اعلام رضايت از شوهر اسيدپاش به خاطر فرزندان
زني كه از سوي شوهر سابقش مورد اسيدپاشي قرار گرفته بود در جلسه دادگاه از شكايت خود صرف نظر كرد. او علت اين تصميم خود را حمايت از دو دختر نوجوانش دانست كه پس از حادثه با مشكلات خانوادگي روبه‌رو شده بودند.
به گزارش اعتماد، رسيدگي به اين پرونده از ١٢ آبان ٩٢ با اطلاع پليس ملارد از وقوع يك فقره اسيدپاشي در خيابان سرآسياب آغاز شد. با حضور ماموران در محل مشخص شد مردي ٤٢ ساله روي همسر و مادرزن سابقش اسيد پاشيده و هنگام فرار از سوي مردم دستگير شده است. همزمان با انتقال متهم به كلانتري، هر دو مصدوم نيز به بيمارستان فرستاده شدند. زن جوان دچار سوختگي ٢٥ درصدي و مادرش نيز با سوختگي ٥ درصدي روبه‌رو شده بود. آنها مدتي بعد از بيمارستان ترخيص شدند و با حضور در پليس آگاهي به شرح ماجرا پرداختند.
ليلا، همسر سابق متهم كه به دليل اسيدپاشي، شنوايي گوش چپ خود را از دست داده بود، درباره روز حادثه به كارآگاهان گفت: «آن روز براي انجام كاري اداري همراه مادرم در مسير شهرداري بوديم كه ناگهان شوهر سابقم سوار بر خودروي پرايد به ما نزديك شد و پس از پياده شدن، من و مادرم را مورد ضرب و شتم قرار داد. وقتي درگيري بالا گرفت، از صندوق عقب ماشينش ظرفي قرمز رنگ بيرون آورد و محتواي آن را روي من ريخت. ناگهان تمام بدنم سوخت. او روي مادرم هم كه مي‌خواست مرا نجات دهد، اسيد پاشيد اما وقتي مي‌خواست فرار كند، مردم دستگيرش كردند.»
شكايت ليلا در حالي بود كه متهم از همان ابتداي دستگيري، خود را بي‌گناه اعلام و مادر ليلا را عامل اسيدپاشي معرفي كرد. او در بازجويي‌ها به كارآگاهان گفت: «دو روز قبل از حادثه، شاكي به دفتر كارم در شهرداري آمده و فحاشي كرده بود. به خاطر اين كارش از او شكايت كردم تا اينكه روز حادثه او و مادرش را در خيابان ديدم. با ليلا اتمام حجت كردم اما ناگهان مادرش با ظرفي كه دستش بود رويم اسيد پاشيد. من براي دفاع از خودم به سمت ماشينم رفتم و يك آچار برداشتم. با آن ضربه‌اي به او زدم كه باعث شد ظرف برگردد و اسيد روي خودشان بريزد.»
ادعاي متهم به بي‌گناهي در حالي بود كه شاهدان حادثه با حضور در آگاهي، او را عامل اسيدپاشي معرفي كرده بودند. همچنين به گفته شاكي، متهم پيش از اين با ارسال پيامك‌هايي، او را تهديد كرده بود كه بلايي سرش مي‌آورد كه آرزوي مرگ كند. به اين ترتيب وقوع جرم از سوي متهم محرز شد و پرونده براي صدور حكم در اختيار شعبه هشتم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي حسين اصغرزاده قرار گرفت. متهم در اين شعبه با درخواست قصاص شاكي روبه‌رو شد اما پزشكي قانوني اين اقدام را از لحاظ پزشكي ناممكن اعلام كرد تا رسيدگي به پرونده به جلسه دوم موكول شود.
سرانجام صبح ديروز دومين جلسه رسيدگي به پرونده در شعبه هشتم برگزار شد. در ابتدا تصور مي‌شد شاكي بار ديگر تقاضاي قصاص خود را تكرار كند اما او در آغاز جلسه از شكايت خود صرف نظر كرد و علت آن را حمايت از دو دخترش دانست. او گفت: «من دو دختر نوجوان دارم كه بعد از اين حادثه مشكلاتي براي‌شان پيش آمده. آنها دو سال اول با من زندگي كردند اما الان پيش پدرشان هستند. براي اينكه آنها زندگي بهتري داشته باشند رضايت مي‌دهم. متهم هم يك خانه را به نام من زده. مي‌خواهم آن را بفروشم تا هزينه‌هاي درمانم را تامين كنم. » با اعلام رضايت شاكي، قضات شعبه هشتم متهم را به حبس محكوم كردند.
به گزارش اعتماد، رسيدگي به اين پرونده از ١٢ آبان ٩٢ با اطلاع پليس ملارد از وقوع يك فقره اسيدپاشي در خيابان سرآسياب آغاز شد. با حضور ماموران در محل مشخص شد مردي ٤٢ ساله روي همسر و مادرزن سابقش اسيد پاشيده و هنگام فرار از سوي مردم دستگير شده است. همزمان با انتقال متهم به كلانتري، هر دو مصدوم نيز به بيمارستان فرستاده شدند. زن جوان دچار سوختگي ٢٥ درصدي و مادرش نيز با سوختگي ٥ درصدي روبه‌رو شده بود. آنها مدتي بعد از بيمارستان ترخيص شدند و با حضور در پليس آگاهي به شرح ماجرا پرداختند.
ليلا، همسر سابق متهم كه به دليل اسيدپاشي، شنوايي گوش چپ خود را از دست داده بود، درباره روز حادثه به كارآگاهان گفت: «آن روز براي انجام كاري اداري همراه مادرم در مسير شهرداري بوديم كه ناگهان شوهر سابقم سوار بر خودروي پرايد به ما نزديك شد و پس از پياده شدن، من و مادرم را مورد ضرب و شتم قرار داد. وقتي درگيري بالا گرفت، از صندوق عقب ماشينش ظرفي قرمز رنگ بيرون آورد و محتواي آن را روي من ريخت. ناگهان تمام بدنم سوخت. او روي مادرم هم كه مي‌خواست مرا نجات دهد، اسيد پاشيد اما وقتي مي‌خواست فرار كند، مردم دستگيرش كردند.»
شكايت ليلا در حالي بود كه متهم از همان ابتداي دستگيري، خود را بي‌گناه اعلام و مادر ليلا را عامل اسيدپاشي معرفي كرد. او در بازجويي‌ها به كارآگاهان گفت: «دو روز قبل از حادثه، شاكي به دفتر كارم در شهرداري آمده و فحاشي كرده بود. به خاطر اين كارش از او شكايت كردم تا اينكه روز حادثه او و مادرش را در خيابان ديدم. با ليلا اتمام حجت كردم اما ناگهان مادرش با ظرفي كه دستش بود رويم اسيد پاشيد. من براي دفاع از خودم به سمت ماشينم رفتم و يك آچار برداشتم. با آن ضربه‌اي به او زدم كه باعث شد ظرف برگردد و اسيد روي خودشان بريزد.»
ادعاي متهم به بي‌گناهي در حالي بود كه شاهدان حادثه با حضور در آگاهي، او را عامل اسيدپاشي معرفي كرده بودند. همچنين به گفته شاكي، متهم پيش از اين با ارسال پيامك‌هايي، او را تهديد كرده بود كه بلايي سرش مي‌آورد كه آرزوي مرگ كند. به اين ترتيب وقوع جرم از سوي متهم محرز شد و پرونده براي صدور حكم در اختيار شعبه هشتم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي حسين اصغرزاده قرار گرفت. متهم در اين شعبه با درخواست قصاص شاكي روبه‌رو شد اما پزشكي قانوني اين اقدام را از لحاظ پزشكي ناممكن اعلام كرد تا رسيدگي به پرونده به جلسه دوم موكول شود.
سرانجام صبح ديروز دومين جلسه رسيدگي به پرونده در شعبه هشتم برگزار شد. در ابتدا تصور مي‌شد شاكي بار ديگر تقاضاي قصاص خود را تكرار كند اما او در آغاز جلسه از شكايت خود صرف نظر كرد و علت آن را حمايت از دو دخترش دانست. او گفت: «من دو دختر نوجوان دارم كه بعد از اين حادثه مشكلاتي براي‌شان پيش آمده. آنها دو سال اول با من زندگي كردند اما الان پيش پدرشان هستند. براي اينكه آنها زندگي بهتري داشته باشند رضايت مي‌دهم. متهم هم يك خانه را به نام من زده. مي‌خواهم آن را بفروشم تا هزينه‌هاي درمانم را تامين كنم. » با اعلام رضايت شاكي، قضات شعبه هشتم متهم را به حبس محكوم كردند.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
زنها همیشه بدبختند و هیچ قانونی هم ازشون حمایت نمی کنه واقعا تاسف آوره
و چه بی شرم و خبیثند اونهایی ک اسید میپاشند. کاش امثال امنه رضایت نمیدادندیکبار قصاص رخ دهد ترس و ریسک انجام این جنایت خیلی بالا میرود واسه جانیان خبیث