به گزارش تابناک به نقل از همشهری آنلاین اردشیر زاهدی که در سال های اخیر برخی مواضعش مثل حمایت از سردار شهید سلیمانی و مخالفت با تحریمها خبرساز شده بود، امروز در ۹۳ سالگی در سوئیس درگذشت.
او، وزیر خارجه دوران پهلوی، سفیر پیشین ایران در بریتانیا و آمریکا، و همچنین داماد محمدرضاشاه و از جمله دولتمردانی بود که در دربار ایران نقش پررنگی داشت.
اردشیر زاهدی فرزند تیمسار فضلالله زاهدی است؛ کسی که پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرنگونی دولت محمد مصدق حدود دو سال بر مسند نخستوزیری نشست و زمام امور مملک را در دست داشت. اردشیر زاهدی در سال ۱۳۰۷ متولد شد و در زمان کودتا بیستوپنجساله بود. گرچه او در آن زمان دخلی در امور مملکت نداشت اما بخاطر داشتن چنان پدری خواه و ناخواه سر از کار سیاست درآورد.
زاهدی بین سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۵ به عنوان سفیر ایران در انگلیس مشغول به کار بود. سپس از اواخر سال ۴۵ تا اواسط سال ۱۳۵۰ در کابینهی امیرعباس هویدا به عنوان وزیر امور خارجه فعالیت کرد و بعد، از واپسین روزهای سال ۵۱ تا بهمن ۵۷ سفیر ایران در ایالات متحده آمریکا بود.
زاهدی حدود یک دهه پیش از انقلاب اسلامی در سال ۱۹۶۸، در مقام وزیر امور خارجه ایران، معاهدهی «ان.پی.تی» یا «منع گسترش تسلیحات هستهای» را به نمایندگی شاه ایران امضا کرد. او حدود یک دهه قبل در اولین گفتوگوی پس از انقلابش با رسانههای فارسیزبان به «صدای آمریکا»، دربارهی حق ایران در داشتن انرژی هستهای صلحآمیز گفته بود که استفاده از انرژی هستهای «حق حقهی ایران بوده، هست و خواهد بود ... این حق متعلق به ایرانیهاست؛ دولتها میآیند و میروند. معتقدم که ایران حق خود را خواهد داشت ... این توهین به شرافت ایرانیهاست که بگویند ما به شما اعتماد نداریم».
او به عنوان یک دیپلمات بازنشسته، حتی زمان ریاست جمهوری جرج بوش هم معتقد بود مسئلهی هستهای ایران تنها با مذاکره حل میشود و «جنگ هیچچیز را حل نخواهد کرد». او گفته بود: «اگر بمب بیندازند به ایران یا اگر بخواهند تحریم اقتصادی کنند مردم بیچاره آسیب خواهند دید؛ به نظرم حق مال ایران است و غرب باید بنشیند صحبت کند و با ادامهی صحبت به جایی خواهند رسید».
اردشیر زاهدی اخیرا در یک گفت وگو با شبکه خبری بی بی سی درباره سردار سلیمانی گفته بود: قاسم سلیمانی یک سرباز وطنپرست بود.
سفیر شاه در آمریکا چندسال پیش در یک یادداشتی که در نیویورک تایمز منتشر کرد به سیاست های ترامپ درباره ایران تاخت و آن را قلدرمابانه و بدون شناخت درست از تاریخ چندین هزار ساله کشور ایران دانسته بود.
زاهدی در آن یادداشت نوشته بود که "تاریخ به متجاوزان بیگانه آموخته است که از سودای در هم کوبیدن ایران دست بردارند. شتر در خواب بیند پنبه دانه. هیچ کس نمیتواند ایران را در هم بکوبد."