به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه ۲۹ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که بیانات رهبر انقلاب در دیدار صدها نفر از مردم اصفهان با تیترهایی همچون «بساط شرارت بدون شک جمع خواهد شد»، «هیچکس خودسرانه حق ندارد به خیال خودش کسی را مجازات کند» و «امیدآفرینی، شاخص ایراندوستی است» در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
یوسف مولایی، استاد حقوق بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان قطعنامه شورای حکام؛ نشانه پایان انعطاف نوشت: قطعنامههای شورای امنیت همواره به منظور ارسال پرونده کشورها به شورای امنیت نیست. گاهی این قطعنامهها جنبه هشدار دارد. در دو نشست قبلی آژانس از رفتار ایران انتقاداتی صورت گرفت و انتقاداتی به منظور عدم همکاری با آژانس و فراهم نشدن امکان دسترسی آژانس به سایتهایی که آژانس مدعی بود که در آن فعالیتهایی صورت گرفته انجام شد؛ اما ایران در ارتباط با آن توضیحی به آژانس نداد. از این جهت بود که پس از نارضایتی آژانس از کمکاری تهران در تعامل با آژانس و تحریکات و فشارهای غربیها در نهایت شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعنامه سوم خود را علیه ایران صادر کرد؛ لذا حتی اگر شرایط سیاسی هم تغییر نمیکرد قطعنامه صادر شده علیه ایران در شورای حکام تا حدودی قابل پیش بینی بود. البته احتمالا مسائل داخلی ایران موجب شده مواضع اروپاییها علیه تهران تندتر شود، اما ظاهر قضیه فنی است و مدعی هستند که ایران در مورد مسائل پادمانی توضیحی به آژانس نمیدهد.
سه سایت در این زمینه مد نظر است و، چون ایران در این زمینه همکاری نکرده است ایران را مستعد برخورد دانستهاند. اگر شرایط عادی بود و در تهران مشکلاتی وجود نداشت احتمال اینکه این رخداد در آژانس علیه ایران ایجاد نشود، دور از ذهن بود. زیرا به هر طریق اروپاییها به گونهای تصمیم میگیرند که حاشیهها نیز بر متن برای آنها تاثیرگذار است. شاهد بودیم که جز چین و روسیه همه کشورهای موثر به این قطعنامه رأی دادند. البته اروپاییها به ایران فشارهایی آورده بودند که موارد اختلافی با آژانس را حل کند از سوی دیگر ایران هم به منظور بازگشت به برجام ضمانتهایی از آژانس بینالمللی انرژی اتمی درخواست کرده بود که در برابر این خواسته آنها نیز مساله پادمان را برجسته میکردند. از جمله علتهای این قطعنامه این بود که پادمان با مسائل سیاسی و مسائل حقوق بشری ادغام شد و انگیزه در اروپاییها به منظور توافق با تهران کاهش یافته است. از قرار معلوم آنها نمیخواهند مانند گذشته در برابر ایران انعطاف نشان دهند.
از سوی دیگر ایران هم اوقات مناسبی داشت تا از آن استفاده کرده و برجام احیا شود، اما این زمانها از دست رفت و کارشناسان در این ارتباط مدام هشدار دادند. ایران در ارزشگذاری برای پیشرفت در پرونده هستهای دچار اشتباههای محاسباتی شد و اکنون میبینیم که بازگشت به برجام در مقایسه با گذشته سختتر شده است تا بتواند به احیای برجام امیدوارتر باشد. البته اگر سخنان سفیر روسیه درست باشد و در آینده شاهد حضور اعضای آژانس در ایران باشیم آنگاه میتوان این احتمال را داد که بخشی از ابهامات آژانس در نتیجه مذاکرات در ایران حل شود. البته صفبندی سیاسی در ارجاع پرونده هستهای ایران مهم است و اگر نوعی اجماع هم در این ارتباط باشد شرایط سختتر هم خواهد بود. البته اگر ایران این مذاکرات را آغاز کند و به سمت حل مسائل حرکت کنیم آنگاه ایران میتواند امیدوار باشد.
از طرفی شرایط داخلی ایران یک متغیر برای غربیها به حساب میآید و اگر تهران بخواهد در پرونده هستهای به دستاوردی برسد در ابتدا باید نوعی آرامش در داخل ایجاد کرده و در مورد مسائل داخلی باید مدیریت ویژهای داشته باشد. ایران دچار اشتباه محاسباتی شد زیرا اینگونه تحلیل میکرد که جنگ اوکراین موجب خواهد شد اروپا به ذخایر ایران نیاز داشته باشد، اما شاهد بودیم که اینگونه نشد و این وزنه از دسترس ایران خارج شد. از این رو میتوان چنین تحلیل کرد که برجام با شرایطی که وجود داشت فعلا قابل دسترس نیست و باید به منظور احیای برجام طرحی نو در انداخت که آن هم در ابتدا مستلزم ایجاد شرایط بهتری در ایران و مدیریت کشور و ایجاد آرامش در درون ایران است. این مورد را میتوان در تصمیمگیریهای غربیها در آینده در ارتباط با برجام مشاهده کرد.
محمدصادق جنانصفت طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت نوشت: شهروندان ایران تنها به این دلیل که در دهههای پرشمار سپریشده به هر دلیل با فایدههای مقوله ارزشمند آزادی در نظر و در عمل آشنایی لازم و کافی به دست نیاوردهاند، درباره این عنصر نیرومند و پیشبرنده جامعههای انسانی کمتر میدانند. این اندک فهمی از مزیتهای مقوله بسیار نیرومند آزادی حتی در میان سیاستمداران و مدیران اقتصادی و سیاسی کشور نیز با کمال وضوح دیده میشود. نزد سیاستورزان ایرانی که منافع گروهی و باندی و جناحی و حکومتی آنها اقتضا میکند، آزادی مقولهای است که در برخی از رفتارهای آدمیان و گروههای انسانی نمود پیدا میکند و عموما نیز آن را به آزادی در پوشش و رفتار با دیگران خلاصه میکنند. اما واقعیت آزادی بسیار فراتر از این تصورات کوتهبینانه و خام است. آزادی یک کالای لوکس برای اشراف و صاحبان قدرت نیست بلکه یک نیروی پایانناپذیر برای آزادسازی ذهن آدمی از هر اندیشه دگم و بازدارنده است. واقعیت این است که ذهن انسان در صورت وجود آزادی کامل میتواند راههای پیشرفت برای آدمیان و نیز جامعههای انسانی را هموار کند و شهروندان هر جامعه دارای نعمت آزادی را به رفاه مادی و نیز آرامش فکر و خیال برساند.
اگرچه مقوله آزادی به مثابه یک نهاد و به دلیل نیروی آزادیبخشی که در ذات خود دارد در تاریخ با سرکوبهای شدید و پرشمار روبهرو شده و هنوز نیز مستبدان عالم از رهبران سیاسی و دارندگان اندیشههای جزمی و منجمد این نهاد را سرکوب کرده و به بیراهه میکشانند، اما تجربه نشان داده است این نیروی پیشبرنده تاریخ انسانی از همه بندهای زورمداران رهایی را تجربه کرده و روزبهروز بر شیفتگان آن افزوده میشود.
برای اینکه مفهوم فایده آزادی را بهتر درک کنیم میتوانیم به تاریخ معاصر رجوع کنیم. تاریخ ۳۰۰ سال تازهسپریشده جوامع انسانی نشان میدهد هر جامعهای به هر میزانی که از نیروی آزادی در سیاست، در امور اجتماعی و در اقتصاد بیشتر استفاده کرده و آزادی را به مثابه اصل و محور همه نوع قانونگذاری و فعالیت قرار داده است از لحاظ معنوی و مادی در صف جلو ایستاده است. کشورهای غرب اروپا (آمریکا، ژاپن، استرالیا و کانادا) را با کشورهای دیگر مقایسه کنید. آمریکا الان در کجای قدرت جهان ایستاده است و آمریکای جنوبی در کجا؟ کرهجنوبی در کجای بلندای اقتصاد ایستاده و کره شمالی در کجا؟ شیلی و کوبا را مقایسه کنید و این را ادامه دهید و ببینید که آزادی چه پیامدهای مبارکی دارد.
روزنامه جوان طی یادداشتی در شماره امروز خود نوشت: روزنامه هممیهن، به مدیرمسئولی غلامحسین کرباسچی در سرمقاله دیروز خود به موضوع شکست رسانهای نظام پرداخته است. این روزنامه در این یادداشت نوشته: «تقریباً یک گزاره در میان طرفداران وضع جاری مورد اتفاقنظر است. این گزاره هم در جلسات و هم در فضای عمومی مورد تأکید قرار میگیرد. میگویند که در جنگ رسانهای شکست خوردهایم. البته نوعی فرافکنی هم در این ادعا هست، زیرا میخواهند بگویند که دیگر کارهای ما مشکلی ندارد و فقط در این جنگ شکست خوردهایم، درحالیکه این ادعا حقیقت ندارد. باید بگویند که در این جبهه از جنگ، شکست بدتری از سایر جبههها خوردهایم و در جبهههای دیگر نیز وضع مناسبتری نداریم.» این برداشت هم میهن البته برداشت یک سویه خود آنهاست و حامیان نظام یا به قول هم میهن، حامیان وضع جاری، نه فقط در مورد جنگ رسانهای بلکه در مورد گزارههای دیگر همواره انتقاد خود را طرح کردهاند و از قضا نه تنها طرفدار وضع جاری نیستند، بلکه جریان متبوع رسانههایی همچون هم میهن را بانی وضع موجود میدانند و برای همین به رویکرد دوگانه آنها معترضاند. نمیشود حامی حسن روحانی و اسحاق جهانگیری بود و برای آنها مدام تحسین و تمجید خرج کرد و خود را مخالف وضع موجود هم دانست. هر کس باید نقش خود را در این معرکه بپذیرد. جریان اصلاحات اگر مسئولیت پذیر بود، نباید الان آتش بیار معرکه میشد.
یک خبر را با هم مرور کنیم؛ خبرنگار روزنامه هممیهن هم اکنون به اتهام جاسوسی و ارتباط با رسانههای تروریستی بازداشت است. حالا همین رسانه برای دیگران یادداشت مینویسد که چرا در جنگ رسانهای شکست خوردهاید!
حامیان نظام در جنگ رسانهای شکست خوردهاند، اما حزب کارگزاران سازندگی که خاستگاه کرباسچی است و حداقل حامی سه رئیسجمهور بوده که جمعاً ۲۴ سال دولت را در دست داشتهاند و همواره هم رسانه داشتهاند، کجای وضع موجود ایستادهاند و نقششان در شرایط کنونی چیست؟ در اعتمادزدایی از نظام، چقدر نقش ایفا کردهاید، با اینکه همواره در درون قدرت بودهاید؟