گویند که روزی شاه عباس به مشاور خود شیخ بهایی گفت: میخواهم در سراسر ایران هزار کاروانسرا بسازم. نظر شما چیست؟ شیخ بهایی پاسخ داد: به نظر من، نهصد و نود و نه کاروانسرا بسازید. شاه عباس با تعجب گفت: اینکه فرقش فقط یکی است. شیخ بهایی پاسخ داد: بله ولی گفتن کلمه نهصد و نود و نه خیلی بیشتر طول میکشد تا گفتن هزار؛ بنابراین، اگر میخواهید کارتان بیشتر به چشم مردم بیاید، نهصد و نود و نه تا بسازید شاه عباس خندید و حرف شیخ را پذیرفت.
به گزارش «تابناک»، هرچند شاید این داستان واقعی نباشد، نشان میدهد که به چشم آمدن کارها از سالیانی بسیار قدیم، یکی از اهداف انجام پروژهها و برنامههای مقامات و مسئولان کشور بوده است.
نوشتن کتیبههای سنگی و ایجاد بناهای بزرگ از جمله راههایی است که شاهان قدیم برای باقی گذاشتن نام خود در تاریخ از آن استفاده کردهاند. در کنار این، ساختن کاخهای پرشکوه ابزاری بوده که شاهان برای نشان دادن جلال و جبروت خود به دوست و دشمن داخلی و خارجی استفاده کردهاند.
با جدیتر شدن حقوق مردم در مقابل حاکمان و ضرورت پاسخ گفتن آنها به مردم خود در قبال اقدامات و کارکردشان، شانس حاکمان برای کاخ ساختن برای نشان دادن قدرت و ثروت خود به مردم کاهش یافته است، ولی میل به خودنمایی همچنان در بعضی مقامات مانده است. ساخت بناهای بزرگ و انجام پروژههای پرطمطراق نیز ابزار باقی نهادن نام خود در تاریخ شده است.
چنین مشکلی نه تنها ممکن است در ایران پیش بیاید، بلکه بسیاری از کشورهای کمتر توسعه یافته برای نشان دادن پیشرفت ویترینی خود، اقدام به ساخت بناهای بزرگ کردهاند. پروژههایی از این دست که نامهایی چون بزرگترین و یا بلندترین و یا درازترین را با خود یدک میکشند، گاه چنان به درازا کشیدهاند که خود نشانهای از ناکارآمدی مجریان آنها شدهاند. اگر نمونههای داخلی چنین پروژههایی به فراموشی سپرده شود، میتوان به یک هتل ۳۳۰متری در کشوری مانند کره شمالی اشاره کرد که کار آن از بیست و پنج سال پیش بدین سوی همچنان ادامه دارد.
اینکه ساخت چنین هتلی چه کمکی به اقتصاد کره شمالی میکند، مسألهای جداگانه است ولی خسارات و هزینههای آن برای مردم گرسنه کره شمالی قابل چشمپوشی نیست.
سد سازی در ایران نیز در دورهای به خارج از اندازه منطقی خود کشیده شد؛ برای نمونه، سدسازیها نه تنها به خشک شدن تدریجی دریاچه ارومیه کمک زیادی کرد، بلکه کار را به جایی رساند که وزیر فعلی نیرو صریحا اعلام کند که «منابع آب کشور به مرحله بحران رسیده و میزان ظرفیت ذخیره سازی سدهای کشور، ۱.۵ برابر موجودی آب رودخانههای کشور است».
انواع و اقسام طرحهای مسکن که در بیشتر دولتها مطرح و نسبت هزینه به فایده آنها بعد از چند سال کمرشکن شده، طرح بنگاههای زودبازده که بنا بود بیکاری را به نحو جدی کاهش دهد و تمایل به انجام یکباره هدفمندی یارانهها نمونههای دیگری از علاقه مدیران ایرانی به انجام کارهای عظیم و تاریخی است.
پس از اینکه شهرداری تهران، ساخت بزرگراه طبقاتی صدر را با هزینهای سنگین و البته در زمانی معقول به پایان رساند، تب ساخت راههای دو طبقه به عنوان روش جدید جایگزین تمایل مدیران به ساخت کاخهای با شکوه مطرح شد. یکی از مقامات استان البرز، طرح دو طبقه کردن اتوبان کرج ـ تهران با هزینه ده هزار میلیاردی را در شرایطی مطرح کرد که انجام احتمالی آن جز تراکم و تمرکز بیشتر جمعیت در تهران و کرج نتیجه دیگری نخواهد داشت. چنین آرزوهایی در حالی مطرح میشوند که کمتر ماهی است که واگنهای مسیرهای قدیمی راه آهن کشور از خط خارج نشوند.
اگر قرار است، کشور توسعهای متوازن و کمهزینهتر داشته باشد، شاید لازم باشد راهی برای مهار این هوسهای بزرگ مدیران جستجو شود.