به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه چهارم آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که تاخیر در حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی، افزایش ۲۸ درصدی طلاق کاهش ۳۶ درصدی ازدواج، کرونا در یک قدمی موج ششم و سقوط لیر ترکیه و اتحاد مخالفان اردوغان در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
جاوید قرباناوغلی طی یادداشتی در سرمقاله امروز روزنامه شرق با عنوان تهدید اسرائیل تا چه حد جدی است؟ نوشت: در شرایطی که تلاشهای بینالمللی برای ازسرگیری مذاکرات ایران با قدرتهای جهانی و احیای توافق هستهای به نقطه اوج خود رسیده است، رژیم صهیونیستی به نحو آشکاری از «گزینه نظامی» علیه ایران سخن میگوید. آویگدور لیبرمن، وزیر دارایی رژیم صهیونیستی، رویارویی نظامی با ایران را «اجتنابناپذیر» دانسته و آن را تنها راه جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی به توان هستهای توصیف کرد. به گفته لیبرمن «درباره رویارویی با ایران فقط موضوع زمان مطرح است که این زمان خیلی طولانی نخواهد بود». وی ادعا کرد هیچ روند دیپلماتیک یا توافقی، برنامه هستهای ایران را متوقف نمیکند. همزمان با اظهارات لیبرمن، رسانههای این رژیم از اختصاص یکونیم میلیارد دلار برای تقویت تسلیحاتی ارتش اسرائیل برای آنچه «حمله به تأسیسات اتمی ایران» ذکر شده است، خبر دادند. اسرائیل بهعنوان جدیترین مخالف برنامه هستهای ایران، در کنار فعالیتهای وسیع و فشرده دیپلماتیک برای استفاده از ظرفیتهای بینالمللی برای فشار به ایران، استفاده از اقدامات جاسوسی برای آگاهی از میزان پیشرفت ایران، ترور دانشمندان هستهای و تخریب تأسیسات از طریق فیزیکی یا سایبری، هرگز قصد خود برای حمله به مراکز هستهای ایران را پنهان نکرده است. با در نظر گرفتن حمله هوایی این رژیم به تأسیسات اتمی اوسیراک عراق (۱۹۸۱) و همچنین سوریه (۲۰۰۷) هرچند نباید اقدام مشابهی علیه ایران را دستکم گرفت، با این حال دستزدن به چنین اقدامی با توجه به موارد زیر چندان هم سهلالوصول به نظر نمیرسد.
۱- اولین مانع اسرائیل در چنین اقدامی، کسب موافقت آمریکاست. بر اساس اطلاعات موجود در خلال مذاکرات برجام، باراک اوباما در خلال گفتگوهای هستهای ایران با ۱+۵ که اسرائیل بهشدت با آن مخالفت میکرد، اسرائیل را از دستزدن به چنین اقدامی بازداشته و درباره آن به بنیامین نتانیاهو هشدار داده است. در زمان ترامپ نیز با وجود دیدگاههای بسیار نزدیک او با اسرائیل، آمریکا در کنار بهکارگیری فشار حداکثری برای تسلیم ایران در برابر خواستههای خود، همواره از ترجیح راهکار دیپلماتیک بر روشهای دیگر سخن گفت؛ هرچند عبارت «گزینههای دیگر روی میز است»، ادبیات مرسوم واشنگتن درباره برنامه هستهای ایران در صورت شکست راهحلهای دیپلماتیک بوده است. در دوره بایدن نیز با وجود بنبست در مذاکرات وین و اظهارات مقامات آمریکایی و تأکید بر اینکه فرصت برای ازسرگیری در حال پایانیافتن است، ترجیح آمریکا همچنان راهحل مبتنی بر مذاکره است. ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در آخرین موضعگیری در مصاحبهای مطبوعاتی تأکید کرد «گروه ۱+۵ همگی بر این باور هستند که دیپلماسی مؤثرترین مسیر را برای بازداشتن دائمی و قابل راستیآزمایی ایران از دستیابی به یک سلاح اتمی میسر میکند و همگی بر این باور هستیم که مذاکرات وین باید در اسرع وقت و دقیقا از همان نقطه پایان دور ششم شروع شود.»
۲- با وجود ادعای نتانیاهو در سال ۲۰۲۱ که گفته بود «حمله به تأسیسات اتمی عراق به اندازهای مخفی بوده که اسرائیل متحد اصلی خود آمریکا را نیز در جریان نگذاشت»، بعید به نظر میرسد اسرائیل قبل از رضایت آمریکا و اطمینان از حمایت کامل این کشور به اقدامی نظامی علیه ایران دست بزند؛ اقدامی که میتواند دامنه بحران را در این منطقه از کنترل خارج کرده و در شرایطی که آمریکا درصدد خروج از منطقه، کاهش هزینههای نظامی و تمرکز بر شرق آسیاست، این کشور را مجددا مجبور به هزینه گزاف در آن کند. هرچند دغدغههای آمریکا برای رژیم صهیونیستی در صورت اطمینان از موفقیتآمیزبودن عملیات چندان اهمیتی ندارد و در انجام آن تردید به خود راه نخواهد داد.
۳- روسیه بهعنوان دیگر بازیگر در بحران هستهای ایران، بهرغم ناخرسندی از توافق برجام که به زعم مسکو میتواند کاهش تنش بین ایران و آمریکا را در پی داشته و از اتکای ایران به مسکو بکاهد، تمایل چندانی به اوجگیری بحران از طریق اقدام نظامی اسرائیل علیه ایران ندارد؛ چراکه در صورت وقوع چنین تقابلی که حمایت آمریکا از اسرائیل را در پی خواهد داشت، مجبور به اتخاذ موضعی خواهد شد که با استراتژی کنونی این کشور همخوانی ندارد. مضافا اینکه روسیه با اتخاذ مواضعی دوپهلو در قبال حملات هوایی مکرر اسرائیل به مواضع ایران در سوریه، عملا در کنار اسرائیل قرار داشته و مایل نیست خود را درگیر بحرانی کند که مجبور به انتخاب بین ایران و اسرائیل شود.
احسان شادی طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان جان سختی دلار ۴۲۰۰ تومانی نوشت: در روزهای تازهسپریشده، حکم صادره برای، ولی الله سیف رییس کل اسبق بانک مرکزی ایران که او را به ده سال زندان محکوم کرده بود از خبرهای برجسته و البته شگفتانگیز دنیای اقتصاد سیاسی در ایران بود. یکی از دلایل محکومیت وی در حکم صادره تخصیص دلار ارزان قیمت ۴۲۰۰ تومانی در بازار ارز و نیز توزیع دلار ارزان برای تنظیم بازار ارزهای معتبر بوده است. بسیاری از کسانی که این حکم را نقد کردهاند یادآور شدهاند که اگر این اقدام رییس بانک مرکزی مستوجب محکومیت رییس بانک مرکزی شده است باید سایر روسای بانک مرکزی را نیز با چنین احکامی روبهرو کرد. داستان ارزان نگه داشتن دلار به ریال در ایران علاوه بر اینکه جنبه مبارزه سیاسی دارد و گفته میشود سقوط ریال به دلار حیثیت سیاسی ایران را مخدوش کرده است. از نظر اقتصادی نگه داشتن سطح قیمت چند قلم کالای اساسی و نیز کالای واسطهای که راه را برای تثبیت قیمت کالاهای مورد نیاز تهیدستان باز میکند اهمیت دارد. به طور مثال تخصیص هر دلار برابر ۴۲۰۰ تومان برای واردات نهادههای دامی در دولت روحانی از سال ۱۳۹۷ و به دنبال تحریم گسترده آمریکا با راهبرد تثبیت یا رشد آرام گوشت مرغ، گوشت قرمز، لبنیات و تخممرغ بود. در حالی که مجلس انقلابی یازدهم و نیز دولت سیزدهم بارها دولت حسن روحانی را در این باره مقصر دانسته و اعلام کردهاند در این بستر هزاران میلیارد تومان رانت توزیع شده است و باید این تخصیص رانتزای ارز ارزان قطع شود، اما به گزارش یک رسانه هوادار دولت سیزدهم «گمانهزنیهایی که در فضای مجازی در خصوص اجرایی شدن سیاست حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی در آبانماه مطرح شده بود نادرست بوده و بر اساس خبرهای دریافتی این اقدام در آبانماه عملیاتی نخواهد شد. این موضوع بعد از مصاحبههای وزیر اقتصاد و رییسجمهور ضریب بیشتری گرفت. البته رییسجمهور در مصاحبه تلویزیونی خود نیز اعلام کرده بود که حذف ارز ترجیحی بدون اعلام قبلی و زمینهسازی لازم انجام نخواهد شد و در این مورد بهصورت غافلگیرانه عمل نخواهد شد.»
با توجه به اینکه در حال حاضر و با تخصیص دلار ۴۲۰۰ تومانی تورم مواد غذایی با شتاب به سوی نرخهای بالا در حرکت بود و شهروندان ایرانی از مصرف مواد لبنی و نیز گوشت سفید و قرمز به شدت کاستهاند اگر واردات نهادههای دامی با دلار نیمایی انجام شود نرخ تورم این کالاها به سرعت سر به آسمان میکشد و پیامدهای ناشناس دارند. دولت تلاش میکند دستکم برای یک دوره کوتاه دیگر و احتمالا ثبت سفارش نهادههای دامی و سایر کالاهای اساسی با دلار ۴۲۰۰ تومان انجام شود تا از عدم تعادل در بازار جلوگیری شود. در برخی طرحها آمده بود علاوه بر عدم تخصیص دلار ارزان باید نرخ تعرفه واردات نیز با دلار نیمایی باشد که باز هم به دامن زدن نرخ تورمی واردات منجر میشود. ابقای سیاست تخصیص دلار ارزان یک پرسش باقی میگذارد: آیا باید منتظر باشیم سهم مجازات سیف به دلیل اجرای سیاست ارزانسازی دلار برداشته شود؟
جلال خوش چهره در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان حاشیه و متن ماجرای سیلی خوردن استاندار نوشت: بازتاب گسترده ماجرای سیلی خوردن استاندار منتخب وزیر کشور برای استان آذربایجان شرقی، دو سطح حاشیه و متن دارد. درباره حواشی آن طی روزهای اخیر به تفصیل گفته شده؛ اعم از توجیه عجولانه و نیم بند برخی رسانهها و مسئولان مربوطه درباره چرایی بروز این اتفاق و نیز بهرهبرداریهای معمول جریانها و طیفهای سیاسی که بنا به فراخور اهداف کارکردی خود، حواشی را با پررنگی تفسیر و تحلیل کرده و میکنند.
مساله، اما متن ماجرا؛ یعنی زنگ هشدار به تصمیمسازانی است که بیتوجهی به آن، تکرار چنین رخدادی را در آینده بعید نخواهد کرد. تصمیمسازان انتخاب مدیران کلان از جمله استانداران و به ویژه برای استانهایی مانند آذربایجان شرقی، باید از یک استراتژی چندوجهی، پرهیز از اعتماد به نفس صرف و با محاسبه هزینه معلوم و نه گران برخوردار باشد. این مهم هنگامی برجستهتر مینماید که اوضاع کنونی کشور را در همه ابعاد مربوط به امنیت و منافع ملی در نظر گرفته و به شدت از تصمیمهای عاطفی، نگاه صرف جناحی و بیبرخوردار از هزینه و فایده انتخاب مدیران استانی و بلکه دیگر مدیران دستگاههای اجرایی دوری کرد.
بدیهی است اوضاع پیچیده کنونی، این خواست که تصمیمسازان قادر به انتخاب مدیران کلان و از جمله مدیران استانی، با خلق مطلوبیت کامل باشند، دور از انتظار است. با اینحال لازم است تصمیم سازان، توانایی خود را در مطلوب اندیشیدن در انتخاب مدیران پیشه کرده و به این ترتیب موقعیتی برخوردار از اعتماد و اعتبار را نزد مردم به گونه زایشی فراهم کنند. تقدیرگرایی در تصمیم سازیها و انتخابها یا به اغراقگویی در توجیه این رفتار میانجامد و یا عکسالعملهای غیر قابل پیسبینی مانند آنچه در تبریز رخ داد را درپی خواهد آورد.
انتخاب مدیران در وضع کنونی کشور که در همه سطوح از شرایط نامعمول برخوردار است، مستلزم توجه ویژه به سه محور اساسی است؛ نخست:مطالبات مردم و ضرورتهای مدیریتی که در درجه اهمیت بالا و فوری قرار دارد. به این معنا که مردم مسئولان را از حیث اعتبار، کارآمدی و مشروعیت، چگونه ارزیابی میکنند؟ ارتباط مسئولان و مردم چگونه برقرار میشود؟ مردم در چه صورت حاضر به مشارکت فعال در تحقق اهداف مدیریتی آنان خواهند بود؟
دوم: بازتاب انتخابها با لحاظ هزینه و فایده آن در منظر عمومی؛ اینکه چه چیزی در طرح و برنامههای آنان از اولویت برخوردار است؟ در فهم عمومی چه میزان از مزایای برنامههای او قابل شناسایی و تعریف است؟ چه نکات و محورهایی از برنامههای او برای مردم جذاب بوده و یا پس از این نیز خواهد بود؟ نکته مهم و حائز تامل اینکه اجرای اهداف کلیدی در دست مدیران ناتوان میتواند هر لحظه با نتایج متضاد همراه شود؛ و سوم: ملاحظات و گرایشهای درون جناحی که به طور طبیعی خواستار بهرهمندی از مزایای برخورداری از موقعیت برتر در نظام اجرایی کشور است. این مهم در حالی است که باید توجه داشت که هیچ جریان و گروهی یک بار و برای همیشه پیروز میدان نمیشود.
حال میتوان اتفاق غیر مترقبه در مراسم معارفه استاندار جدید آذربایجان شرقی را از سه منظر بالا تحلیل کرد و به این پرسش پاسخ داد که سیلی خوردن استاندار در حضور وزیر کشور در پی ناکامی از کدام یک از موارد بالا بوده است؟
اگر بپذیریم سنجش صورت بندی نخبگان و کارگزاران رسمی از دو راه ممکن است: نخست؛ میزان همبستگی ساختاری و دوم؛ همبستگی ارزشی میان آنان. رخداد مراسم معارفه استاندار که با هواداران و مخالفانی در آن مراسم همراه بود، هشداری است با این مضمون در فهم عمومی که در آینده با مجموعهای از کارگزاران از هم گسیخته روبروییم. این وضع بسیار متفاوت از یکپارچگی از حیث ارزشی و رویکرد سیاسی میان نخبگان رسمی خواهد بود. علاوه براین، متفاوت از یکپارچگی به رغم رقابت مسالمت آمیز است که میان همه طیفهای وابسته به یک جریان سیاسی به شکل معمول و بدیهی وجود دارد.
ماجرای سیلی خوردن استاندار منتخب وزیر کشور با حاشیههای خود که هر روز بر آتش آن به درست یا غلط دمیده میشود، دارای یک متن اصلی با جنبههای مختلف است که سبب ساز بروز این اتفاق شده و تکرار آن را بعید نمیکند. مهم شناخت بستری است که موجب آن شد. در نگاه عقلانی، اجازه بروز اشتباه هست، اما تصحیح آن امری لازم است. تنها در سیستمهای عاطفی و کمتر عقلانی است که امکان بروز اشتباه وجود دارد، ولی پذیرش آن ممنوع است.