بازدید 60898
آخرین بهار عمر استاد باستانی پاریزی

راوی شیرین سخن تاریخ، به تاریخ پیوست + ویدئو

شاید یکی از علل اقبال مردم به آثار دکتر باستانی، علاوه بر صداقتش در نقل تاریخ و مبارزه با استبداد، جهل و استحمار، این است که ایشان راه نفوذ بین مردم را بدرستی پیدا کرده است. هیچ خواننده‌ای هنگام مطالعه آثار ایشان احساس خستگی نمی‌کند و خواسته و ناخواسته مسحور قلم ایشان می‌شود که تاریخ را در قالب ادبیات و رمان تاریخی ارائه می‌کند.
کد خبر: ۳۸۸۶۸۸
تاریخ انتشار: ۰۵ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۲:۳۹ 25 March 2014
دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی مورخ، نویسنده، پژوهشگر، شاعر، موسیقی‌پژوه و استاد بازنشسته دانشگاه تهران در  89 سالگی و داغش را بر دل جامعه فرهنگ ایران گذاشت تا این بهار با خاطره‌ای تلخ گره بخورد.

به گزارش «تابناک»، دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی، پس از یک ماه تحمل رنج بیماری کبد، صبح امروز 5 فرورد، دار فانی را وداع گفت تا یکی از اندیشمندان معاصر ایران زمین از میان خوبان پر کشد و به دیار ابدی و یاران سفر کرده اش بپیوندد.

استاد باستانی پاریزی در سوم دی ‌ماه ۱۳۰۴ ه.ش در پاریز، از توابع شهرستان سیرجان در استان کرمان متولد شد. وی تا پایان تحصیلات ششم ابتدایی در پاریز تحصیل کرد و در عین حال از محضر پدر خود مرحوم حاج آخوند پاریزی هم بهره می‌برد.

پس از پایان تحصیلات ابتدایی و دو سال ترک تحصیل اجباری در سال ۱۳۲۰ تحصیلات خود را در دانشسرای مقدماتی کرمان ادامه داد و پس از گرفتن دیپلم در سال ۱۳۲۵ برای ادامهٔ تحصیل به تهران آمد و در سال ۱۳۲۶ در دانشگاه تهران در رشتهٔ تاریخ تحصیلات خود را پی گرفت. باستانی پاریزی به گواه خاطراتش از نخستین ساکنان کوی دانشگاه تهران (واقع در امیر آباد شمالی) است.

در ۱۳۳۰ از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد و برای انجام تعهد دبیری به کرمان بازگشت و تا سال ۱۳۳۷ خورشیدی که در آزمون دکترای تاریخ پذیرفته شد، در کرمان ماند. او دوره دکترای تاریخ را هم در دانشگاه تهران گذراند و با ارایه پایان‌نامه ‌ای درباره «ابن اثیر» دانشنامه دکترای خود را دریافت کرد. وی کار خود را در دانشگاه تهران از سال ۱۳۳۸ با مدیریت مجله داخلی دانشکده ادبیات شروع کرد و تا سال ۱۳۸۷ استاد تمام‌ وقت آن دانشگاه بود و رابطه تنگاتنگی با این دانشگاه داشت.


شوق نویسندگی وی در دوران کودکی و نوجوانی در پاریز و با خواندن نشریاتی مانند حبل‌المتین، آینده و مهر برانگیخته شد. باستانی، اولین نوشته‌های خود را در سال‌های ترک تحصیل اجباری (۱۳۱۸ و ۱۳۱۹) در قالب روزنامه ‌ای به نام باستان و مجله‌ای به نام ندای پاریز نوشت، که خود در پاریز منتشر می‌کرد و دو یا سه مشترک داشت.

نخستین نوشته او در روزنامه های آن زمان، مقاله‌ای بود با نام «تقصیر با مردان است نه زنان» که در سال ۱۳۲۱ در مجله بیداری کرمان چاپ شد. پس از آن به عنوان نویسنده یا مترجم از زبان‌های عربی و فرانسه، مقالات بی‌شماری در روزنامه‌ها و مجلاتی مانند کیهان، اطلاعات، خواندنی‌ها، یغما، راهنمای‌کتاب، آینده، کلک و بخارا چاپ کرده‌ است.

اولین کتاب باستانی پاریزی، پیغمبر دزدان نام دارد که شرح نامه‌های طنزگونه شیخ محمدحسن زیدآبادی است و برای نخستین بار در سال ۱۳۲۴ در کرمان چاپ شده‌ است. این کتاب تاکنون به چاپ شانزدهم رسیده‌ است. وی بیش از شصت عنوان کتاب تألیف و یا ترجمه کرده‌ است. کتاب‌های باستانی پاریزی برخی شامل مجموعه برگزیده‌ای از مقالات وی هستند که به صورت کتاب جمع‌آوری شده‌اند و برخی از ابتدا به عنوان کتاب نوشته شده‌اند.

از میان نوشته‌های او، هفت کتاب با نام «سبعه ثمانیه» متمایز است که همگی در نام خود عدد هفت را دارند، مانند خاتون هفت قلعه و آسیای هفت سنگ. بعدا کتاب هشتمی با عنوان هشت‌الهفت به این مجموعه هفت‌تایی اضافه شده‌ است. به جز کتب و مقالات، باستانی پاریزی شعر هم می سرود و اولین شعر خود را در کودکی در روستای پاریز و در آرزوی باران سروده بود. منتخبی از شعرهای خود را در سال ۱۳۲۷ در کتابی به نام «یادبود من» به چاپ رسانده‌ است.

بر خلاف عمده کتاب‌های تاریخی‌ که نثری سرد و سنگین دارند، بیشتر نوشته‌های تاریخی باستانی پاریزی پر از داستان‌ها و ضرب‌المثل‌ها و حکایات و اشعاری است که خواندن متن را برای خواننده آسان‌تر و لذت‌بخش‌تر می‌کند. در کشورهای اروپایی تاکنون رساله‌هایی درباره ایشان و شیوه نوین تاریخ‌نگاری وی عرضه شده است.


شاید یکی از علل اقبال مردم به آثار دکتر باستانی، علاوه بر صداقتش در نقل تاریخ و مبارزه با استبداد، جهل و استحمار، این است که ایشان راه نفوذ بین مردم را به درستی پیدا کرده است. هیچ خواننده‌ای هنگام خواندن آثار ایشان احساس خستگی نمی‌کند و خواسته و ناخواسته مسحور قلم ایشان می‌شود که تاریخ را در قالب ادبیات و رمان تاریخی ارائه می‌کند.

خواننده هنوز از لذت خواندن نثر تاریخی دکتر، فراغت نیافته، اشعار نغز و دلنشین و بایسته‌ای را جلوی خود می‌بیند و بلافاصله خاطرات تاریخی، او را مبهوت می‌سازد‌، تا جایی که ناخودآگاه زمان را فراموش کرده و هنگامی به خود می‌آید که کتاب یا حداقل آن فصل از کتاب را مطالعه کرده است. به نظر می‌رسد این اول ماجراست، زیرا خواننده علاوه بر احساس رضایت، به فکر فرو می‌رود و این تفکر و تعقل، باعث شکل‌گیری اندیشه جدیدی در ذهن او می‌شود.


در کویر مطالعاتی ایران زمین در دوران معاصر‌ که بسیاری به دلایل مختلف با کتاب قهر کرده‌اند، هنر دکتر باستانی عرصه را برای آشتی دوبه ارمردم با کتاب فراهم می‌کند، تنها کافی است خواننده به یکی از این آثار دست یابد و بسم‌الله را بگوید، آنگاه باید تا تای تمت، کتاب را همراهی کند و این را می‌توان معجزه دکتر باستانی لقب داد. در گذشته نه‌ چندان دور، آثار بزرگان دیگری این‌ گونه بوده و هر کدام از آنها ـ صرف نظر از اندیشه‌های متفاوتی که داشته‌اند ـ سهم بزرگی در همگام شدن مردم با کتاب ایفا کرده‌اند.

به نظر می‌رسد، اکنون وقت آن فرا رسیده تا بار دیگر ‌آثار گران سنگ دکتر باستانی را بازخوانی کنیم و اگر برخی هم از خواندن این آثار تاکنون غفلت کرده‌اند، فرصت را غنیمت شمرده و برای بار نخست به مطالعه یکی از آثار دکتر بپردازند و دریابند چه گوهر نابی از کف تاریخ و ادبیات ایران زمین رخت بربست.

مراسم تشییع پیکر دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی، پنجشنبه از جلو دانشکده ادبیات دانشگاه تهران آغاز خواهد شد. «تابناک» به سهم خود ضمن تسلیت این ضایعه بزرگ به اهالی فرهنگ ایران زمین و مردم فرهنگ دوست کشورمان، ویدیویی از معدود فیلم‌ها و تصاویر به جای مانده از ایشان تهیه کرده که اینک آن را می بینید.


دانلود
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۶
در انتظار بررسی: ۵
انتشار یافته: ۱۲۶
خدا رحمتش کند و یکی از ستون های فرهنگی کشور از دست رفت.قدر آنهایی که در قید حیات هستند را بدانید
خاطرات و تجربیاتشان را جویا شوید حیف است با آنها به زیر خاک برود.
پاسخ ها
مهدی
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۸
این افرادی که منفی می زنند چه جور موجوداتی هستند؟
خدا ایشان را رحمت کند

حیف که الان دانش آموختگان رشته های وزینی چون تاریخ جایگاهی در دل این جامعه ندارند

من گمان می کنم با رفتن این بزرگ مردان این رشته ها هم فراموش می شود.یا در رشته های دیگر حل می شود


دلم سخت گرفت...
خدای رحمتش کند
روحش قرین رحمت
روحش شاد ولی استاد خیلی کرمانیزه بود
پاسخ ها
حمید کلباسی
| Iran, Islamic Republic of |
۱۸:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد . مش قاسم باور
کن لازم نیست هر چه به ذهنت میاد به زبان بیاری!
خوش به حال اين آدم كه وقتي تو اين سن فوت مي كنه همه افسوس مي خورن. اعجوبه اي بود. روحش شاد.
خدا بیامرزد
قلم شیوای او مرا حلوای شیرینی بود.
امیدوارم از سلاله اش گلی خوشبو چون وی بروید
. در تبریز در سوگش گریستم.
استاد باستانی از جمله افرادی بود که از عمرش نهایت استفاده را برد و تمام طول عمرش در پی دانش اندوزی بود ای کاش دانشجویان امروزی کمی از استاد یاد بگیرند و دانش اندوزی را یک رسالت برای خود ببینند نه اینکه خدا خدا کنن که زودتر درسشون تموم شه !!! روان استاد شاد
روحش شاد
خدا رحمتشان کند و بد به حال ما که از وجودشان استفاده کافی نبردیم
ایشان از مفاخر ایران زمین بودند
خدا بیامرزدشون ولی ایشون در آثاری که بجا گذاشتند برای اهل ادب ماندگار هستند
ضمنا" برادر ايشان نيز از روحانيون و عرفاي به نام معاصربودند خداوند هردوي آنها را با ائمه بزرگوار مهشور نمايد
خدا رحمتش کنه.
اواخر عمر از دست ناشرها شاکی بود
روحش شاد و يادش هميشه گرامي باد...از سير تا پيازش رو خوندم برا لحظاتي از زندگي لذت بردم.
خدایش رحمت کند
khoda rahamtsh kon far bozoagi bod
یاد آن شب که صبا بر سر ما گل می‌ریخت
بر سر ما ز در و بام و هوا گل می‌ریخت


باستانی پاریزی یک سرمایه فرهنگی ایران معاصر بود. روحش شاد
روحش شاد
به قیافش میخوره 100 به بالا داشته باشه.
خدا رحمتش کنه.
خداوند بیامرزدش ... روحش شاد
روحشان شاد ویادشان گرامی.نور به قبرت به باره استاد من کتاب حماسه کویر ایشان را خواندم واقعا کتابی شگقت بود.برای شادی روحشان فاتحه بفرستیم.
از شمار دو چشم یک تن کم
وز شمار خرد هزاران بیش
خدایش بیامرزاد
کشور یکی از مفاخر بزرگش رو از دست داد
روح استاد شاد
دنیایش تمام شد خودش هم تمام شد گرفتاری هایش هم تمام شد - خاک بر او گوارا
ای مونس یوسف اندرین بند / تعبیر عیان چو شد ترا خواب،
دل پر ز شعف، لب از شکرخند / محسود عدو، به کام اصحاب ،
رفتی برِ یار و خویش و پیوند / آزادتر از نسیم و مهتاب،
زان کو همه شام با تو یک چند / در آرزوی وصال احباب ،
اختر به سحر شمرده یاد آر
رحمت حضرت حق بر او باد ،بر او که کعبه اقلیم تاریخ این مرز و بوم را هفت بار عاشقانه به طواف گشت . جنت هفتم ماوایش کناد به عزه و الکرمه که آزاد بود و مردمی .
یادشان گرامی باد. گرایشی که ایشان در نگارش تاریخ داشتند بسیار صادقانه و دور از مطامع سیاسی و مقتضیات زمان و موقعیت بود. اگر راست باشد که گفته اند تاریخ کره زمین را فقط کسی می تواند بی دروغ بنویسد که از فضا آمده باشد, پس ایشان آدم فضایی بودند.
خداوند این استاد گرانمایه را رحمت کرده و قرین رحمت قرار دهد که واقعا قلم شیوا و بلیغی داشتند
روحش شاد
یادش بخیر چه مکافاتی داشتیم تو تاریخ ادبیات برای حفظ کردن آثارش.
روحش شاد و یادش گرامی
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
کاش علاوه بر حفظ کردن عناوین آثار ایشان، یک یا چند عنوان از این آثار را هم مطالعه نمایید.
خداوند ایشان را رحمت کند مرد بزرگی بود.
خدایش رحمت کند نویسنده ای توانا بود که نوشته هایش به دل می نشست .
پنجشنبه، هفتم فروردین است. مراسم تشییع پیکر ایشان در روز پنجشنبه 7 فروردین برگزار میشود. خواهشاً دقت فرمایید.
روحش شاد حیف که جوانان وکودکان ما با هیچکدام ازمفاخر ایران اشنایی ندارند جالب اینجاست که عزیزان برای فرهنگ وادب مملکت ساعتها سخنرانی می کنند سوال کنیم اگر ناراحت نمی شوید بفرمایید برای نسل اینده وحال ما چه کردید که بیگانه از خویشند ب
مصیبت بزرگی برای جامعه ادبی است. روحش شاد و یادش گرامی باد.
خدا رحمتشون کنه
امیدوارم مشاهیر زحمتکش کشور ما سال ها زنده و سلامت باشند و مثل خورشید ما رو از نور وجودشون بهره مند کنند.
خدایش بیامرزاد
روحش شاد
روحش شاد و یادش گرامی باد
درود بر این مرد بزرگ که سال ها قبل خواندن کتاب های بی نظیرش راشروع کردم ولذت بردم
به تمام دوستدارن استاد تسلیت عرض میکنم
یاد استاد همواره برای من و خانواده ام گرامیست
یادش گرامی
یادش گرامی. از پاریز تا پاریس استاد قطعه ای از زندگی استاد بود که در نوجوانی خواندم.
خدا رحمتش کنه،واقعا"ضایعه بزرگی است.بزرگان یک به یک رفتند.
روحش شاد واقعا استاد بود دکتر کردوانی دکتر مشیری و .........و مانند این بزرگان ، آ یا در اینده خواهند امد؟ بهشت جای این بزرگان است .خدا بیامرزد
خادمان ایران اینان اند. تصویر استاد با زریاب و ایرج افشار حالم را یکسره دگرگون کرد.
"فاش میگویم و از گفته خود دلشادم/ساکن ساده دل کوی امیرآبادم"استاد روحت شاد
روحش شاد . جا دارد رسانه ملی نگاه سلیقه ای را به فرهنگ - هنر - موسیقی کنار بگذارد و فضا را طوری باز بگذارد که همه اصحاب و صاحبان قلم حضور داشته باشند نه عده ای خاص وتکراری . صدا وسیما تاکنون اینطور عمل نکرده . چطور با این وضعیت فرهنگ و تمدن پیشرفت کند و فرهنگ غرب جایگزین نشود ؟؟؟
آن یار که از یار سراغی دارد
در گوشه ای از بهشت باغی دارد
در رهگذر عمر چراغی دارد
از نیک و بد دهر فراغی دارد

روحش آرام و شاد باد
خدایا این بزرگان دیگر جایگزین ندارند، ای وای بر این کشور، روحش شاد
صلوات برای شادی روحش همگی
به روا ن پاک این بزرگ مرد عرصه تاریخ وفرهنگ ایران درود میفرستیم و یادش را گرامی می داریم.
بیچاره و بی نوا من که بمیرم و برگی از نوشته های ایشان نخوانده باشم.
خدارحمتش کنه افسوس که آرزوی دیدار با استاد برام همیشگی شد
این شانس را داشتم در سال 56 فیلم مستندی از ایشان با محور قرار دادن کتاب با ارزش حماسه گویر بسازم.ایشان دو شماره از مجله ندای پاریز را هدیه کردند که با ارزشترین هدیه ایست که دریافت کرذه ام و با انکه سعی فراوانی در جهت سالم نگاهداری انان بکار برده ام ولی بدلیل جنس کاغذ و نوشتتن با جوهر نگران از بین رفتن و صدمه دیدن آن هستم.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۱:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۷
جناب آقای مدنی با سلام
در پی دوستانی هستیم که با استاد در ارتباط بوده اند. ممنون می شوم که بتوانیم ارتباط برقرار کنیم
از طرف: دکتر باستانی راد استادیار گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
روحش شاد و یادش گرامی وآقای دکتر زاهدی که در زمان وزارتش ایشان را علی رغم نظر استاد باز نشسته نمود به ملت وتاریخ چه پاسخی دارند
به خدای ایران میسپاریمت . روانت شاد
روحش قرین رحمت. استادی که نه تنها تاریخ بلکه هنر و انسانیت می آموخت
آن سفر كرده كه صد قافل دل همره اوست
هر كجا هست خدايا به سلامت دارش
خدایش رحمت کند
در دلم سخت گريستم... روحش شاد
روحش شاد انشاالله شاگردانش راه این مرد بزرگ را ادامه دهند
بر این غم اگر خون بگرییم رواست:
نادره مردی بود بی همتا ، قلمی داشت روان وجاری به زلالی و طراوت آب کاریزهای کویر ، نقره گونی مهتاب کویر وپر صلابت هم چون سختی های کویر . تاریخ را خیلی نرم و لطیف برایت هجا می کرد ودست خواننده وا گویه هایش را از ظلم وجهل و استعمار و استحمار وغارتی که بر مردمان و فرهنگ گرانسنگ این ملت رفته بود گرفته، پا به پای خود تا ژرفا وعمق تاریخ صادقانه و عاشقانه می برد .
در سالی که به گفته رهبر معظم انقلاب سال اقتصاد و فرهنگ لقب گرفت این ضایعه فرهنگی سلمه ای بود که لا یسدها شیء
روح بزرگش در جوار رحمت واسعه حق ،بهاری وشکوفه باران باد
روحشون شاد
ای فرزند من حمید دلبند/ای آیت رحمت خداوند .ما پند پدر نمی شنیدیم/ ناچار سزای خویش دیدیم. تو پند مرا به هوش بنیوش/ هم تا ابدش نکن فراموش. روح پر فتوح استاد مایه فخر ایران و خصوصا پاریز شاد
زمستان سال 92 بود که قرا شده برای ایشان در شهر زادگاهش مراسم تجلیل از ایشان برگزار گردد . ولی به دلایلی لغو شد.
دزسال1356-57بودکه توسط یکی از دوستان بانوشته های ایشان اشنا شدم بسیاربا ذوق ولطیف می نگاشت انگاردرهمان نوشته ها قدم میزنی وبانویسنده همراهی یادو خاطره اش همیشه مستدام
خدا ایشون رو بیامرزه،شیوایی و جذابیت نثر ایشون به حدی بود که وقتی حماسه کویر رو میخوندی گذر زمان یادت میرفت!من میخواستم امسال واسه دفعه دوم این کتاب رو بخونم که مصادف شد با رحلت ایشون
قدر آئیینه بدانیم چو هست نه درآن وقت که افتاد وشکست
به همه اساتید داشگاهای کشور ودانشمندان ودانش پژوهان و دانشجویان و اهل علم و خانواده محترم ایشان تسلیت عرض میکنم .
خدايش رحمت كند ايشان يكي از مفاخر ادبي وتاريخي اين سرزمين بودند در زمان تحصيل درشهر كرما ن كه تقريباسال 62 ه ش بود بازديدي از كتا بخانه دانشكده ادبيات وعلوم انساني داشتم درآن كتابخانه غرفه ا ي بود كه در ان كتابهاي اهدائي باستاني پاريزي نگداري مي شد بسيار علاقمند وطن وزادگاهش بود ...از شمار دو چشم يك تن كم *واز شمار خرد هزاران بيش
خدا رحمتش کنه
استاد باستانی پاریزی، پدر تاریخ معاصر ایران و نویسنده کتاب «بارگاه خانقاه؛ در کویر هفت کاسه» از دانشمندان بزرگ زمان ما و برادر حاج شیخ عبدالعظیم باستانی پاریزی (نویسنده، ادیب و از عرفای طریقت نعمت اللهی) بوده اند.
درگذشت ایشان را به جامعه دانشگاهیان، فرهیختگان، هنرمندان و اهالی ادب و عرفان تسلیت عرض نموده، شادی روح این دانشمند بزرگ را از درگاه خداوند مهربان آرزومندم.
یاد ونامش تا ابد در اقلیم این سرزمین جاودانه باد.
چه بهتر بود ایشان به عنوان یک چهره ماندگار در عرصه علم و ادب معرفی می شد . هر چند که ایشان برای همه دوستداران علم و ادب ماندگار است.خدا روحش را قرین رحمت نماید.
خدارحمتش كند
تا كسي ايشان را نشناسد و آثارشان را نخوانده باشد پي به ضايعه بزرگي كه براي تاريخ و ادبيات ايران وارد شد نخواهد برد ولي ايشان در طول زندگي خدمات بسيارارزنده و ماندگاري را به يادگار گذاشتند.از پاريز تا پاريس .....
مرحوم پدرم هميشه داستان زندگي پر فراز و نشيب ايشان را براي ما تعريف مي كردند و از ما مي خواستند كه به عنوان الگو هميشه ايشان را در نظر داشته باشيم
خدا همه بزرگان و خدمتگزاران به اين آب و خاك را كه از دنيا رفته اند بيامرزد.
مرگ ونیستی از آن بی خردان است خردمند بزرگ با آثار ماندگارش همیشه زنده است
روحش شاد
خدايش هزار بار بيامرزاد.زبان من از قدر داني ايشان قاصر است.
غبار چهره جان میشود حجاب تنم . خوشا دمی که از این چره پرده
بر فکنم . چنین قفس نه سزای من خوش الحانست . روم به روضه
رضوان که مرغ آن چمنم .
مشیت الهی بر این بود که در بهار طبیعت شاهد خزان عمر یکی از
بزرگان فرهنگ این مرز و بوم کهن باشیم . انسانی سخنور. متواضع
و با حافظه ای شگرف که فقدان غمبار ایشان برای دوستدارانش
باور نکردنی می باشد . روحش شاد و بهشت موعود گوارایش باد
آیا ایشان در صدا و سیما ممنوع و التصویر بودند که دیده نمی شدند؟؟؟؟
چرا هیچ تلاشی برای شناساندن ایشان به جامعه نشد البته جامعه نخبگان از پیش با ایشان حشرونشر داشتند..
علتش کاملا مشخصه!!!!
وای چقدر ناراحت کننده بود این خبر ...
من ایشون رو همین سه ماه پیش در مراسم بزرگداشت پروفسور رضا دیدم. اتفاقا اونجا هم شعر خوندند.
روحش شاد...
حیف شد تهران نیستم !!!
من 10 تا از کتابهای زیبای ایشون روخوندم کتاب حماسه کویربسیار زیباست حتما بخونیدش باز یکی از بزرگان این کشور رفت و همه ماتم گرفتن زنده بود کسی براش ارزش قائل نبود اما حالا....
در بند آن نيَم كه به خير يا به شر
يادش بخير هر كه زِ ما ياد كند.(باستاني)
تاريخ در فقدان اين انديشمند ماندگار دكتر محمد ابراهيم باستاني عزادار است. استان كرمان ،شهرستان سيرجان و ديار پاريز به خود "ميبالد" كه چنين دُر نايابي را در مهد خود پرورش داد و امروز نه ديار كريمان بلكه جامعه فرهنگ دوست ايران "مينالد" در فراق گوهر خويش.
«ظالم آن قومی که چشمان دوختند// وز سخنها عالمی را سوختند»
مثنوی
«دیگران چون بروند از نظر از دل بروند// تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی»
دیوان شمس تبریزی
آقای قاسم

ایشان یکی از بزرگان ادب وتاریخ ایران بودند که درضمن عشق بزرگی نیز به زادگاه خود داشتند.
نمیدونم منظورت از کرمانیزه بودن چیه ولی بهتر ه مودب تر حرف بزنی.
چرا در سال 87 این بزرگوار بالاجبار خانه نشین و دانشگاهیان از فیض وجودشان بی بهره شدند؟
خداوند ایشان را بیامرزد و روحش را شاد گرداند. او گنجینه تاریخ ایران بود که به زیر خاک رفت.
پاسخ ها
اریو برزن
| Iran, Islamic Republic of |
۰۲:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۷
زمانیکه ایشان را با بی حرمتی محض و در زمان وزارت زاهدی در دولت احمدی نژاد از خانه و عشقش اش ( دانشگاه تهران ) بیرون کردند استاد دلش شکست .کجای دنیا با مفاخرشان چنین میکنند ؟؟؟؟
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست

صحنه پیوسته به جاست

هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود

خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

روحش شاد و یادش گرامی-
زنده یاد باستانی پاریزی با دهها اثر ارزشمند که از خود بر جا نهاد در دل و ذهن ایرانیان فرهیخته خواهد ماند و در تاریخ نام نیکش ماندگار و جاودانی است .
خدا رحمت کند انسانیت انسانها در موقع مردن مشخص می شود در دنیا دو چیز ماندنی است خوبی و بدی انهایی که در دنیا نام نیک از خود به جا می گزارند انسانهای وارسته ای هستند که از دنیا رفتنش انسان را ناراحت می کند ولی وقتی انسا ن مردم ازار و منفور از دنیا می رود انسان خوشحال می شود که یک فرد زالوصفت از دنیا رفت و شرش را از سر مردم برداشت .
روحش شاد و قرین رحمت باریتعالی قرار گیرد .
دوستی گفته بود برای شادی روحش فاتحه بفرستیم ومن میگویم خوب است دعا کردن برای این بزرگ تاریخ ولی هم بسیار خوب است که اثار ایشان را بخوانیم ودر ان بیاندیشیم شاید این بهترین کار در حق ایشان باشد .
هر چقدر ما از رفتن استاد ناراحتیم بعضی ها خیلی خوشحالن...
خیلی ها مثل ایرج افشار..دکتر خوانساری..امیرانی..دکتر ریاضی..جمالزاده..سعید نفیسی..
بیشتر از همه ملا اخوند پاریزی..پدر استاد
جمعشون جمع شد..خوش به حالشون..
روح همشون شاد..
روح وروانش شاد اين عزيز سرمايه ايران زمين بي عمر زنده ام و وين عجب مدار
روز فراق را كه نهد در شمار عمر
استاد هنوز به آن یک دیداری که با شما داشتم و کتابی که به من مرحمت فرمودید میبالم حیف از شما حیف که مانند شما در این مملکت روز به روز تعداشان کم میشود حیف که قدرتان را ندانستیم باید بیش از اینها شما را رو سرمان میگذاشتیم ما را ببخشید.
خدایش بیامورزد. برگی دیگر از باغ بی برگی جدا شد. انشاالله که از شاخه ی ایشان برگ های جوان رسته باشند.
---روحش شاد و یادش گرامی---
صداقت در گفتار و نوشتار با داشتن آن قلم شیوا و دلنشین، از خصوصیات بارز این بزرگ مرد تاریخ معاصر ایران زمین است. الحق که این گونه دانشمندان، گوهرهای "ناب" و "نایاب" این سرزمین کهن هستند. وظیفه ما شاگردان است که قدرشناس 1-"وجود" و 2-"آثار" ارزشمند به جا مانده از بزرگانی چون استاد باستانی پاریزی باشیم.
در حدود بیست سال پیش در حال خواندن کتاب یعقوب لبث ایشان بودم عازم رفتن به روستایمان بودم دلم نیامد که کتاب را باخودم دور کنم لذا با خودم بردم پس از رسیدن به روستا متوجه شدم پدرم و چند نفر از اهالی می گویند یکی از اهالی دار فانی را وداع و قرار شد باهم به تشییع برویم گفتم اجازه بدهید کتاب راجایی بگذارم بعد برویم اطرافیان کنجکاو شدند که نام کتاب چیست گفتم یعقوب لیث همه ناگهان خندیدند و گفتند جالب است برویم تشییع مش یعقوب خودمان که دیر نشود.
یاد استاد به خیر
تسلیت میگم به همه سیرجانیا.
استاد در دوره ارشد و دکترا استاد بنده بودند و هیچ وقت کلاس تشکیل نمی دادند یه تحقیق می دادند و ما می رفتیم پی کارمان تا اخر ترم که یه تحقیق می دادیم و نمره می گرفتیم ایشان در این اواخر حوصله کلاس نداشتند و به موقع بازنشست شدند چرا بی دلیل افراد را متهم می کنید ؟
اما انسانی بسیار بسیار وارسته و ازاد منش بودند روحشان شاد
شناسنامه گروه تاریخ دانشگاه تهران بود وخواهدماند
چون سایه ابری که گذشت از سر صحرا/آذار به موری نرساندیم و گذشتیم.یادش گرامی باد
يادش بخير. استاد فرهيخته اي بود و مردي بزرگوار. سه سال پيش كه به اتفاق آقاي كشتكاران به شهر ما استهبان فارس آمدند، ما را سرافراز كردند. چقدر متواضع و فروتن بودند. خبر درگذشتش ما را افسرده و غمگين نمود.
ایشان تاریخ زنده ی کرمان و مایه ی افتخار دیار کریمان بودند روحشان شاد و یادشان به خیر باد از شمار دو چشم یک تن کم وز شمار خرد هزاران بیش خدایشان رحمت کناد
همه عمر دست بعصا رفت، روانش شاد. از او بیاد دارم:
رسم دنیا جمله تکرار است اندر کارها
تا چه زاید عاقبت زین رسم و زین تکرار ها
بس حوادث چشم ما بیند که نو پنداریش
لیک چشم پیر دنیا دیده آنرا بارها
سزاوار است نسل بعدی مورخین از او بیاموزند
به جرات ميتوانم بگويم هرودت زمانه خود بود بااين تفاوت كه ايشان راست گفتاربودند.بسيارمهربان وخوشرو عشقش به كرمان وخصوصاپاريز ستودني بود. جايگاهش دربهشت باد
عروج روح بلند چهره ماندگارایران وفخرشهرستان سیرجان استادباستانی پاریزی تسلیت باد.
هزار بار افسوس
یک ماه پیش توسط دوستم دکتر میرزازاده مطلع شدم استاد به دلیل بیماری گوارشی در بیمارستان فیروزگر بستری شده اند. من توانستم با استاد تلفنی صحبت کنم.
گفتم :"استاد ایشالا دانشگاه ببینمتون"، ایشان گفتند:"...بگذار جونی بگیرم،تا بتونم بیام دانشگاه..." .اما نشد.
حرفهای ما هنوز ناتمام
تا نگاه می کنی
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی
پیش از انکه باخبر شوی
لحظه عزیمت تو ناگزیر میشود
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان چقدر زود دیر میشود
از صمیم قلبم ناراحتم از این خسارت فرهنگی
آمورزش براي استاد بيطرف وبا صداقت تاريخ ميكنم
خداوند بیامرزد
برای شناخت استاد کافی است کتاب «از پاریز تا پاریس» ایشان را بخوانید.
ضمنا تو ایران رسم بر این است که همه‌ی مفاخر رو بعد از مرگشان ارج می‌نهیم
تا هستم با خسی یادم بکن
ورنه چه سود بعد مرگم گل بر مزارم می‌کنی
سالها رنج و اندوه افسردگی رو با خوندن کتابهای ایشان تحمل میکردم و لحظاتی که آثار این بزرگمرد دانشمند رو مطالعه می کردم از هر دردی فارغ بودم و مدتها در پی فرصتی برای اینکه به او بگویم چه لطفی در حق من کرده و شاید در حق هر ایرانی و هر خواننده آثارش دریغ دریغ دریغ مجالی محیا نشد. یادش هماره جاویدان.
خدا رحمتش کند این استاد بزرگ را من کتاب آسیای هفت سنگ تریخ استاد را چندین سال قبل خوانده ام خاطره ای از اولین بار همرا با شعر نوشتن که در یک مراسم ادبیاتی در دانشگاه کرمان دعوت بوده اند و چون لباس ساده و بدون کروات داشته پاسبان درب ورودی محل برگزاری مراسم وی راه نمی دهد و باور نمی کند که استاد دراین مراسم از مدعوینی که باید سخن بگوید هم باشد. ویا خاطره ای از این که هنگامی که به پاریزی رفته بود و یک روستای شندیده بود دکتر پاریزی آمده اند و وی را با چشم پزشک با همین فامیل اشتباه گرفته و با دخترش که چشمش دچار مشکل بوده به محل اسکان دکتر آمده بود و از اقضا دکتر در منزل نبوده و همسر ایشان بدون این که بفرمایند دکتر ما دکتر تاریخ است نه چشم پزشک، چشم دختر روستایی را معاینه و دارویی محلی برای وی تجویز و از اقبال خوب خانواده دکتر و تشخیص خوب همسر استاد چشم دختر روستایی خوب می شود و روستایی برای تشکر با یک گوسند خدمت خانواده دکتر می رسند. واستاد در کتابشان می فرمایند همسرم دکتر واقعی بوده اند و خداوند به ما لطف داشته که ایشان درست تشخیص دهند و ضمن این که روستایی که ما را دکتر خطاب کرده بود همسرم از دکتری ما کم نکرده بودند، عنایت خداوند بوده است. و...هرکس که در این دنیا شغل و پست مهمی دارد در آسیای هفت سنگ تاریخ استاد خرد خواهد شد و خود استاد هم در آسیای هفت سنگ خود... ولی امید است که آرد آن تبدیل به دانشجویان ورهروان راه استاد باشد.
روحش شاد و یادش گرامی.
چرا سیستم آموزشی کشور ما به گونه ای است که فقط به حفظ کردن نام آثار چنین بزرگانی اکتفا می شود و این کتابها در کتابخانه ها خاک می خوردند!!!
نقل است مرحوم مهندس افضلی پور بنیانگزار دانشگاه کرمان دراثرمطالعه کتب استاد به کرمان علاقمند وتمام سرمایه خود وهمسرشان خانم صبا را وقف تاسیس این دانشگاه کردند یاد همه رفتگان نیک گرامی
برای خوشنودی باستانی پاریزی شایسته ترین این است که اثارش را بخوانیم و به دیگران بشناسانیم .
روانش شاد و راهش پر رهرو باد. امیدوارم شاگردانش راهش را ادامه دهند. با همدردی با خانواده ی او و دوستداران تاریخ ایران.
روانش شاد. استاد در کتاب بیغمبر دزدان که اولین اثر آنمرحوم است اشاره به قصیدهء هشتاد بیتی دارند که فقط هشت سطر آن را در باورقی کتاب فوق الذکر آورده اند.
هر چه کوشش کردم که به تمام قصیده دست یابم میسر نشد.
خدا رحمتش کند.
درود بر استاد باستانی پاریزی . فرهنگ ایران را در تلریخ نویسی اعتلا بخشید .حالا همه از او میگویند اما چرا تا زنده بود رسانه ملی از اویادی نمیکرد و برنامه ای. و مصاحبه ای با نداشت، واقعا چرا ?
ازاين پاشيده خرمن دانه اى كم ازاين درياى خون پيمانه اى كم
طبيعت را چه باك ازرفتن ماست زدرياى جنون ديوانه اى كم
روحت شاد استاد بزرگوار
او از کوچه پس کوچه های تاریخ حقایق را بیرون میکشید وبا قلمی شیرین به خوانندگان عرضه میداشت .روحش شاد.
بنام خداوند جان وخرد
بازگشت همه بسوي اوست
درگذشت استاد ارجمند وگرانمايه شادروان دكترمحمدابراهيم باستاني پاريزي را به خانواده داغدار ايشان و همه دانشگاهيان و فرهنگدوستان ايران بزرگ تسليت مي گويم و ازخداوند بزرگ براي ايشان آمرزش مي خواهم.
براستي كه در سنگر تاريخ و فرهنگ ايران زمين ، اين استاد بزرگ نه تنها خود پرچمدار زنده گردانيدن تاريخ و فرهنگ ايرانزمين بوده اند كه يار و ياور و پشتيبان نويسندگان نوپا و تازه كاري هم كه در اين راه گام برميداشتند بشمار مي آمدند . چراكه نويسندگان نوپايي چون بنده كه دركار نگارش تاريخهاي بومي كشور كارهايي انجام داده اند پيوسته از راهنماييهاي بي دريغ و دلسوزانه و سودمند اين استاد بزرگ بهره مند گرديده و به آفرينش كارهايي ماندگار روي آورده اند و ازاينرو بسيار مديون راهنماييهاي ايشان هستند.افزون براينكه ازاينكه با نوشتن پيشگفتار ارزشمند پيكان برسر پيكان ، بركتاب گركويه سرزميني ناشناخته بركران كوير، بنده را سرافراز فرموده اند هيچگاه اين بزرگواري ايشان را فراموش نخواهم كرد.
روانش شاد وراهش پررهروباد
اصفهان - هشتم فروردينماه 93
علي شفيعي نيك آبادي
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار