مبناي اصلي واكنش و خشم فزاينده مردم عليه سران داخلي فتنه ـ كه ابزار مصرفي سران خارجي فتنه و توطئه شدهاند ـ بر مبناي ايمان، بصيرت و روحيه انقلابي است كه در واقع از مباني، اصول و نيز مصاديق اعتقادي و ارزشي اسلام و انقلاب به ويژه از ركن ولايت فقيه و سنگ بناي قانون اساسي و اصل نظام مردمي جمهوري اسلامي ايران به طور شفاف، قاطع و صادقانه دفاع ميكنند و شعارها عليه سران و كانونهاي فتنه مانند موسوي و كروبي افزون بر بعد سياسي، سرچشمه فراسياسي و ماهيت اعتقادي دارد.
اما از نگاه منافع ملي و موقعيت استراتژيكي ايران در منطقه و جهان نيز اوج جهالت و خيانت سران و بقاياي فرسوده فتنه در همصدا شدن با جريان ضدانقلاب وامانده و فراري و دشمنان ناكام ملت ايران براي فرصت سوزي هاي داخلي و خارجي آشكار است كه به اختصار به برخي از مصاديق اصلي آن اشاره ميشود:1 ـ پس از سه دهه از پيروزي انقلاب اسلامي و تثبيت نظام و هويت اسلامي در ايران و رشد بيداري اسلامي و روند همراهي مسلمانان و موفقيتهاي ملي و فراملي حاميان انديشههاي امام راحل(ره) و رهبري انقلاب اسلامي در كشورهايي مانند لبنان، عراق، فلسطين و تزلزل مخالفان ايران در جهان اسلام، خيزشهاي سريع، گسترده و فزاينده ضداستبدادي و ضداستكباري در تونس، مصر، يمن، بحرين، ليبي و دیگر كشورهاي منطقه، فضاي نويني را براي نهادينه کردن الهام بخشي فرهنگي و سياسي ايران اسلامي در محيط منطقهاي و تأثيرگذاري محوري بر تحولات و معادلات بينالمللي فراهم ساخته است كه بسيج همه ابزارها و عوامل مستقيم و غيرمستقيم خارجي و داخلي از سوي كانونهاي استكباري و صيهونيستي به طور آشكار و پنهان عليه هويت، ثبات و پيشرفت ايران اسلامي براي بازدارندگي از نقش آفريني آرمان ها و الگوي انقلاب اسلامي ايران را موجب شده است و سران كوته فكر داخلي فتنه، بازيچه و ابزار عملياتي اهداف و سياستهاي آمريكا و صيهونيسم در بازيسازي براي دشمنان ملت ايران در اين راه شدهاند، تا از يك سو فرصت نوين ايران و انقلاب اسلامي در منطقه و جهان اسلام تضعيف شود و از سوي ديگر، انرژي و اهتمام ملي ايران به جاي تعامل با تحولات همسو با منافع ملي و انسجام ملل اسلامي به مقابله با بازيهاي فتنهانگيز داخلي مصروف شود.
2 ـ تجربه بيش از سی انتخابات با بالاترين شاخص مشاركت كمي و كيفي آحاد مردم در ايران اسلامي، در اوضاع حساس كنوني خيزشهاي مردمي جهان اسلام، ميتواند به عنوان الگوي مردم سالاري ديني الهام ساز باشد كه تلاش همهجانبه رسانه اي و سياسي دشمنان ايران و اسلام براي مخدوش نشان دادن اين الگو و بهره گیری از فتنه داخلي براي ايجاد فاصله و انحراف در قيامهاي مردمي كشورهاي منطقه با هويت اسلامي و اهداف ساختاري كاملا مشهود است و... .
... يكي از خوش خدمتيهاي سران داخلي فتنه و مشاركت منافقين، سلطنت طلبها، بهاييها و مجموعه مخالفان نظام و ضد انقلاب به شبكه جنگ نرم دولت آمريكا و صهیونيسم در ايجاد اغتشاشات و تهيه خوراك رسانه اي و تبليغاتي براي افكار عمومي منطقه و جهان، در واقع، كمك به اين جريان است كه از رفتارها و گفتمان غيرقانوني بیست ماه پیش آغاز شده و با بيانيهها و فضاسازيهاي مسموم و تحريكآميز، به اوج خيانت در آشوب 25 بهمن رسيده است.
3ـ صيانت از حقوق هستهاي صلحآميز و پيشرفتهاي فني و اجرايي با حمايت مستمر و عميق مردمي و تلاشهاي ارزشمند دانشمندان و دولت به ويژه راهبري مدبرانه و شجاعانه رهبر معظم انقلاب اسلامي، هنوز با چالش ديپلماسي
گروه «1+5» و نيز تداوم و تشديد تحريمها و فضاسازي سياسي و عمليات رواني روبه روست كه در كنار ديپلماسي و اقدامات سياسي و دستاوردهاي تكنولوژيكي و تدابير اقتصادي و فراملي براي خنثيسازي فشارهاي خارجي، مهمترين عامل موفقيت براي هستهاي شدن در چهارچوب معاهده «ان پي تي» و موازين بين المللي راهبرد اتحاد و ايستادگي ملي است كه همسويي فتنه داخلي و توطئه خارجي در القاي فضاي ملتهب و منفي از يكپارچگي داخلي در اين باره نيز قابل تأمل بوده و از مصاديق خيانت و ابزار بودن سران فتنه براي بيگانگان است.
4ـ در دشمني تمام عيار صيهونيسم و دولت آمريكا با ملت و نظام اسلامي ايران در دست کم 57 سال گذشته، خاص و عام و دوست و دشمن ترديدي ندارند و برآيند چالشهاي داخلي كاخ سفيد شامل معضلات اقتصادي و مشكلات سياسي اجتماعي و بحرانهاي خارجي صهیونيسم و استكبار در برابر جبهه مقاومت فراگير منطقهاي و از دست دادن مهرهها و شبكههاي همسو نيز بسيار آشکار است؛ بنابراین، مركز ثقل دشمني با ايران در اوج موانع و ناكامي قرار گرفته است كه البته رفتارها و نشانه های انحرافي از درون كشور، ميتواند در روند تزلزل دشمنان نسبت به ايران تأثير معكوس داشته و از اين دريچه نيز محصول عملكرد فتنه، خواسته يا ناخواسته به منافع ملي آسيب رسانده و موجب تغيير موازنه قدرت نرم در محيط راهبردي دفاع و امنيت ملي شود كه البته اوج روحيه بسيجي و ايستادگي ملي در برابر تهديدات و دسيسههاي گوناگون همراه با تحولات منطقه (به عنوان باتلاق خاورميانه براي بيگانگان)، اين تأثير فتنه داخلي براي توطئه خارجي را محدود و بيحاصل ميكند.
5ـ عزم دولت براي اصلاحات ساختاري در اقتصاد ملي مانند اجراي قانون سياستهاي نوين اصل 44 و هدفمندسازي يارانهها و تدابير ملي مجلس، دولت و مجموعه نظام براي تغيير نگاه به درآمد نفت با تشكيل صندوق توسعه ملي و واريز 20درصد منابع به دست آمده از فروش نفت به اين صندوق براي تقويت ذخاير و گسترش سرمايهگذاريها و نيز آغاز دومين برنامه توسعه در افق چشمانداز ايران 1404 با هدفگذاريهاي ويژه مانند اشتغال، عدالت و رونق اقتصادي و رشد سالانه 8درصد فرصتهاي جديد براي بهبود زندگي مردم و بالا بردن شاخصهاي اقتصادي و اجتماعي است كه با منافع ملي گره خورده و در اين روند حساس كه مستلزم آرامش و بسيج ملي براي مشاركت همگاني در برنامههاي تحولساز و سازنده دولت است، رفتارهاي نادرست و التهابساز، مستقيم به منافع عمومي و مطالبات شهروندان آسيب می رساند و با موازين منافع ملي ناسازگار و مغاير است.
بنابراین، تقاضاي موكد مردم بصير و ولايتمدار و وفادار به اسلام و آرمانهاي امام راحل(ره)، انقلاب و نظام براي سكوت نکردن و مرزبندي شفاف برخي از خواص و محاكمه و برخورد قاطع با سران داخلي فتنه و هوشمندي مردمي و ملي در برابر سران خارجي فتنه، افزون بر عمق اعتقادي و ارزشي، دربردارنده دغدغههاي مرتبط با منافع ملي و جايگاه راهبردي ايران در جهان اسلام و محيط بينالمللي است.