
دیپلماسی عمومی مفهومی است که رئیسجمهور و کارگزاران دولتهای نهم و دهم بارها آن را به کار بردهاند؛ هدف اصلی دیپلماسی عمومی، نفوذ بر اذهان و افکار عمومی از راهی غیر از دیپلماسی شناخته شده است. در دیپلماسی عمومی هر چه ایدهها قویتر و ابزار تبلیغی نیز قدرتمندتر باشد، قدرت نفوذ هم بیشتر خواهد بود.
به گزارش «تابناک»، در سالهای گذشته، رئیسجمهور ایران، بیش از هر ابزار دیگری در راستای دیپلماسی عمومی از نوشتن «نامه» بهره گرفته است، تا جایی که بارها از دیپلماسی «نامهنگاری» برای وی در نشریات و رسانهها استفاده شده است.
در همین راستا، رئیسجمهور در روزهای گذشته، نامهای برای همدردی با پدران و مادران دانشآموزانی که در حادثه تیراندازی در آمریکا کشته شدند، فرستاد؛ نامهای که از محتوای آن برمیآید، رئیسجمهور گذشته از حس انساندوستی و تلاش برای همدردی، تلاش کرده است در راستای همان دیپلماسی عمومی و به دست آوردن اذهان و افکار حرکت کند.
اما نکتهای که در این باره، ایرانیان را ناراحت کرده، نادیده گرفتن اندوه و رنج مردمی در ایران است که به مصیبتی مشابه گرفتار آمدهاند و از رئیسجمهورشان پیامی نگرفتهاند، تا شاید مرهمی بر دلهای داغدارشان باشد؛ مردمی که در محرومترین مناطق کشور نه قربانی یک جانی، بلکه قربانی کوتاهی بخشی از همین دولتی شده که رئیس آن به درستی دردهای آمریکاییها را میبیند، ولی درد هموطنانش را نمیبیند!
چرا رئیسجمهور برای تسکین درد و رنج مردم ایران پیامی نمیفرستد؟!
هیچ کس جز خود رئیسجمهور و نزدیکانش از نیت رئیسجمهور برای فرستادن پیام به حادثه دیدگان آمریکایی و پیام نفرستادن به حادثه دیدگان ایرانی آگاه نیست و نمیتوان نیت خوانی هم کرد. آنچه برمیآید تلاش برای همدردی برای نوع بشر توسط رئیسجمهوری که نماینده ملت ایران است، رفتاری پسندیده است، ولی شاید رئیسجمهور احساس کرده که پیام دادن به حادثه دیدگان ایرانی، یعنی پذیرفتن اینکه به علت کوتاهی دولت وی چنین اتفاقی افتاده و دادن پیام یعنی پذیرفتن کوتاهی؛ اما کدام دولتی بیعیب و نقص است؟!
شاید رئیسجمهور احساس کرده که به دلیل حادثه پیرانشهر و سوختن کودکان مدرسه شینآباد، فشارهای بسیاری به وزیرش وارد آمده و نخواسته او هم در این فشار شریک شود! اما مردم و کودکان در آتش سوخته و والدین آنان چه گناهی دارند که حتی از شنیدن پیام همدردی رئیس جمهورشان باید محروم شوند؟ وزیر هم که همچنان با قدرت، اسب مراد خود را میراند؟!
شاید رئیسجمهور احساس کرده که مردم ایران شکیبا هستند و در سال و ماه و روز و هفته چندین بار از این گونه بلاها به دلیل کوتاهیها بر آنان فرود میآید؛ بنابراین، هم میتوانند بدون پیام همدردی صبوری کنند و هم این که اگر بنا باشد رئیسجمهور برای هر حادثهای در ایران، چنین پیامهایی بدهند که باید همیشه به دلیل کوتاهیها و بازی با جان مردم، پیام بفرستد؟!
شاید رئیسجمهور، حادثه شینآباد را حادثهای سیاسی میداند که رقیب از آن علیه وی و دولتش به کار میبرد و لازم است دولت قاطعانه ایستاد و در برابر رقیب سیاسی خود پا پس نکشد؟!
شاید دهها شاید دیگر هم باشد؛ اما رئیسجمهور برای مردم خودش پیام نفرستاد، برای مردم آمریکا پیام فرستاد. پاسخی هم دریافت نکرد. اگر برای ما ایرانیان هم پیام میفرستاد، بیپاسخ میماند؟!