بازدید 40888
روایت دردناک بلایی که بر سر دختر روستایی آورده‌اند؛ +اسناد

«توبیخ شفاهی»؛ تنها جریمه پزشکی که دختری را فلج کرده!

شکایت از پزشک‌ به هیأت بدوی نظام پزشکی ارجاع شد تا در خرداد ماه سال 90، قصور پزشک مسجل شناخته شده و محکوم شود؛ اما نه محکومیتی که توقع آن می‌رفت، بلکه محکوم شدن به «تذکر یا توبیخ شفاهی» که کاملا بی ارزش است و چه بسا اگر انجام نمی‌شد، بهتر بود! عجیب اینکه پزشک همین محکومیت را هم نپذیرفت و...
کد خبر: ۴۱۲۶۵۵
تاریخ انتشار: ۱۰ تير ۱۳۹۳ - ۲۰:۱۰ 01 July 2014
خودتان را جای پدر و مادری بگذارید که پاره تنشان بر اثر کوتاهی پزشک، آن چنان آسیب دیده که رنج آن ناتمام به نظر می‌رسد؛ اما در عین حال می‌بینید که عامل پدیدار شدن این رنج همیشگی هیچ گزندی ندیده و به آسودگی هرچه تمام تر به کار خود ادامه می‌دهد؛ حالا انصاف دهید آیا می‌توان با این همه رنج کنار آمد و داد و فغان به آسمان نبرد؟!

«توبیخ شفاهی»؛ تنها جریمه پزشکی که دختری را فلج کرده!به گزارش «تابناک»، خانواده رحیمی که سال‌های سال، ساکن روستای «واسکس» از توابع شهرستان قائم شهر هستند، چند سالی است ‌حال و روز خوشی ندارند؛ از روزی که آن اتفاق شوم بر سر فاطمه تازه محصل آمد و سرماخوردگی وی با بی‌مسئولیتی پزشک به مصیبتی تمام نشدنی گره خورد، تا به امروز که چهار سال از آن ماجرا می‌گذرد و هنوز راه زیادی پیموده نشده، باقی مانده است.

دی ماه سال ۸۹ بود که فاطمه را بابت سرماخوردگی نزد پزشکی عمومی بردند. آن زمان فاطمه تازه وارد هشت سالگی بود و در کلاس اول درس می‌خواند. دکتر معاینه‌اش که تمام شد، نسخه‌ای نوشت که کاش هرگز نمی‌نوشت؛ نسخه‌ای که قرار بود آمپول‌های آن به بهبودی ‌فاطمه کمک کند، ولی در سایه بی‌دقتی دکتر و تزریقات‌چی مطبش، کاری کرد که فاطمه هرگز نتواند سلامتی خود را به دست آورد.

خدا می‌داند از اینجای ماجرا به بعد چه بر سر این خانواده و فرزند کوچکشان آمد و چه سختی‌ها ‌متحمل شد‌ه‌اند؛ آمپول به عصب فاطمه تزریق شد تا دنیای دور سر خانواده رحیمی بچرخد؛ چرخشی که هنوز بند نیامده و جای همه بازی‌های کودکانه فاطمه را گرفته است.

پدر کارگر، وسع زیادی نداشت، ولی با این حال رنج انتقال دخترش به تهران را به جان خرید تا چند نوبت در یک بیمارستان عمل شده و در سایه این مداخلات درمانی، دختر کم سن و سال بتواند به مشقت از پای خود بهره گرفته و به نوعی راه برود. البته این جدای شکایت پدر علیه پزشک بود که سالهای سال رسیدگی به آن به طول انجامید.

شکایت از پزشک‌ به هیأت بدوی نظام پزشکی ارجاع شد تا در خرداد ماه سال 90، قصور پزشک مسجل شناخته شده و محکوم شود؛ اما نه محکومیتی که توقع آن می‌رفت، بلکه محکوم شدن به «تذکر یا توبیخ شفاهی» که کاملا بی ارزش است و چه بسا اگر انجام نمی‌شد، بهتر بود!
 
هیأت بدوی نظام پزشکی شهرستان تشخیص دادند که پزشک مرتکب قصور شده که اجازه داده آن تزریق را فرد دیگری انجام دهد و بر کار آن فرد هم نظارت نکرده؛ اما این قصورِ پر رنگ که توانسته مسیر زندگی فاطمه را تغییر دهد، مستحق مجازاتی سنگین‌تر از توبیخ، آن هم از نوع شفاهی است‌ تا این گونه به ذهن آید که گویی کائنات دختر را به آن حال و روز انداخته‌اند و کسی مقصر نبوده است!

از همه این اتفاقات عجیب‌تر اینکه این رأی مختصر و محقر مورد اعتراض پزشک قرار گرفت تا تجدیدنظرخواهی آقای دکتر، صدور رأی نهایی را به ماه‌ها آن سو‌تر موکول کند؛ به بهمن ماه سال ۹۲، یعنی سه سال پس از آنکه روز فاطمه تار شد و زندگی خانواد‌هشان به تلخی گرایید.

بر پایه رأی هیأت تجدید‌نظر، ضمن رد اعتراض پزشک، همچنان بر قصور وی تأکید شد و مجازات در نظر گرفته‌ برای این قصور (تذکر یا توبیخ شفاهی!) نیز‌ تأیید شد تا از یکسو پزشک بی‌آنکه خدشه‌ای متوجه کار یا آینده خود بیند، به مطبش بازگشته و در آن سو، فاطمه بماند و دردهایی که با بزرگ شدن وی در حال رشد و نمو و وسعت یافتن هستند.

بدین ترتیب ثابت می‌شود که از قصورهای دردناک پزشکان، تلخ‌تر هم می‌توان یافت؛ قصور کسانی که اوضاع فاطمه را می‌بینند، ولی توبیخ شفاهی تجویز می‌کنند و اصلا نگران آینده کودکی که با کوتاهی همکارشان فلج شده نیستند!

از اینجای ماجرا به بعد چیز خاصی برای گفتن ندارد، مگر اینکه چون شعبه‌ای از دادگاه کیفری در نظام پزشکی مستقر است، شکایت کیفری از دست‌اندرکاران فلج شدن دختر بچه، به این شعبه ارجاع خواهد شد و بعید است در اینجا رأیی جز تأیید رأی هیات‌های نظام پزشکی صادر شود!

بدین ترتیب تنها می‌ماند شکایت حقوقی از پزشک که قصورش اثبات شده و مکتوب است و از این بابت باید هزینه‌های درمان و دیه فاطمه را بپردازد؛ شکایتی که روند آن آغاز شده و خانواده دختر امیدوارند با کمک وکیلی که ‌گرفته‌اند، در آن موفق شوند؛ هرچند هرچقدر هم در این زمینه موفق شده‌، هنوز نتوانسته‌اند پاسخ این ‌را بگیرند که چه کسی دخترشان را به این حال و روز انداخته و مستحق چه مجازاتی است؟
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۷
در انتظار بررسی: ۷۶۹
انتشار یافته: ۵۷
از این همه بی بندوباری و بی مسئولیتی دارم دیوونه میشم
زبان و انديشه ناتوان از بيان ناعدالتي
اللهم عجل لولیک الفرج
واقعا شايد نتونيد يك روز از رنج هايي كه اين دختر و خانوادش كشيدن رو تصور كنيد.واقعا متاسفم براي خودم كه اين چيزا رو ميبينم و كاري از دستم بر نمياد.
یعنی اون پزشک نمایی که چنین جنایتی را مرتکب شده با وجدان خودش هیچ مشکلی نداره؟
میدونم نظر من رو حذف میکنید. اما ای کاش شما هم مسئولیت رسانه ای خودتون را به موقع انجام میدادید و این مساله را که سال 89 اتفاق افتاده زودتر پیگیری می کردید.
همین آرای ظالمانه موجب تصفیه حساب های شخصی و نا امنی می شود.
به مردم یاد نده خودشون نزده غر میدن
پزشکان پولکی شدند
روستایی ها همیشه مظلوم هستند این اولین بار نیس تو حقشون تبعیض میشه
متاسفانه پزشکان جز درآمد به چیزی فکر نمیکنند و بر خلاف بسیاری از رشته های مهندسی حتی حاضر به قبول مسئولیت کار های خود نیز نیستند.
قصور با تقصیر فرق داره
متاسفانه نظام پزشکی خیلی بی عدالتی رو رعایت می کنه
خيلي ناراحت شدم. ولي مگه پزشك تزريقات رو انجام داده؟
آیا قصور در شغلهای دیگر هم همین قدر ساده دیده می شود. مهندس عمران باید زندانی شود بدلیل ریزش دیوار ولی پزشک یاید تذکر بگیرد برای صدمه جانی به بیمار!!!!!!!!!!!
تابي خوب گير دادي به اطباي محترم كه با كمترين امكانات و كمترين حمايتها روبرو هستند و شما هم هي نمك به زخمشان ميگذاري. تزريقات وظيفه پزشك نيست وقتي تزريق نكرده يعني مسول نيست.
چرا اسم پزشک رو نمی نویسید
حداقل کسانیکه اون دور بر هستند بفهمند کیه و افراد دیگه ای به این وضع دچار نشن ؟
دکتر که آمپول نزده کار آمپولزن بوده.
امیدوارم فرد یا افرادی که باعث فلج شدن این دختر مظلوم شده اند قطع نخاع و فلج شوند.
اوضاع پزشکان امن و امان است و خواهد بود! یه وقت آب تو دلشون تکون نخوره. چیزی که بی ارزشه حقوق بیمار و جان انسان...البته در ایران!
لطفا تا رسیدن به نتیجه توسط مطبوعات پیگیری شود
غصه نخور دخترم!
خدایی هم هست!هر چی توی دلته بسپارش به خدا.چوب خدا خیلی بیصداست!
چرا حامعه پزشکی اینجوری شده؟
هیچ کس نیست یه کاری کنه؟
نکته جالبش اینه که شاکی با نام رضا رحیمی خطاب میشه ولی متشاکی با نام آقای دکتر .... - از اینکه برای شاکی حتی لقب جنای آقای ... یا حتی آقای ..... به کار نمیبرند، اما متشاکی آقای دکتر خطاب میشود، میشود به دلیل این حکم نا به حق پی برد!
اگه این بنده خدا مایه دار بود و وکیل خوبی داشت الان وضعیت متفاوت بود!
و این است قانون!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
lمفسدفی الارض اعلام بشه رضایت میدی؟
هر درمانی ممکنه یه عوارضی داشته باشه که همه جا پذیرفته شده ست و تو برشور داروها هم نوشته و این ناشی از تقصیر پزشک نیست!
یکطرفه به قاضی رفته اید ...
خب شما چرا پنهان کاری می کنید و اسمش رو نمایش نمیدید
آقا نگید پزشک. پزشک و طبیب فقط و فقط به فکر سلامت بیمارش و دیگر هیچ و نه به فکر ......
مباش زمكافات عمل غافل ان كه را گزمه رها كردخداميگيرد واقعا جاي تاسف داره بيچاره اين خواهركوچولو
تابناک توی این دعاوی شما دنبال چی می گردید؟ نگید حقوق مردم که خیلی خنده داره.
خب محکومش کردن که دیه بده و هزینه درمانشو. انتظار داشتن پزشک رو اعدام کنند!!؟؟! بعدم مقصر اصلی این ماجرا فرد تزریق کننده است که دقت نکرده! وگرنه هیچ کجای دنیا پزشک تزریقات روتین رو انجام نمیده!!
خدا نیامرزد چنین پزشکان بی سوادی را که معلوم نیست چطور و از کجا مدرک گرفته اند. آخه چرا به اینها اجازه طبابت می دهند.
اینجا ایران است...
خدا خودش واقعا کمک کنه از دست این دکترها
واقعا از تقسیر شما خندم گرفت
تزریقات کار تزریقات چی هست نه پزشک.
خدایا می بینی؟؟؟؟
قصور پزشکان چیزیه که هر روز به چشم میبینیم و کسی رسیدگی نمیکنه
واقعا ادم نمیدونه چی بگه. یعنی سلامت یه ادم اینقدر بی ارزشه ؟ ):
از سرنوشت غافل نشوید .
بايد دختره رو توبيخ ميكرديد !!!!!!!! دكتر بهش بر ميخوره قهر ميكنه ها اونوقت ديگه دست و دلش به طبابت نميره !!!!!
به چنین پزشکی نباید رحم کرد
هیچکس تحمل فکر کردن به این قضیه ام نداره آخه نامردا از 8 سالگی فلج؟
فاطمه خدا با توست اه تو چه کارها که نمیکند
چه قصوری کرده بنده خدا...دشمنش که نبوده .هرعمل پزشکی عوارضی داردحتی تزریق ،
نباید یک طرفه قضاوت کرد متاسفانه در بسیاری از مراکز بهداشتی روستایی از افرادی که کمترین اطلاعات را در مورد آناتومی بدن ندارند به عنوان تزریقات چی استفاده میشود.
امثال این پزشکان را باید دار زد.
سلام. به نظر نمی یاد محکوم کردن پزشک در این شرایط درست باشه. مقصر اصلی بهیاری هست که تزریق رو انجام داده.
بیچاره طفل معصوم
مجوز طبابت به این به اصطلاح پزشک باید باطل و تمام هزینه های درمانی و دیه کامل را جبران نمایند.
چی باید گفت از این بی عدالتی
خدا دختر شفا بده
حالم فراتر از تاسفه
از آه کسی بترس که دادرسی جز خدا ندارد
همونشفاهیشم خیلیه ! ممکنه سرش داد زده باشن یا مسخرش کرده باشن بسشه
این دختر ک الان بزرگ شد و خداروشکر داره راه میره حالا از مشکلات داخلی نمیدونیم ولی خدا ب باعث و بانیش خیر نده ک باعث خحالت دختر مردم میشن
برچسب منتخب
# اسرائیل # توماج صالحی # انتخابات # روز دختر # نمایشگاه کتاب
وب گردی