بازدید 16231

آزمون دکترا و تصمیم وزارت علوم در نیمه متمرکز کردن آن

دکتر کامبیز مینایی
کد خبر: ۱۳۴۲۸۹
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۸۹ - ۱۸:۰۴ 05 December 2010
مقدمه

با نگاهی به نشریات و سایت های اینترنتی درون کشور، درمی یابیم که مطالب بسیار اندکی درباره تحصیلات تکمیلی و به ویژه تحصیل در دوره دکترا وجود دارد. در واقع خبرهای مربوط به این دوره، به اطلاعیه های پذیرش دانشجو، افزایش ظرفیت و مواردی از این دست محدود می شود.

در ماه های اخیر نیز بحث چگونگی آزمون دوره دکترا در دانشگاه های کشور توسط وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به این گونه خبرها افزوده شده است؛ البته با توجه به اینکه در هر جامعه ای شمار بسیار اندکی از افراد به تحصیل در این دوره می پردازند، بخشی از این عدم اطلاع رسانی طبیعی است. با وجود این، انتظار می رود با توجه به اینکه افراد فارغ التحصیل این دوره ها، جایگاه های مهمی از کشور را در آینده ای نزدیک در دست خواهند گرفت، اطلاعات بیشتری در سطح عموم در دسترس باشد، چرا که نبود اطلاعات کافی و کارشناسانه در این زمینه، ممکن است منجر به تصمیم گیری های شتابزده از سوی عده ای معدود شود!

تا سال گذشته، آزمون دوره دکترا بر خلاف دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد به صورت متمرکز توسط دانشگاه های واجد شراط برگزار می شد؛ اما بنا بر آیین نامه جدید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، از این پس، آزمون دوره دکترا نیمه متمرکز برگزار خواهد شد و بر پایه این آیین نامه، نخست داوطلبان با یک آزمون (با نام آزمون عمومی) توسط سازمان سنجش ارزیابی و داوطلبان دارای شرایط، چند برابر بر پایه ۸۰ درصد آزمون عمومی و ۲۰ درصد معدل تراز شده کارشناسی و کارشناسی ارشد به دانشگاه ها معرفی می شوند و دانشگاه ها با توجه به سوابق آموزشی، علمی، پژوهشی و فناوری دانشجو نمره ای منظور خواهند کرد و در پایان، سازمان سنجش آموزش کشور بر پایه مجموع نمرات، گزینش نهایی را انجام خواهد داد.

در ماده ۲ آیین نامه جدید، هفت هدف برای چنین آزمونی آمده است: عدالت آموزشی، سنجش علمی داوطلبان، ایجاد وحدت رویه و هماهنگی دانشگاه با سیاست های وزارت علوم در پذیرش دانشجو، کمک به دانشگاه برای پذیرش دانشجویان مستعد دوره دکترا، کمک به موسسات و وزارتخانه ها برای ارزشیابی متقاضیان استخدام، کاهش هزینه اجرای آزمون های موازی و جلوگیری از اتلاف منابع، جلوگیری از شرکت متعدد داوطلب در آزمون های گوناگون، حال آن که پیشتر از آن، مهمترین دلایل تغییر روش آزمون (چهار دلیل) نیز از زبان معاون آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، آقای دکتر حسین نادری بیان شده است (همشهری آنلاین، بیست و سه شهریور هشتاد و نه).

یکی از دلایل به افزایش شمار داوطلبان این دوره مربوط می شود که در مقدمه آیین نامه آزمون های نیمه متمرکز ورودی دوره دکترا نیز بر آن تأکید شده است، ولی بقیه به نظر خواهی هایی مربوط می شود که ظاهراً از دانشجویان گرفته شده است. دلایلی که بر پایه نظرخواهی از دانشجویان گفته شده است، عبارتند از: نداشتن فرصت برای شرکت در آزمون های گوناگون دانشگاه ها، طراحی نامناسب و استاندارد نبودن رسش ها، برقرار نبودن عدالت در آزمون و در نتیجه نپذیرفتن داوطلبین در دانشگاه های غیر از محل تحصیل.

در این نوشته با توجه به آیین نامه آزمون های نیمه متمرکز ورودی دوره دکترا و همچنین سخنان معاون آموزشی وزارت علوم، به بررسی اهداف و دلایلی می پردازیم که منجر به نیمه متمرکز کردن آزمون دکترا شده و تلاش می شود به این پرسش پاسخ داده شود که آیا با تغییرات جدید، مشکل آزمون دوره دکترا حل خواهد شد؛ افزون بر این، به برخی اشکالات ساختاری که در آیین نامه یاد شده، هست، اشاره خواهد شد.

لازم به یادآوری است که آیین نامه سه صفحه ای مورد بحث ـ که در تاریخ نهم آبان ماه سال جاری به امضای وزیر علوم تحقیقات فناوری رسیده است ـ در سایت رسمی وزارت علوم تحقیقات و فناوری به آدرس «http://www.msrt.ir/sites/Edu/default.aspx» موجود است.
در این باره باید گفت که این آیین نامه، تا دو سال آزمایشی اجرا خواهد شد و سپس مورد ارزیابی دوباره قرار خواهد گرفت.

افزایش داوطلبان

یکی از پندارهای نادرست، مربوط به دوره های تحصیلات تکمیلی، آن است که این دوره کم و بیش مانند دوره پیش از آن برگزار می شود، در حالی که مقاطع کارشناسی ارشد و به ویژه دکترا به طور اساسی با دوره کارشناسی فرق دارد و مهمترین آن، تفاوت در پژوهش است. به عبارت دیگر، در حالی که در دوره کارشناسی، تأکید اصلی بر گذراندن واحدهای درسی و البته مقدار کمی کارهای پژوهشی معمولاً وابسته به دروس است، در دوره کارشناسی ارشد (تا اندازه ای) و دکترا تمرکز اصلی، انجام یک پژوهش علمی و مستقل توسط دانشجو زیر نظر استاد مربوطه است؛ انجام پژوهش یاد شده به یک سلسله لوازم مانند رایانه، آزمایشگاه، وسایل نقلیه، مراکز صنعتی و ... نیاز دارد (این نیازها بسته به رشته های گوناگون متفاوت خواهد بود) و البته مهمتر از همه اینها، فردی (دانشجویی) که توانایی انجام پژوهش را داشته باشد.

در اینجا، ارتباطات و درگیری دانشجو با دانشگاه و حتی جامعه قابل مقایسه با دوره کارشناسی نیست! در بسیاری از دانشگاه ها، دانشجویان دوره های تحصیلات تکمیلی و به ویژه دکترا، پس از ساعات اداری نیز در گروه مربوطه به انجام کارهای پژوهشی مشغولند. در مورد دوره دکترا، دانشجو به نوعی دستیار استاد و در نتیجه به عنوان یکی از اعضای کمک دهنده به گروه و دانشگاه به شمار می رود و درست به همین دلیل است که قریب به اتفاق دانشجویان دوره دکترای دانشگاه های معتبر دنیا در این دوران حقوق دریافت می کنند؛ البته این حقوق نباید با مبلغی که در کشور خودمان به دانشجویان بورسیه می دهند اشتباه شود.

دانشجویان بورسیه در ازای پولی که دریافت می کنند، باید دو تا سه برابر مدت زمان استفاده از بورس با موسسه بورس دهنده همکاری کنند، در حالی که حقوق مربوط به دوره دکترا، هیچ گونه تعهدی به جز انجام امور مربوط به تحصیل ندارد.

حال پرسش اینجاست؛ آیا چنین شخصی که عملاً و دست کم در دوران تحصیلش همکار گروه بوده، باید از جای دیگر گزینش شود؟ این استدلال مانند آن است که گفته شود چون شمار داوطلب استخدام در فلان بانک زیاد است، سازمان سنجش با برگزاری آزمون استخدامی برای آن بانک، نیرو گزینش کند؛ تجربه ای که البته برای چند سال انجام و بعد منسوخ شد.
جنس تحصیل در دوره دکترا با کارشناسی و حتی کارشناسی ارشد متفاوت است؛ بنابراین، مقایسه این مقاطع با هم نمی تواند درست باشد.

نکته دیگری که اغلب نادیده انگاشته می شود، آن است که اگر با افزایش تعداد داوطلبان ورود به دانشگاه ها در مقطع کارشناسی، افزایش ظرفیت امری معقول باشد، شاید به همان اندازه افزایش ظرفیت دوره دکترا به علت افزایش داوطلبان کاری نامعقول جلوه کند، زیرا نخست این که بنا بر آنچه در پی خواهد آمد، هزینه برگزاری دوره دکترا قابل قیاس با دوره کارشناسی نیست و این دوره هزینه های بالایی بر دوش جامعه خواهد گذاشت. دوم آن که افزایش فارغ التحصیلان دوره دکترا، در حالی که موقعیت شغلی بخش عظیمی از آنان مشخص نیست، سودی برای جامعه نخواهد داشت. موقعیت سنی و حرفه ای فرد فارغ التحصیل دوره دکترا را نباید با موقعیت فرد فارغ التحصیل دوره کارشناسی اشتباه گرفت.

به عبارت دیگر، تشویق بی برنامه دانشجویان به ورود به دوره دکترا، ممکن است علاوه بر اتلاف منابع کشور، موجب از دست رفتن معدود فرصت هایی که شخص در سنین بالا از نظر کاری به دست می آورد، بشود.

عدالت آموزشی و فرصت برابر برای متقاضیان ورود به دوره دکترا

این مسأله احتمالاً یکی از مهمترین دلایل برگزاری آزمون به روش نیمه متمرکز است و معمولاً از سوی دانشجویانی که بنا به دلایل گوناگون، پذیرفته نشده اند، بیان می شود. با این همه، پذیرفته نشدن داوطلبین در دانشگاهی به غیر از دانشگاه خود، عمومیت ندارد و بسیاری از دانشگاه ها، هم اکنون شاهد دانشجویان دکترایی هستند که دوران کارشناسی ارشد خود را آنجا نگذرانده اند؛ افزون بر این، امکان پذیرفته شدن دانشجو در محل تحصیلش، طبیعی و منطقی است، چون دانشجو با نوع پرسش ها و طرز فکر اساتید خود آشنایی دارد.

همچنین باید در نظر داشت، اگر احیاناً تعداد معدودی استاد، مغرضانه از پذیرش دانشجویان دانشگاه های دیگر خودداری کنند (که صد البته در این صورت با نگرفتن دانشجوی خوب به وجه علمی خود نیز ضربه وارد کرده است) می توان با آنان بر پایه یکسری موازین برخورد کرد.
مهمتر از آن این که آیا بهتر نیست اساتیدی استخدام شوند که در ارزیابی دانشجو نهایت بی طرفی را رعایت کنند. لازم به یادآوری است، معمولاً اساتید با تجربه و دارای مراتب بالای علمی (دانشیار به بالا) نقش اساسی در طراحی پرسش ها و انجام مصاحبه با داوطلبان را به عهده دارند؛ بنابراین، اگر این اساتید عدالت را رعایت نکنند، چگونه می توان نسبت به کلیت آموزش عالی خوشبین بود؟!

حال اگر بپذیریم مجموعه یک دانشگاه و در رأس آن، اساتید مرتکب چنین بی عدالتی در نمره دادن به دانشجویان داوطلب ورود به دوره دکترا می شوند، چگونه می توان به نمراتی که دانشجویان به صورت ترمی از همین اساتید دریافت می کنند، اعتماد داشت؟!
شاید یکی از راهکارهای ساده برای پدید آوردن فرصت برابر برای متقاضیان ورود به دوره دکترا ـ بدون نیمه متمرکز کردن آزمون ـ متقاعد کردن دانشگاه ها به معرفی منابع علمی است که مورد پرسش در آزمون دکترا قرار می گیرد.

سنجش علمی داوطلبان ورود به دوره دکترا

طراحان آیین نامه جدید، به خوبی می دانند که در روش پذشته، سنجش علمی داوطلبان انجام می شده، ولی احتمالاً به روش سنجش در گذشته اشکالاتی بر آن وارد شده است. به عبارت دیگر، نامناسب و غیر استاندارد بودن پرسش ها در روش پذشته، مد نظر طراحان بوده است. گفتن اینکه سئوالات فلان آزمون، استاندارد نبوده است، کار آسانی است! به ویژه آنکه این ادعا از سوی داوطلبانی گفته شود که در آزمون موفق نبود ه اند!

اما عبارت یاد شده کاملاً مبهم است. معمولاً تاکنون پرسش های مربوط به آزمون ورودی دوره دکترا، تشریحی بوده و اینکه چگونه طراحان آیین نامه به غیر استاندارد بودن سئوالات پی برده اند، جای تأمل دارد!
یعنی ممکن است داوطلبی، پاسخی را نداند، ولی این نمی تواند دلیل خوبی برای غیر استاندارد بودن پرسش باشد. همچنین ممکن است گفته شود، پرسشی استاندارد است که مطالب آن در دسترس دانشجویان باشد که در این صورت با معرفی منابع از سوی دانشگاه ها (آنچنانکه در بخش پیشین آمد)، این مشکل برطرف خواهد شد.

نکته دیگر آن که اگر قرار باشد، پرسش ها استاندارد و مناسب طراحی شود، چه کسی اینکار را انجام خواهد داد؟ پاسخ روشن است: همان اساتید! اما این بار زیر نظر سازمان سنجش و احتمالاً گروهی خواهد بود؛ مانند آنچه هم اکنون در آزمون کارشناسی ارشد انجام می شود؛ بنابراین، کافی است نظرخواهی علمی دیگری از دانشجویان کارشناسی ارشد و اساتید گرفته تا معلوم شود، پرسش های این گروه نیز خالی از اشکال نیست!

به علاوه، آیا بهتر نیست چگونگی طرح سئوالات درست به اساتید آموزش داده شود یا در هنگام استخدام اساتید، توانایی آنان در طرح سئوالات مناسب مورد ارزیابی قرار گیرد؟
هر چند در آیین نامه به نوع پرسش ها در روش جدید اشاره ای نشده است، ولی احتمالاً مانند اغلب آزمون های سراسری به صورت چهار گزینه ای خواهد بود و اگر قرار باشد در روش جدید از سوالات چهار گزینه ای استفاده شود، بنا به گفته متخصصین سنجش و ارزیابی به ندرت امکان سنجش توانایی قدرت تجزیه و تحلیل داوطلب با این گونه سئوالات وجود دارد.
بنابراین، به نظر می سد سنجش علمی داوطلبان با این روش، نه تنها بهبود نخواهد یافت بلکه به صورت ضعیف تری انجام خواهد شد.

کمک به موسسات و وزارتخانه ها برای ارزشیابی متقاضیان استخدام

رویه اصلی و معمول در جذب افراد فارغ التحصیل دوره دکترا، کارنامه علمی ـ پژوهشی آنان شامل نمرات دروس گذرانده، نمره یا رتبه پایان نامه (و همچنین موضوع آن) و مطالب علمی چاپ شده افراد است. در صورت نیاز به ارزیابی دانشجویان در اوایل دوره ای که مقطع دکترای خود را آغاز کرد ه اند، می توان به کارنامه علمی افراد در دوران کارشناسی ارشد و پیش از آن استناد کرد؛ افزون بر این که معقولانه تر آن است که موسسات و وزارتخانه ها به عملکرد افراد در یک دامنه زمانی بلندمدت توجه داشته باشند تا اینکه بر پایه یک آزمون (آزمون نیمه متمرکز ورودی دوره دکترا) قضاوت کنند.

جلوگیری از شرکت متعدد داوطلب در آزمون های گوناگون

این تفکر که دانشجو باید در آزمون ورودی دکترا چندین دانشگاه شرکت کند، ناشی از عدم درک صحیح دوره دکتراست که بخشی از آن در ذیل «افزایش داوطلبان» در این نوشتار آمده است و توضیحات دیگری در این بخش افزوده می شود.
به علاوه در سال های اخیر، افزایش دانشگاه هایی که اقدام به گرفتن دانشجوی دکترا می کنند، به باور بسیاری از کارشناسان منجر به کاهش کیفیت این دوره شده است.

دوره دکترا، بالاترین مقطع تحصیلی است؛ بنابراین، دوره ای کاملاً تخصصی است و با توجه به نیاز به اساتید مجرب و امکانات و تجهیزات خاص و پیچیده و معمولا گران قیمت لزومی ندارد در یک رشته خاص، شمار بسیاری دانشگاه، دانشجو بپذیرد به ویژه آنکه قرار است (به فرض کیفیت بالا) فارغ التحصیلانی تربیت کنند که امید چندانی به جذب آنان در جایگاه مناسب وجود ندارد.
 به عبارت دیگر، جامعه به این تعداد فارغ التحصیل نیاز ندارد. این استدلال ممکن است برای دوران کارشناسی و حتی کارشناسی ارشد چندان معقول نباشد، چرا که هزینه برگزاری دوره های دکترا، همان گونه که گفته شد بسیار فراتر از دو دوره قبلی است.

مسأله مهم دیگر، لزوم تنوع در دانشگاه های کشور است (تجربه ای که در کشورهای صاحب دانشگاه های بزرگ پاسخ داده است، اما در کشور خودمان با توجه به نظارت کامل وزارت علوم امکان چندانی ندارد). تنوع در اساتید، دیدگاه های آنان، منابع مورد استفاده و ... طبیعتاً فارغ التحصیلانی در مقطع کارشناسی ارشد خواهد داد که تا حدودی با هم متفاوت خواهند بود (یا دست کم باید این گونه باشد)؛ بنابراین، به صورت معمول و در یک سیستم کارآمد، داوطلب تمایلی به شرکت در آزمون های متعدد نخواهد داشت. معقولانه تر آن است داوطلب بنا به علایق و شرایط خود، برای ورود به دوره دکترا یک یا دو دانشگاه آماده شود.

در این صورت با هماهنگی هایی که بین دانشگاه ها انجام خواهد گرفت، می توان تاریخ های متفاوتی را برای برگزاری آزمون در نظر گرفت.

دیگر اهداف آیین نامه

به غیر از اهدافی که در بالا به آنان پرداخته شد، همان گونه که در مقدمه آمد، سه هدف دیگر نیز در آیین نامه آمده است: ایجاد وحدت رویه و هماهنگی دانشگاه با سیاست های وزارت علوم در پذیرش دانشجو، کمک به دانشگاه برای پذیرش دانشجویان مستعد دوره دکترا و کاهش هزینه اجرای آزمون های موازی و جلوگیری از اتلاف منابع.

ظاهراً نخستین هدف با برگزاری چنین آزمونی به دست خواهد آمد، اما باید توجه داشت که در گذشته هم دانشگاه ها رویه ای به غیر از سیاست های کلی وزارتخانه مطبوع خود نداشته اند. این در حالی است که مسائل مهمی مانند تخصیص بودجه به دانشگاه ها و تعیین رئیس دانشگاه (و به تازگی جذب هیأت علمی) بر عهده وزارت علوم است و در چنین شرایطی طبیعی است، دانشگاه در پذیرش دانشجو نیز وحدت رویه خود را حفظ خواهد کرد.

درباره کمک به دانشگاه برای پذیرش دانشجویان مستعد باید گفت دانشگاه هایی که از چنان اساتیدی و زیرساخت هایی برخوردارند که بتوانند دانشجوی دوره دکترا تربیت کنند، بهترین گزینه برای جذب دانشجو هستند. کاهش هزینه اجرای آزمون های موازی و جلوگیری از اتلاف منابع از دیگر اهداف برگزاری آزمون به روش جدید است؛ هرچند ممکن است تا اندازه ای درست باشد، ولی عملاً بار سنگین آزمون و پذیرش دانشجو از دانشگاهها به سازمان سنجش منتقل می شود (مانند لزوم تشکیل جلساتی با اساتید طراح پرسش در سازمان سنجش که مستلزم وقت و هزینه است).

همچنین با توجه به توضیحاتی که در «جلوگیری از شرکت متعدد داوطلب در آزمون های مختلف» آمد، چندان توجیه شدنی نیست.

مشکلات ساختاری آیین نامه آزمون های نیمه متمرکز ورودی دوره دکترا

با اندکی تأمل در آیین نامه آزمون های نیمه متمرکز ورودی دوره دکترا به برخی مشکلات که به تدوین آن مربوط می شود، برمی خوریم؛ هر چند اینگونه مشکلات اهمیت چندانی در اصل ماجرا نخواهد داشت، ولی زیبنده یک آیین نامه نیست؛

۱ـ در آیین نامه، از آزمون عمومی که توسط سازمان سنجش برگزار می شود، سخن به میان آمده، در حالی که عملاً آزمون دیگری در کار نیست؛ بنابراین، اطلاق نام «عمومی» که معمولاً در برابر «اختصاصی» یا «موضوعی» (مانند آزمون جی آر ای) به کار می رود، لزومی ندارد.

۲ـ در ماده ۴ ملاک های سنجش و ارزیابی علمی داوطلبان بر مبنای معیارهای الف) نمرات به دست آمده در آزمون عمومی،
ب) سوابق تحصیلی دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد (معدل)،
پ) سوابق آموزشی، علمی، پژوهشی و فناوری است، در حالی که در ماده ۵ مواد امتحانی آزمون عمومی در چهار مورد از «الف تا د» به صورت الف) زبان عمومی ب) استعداد تحصیلی پ) دروس در سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد ت) سوابق تحصیلی (معدل تراز شده) دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد داوطلب آمده است؛ بنابراین مشخص نیست سوابق تحصیلی (معدل) جزیی از آزمون عمومی است (ماده ۵) یا به صورت موازی با آزمون عمومی (ماده ۴) خود از ملاک های ارزیابی به شمار می رود! البته از ماده ۶ مشخص می شود که آزمون عمومی شامل معدل نمی شود.

۳ـ در ماده ۴ و نیز ماده ۶ مشخص می شود که سوابق تحصیلی دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد ـ که همان معدل است ـ توسط سازمان سنجش سنجیده می شود. در همان دو ماده سنجش سوابق آموزشی، علمی، پژوهشی و فناوری به عهده دانشگاه گذاشته شده است؛ بنابراین، مشخص نیست اگر معدل دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشجو توسط سازمان سنجش سنجیده می شود، دانشگاه باید کدام سابقه آموزشی دانشجو را باید بررسی کند!

جمع بندی

نخست: این نوشته، برخی از مشکلات مربوط به برگزاری آزمون های دکترا که توسط دانشگاه ها انجام می شده است، انکار نمی کند، ولی با این حال، برگزاری آزمون توسط سازمان سنجش نیز برای دوره دکترا چاره کار نیست و باید به رفع نواقص در چهارچوب استقلال نسبی دانشگاه در گرفتن دانشجویان دکترا اقدام کرد؛ افزون بر این، مشکلات دوره دکترا در دانشگاه های کشور به برگزاری آزمون محدود نمی شود.

به زعم اینجانب، مشکلات اصلی این دوره به دوران تحصیل دانشجو مربوط می شود و اگر قرار باشد، اولویت بندی کرد، باید نخست به آن پرداخت. وزن و اهمیت مشکلاتی مانند کمبود امکانات پژوهشی و کمبود اساتید مجرب و به روز که قادر به راهنمایی دانشجویان این دوره باشند، بسیار فراتر از آن است که بتوان آنان را پشت چگونگی برگزاری آزمون ورودی پنهان کرد. نیمه متمرکز کردن آزمون دکترا با هر نیتی که انجام گیرد، نشان دهنده عدم اعتماد وزارت علوم به دانشگاه هاست.

دوم: مقایسه آزمون دکترا با آزمون هایی چون «جی آر ای» که حتی در مقدمه آیین نامه جدید آمده، غلط انداز است. آزمون جی آر ای، آزمون ورود به دوره دکترا نیست بلکه یکی از شرایط ورود به دوره های کارشناسی ارشد و دکترا برخی از دانشگاه های آمریکا و کانادا (و نه کشورهای دیگر) است که مانند آزمون زبان حالت بسندگی دارد (یعنی داشتن حداقل نمره در آن برای درخواست ورود به دوره کافی است) و همه مراحل دیگر مانند پذیرش دانشجو و حتی حداقل نمره ای که در آزمون جی آر ای لازم است، از سوی دانشگاه تعیین می شود.
به علاوه، مقایسه تعداد دانشجویان دوره دکترا در کشورهای غربی با ایران که در سخنان برخی مسئولین دیده می شود (سخنان معاون وزیر علوم، همشهری اونلاین، بیست و سوم شهریور هشتاد و نه) نیز توجیه خوبی برای این تصمیم نیست؛ مثلاً اینکه چون در غرب دو درصد جمعیت دانشجویی در مقطع دکترا هستند ما هم باید سرعت پذیرش دکترا را افزایش دهیم در نوع خود پرسش برانگیز است، زیرا هنگامی که کشور ما از برخی مشکلات زیرساختی در آموزش عالی رنج می برد، چه اصراری است با غرب مقایسه شود؛ طرفه آنکه استقلال دانشگاه در غرب و از جمله گرفتن دانشجوی دوره دکترا هیچگاه با کشور خودمان قابل مقایسه نیست!

در اغلب دانشگاه های معتبر غربی، همه امور آموزشی و پژوهشی توسط دانشگاه تنظیم می شود تا چه رسد به گرفتن دانشجوی دکتری.

سوم: از آنجا که ظاهراً نظرخواهی های انجام گرفته از دانشجویان در تصمیم گیری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نقش داشته است (معاون آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، همشهری آنلاین، بیست و سه شهریور هشتاد و نه) پسندیده تر بود اطلاعات بیشتری از روش نظرخواهی، تعداد کسانی که مورد نظرخواهی گرفته اند، ارایه می شد؛ مهمتر آنکه مشخص شود از کدام گروه از داوطلبین نظرخواهی شده است: پذیرفته شده ها یا بازماندگان از کورس رقابت!

چهارم: بدون شک، گذراندن مقاطع گوناگون تحصیلی در دانشگاه های گوناگون که ظاهراً مد نظر معاون آموزشی وزارت علوم نیز هست، امری پسندیده است (همشهری آنلاین، بیست و سه شهریور هشتاد و نه) اما آیا با برگزاری آزمون نیمه متمرکز این مهم به دست می آید؟
ساده تر آن که برای فارغ التحصیلانی که در دانشگاه های گوناگون مقاطع گوناگون را گذرانده اند، در هنگام استخدام امتیازاتی قایل شد. آنگاه شاید اندکی از عطش رفتن دانشجویان به مقاطع بالاتر در دانشگاه قبلی خود نیز کم شود.

پنجم: یکی از پیامدهای ناخوشایند، سراسری کردن آزمون دوره دکترا مانند آزمون های ورودی دانشگاه ها و نیز آزمون کارشناسی ارشد، رشد قارچ گونه کلاس های کنکور و در پی آن هزینه هایی است که داوطلبان باید بپردازند؛ کلاس هایی که بدون شک مشکلات بیشتری از کلاس های مشابه در مقاطع پایین تر خواهد داشت، چرا که یافتن افرادی که بتوانند با اشراف به آزمون دکترا به تدریس در این کلاس ها بپردازند، کار آسانی نخواهد بود.

kambizminaei@gmail.com
دکتر کامبیز مینایی، استادیار بخش گیاه پزشکی دانشگاه شیراز

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۳۶
من هم به عنوان یک داوطلب دوره دکتری با نظرات این استاد محترم موافقم. برگزاری یک آزمون عمومی برای همه فارغ التحصیلان رشته های فنی مهندسی هیچ اعنباری ندارد. اینکه من بتوانم یا نتوانم به جند سوال ریاضی پاسخ دهم یا ندهم به هیچ وجه نمی تواند ملاک اولیه برای پذیرش باشد. چرا همه چیز در این کشور باید به صورت غیر منطقی باشد. چرا باز باید مثل موش آزمایشگاهی چند سالی این قانون باشد و وقتی فرصت از دست ما رفت قانون حذف شود. چرا تصمیمات غیر منطقی است. آخه یک امتحان عمومی در سطح کل فنی مهندسی چگونه می تونه ملاک غربالگیری باشد. البته آنچه به جائی نرسد فریاد است.
تو رو خدا جلوی این روش انتخاب را بگیرید. سایت تابناک کمکمون کن. این ایین نامه در آینده اشکالاتش معلوم میشه. ولی فرصت از دست ما میره. حالا باید بری بشینی درس ریاضی 1 و 2 را بخونی تا برآزنده باشی دانشجوی دکتری بشی.
با نظرات ایشان کاملا موافق هستم. در هیچ جای دنیا مرسوم نبوده و نیست که دولت تا این حد اختیارات دانشگاه ها را محدود نماید. این امر بر رشد و توسعه علمی دانشگاه ها ضربه ای اساسی وارد می نماید. دانشگاه با مدرسه تفاوت اساسی دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه یاسوج
mamnoon az matalebetoon, be nazare man stressse ziad tar az ghabl hast.ama hade aghal ie sery parti bazi ha kam mishe
چیزی که واضح است گزینش غیر عادلانه و بر اساس روابط در گرفتن دانشجوهای دکتراست که در این طرح هم به دلیل اینکه گزینش نهایی را دانشگاهها انجام می دهند وجود خواهد داشت ولی ممکن است کمتر شود. در این طرح مساله سرگردانی داوطلبان بین دانشگاههای مختلف و هدر رفت وقت و هزینه های آنهابه خاطر شرکت در امتحانات متعدد برطرف می شود.
سلام بر استادبزرگ و دوست دیرینه ام کامبیز.
نکات جالبی بود اما واقعا ایا شرایط کنونی دیده ای. هر دانشگاه معمولا دانشجویان خود را می گیرند یا دانشجویانشان به اندازه کافی از نوع سئوال اطلاع دارند و .. اما بنده با بیش از 14 سال سابقه تحقیق باید اگر بخواهم هر ازمون شرکت کنم مثلا 4 دانشگاه ، 4 تا یک ماه برای هر دانشگاه رفت و برگشت، هزینه، 2 امتحان زبان و اصلی و .. بگدارم.
خوب بود
اين اقدام اگر درست اجرا شود يكي از بهترين كارهاي اين دولت خواهد بود.اولا بدليل اينكه حداقل يك فيلتر ورودي در مركز بعنوان آزمون كتبي وجود خواهد داشت دست بسياري از گروه هاي آموزشي (كه بصورت دلبخواهي و بدليل سابقه آشنايي و دلايل غير علمي ديگر اقدام به پذيرش دانشجوي دلخواه مي كردند) بسته ميشود ثانيا اين نويسنده محترم كه در دانشگاه هستند چگونه صحبت از پژوهش در دوره فوق ليسانس ميكنند اينجانب يك دكتري عمومي از دانشگاه آزاد و يك فوق ليسانس در رشته ديگر از دانشگاه ملي تبريز دارم مي خواستم بدانم كدام پژوهش؟انگار يادتان رفته كجا زندگي ميكنيد تمام هم و غم استادان (در دوره فوق ليسانس)معطوف به حضور دانشجو و انجام تكاليف شبه دبيرستاني بود چرا واقعيت را انكار ميكنيد؟ثالثا بعضي از دانشگاههاي معتبر ايران مانند دامپزشكي دانشگاه تبريز دكتراي عمومي دارند ولي دكتري تخصصي ندارند اين فارغ التحصيلان بناچار بايد بدانشگاه تهران يا اروميه يا . . . را براي دكتري تخصصي انتخاب كنند در صورت عدم پذيرش دانشجو از دانشگاه ديگر تكليف اينها چيست؟رابعا: اساتيد محترم عادت كرده اند سوالات آزمون دكتري را بصورت سليقه اي و بدون هيچ ضابطه اي طرح كنند كه اين امر نيز بدليل آشنايي دانشجوي همان تستاد با سبك كاري ايشان يكي از دلايل انحصاري شدن قبولي دانشجو در دانشگاه خودش و غير استاندارد بودن آزمون است.در پايان با علم اينكه بدليل وجود مصاحبه بدون ضابطه و جا نداشتن سوابق پژوهشي و تاليفي در هيچكدام از بندهاي صريح آزمون بازهم دست گروه مورد نظر در اعمال نظرات شخصي بسيا باز مي باشد ولي بازهم خبر خوبي است دست دست اندركاران درد نكند.
ایشان ممکن است در رشته تخصصی خودشان صاحب نظر باشند اما نوشته انتقادی ایشان خالی از یک نقد روشمند و منصفانه است و کلی گویی و اظهار نظر کاملا شخصی نموده اند که به هیچ نظر خواهی و یا نظر سنجی مستند نیست و بیشتر به نظر می رسد نگران افزایش تعداد دانشجویان دکتری هستند .
بهتر است بدانند دلیل محکمی بر برتری علمی انهایی که در ازمونها موفق شده اند بر سایر شرکت کنندگان وجود ندارد و ایشان می توانند توان علمی خودشان را یا سایر مه دوره ای ها که به هر علت موفق به طی دوره دکتری نشده اند مقایسه کنند. اتفاقا اگر یک کار منطقی در این دوره ها برای اموزش عالی شده باشد همین تصمیم است . استناد به نظر داوطلبانی که شرکت کننده در این مسابقه هستند برای ایجاد یک مکانیسم عادلانه برای قضاوت تصمیم صحیحی است . امید است در اجرا هم بتوان موفق عمل کرد و این تخش از مملکت را از بخسی نگری و انحصار طلبی زیر عناوین علمی خارج کرد.
نظرات شما در کل قابل قبول است...اما ای کاش مشکلات دانشجویان دوره دکتری در حین تحصیل را بیشتر بحث میکردید...مشکل ما این است که بوریابافان اکنون حریر بافی میکنند.....
تا کی میخواهید حق کسی رو با پارتی بازی پایمال کنید آقای مینایی؟
باوجود اینکه بسیاری از نکات مطرح شده درست است اما گویا نگارنده محترم با بی عدالتی هایی که در پذیرش دانشجویان دکتری به عمل میآید کاملا نا آشنایند ،چرا که به طور مثال در دانشگاه محل تحصیل بنده گویا دوره دکتر صفی بوده چرا که همه پیش از آزمون میدانند که امسال نوبت چه کسانی است.نه به دلیل داشتن سطح علمی بالاتر بلکه به دلیل مثلا تایپ یک کتاب برای استاد مربوطه. آیا تایپ کردن کتابی که استاد مطالبش را جمع آوری کرده است می تواند نشانگر سطح لازم و علم لازم برای ورود به دوره دکتری باشد؟ نمیدانم شاید شما اساتید قوانینی دارید که برای ما قابل فهم نیست. امیدوارم در همه جا عدالت برقرار گردد.
اساتید دانشگاهها در پذیرش دانشجویان دوره دکتری پارتی بازی می کنند و ملاک شون اصلی شایستگی نیست ،بلکه فقط منافع شخصی شان می باشد.
این طرح آنقدر عجولانه و غیرکارشناسی بوده که تا الآن مواد امتحانی و جزئیات آن اعلام نشده است. این در صورتی است که قرار بود تا پایان آذر جزئیات آزمون اعلام شود.
طرح سازمان سنجش هر چه باشد 9999999999999999999999999999 برابر بهتر از قبلی است. من خودم 2 بار مصاحبه افتادم و بعد ول کروم. الان دوباره روحیه گرفتم تا در برابر شرایط مساوی رقابت کنم.
جناب دكتر شما كه ميفرماييد دانشجويان كارشناسي ارشد همان استاد زرنگ هستند پس به طور طبيعي در اين آزمون قبول ميشوند و جاي نگراني نيست. نگرانيهاي اساتيد محترم خود نشان دهنده عدم اطمينان آنان به دانشجويان نور چشمي خودشان است.ساليان سال بود فرصت داشتيد سوال استاندارد و از همه مهمتر غير گزينشي عمل كنيد ( مانند اساتيد دانشگاههاي خارج) و نتيجه منجر به نارضايتي عمومي نشود و نكرديد تا وزارت علوم دست به كار شد.
با نظرات جناب دکتر کاملا موافقم، کسانی که در مورد آزمون دکترا این تصمیمات را گرفته اند متاسفانه تفاوتی بین سطح کارشناسی و دکترا رو ندیده اند! در ضمن دوستان اطلاع دارند که اگر مشکل امتحان دکترا بحث پارتی بازی باشد، در این حالت نیز امکان این کار وجود دارد چون که نهایتا مصاحبه هم وجود دارد!!!
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی