکیل شدند یک شبه ........
وفکر کردند اگر
عجله نکنند از قافله عقب می افتند
از طرف دیگر جون این آدمها ریشه دار
نبودند و مراحل ترقی را پله پله و گام به گام
نگذرانده بودند و منش آدمهای پولدار دکتر
مهندس و امثالهم را بلد نبودند شروع به
تقلید و ادای آن آدمها را در آوردن کردند
و به قول مولوی خلق را تقلیدشان بر باد
داد از طرف دیگر آدمهای معمولی جامعه
این افراد را زرنگ تصور کردند و متاسفانه
راه و روش آنها را بعنوان الگوی خود انتخاب
نمودند که "تعجیل" یکی از این بدآموزیها
میباشد.
این آدمهای تازه به دوران رسیده دروغگویی اهانت هتک حرمت انگ زدن
آبرو ریزی رباخواری غیبت افترا فحاشی
را مثل آب خوردن انجام میدهند و بدتر از آن
پشت سپر اسلام اعمالشان را توجیه و
خود را سرآمد مسلمانی میدانند.
سلام و دورود خدا بر همه فرزندان شهید مطهری
در مورد این واقعه و موارد مشابه بنظر میرسد که یک مشگل سیستمی وجود دارد تا یک مشگل اخلاقی. برای مثال اگر توجه بفرمایید همین ایرونی بزعم شما عجول وقتی توی فرودگاه لندن یا آمستردام میخواد سوار یا پیاده از هواپیما بشه چقدر مرتب و منظم میباشد ولی به محض اینکه میخواد توی تهران از هواپیما پیاده یا سوار بشه یهو قاطی میکنه. شما اگه توجه بکنید ما توی ایران قبل از انقلاب جلوی ایستگاههای اتوبوس یا سینماها یکسری نردههای فلزی بود که تا حدودی مردم را بصف میکرد که متاسفانه بعد انقلاب بمرور برچیده شد. بهر حال مشکلات اینچنینی یکسری مسائل نیمه مهندسی میباشد که دنیا سالهاس که حلش کرده است و خیلی هم پیچیده نیست. در پایان بنده فکر میکنم وصل کردن اینجور مشکلات را به اسلام و اهل بیت شاید درست نباشد هر چند که امیدواریم انشاءالله اصول و مبنا برگرفته از اسلام باشد.
با تشکر فراوان از مقاله تان
ازدیدایشون همیشه ما مقصریم ظاهرا مشکل شخصیتی درمیان است
یک نکته میگویم روی آن فکر کنید: ریشه در بیماری "خودخواهی" ما ایرانیان است نه در تعجیل. ما فقط به فکر خود هستیم نه به فکر خود و دیگران. "صلاح جامعه" در فکر ما جا ندارد لذا به رشوه، بی قانونی، بد راندن و غیره خو گرفته ایم.
به نام خدا
با سلام و احترام و تسلیتی عمیق به خانواده های این نوگلان پرپر شده. وقتی فکر می کنم این حادثه می توانست برای هر یک از ما پیش آید تنم می لرزد! خدا صبر دهد.
اما از باز گشت استاد به عرصه قلم خوشحالم. هر چند کور سوها نیز دارند رنگ می بازند اما نومید نباید بود!
به نظر من یکی از مهمترین مشکلات ما این است که همه زورگو شده ایم و زورپذیر. این درد اصلی ماست. این درد مانند خوره دارد جامعه و فرهنگ زیبای ما را نابود می کند و ما -هر یک به نوبه خود- مشغول بیرون کشیدن گلیم خود از آبیم! در هر حال نوشته های استاد هنوز زیباست. به سهم خود ممنونم.
جناب استاد سلام
اینکه از زاویه ای دیگر و نقادانه به موضوع نگریسته اید و نه به راه اقای معتضد رفتید و نه راه وکیل خاله شادونه را در پیش گرفتید و در حقیقت گناه را به گردن خود شرکت کنندگان که بیشترین انها همین کودکان معصوم بودند خوب است . اما واقعا فرهنگ سازی کار کیست؟ خود مردم در کجای دنیا من البدو الی الان فرهنگ سازی کرده اند . حاکمیت کاری جز این دارد؟ دولت کاری جز این دارد؟
امیدوارم حداقل کسانی که این مقاله رو خواندن، از جمله خود من، کمی سعی در اصلاح رفتارشون داشته باشند...
درهمه این ناهنجاریهای اجتماعی که متاسفانه گریبانگیر اغلب ما ایرانیها شده است در مرحله اول خود افراد مقصر هستند که هیچ وقت فکر نمی کنند با این عجله به کجا می خواهند برسند در مرحله بعد نظام آموزشی کشور به صورت عام است اعم از آموزش و پرورش - صداوسیما و هرسازمانی که به نوعی متولی بخشی از آموزش مردم است .
بله مایه تاسف است چنین رفتاری از مردمی با تمدن سه هزار ساله!!!!!. وقتی چهره معصوم کودکان را دیدم جگرم کباب شد. یکی از وظایف وسایل ارتباط جمعی ( یعنی صدا و سیما) بر طرف کردن این ناهنجاریها و بی فرهنگی ها است(مهندسی فرهنگی). چه خوب بالاخره صدای مسولین هم در آمد است اما چه کسی باید صدا و سیما را به وظایف خود آگاه کند یا شاید هم آگاه است ولی فکر میکند که مهندسی فرهنگی قرطی بازی است و لازم نیست. شاید هم مسئولین فکر میکنند که اگر چند مبلغ دینی یه روضه بخوانند و از مردم پول بگیرند مردم رفتارشان درست میشود. یاد حرفهای یکی از مسولین وزنه برداری افتادم وقتی که ملی پوشان آن رشته دوپینگ کرده بودن وزنه برداران مسلمان و شیعه در حالی که کافران این کار را نکرده بودن. ایشان گفتند هر وقت ما از مسئولین خواستیم که برای اعضای ملی پوش یک برنامه فرهنگی بگذارید یه بابائی آمد و یه روضه خواندو پولش را گرفت و رفت. روضه یه مراسم مقدس است و در آن شکی نیست که برای زنده نگهداشتن معصومیت و پاکی و حقانیت شیعه و اعمه اطهار(ع). اما آیا دوستان، بدون نگاه متعصبانه مگر نه اینست که هر چیزی جای دارد. من شیعه هستم و به آن افتخار میکنم. و دنبال رو اسلام ناب محمدی هستم. بنده هر چه تلاش کردم در آپارتمان منزلمان به جمات حالی کنم که شیرابه زباله را روی پله ها هنگام پائین بردن آن نریزید موفق نشدم تاره یه چیزی هم بده کار شدم آن هم چه همسایه های یکی از یکی به اصطلاح مومن تر. آیا این ایمان قبول است. ایا این رفتار نوعی بی شعوری یا بیماری نیست که دامن ما را گرفته ؟ آیا شما میتوانید به همسایه های من حای کنید که کفش خود را در راه پله در نیاورند و بوی کفش شان را نثار ما نکنند. آیا درست که ما در صف اول نماز جماعت باشیم و همسایه خود را آزار دهیم.
واقعیت امر این است که سالهاست ما صبح تا شب فقط به عیوب دیگران فکر می کنیم و آنها را نمایش می دهیم . هیچ وقت دنیا را با وقعیتهایش ندیده ایم. آنچه مسلم است ما ایرانیها در رفتارهای اجتماعی دارای مشکلات و ناهنجاریهای شدیدی هستیم ولی چون همیشه به خودمان تخفیف می دهیم این عیوب را نمی بینیم.
پارسال با 4 میلیون تومن یه خونه رهن کردم همراه با کرایه. امسال شده 25 میلیون. تورم و گرانی در حال دویدنه، بعد ما قدم بزنیم؟ مسئولین هم کلن منکر هستند.
واقعاً اینا رو ما میفهمیم ولی دولت نمیفهمه؟ اگر دولت بخواد یک ماهه میتونه تمام بی نظمی رو از کشور از بین ببره ولی بنا به دلایلی که من نمیدونم چیه انگار منافعشون توی همین بی نظمی کل جامعه ایرانی هست. متاسفانه مملکت ما فقط با چوب منظم میشن. باید نرده و سیم خاردار بکشن کنار پیاده رو تا هر جا دلمون خواست نپریم وسط خیابون. تاکسیامون که اونقدر وسط خیابون میرن مسافر سوار و پیاده کنن که عملاً دلیل اصلی ترافیک هستن. کلا خیابون دولاینه یه لاینش ماشین پارکه اینم از دلایل اصلی ترافیکه. دولت پارکینگ باید بسازه توی همه خیابونا . دولت باید بخواد همه کارت شناسایی همراه داشته باشن و هرکی تخلف کرد جریمه کنه نباید بذارن مردم از خیابون هرجا خواستن رد بشن نباید بذارن کسی از چراغ قرمز رد بشه نباید بذارن کسی به خودش جرات خلاف کردن بده. تمام معابر باید دوربین تشخیص چهره برای جریمه داشته باشه اونقدر باید صدا و سیما بر نظم تاکید کنه که بشه ملکه ذهنمون. تمام موتور سیکلتایی که صداشون از استاندارد جهانی بیشتره و اعصابمون رو خورد میکنه باید جمع و معدوم بشه. اگر بخوام بگم صد صفحه میشه حیف که من کاره ای نیستم وگرنه ایرانو گلستان میکردم . کنترات بدینش به من ببینید یه ساله ایران چی میشه.
اميدوارم اقاي خسرو معتضد با اون همه ادعا هم اين مقاله را بخوانند!!
با سلام
شهروندان گرامی قرار نبود در این نامه فقط از آقای مطهری تشکر کنیم قرار بر این شد که اگر کسی به عنوان مسئول یا شهروند در مورد مسائل فرهنگی نظریه داد آن را تجزیه وتحلیل کنیم و باز تاب آن را در جامعه بسنجیم این مسائل بخش مقدماتی فرهنگی یک جامعه می باشد و به جای تشکر کردن از آقای مطهری که یک شهروند محسوب می شود به مشکلات جامعه خود در زمینه بهبود بپردازیم .
مگر مردم تو این دوره زمونه چند تا بچه دارند که مثلا یکی ش را تو برنامه خاله شادونه از دست بدهند.افراد برگزارکننده را باید شدیدا تنبیه کنند و والدین هم از حقوقشون نگذرند . این گروه موقعی که شهر ما اومده بودند شاهد بودم با وجودیکه بلیط به اندازه ظرفیت فروخته شده بود باز از مردم دستی پول میگرفتن و می فرستادنشون داخل
چرا عجول شده ایم: معمولا درپایان برنامه کیک یا ساندیس وشیرینی ، لوازم تبلیغاتی خودکار یا کیف و... بازهم توسط همین مسئولین و برگزارکنندگان توزیع میشود وقتی درمراسمات وجشنها و ایام خاص مردم به اینجور چیزهای بی ارزش عادت داده شده اند و شاید بعضی ها محتاج به اینها باشند، نتیجه اش استرس وعجول بودن وبی اخلاقی است. حتی ممکن است برای شربت و نون نذری توی صف همدیگر را مجروح کنیم.
برید ببینید تو همین آمریکایی که هر روز بهش فحش میدیم رفتار مردم با هم چقدر محترمانه است. 300 میلیون اسلحه گرم دست مردمه بعد همه محترمانه در کنار هم از ملیت های مختلف زندگی می کنند. اگر 1میلیون قبضه سلاح دست مردم ما بود یک نفر زنده نمی موند اینجا...
اين حرف ها قبول اتفاقا در همه لايه ها خصوصا ادم هاي مذهبي بيشتر رواج پيدا كرده مثال همان غذا دادن نذري ... اما اين نكته را هم فراموش نكنيد كه در كشور ما جان انسانها ارزش ندارد بطور مثال اتوبوس از سويس مي خريم كه در ان پنجره اضطراري دارد اول كار مي كنيم آن پنچره را حذف مي كنيم .كه لازم نيست خطري وجود ندارد و... حال اتوبوس در سويس بيشتر در معرض خطر است با چند مسافر يا در ايران با 100 مسافر و....
برچسب منتخب
# توماج صالحی # نمایشگاه کتاب # صادق زیباکلام # سیل # خداداد افشاریان
آخرین اخبار
وب گردی