به همت بسيج دانشجويي دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران مناظره حميد رسايي به نمايندگي از جبهه پايداري و اسدالله بادامچيان به نمايندگي از جبهه متحد اصولگرايان در تالار شهيد دهشور دانشكده علوم دانشگاه تهران برگزار شد.
به گزارش ايسنا، در اين مناظره رسايي با بيان اينكه «مجلس آينده را اكثريت اصولگرايان شكل ميدهند» اظهار كرد: در تهران رقابت بين دو جبهه همطيف وجود داشت و بنده به رفتار برخي از اعضاي جبهه متحد انتقاد دارم و گرچه آنها را غيراصولگرا نميدانم، اما به نظر من آنها لايق حضور در مجلس نيستند.
اين نماينده جبهه پايداري با بيان اينكه «در هيچ نظامي نبايد مردم در اين حالت قرار بگيرند كه بين كساني كه اصل نظام را قبول دارند و آنها كه اصل نظام را قبول ندارند، انتخاب كنند» افزود: در انتخابات جريان اصلاحطلبي به آنجا رسيده بود كه اصل نظام را قبول نداشت، بنابراين بايد از انتخابات كنار گذاشته ميشد. در اين حالت، بايد انتخاب بين اعضاي درون نظام اتفاق ميافتاد.
وي تصريح كرد: اصولگرهايي كه در درون نظام با هم رقابت ميكنند، در مباني مشترك هستند، اما سلايق آنها متفاوت است و همين موضوع باعث ميشود كه گاهي كارها پيش برود و گاهي متوقف شود. اين نماينده مجلس هشتم افزود: ما معتقديم كه مجلس نهم بايد از اصولگراهايي شكل بگيرد كه بر اصول و آرمانهاي انقلاب پافشاري بيشتري دارند و مرزبندي مشخصتري با جريانهاي مختلف داشته باشند.
به گزارش ايسنا در ادامه بادامچيان با بيان اينكه «انقلاب و نظام اسلامي با ديگر نظامها متفاوت است» افزود: در نظام جمهوري اسلامي، چون امر انتخابات مربوط به سرنوشت جامعه و تكليف الهي ميشود، با انتخابات كشورهاي غربي تفاوت ميكند.
وي با بيان اينكه «حضور مردم در انتخابات در جمهوري اسلامي براساس تكليف شرعي است» افزود: بايد به كساني راي بدهيم كه مبناي شرعي و در واقع حجت شرعيه داشته باشند.
اين نماينده جبهه متحد اصولگرايي با اشاره به اينكه «نامزد انتخاباتي شدن در نظام اسلامي با ديگر كشورها فرق دارد» توضيح داد: در كشورهاي اسلامي كسي كه ميخواهد نامزد انتخاباتي شود و خود را در معرض راي مردم قرار دهد، بايد بداند كه صلاحيت دارد يا خير؟ پس در كشورهاي اسلامي، نامزد انتخاباتي شدن هم كار سادهاي نيست بلكه تكليف الهي است و همينطور راي دادن هم كار سادهاي نيست.
به گزارش ايسنا در ادامه، رسايي ضمن تاكيد بر صحبتهاي بادامچيان افزود: مجلس بايد تركيبي از نيروهايي باشد كه در بزنگاهها خود را نشان ميدهد.
وي با اشاره به اينكه «در 10 سال اول انقلاب با بحرانهايي از بيرون مواجه بوديم» تصريح كرد: جامعه در مقابل بحرانهاي بيروني، تكليف خود را ميدانست چون پرچم دشمن مشخص بود، اما پس از آن، رويكرد دشمنان به سمت ايجاد بحران از درون رفت كه مهمترين و اولين آن، بحران آقاي منتظري بود.
اين نماينده جبهه پايداري اضافه كرد: 10 سال بعد، با شكل گيري جريان اصلاحطلبي، شاهد ايجاد بحران ديگري در درون جامعه بوديم و پس از آن، بحران سوم جريان انتخابات دهم رياست جمهوري و فتنه سبز بود.
وي افزود: هرگاه فتنه از درون رخ ميدهد، شاهد ريزش خواص هستيم و ما اصولگراياني را در فتنه 88 داشتيم كه جزو ژنرالهاي مقابله با اصلاحات آمريكايي در سال 77 بودند. اما برخي از آنها در فتنه 88 دست و پايشان لرزيد و سكوت كردند.
رسايي اظهار كرد: براساس اينكه هر 10 سال با بحراني از درون مواجه بودهايم، بنابراين در آينده نيز با بحران از درون مواجه خواهيم شد و شايد در فتنههاي آينده كساني مردود شوند كه در گذشته كارهاي بزرگ انجام دادهاند.
وي با بيان اين عقيده كه «اگر كسي در فتنههاي قبل نتوانست بصيرت داشته باشد، صلاحيت حضور در جايگاه نمايندگي مجلس را ندارد» گفت: افرادي كه در گذشته اشتباهاتي كردهاند، ممكن است پشيمان شده باشند و ما پشيماني آنها را ميپذيريم، اما صلاحيت حضور در جايگاه نمايندگي مجلس را ندارند و بايد به سمت انتخاب نمايندگاني رويم كه به ويژه در سالهاي اخير سابقه خوبي از خود نشان دادهاند.
به گزارش ايسنا، بادامچيان در ادامه با اشاره به اينكه «در نظام جمهوري اسلامي انتخابات مثل ساير كشورها ماهيت رقابتي دارد» گفت: نوع تكامل حركت انقلابي ما به رهبري امام و مقام معظم رهبري به گونهاي بوده است كه خطوط انحرافي به تدريج دستشان براي مردم رو شده است، بنابراين در انتخاباتها دائما ريزش داشتهايم. همانطور كه در انتخابات اخير، اصلاحطلبان ريزش داشتهاند البته با برخي از مهرههاي خاكستري به ميدان آمدند.
وي با بيان اينكه «در دوره تكاملي امروز، با رقابت بين اصولگرايان مواجه هستيم» تصريح كرد: رقابت بين اصولگرايان براي حفظ اصول انقلاب و خدمات است و نه براي كسب قدرت.
اين نماينده مجلس با تاكيد بر اينكه «نظام اسلامي نميتواند با افراد تنگنظر اداره شود» اظهار كرد: اينكه گروهي به جاي تفكر ولايي فقط خود را حق مطلق بدانند و بگويند هركس در گذشته خطايي كرده است، مردود است و بايد حذف شود و نظر بزرگان دورانديش و فقيه و سياستمداري مثل آيتالله يزدي و مهدويكني و دو نهاد جامعه مدرسين و روحانيت مبارز را نپذيرند و حتي وقتي دعوت به وحدت ميشوند، آن را نپذيرند، درست نيست.
بادامچيان با تاكيد بر اينكه «مساله انتخاب اصلح اهميت دارد» تصريح كرد: بايد توجه كنيم و ببينيم كدام گروه جمعنگر است و انتخاب اصلح را مدنظر دارد.
به گزارش ايسنا، رسايي در ادامه در پاسخ به اين سوال كه در نظام جمهوري اسلامي، چه سنگ محكي براي تندروي وجود دارد؟ گفت: در فرهنگ و نگاه اعتقادي تندروي ميتواند معناي خاص داشته باشد. تندروي يعني انسان جلوتر از وليفقيه و يا برخلاف ايشان حركت كند. از اين نظر كندروي و تندروي با يكديگر فرقي ندارند و هر دو مذموم هستند.
وي افزود: برخي در سخنراني خود در كيش گفتند كه آقاي موسوي اصولگرا هستند، منتهي برخي اصولگرايان 200 كيلومتر سرعت دارند و برخي كمتر، اما امروز ميگويند كه ما از اول انقلاب، با موسوي مشكل داريم. حالا من اين را ميگويم كه اين آدم در هر ليستي باشد من در آن ليست نميروم.
رسايي در ادامه با تاكيد بر اينكه «جبهه پايداري برخلاف مسير ولايت حركت نكرده است» افزود: ما در مباني با جبهه متحد اصولگرايان، اشتراكاتي داريم، ولي واقعا اختلاف سليقه داريم. ما عدالت بدون ولايت نميخواهيم، البته جبهه پايداري از تندروي جدا نيست هركجا كه ديد جبهه پايداري تندروي ميكند، در برابرش بايستيد. وي با اشاره به بحث وقف دانشگاه آزاد و حقوق مادامالعمر نمايندگان گفت: اصولگرايي يعني اينكه تبعيض را كنار بگذاريم.
وي افزود: عقل ما به ما ميگويد نائب امام زمان هرچه به ما گفت گوش دهيم.
بادامچيان نيز در ادامه اظهار كرد: شما دانشجويان از حرفهاي آقاي رسايي متوجه شديد كه تندروي به چه معناست و مطلقگرايي به چه معناست.
بادامچيان ادامه داد: با توجه به شخصيتهايي كه آيتالله مهدويكني و آيتالله يزدي دارند مگر ميتوان ساكتين و مردودين فتنه را در فهرست گذاشت. اينها همه تخريب است. به جاي اينكه تخريب كنيد و خودتان را مصلحگرا بدانيد، به اصلاح خود بپردازيد و بگوييد برنامههايتان براي مجلس آينده چيست.
در ادامه رسايي گفت: اينكه بگوييد چون حرف آيتالله مهدويكني و يزدي را نپذيرفتيد، تندرو هستيد، درست نيست چون آيتالله مصباح نيز از اعضاي ارشد جامعه مدرسين هستند و البته ما افتخار ميكنيم كه احترام آيتالله مهدويكني و آيتالله يزدي را نگه ميداريم اما معتقديم تبعيت محض فقط بايد از ولايت فقيه داشته باشيم.