بازدید 93775

شوهرم از مردانگی تنها کتک زدن را آموخته است

کد خبر: ۲۸۹۸۶۶
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۱ - ۰۹:۵۴ 08 December 2012
زنی با حضور در دادگاه خانواده گفت که به دلیل کتک خوردن‌های بی‌وقفه‌ و بی‌دلیل از شوهرش، خواهان طلاق است.
 
به گزارش ایسنا، این زن جوان در ابتدای جلسه خطاب به قاضی دادگاه گفت: هشت سال از زندگی مشترک‌مان می‌گذرد و در این مدت جز عذاب و ناراحتی چیزی از زندگی مشترک درک نکرده‌ام.
 
وی ادامه داد: شوهرم نه اعتیاد دارد و نه وضع مالی بد. فقط اخلاق خوبی ندارد و به همین سبب مرتب با بوجود آمدن کوچکترین مشکلی من و پسر پنج ساله‌ام را کتک می‌زند. او همانند مردان قدیمی بر این باور است که زن را باید کتک زد و متاسفانه هیچ کتاب یا روانشناسی بر او تاثیر مثبتی ندارد.
 
این زن جوان که 32 سال سن داشت در حالی که به آرامی گریه می‌کرد، مدعی شد: شوهرم فکر می‌کند که اگر خواسته‌ای از من داشته باشد و من تمایلی به انجام آن نداشته باشم باید من را کتک بزند، حتی اگر آن خواسته‌اش را انجام ندهد. به همین دلیل بارها از او کتک خورده‌ام ولی به دلیل حضور فرزندم اعتراضی نکردم، چرا که با کوچکترین اعتراضی، پسرم را نیز کتک می‌زد و من نمی‌توانستم کتک خوردن فرزندم را تحمل کنم.
 
وی با بیان اینکه خانواده‌ام نیز از من حمایتی نمی‌کنند، گفت: بارها نزد خانواده‌ام رفته‌ام و مشکلم را بیان کرده‌ام اما آنها معتقدند که چون تاکنون هیچ فردی در فامیل طلاق نگرفته اگر من چنین کاری را انجام دهم خطای بزرگی را مرتکب شده‌ام، در حالی که دیگر توانایی زندگی با شوهرم را ندارم چرا که او از مردانگی تنها کتک و فریاد زدن را آموخته است در حالی که مردانگی در چیزهای دیگری خلاصه می‌شود.
 
این زن جوان بیان کرد: دیگر نمی‌خواهم با شوهرم به زندگی ادامه دهم، او هرگز مرا درک نکرده است و ادامه زندگی با او برای من به معنی مرگ تدریجی است، به همین دلیل خواهان جدایی از او هستم و در ازای گرفتن حضانت پسرم، مهریه‌ام را که سه دانگ از خانه‌ی‌مان است را می‌بخشم.
 
به گزارش ایسنا، قاضی دادگاه بعد از شنیدن اظهارات زن جوان به دلیل عدم حضور مرد در دادگاه حکمی مبنی بر طلاق صادر نکرد.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۴
در انتظار بررسی: ۲۲
انتشار یافته: ۱۶۸
از این یاران ما چندین هزارند .......
چه لزومی به طلاق هست

یک بار بخاطر کتک زدن شکایت کیفری کنه و بعد از اینکه حکم دادگاه رو گرفت رضایت بده تا شوهرش بفهمه که نظر قانون و اسلام چیز دیگه ای هست
حکم دادگاه احتمالا شلاق و زندان خواهد بود که اگه زن رضایت بده یجورهائی رفتار شوهرش عوض میشه اما اگه از لحاظ فرهنگی با هم تفاهم نداشته باشن دیگه فکر نکنم بشه کاری کرد
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۸
كسي كه دست بزن داره با اين چيزا آدم نمي شه تازه بيشتر وحشي ميشه و انتقام شكايتو هم ازش ميگيره.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۸
شما چند بار گذرتان به دادگاههای کیفری افتاده ؟ شلاق و زندان دیگه قدیمی شده
تفاوت انسانها از کجاست به کجا.همسر من بسیار مهربان و باگذشت است و من به خاطر محبت زیاد او همیشه و در همه موارد تابعش هستم. کاش مردان میدانستند که تنها راه اطاعت بی چون و چرای زن از شوهر محبت و احترام است نه کتک و تهدید و ...
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۸
این از فهم و کمالات شماست.ولی تجربه ثابت کرده که به 99% خانمها وقتی محبت و احترام زیاد بذاری،دچار سوء تفاهم میشن!!!
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۱:۲۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۵
خوش به حالت رویا جان .من 8ماهه ازدواج کردم و تازه فهمیدم شوهرم اصلن انسان نیست..فحش فریاد و تحقیر وکتک از کارای عادیشه.هیچ وقت فکر نمیکردم مرد رویاهام غول بی شاخ و دمی مثله این میشه.از طلاقم وحشت دارم..
ناشناس
| Germany |
۲۲:۳۴ - ۱۳۹۷/۰۸/۱۵
قدر زندگی و همسرتو بدون .از چشم بد دور باشید
خاک بر سر اون مرد
پاسخ ها
b
| Iran, Islamic Republic of |
۰۰:۱۵ - ۱۳۹۷/۰۹/۲۷
منم خیلی کتک میخورم
یک بار بخاطر کتک زدن شکایت کیفری کنه و بعد از اینکه حکم دادگاه رو گرفت رضایت بده تا شوهرش بفهمه که نظر قانون و اسلام چیز دیگه ای هست
"چه لزومی به طلاق هست
پاسخ ها
محمد
| Iran, Islamic Republic of |
۰۲:۳۸ - ۱۳۹۷/۰۴/۲۱
اگه فقط یک باربه جای اون زن کتک بخوری وتحقیربشی وناسزابشنوی اون وقت حالیت میشه چه لزومی به طلاق هست.
منهم همین مشکل را 20 سال دارم وحالا پسرم 16 ساله است ولی هنوز همین کارها را انجام می دهد بنظر من این مرد هیچوقت معنی انسان بودن را نمی فهمد وتا زمانی که با اوزندگی می کنید همینه وروز بروز با بالا رفتن سنش بدتر می شود.
پاسخ ها
شناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۸
خواهرم شما انسان بودن رو تمرین کن،چجوری؟اینجوری: از همین امروز تصمیم بگیر روزی دو وعده جلوی زبونتو بگیری،نیش و کنایه نزن،کمبودها رو پتک نکن بکوبی تو سر حاجی،تحقیر نکن،بی حرمتی نکن و در کل رو مخ نرو،قول میدم بعد از 2،3ماه همه چیز عوض میشه.البته اگه تا حالا به فکر جایگزین نیفتاده باشه!!!
lمردانی که دست بزن دارند از حیوان نیز پست ترند.
کتک زدن بخشی از مردانگی نیست و حتی نشونه مرد بودن هم نیست. لطفا عنوان این خبر رو عوض کنید
اصل بد نکو نگردد چونکه بنیادش بد است .کسی که به ذات اقدس الهی معرفت نداشته باشد قطعا آزارواذیتش به غیر ولو عائله خود اجتناب ناپذیراست .پرورش ایشان وامثالهم ناقص و ریشه در فقر تفکر دارد
شوهر من هم ادم عصبی و پرخاشگریه بارها و بارها جای کبودی هامو از بقیه پنهان کردم همین الانم پای چشم چپم و بالای لبم به شدت کبوده خیل زشت شدم از دیدن خودم تو اینه حالم بهم می خوره. جالبه بدونید خانوادگی همین طوری عصبی و از خود راضین اما خدا جای حق نشسته
پاسخ ها
زهرا
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۱۲ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
به خانوادت بگو عزیزم
امام جعفر صادق (ع) می فرمایند :
بریده باد دستی که بر همسر و فرزندانش بلند می شود .
بعد بیست سال زندگی مشترک و داشتن دو تا بچه دبیرستانی هنوزم از شوهرم کتک میخورم ولی هیچ علاقه و احساسی نسبت بهش ندارم ,وجودم پر از نفرت و کینه است کاش از بچگی انقدر ما رو از طلاق نمیترسوندن شاید وضعیتمون بهتر بود ولی یقین دارم خدا حق مظلومو از ظالم میگیره دیرو زود داره ولی سوخت و سوز نداره, دیدم که میگم حق یارتان.
به نظرم این فرهنگ مسخره تو جوامع زیادی وجود داره که مرد بخواد با کتک زدن زنشو زیر سلطه بگیره. منم قبل ازدواج عاشق شوهرم بودم ولی الان. وقت و بی وقت سر هر مسله ای کتکم میزنه و اونقد ازش میترسم حتی جرات ندارم از خانوادم کمک بخوام
الهی بشکنه دست همه اون مردایی که با بی شرمی تمام دست رو زنی بلند میکنند که همه جوونیشو به پای شوهرش ریخت
شوهرم من را میزنه کافیه یک سوال کنم گاهی جوابم به خوبی میده گاهی انقدر داد میزنه اگه جوابشو بدم من را میزنه همین الان دستم درد می کنه چون ان را پیچونده وضع مالی خوبی داره ولی به سختی به من پول میده اعتیاد هم نداره وهمیشه خانوادش از اون حمایت میکنند .اصلا عاطفه نداره مهربان نیست وهمیشه من راتحقیر مکنه به نظر شما من چکار کنم
شوهر منم منو کتک میزنه فقط میگه به خاطر زبونه خودت کتک میخوری لال شو کتک نخور آخه چقدر گذشت کنم تو هیچ چیزی هیچ وسایلی نمیتونم نظرمو بگم میترسم حرفی بزنم منو بار کتک کنه بعضی وقتا دیدنیش تپش قلب میگیرم
منم هشت ماه هست ازدواج کردم، قبل عروسی عاشق هم بودیم ولی از هفته اول عروسی منو به باد کتک میگیره، سر هرچیزی منو کتک میزنه، چند بارجوراب رو دور گردنم کشیده و داشت خفه ام میکرده، شدیدا گوشی هست و خانواده اش خیلی بد هستن، نمی دونم چیکار کنم، بدتر از همه اینکه شدیدا هم ادعای دین و مذهب دارن و خودشون رو مومن میدونن.....
زن هاکه گوسفند نیستن مردا زیر مشتولغد میگیرنشون-
تمام مردهایی که به این طریق زن یعنی نصف زندگی خود را با کتک از بین میبرن و بر این باورن که کار درستی میکنن سخت در اشتباه هستند چون زندگی خود را به ورطه نابودی میبرن خدا بزرگتر از اینکه حق مظلوم ترین مخلوقش نگیره
بعضی از خانمها هم اصلا رفتارشون خوب نیست
مرد را یک حمال فرض کردند که تنها وظیفه اش پول درآوردن است و حقی هم نداره و خیلی بددهن هستند
البته به نظر من بیشتر مشاجره ها برمیگرده به مسائل اقتصادی
ولی شخصیت زن و مرد هم این وسط خیلی مهمه
زنی با سر و صورت کبود و زخمی سراغ دکتر میره.دکتر می پرسه: چه اتفاقی افتاده؟خانم در جواب میگه: دکتر، دیگه نمی دونم چکار کنم.هر وقت شوهرم مست میاد خونه، منو زیر مشت و لگد له می کنه.



دکتر گفت: خبو دوای دردت پیش منه: هر وقت شوهرت مست اومد خونه، یه فنجون چای سبز بردار و شروع کن به قرقره کردن.و این کار رو ادامه بده.



دو هفته بعد،اون خانم با ظاهری سالم و سرزنده پیش دکتر برگشت.



خانم گفت: دکتر، پیشنهادتون فوق العاده بود.هر بار شوهرم مست اومد خونه، من شروع کردم به قرقره کردن چای و شوهرم دیگه به من کاری نداشت.



دکتر گفت: میبینی اگه جلوی زبونت رو بگیری خیلی چیزا حل میشن.
من 25 سالمه و5 ساله که ازدواج کردم تاحالا خدا به ما بچه ای نداده تاحالا خیلی هزینه کردیم اما نشد از طرفی شوهرم خیلی عصبی و دست بزن هم داره حتی جلوی خونوادشم منو میزنه حالا نتونستم با مادرم در این باره حرف بزنم راستش خجالت میکشم خیلی به طلاق فکر میکنم اما از جدای میترسم تورو خدا مرا راهنمایی کنید
شوهر دیونه من خلبان است من همسردومش هستم یه بچه ازقبلی یکی از من داره بسیاربدبین شکاک خسیس دهن ول ازمعاشرت بیزارودست بزن هم داره الان دخترم 23 ساله است ولی هنوز دست روی من بلند میکنه به مادر و پدروفامیلم فحش های رکیک می دهدتازه خودش میگه من از همه ی زنهای اطرافش بهترم حالا بفهمید من چی میکشم هر وقت که دعوا میکنه موبایل و پولو طلاهام رو از م میگره ازش متنفرم.
پاسخ ها
ناشناس
| Germany |
۲۲:۴۰ - ۱۳۹۷/۰۸/۱۵
طلاق بگیر فقط،خدارو شکر که بچه ندلری.فرلر کن اون زندگی مال تو نیست.فقط برو
شوهر منم خیلی عصبی وبد اخلاقه هر وقت دعوامون میشه کتکم میزنه ما پنج ساله ازدواج کردیم تا یکی دو سال اول اصلا دست بزن نداشت اما گاهی بهترین شوهر دنیا میشه در کل منو خیلی دوست داره ولی نمیدونم با کتک زدنای که روز به روز بیشتر میشه چه کار کنم البته خانواده ی شوهرم ادمای خوبی هستن وحق را به من میدن قبول دارن که پسرشون عصبیه من ادم ارومی هستم توی خانواده خودم اصلا از این تنش ها نبود برای همین دچار افسردگی شدم من راهنمای کنید
ای بابا رویا خانم شما چه به این حرفها من شما را می شناسم.
خیلی حرفها میشه زد.. مثل احساس قدرت کردن مرد.حس مالکیت تمام به زن،به کرسی نشوندن حرفاش و عادت به کتک زدن...
که این عوامل باعث بوجود آوردن چنین شخصیتی خشن و منفی در مرد میشوند..

فقط واسه یکبار هم که شده راه مناسب رو انتخاب کنید و پیش یه مشاور با تجربه و دانا بروید.. بعد به گفتهای مشاورتون عمل کنیدببینید نتیجه چی میشه.

باور کنید که خب من خودم مرد هستم اما درک میکنم خیلی از خانمهای بی گناه رو..
و اگه اومدم و نظری هم دادم بخاطر همدردی و کمک کردن بود

بدرود
کمکم کنین.منم از دست شوهرم کتک میخورم.به قصد کش منو میزنه.دیروز اونقدر زد که دماغم شکست.
شوهر من یه وحشی به تمام معناست. هم میزنه هم فحش ناموسی میده و هم بهم میگه زشت و بد هیکل. 5 ساله ازدواج کردم تازه از نظر سطح خانوادگی و سواد هم زمین تا آسمون تفاوت داریم. بی پول هم که هست. منم نمی تونم برگردم خونه بابام ولی می خوام بورس بشم از دستش فرار کنم تا به قول خودش بره یکی از دخترای خوشگل داهاتشونو بگیره!
شوهرم تک فرزنده و از یک خانواده و طایفه طبقه کارگر جامعه هستن، خودش کارمنده ولی مادرش اونو چنان زیر پر و بالش تربیت کرده که شب عروسیش بعد از 30 سال برای اولین بار از رختخواب مادرش جدا شد. مادرش علنا دروغ میگه و زندگیمون با دروغهاش از هم پاشیده. وقتی اعتراض می کنم شوهرم چشاش قرمز میشه و شروع میکنه به کتک زدن و دست گذاشتن روی دهنم و خفه کردنم! بعدشم رختخوابشو جدا میکنه و شام و نهار میره پایین کنار مامان و باباش!
شوهر منم همین یه ساعت پیش اونقدر زد تو سرم که پشت سرم باد کرده.
آینه ی هدیه ی پدرمو پرت کرد.اخه داشتم زایرین کربلا رو میدیدم که شروعکرد به توهین.منم ناراحت شدم.کارمون به جر و بحث کشید که شروع کرد به کشیدن موهامو فحاشیو کتک زدن.
احساس میکنم یه صادف شدید کردم سرم داره میترکه.
با لگد همه جامو کبود کرد.جالبه آخرشم مقصر منم...خدا لعنتش کنه.
پاسخ ها
بی نام
| Iran, Islamic Republic of |
۰۰:۱۳ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
منم همین امروز از شوهرم تا دلش میخواست کتک زد و خوردن.اونقد موهامو کشید.لگد زد بهم.با مشت زد تو چشم و گوشم
سلام منم تازه رفتم سر خونه و زندگیم تا حالا بار دومه که منو زده توی عقدم هزار بار منو زده.هنوز دو هفته نشده بود که عقدکرده بودم منوانقدر زد که چشمم آسیب دید وداشت منو توی خیابون میکشت.بعدشم منوآورد جلوی خونوادم کتک زد.انقدر از دستش کتک خوردم که تعدادش از دستم در رفته.خانواده ناجوانمردشم که همش طرفشومیگیرن و توی زندگیمون دخالت میکنن.خیلی رفتم پزشکی قانونی و دادگاه و کلانتری اما آدم نشد.کدوم دختری با بدن کبود لباس عروسو به زور به تن میکنه.مجبورم کرد مهریموببخشم و هرجامیرسه ازمنوخونوادم بد میگه.پدرم هزینه نامزدی و عروسی و بیشتر جهیزیه روخودش داده اما این آدم بجای تشکرش میگه کم دادن همه جهیزیه پای دختره شمافقیرید.آخه مگه کوربود بدجنسها.
و در ضمن هیچ چیز براش چشمشو پر نمیکنه.اگه من فقیرم درعوض تحصیل کرده ام چندتازبان خارجه رو یاد گرفتم وچهره زیبایی دارم که البته باوجود25 سال سن بخاطر فشارهای روحی فکرنکنم دیگه چیزی از جوونیم باقی مونده باشه.همین الانم بدنم کبوده.خدا لعنتش کنه.
پاسخ ها
ناشناس
| Germany |
۰۴:۴۱ - ۱۳۹۷/۰۴/۲۹
خدالعنتش کنه همچین مردایی وحشی رو
یه پسر دو ساله دارم، شوهرم ادم عصبیه
منم یه شوهر دارم همش کتکم میزنه فحش میده وتحقیر میکنه منو تازه بهم تهمت های بد هم میزنه از روزی که باهاش ازدواج کردم هیچ محبتی ندیدم تازه پول هم بهم نمیده اینقدر مشت ولگد تو سرم زده که داغون شدم
من هم هفت ساله دارم زندگی میکنم هنوز شوهرم اخلاقش عوض نشده هم فهش میده هم کتک میزنه تازه به خانوادم ام هم فهش میده من دو پسر دوقلو سه ساله الان دارم مجبورم تحمل کنم اما خسته شدم من بعد از یک سال ازدواج به خاطر کارهای شوهرم و خانوادش دو سال افسردگی شدید گرفتم که داشتم میموردم با قرص دارو دکتر کمی بهتر شدم توی این مدت بیشتر منو اذییتم کردن حتی پسرم هم میزنه با کوچیک ترین حرف فهش میده کتک میزنه از خدا دلگیرم چرا جوابمو نمیده به خدا خسته شدم شوهرم حتی پیش خانوادم هیچ رنگی دیگه نداره آخه این درست نیست الان 24سالمه قرص اعصاب بخورم دلم میخواست جرات خودکشی رو داشتم من خیلی تنهام
پاسخ ها
المیراجلال
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۴۷ - ۱۳۹۸/۰۷/۲۴
خداازشون نگذره الهی هر دردی به مامیدن به جون خودشوپدرمادرشون بیفته
منم همین جورم
خدا لعنت کنه همه مردی بی وجدان از جمله شوهر منو
حدودچهارساله که ازداج کردم.الان یه دختر1ساله دارم.شوهرم دائم منوکتک میزنه.ازبس جلوی دخترم کتکم زده ترسیده.اگرتوی تلویزیون دونفردعواکنندشروع به جیغ زدن میکنه.شوهرم ازحیون هم پستر.دلیل کتک هاشم اینه که یه ازخدابی خبرکه قبلاعاشق شوهرم بوده بهش پیام میده که زنت قبلا بایکی رابط داشته.اونم باورمیکنه.هرچی قسم میخورم باورنمیکنه.خداهردوتاشون رولعنت کنه.امیدوارم روزخوش نبینند.
منم 20 ساله ازدواج کردم. شوهرم یه ادم خودخواه وعصبی. فوق العاده بیشعوره. چشم نداره خانواده منا ببینه دسته بزنم داره یه بار انگشت کوچیکه دستم را شکوند اینا را نوشتم تا به خانمهایی که تازه اول ازدواجشونه. وشوهرشون ادم حسابی نیست به امید تغییر نشینند. تا بچه ندارند جدا بشند. یه عمر تنها زندگی کردن شرف داره به یه عمر اشگ وعذاب
منم شوهرم کتکم ميزنه حتى بعدش قهر هم ميکه و بايد من برم سمتش اگه من نرم اصلا اون نمياد منم با اينکه ازش متنفرم ولى بازم ميرم سمتش تا حداقل خودم آرامش داشته باشم,شوهرم باهام هيچ جا نمياد و مدام تو خونه خوابه معتاد نيست ولى اصلا به من توجه نميکنه اعتراض من هم برابر است با کتک
من خدا رو شکر از همسرم راضیم ولی در بعضی موارد خیلی خیلی خسیس بازی در میاره ولی قابل تحمله،بازم خدا رو واقعا شکر تو زندگی آرامش دارم.
شوهر من هم کتکم میزنه. تحصیل کردس و وضع مالی خوبی داره. باردارم و همچنان اگه کاری که باهاش مشکل داره عصبی میشه و قهر و داد و توهین و فحش و تنبیه و تحقیر میکنه. در جواب تحقیرهاش هم اگه چیزی بگی یا اعتراضی بکنی به شدت میزنه. حتی در این شرایط. خانوادش هم ازش حمایت میکنن. بار آخر مجبور شدم برای جلوگیری از آسیب رسیدن به بچم برم تو راهرو و فریاد بکشم. خیلی ناراحتم. امیدوارم این مشکل برای همه مردان ایرانی حل بشه و فرهنگ سازی بشه تا قبح دست بلند کردن و مشکلات دیگه اینطوری نشکنه.
شوهر من هم کتکم میزنه. تحصیل کردس و وضع مالی خوبی داره. باردارم و همچنان اگه کاری که باهاش مشکل داره عصبی میشه و قهر و داد و توهین و فحش و تنبیه و تحقیر میکنه. در جواب تحقیرهاش هم اگه چیزی بگی یا اعتراضی بکنی به شدت میزنه. حتی در این شرایط. خانوادش هم ازش حمایت میکنن. بار آخر مجبور شدم برای جلوگیری از آسیب رسیدن به بچم برم تو راهرو و فریاد بکشم. خیلی ناراحتم. امیدوارم این مشکل برای همه مردان ایرانی حل بشه و فرهنگ سازی بشه تا قبح دست بلند کردن و مشکلات دیگه اینطوری نشکنه.
شوهر من هم کتکم میزنه. تحصیل کردس و وضع مالی خوبی داره. باردارم و همچنان اگه کاری که باهاش مشکل داره عصبی میشه و قهر و داد و توهین و فحش و تنبیه و تحقیر میکنه. در جواب تحقیرهاش هم اگه چیزی بگی یا اعتراضی بکنی به شدت میزنه. حتی در این شرایط. خانوادش هم ازش حمایت میکنن. بار آخر مجبور شدم برای جلوگیری از آسیب رسیدن به بچم برم تو راهرو و فریاد بکشم. خیلی ناراحتم. امیدوارم این مشکل برای همه مردان ایرانی حل بشه و فرهنگ سازی بشه تا قبح دست بلند کردن و مشکلات دیگه اینطوری نشکنه.
من انقدر از نظر روحی داغونم .
شوهرم به من بی توجهی میکنه چشمش به دنبال زن های دیگس و منو کتک میزنه . حتی یه بار دست به خود کشی زدم سریع رسوندنم بیمارستان . من واقعا خسته ام پس خدا کجاست من فقط 22 سالمه خیلی داغونم...
حالا من بگم
من پنج ساله ازدواج کردک و از فوش و داد و مشت و لگد زنم خسته شدم هر کاری کردم که کنترلش کنم فیده نداره بیشتر جوش می اره و جیغ می زنه ...من چی بگم...ای خدا
والا اینجور مردا هیچوقت درست نمیشن مگر با مرگشون آدم از دستشون راحت بشه شوهر منم همینطوره 17 ساله که همینه چونکه اینا تربیت درست و حسابی ندارن شخصیت خانوادگی ندارن مردی که رو زنش دست بلند میکنه فقط و فقط عقده های بچگیشو میخواد خالی کنه و بس والسلام فقط نمیدونم که خدا کی باهاشون تلافی میکنه
عادت داره روزی یه باز حداقل سیلی بهم بزنه اعتقاد داره حساب ازش ببرم
منم دیشب شوهرم زدم سر اینکه چرا برنج پختم و براش غذای نونی نپختم در صورتی که هیچی خرید نکرده و من مجبور شدم برنج و عدس بپزم اونم اون شکلی که اون دوست داشت اما جای تشکر مشت و لگد خوردم
هیچی,عزیزم, مازنها همیشه بدبخت بودیم و هستیم, آخرین بارشوهرم که من رو کتک زد دستم شکست, شکایت کردم, اما دادگاه میگه باید سه بار مدرک بیاری که شوهرت توروکتک زده, به نظر شما برگردم دوباردیگه کتکم بزنه, یا بشینم بعد از ۴ سال طلاق بگیرم, هیچ کاری نمی تونیم بکنیم
جاتون خالی منم پنج ماه بوده عقد کتک خوردم اونم بخاطر. دخالت های والدین و بی منطقی هاش ...تو نامزدی کتک بخوری خیلی حرف بخدا....
خانوما از اثار کتک رو بدنتون گواهی پزشکی قانونی بگیرین.
وقتی بخواین اقدام به طلاق کنین به دردتون میخوره. اگرم خواستین زندگیتونو ادامه بدین صداشو درنمیارین که گواهی دارین. ولی حتما این کارو بکنین. خانومای تحت ظلم لطفا ظالم پروری نکنین.
مرگ بر مردایی که زنشون رو میزنن. به اینجور مردا نمیشه گفت انسان. اونا مثل شوهر من از حیوونم پست ترن.
منم شوهرم دیشب طوری سرم رو به سرامیک آشپزخونه میکوبید و میخواست خفه ام کنه الان تمام بدنم درد میکنه ...شوهرم فقط برای شهوت و رابطه جنسی اخلاقش خوب میشه
با سلام من وکیل هستم . خودم مجردم ولی طلاق خانمهای زیادی رو گرفتم. بهتره طلاق نگیرید ولی گاهی لازمه. از مرد ها نترسید ترس دشمن مرگ. قوی باشید و سعی کنید روشون تو روتون باز نشه. اگه کتک خوردید. برخورد قاطع کنید و بعد سریع به پزشکی قانونی برد و بعد شکات کنید. تا همسرتون بفهمه چطور رفتار کنه.
شوهر من اهل صیغه است اگر اعتراض کنم کتک می زنه بد دهنه ولی با صیغه ها خوبه فراوان خرجشان میکنه 60 ساله است دست از این کارها بر نمی داره طلاقم نمی ده خودم وبچه هام ازش متنفریم
خیلی جالبه تو خانواده همسر من با زن مث ی چیز لطیف و شکستنی برخورد میشه ناراحت کردن همسرشان کلی دعوا خانواده رو ب دنبال داره چ برسه بخان زنشونو کتک بزنند واقعا شرم آوره
اینو ب مردای ایرانی میگم یاد بگیرید زیبایی همسرتان را ببینید
شوهرم من راداخل اطاق بسته کتک می زند وهیچ همسایه ای حاضر به شهادت نیست من چکارکنم
شوهرم من راداخل اطاق بسته کتک می زند وهیچ همسایه ای حاضر به شهادت نیست من چکارکنم لطف کنید مراراهنمایی کنید چون هروقت من کتک میخوورم اوباکمال بی شرمی میگوید من نزدم دروغمیگوید
من یک سال پیش شوهرم طلاق گرفتم باهزارحرف وحدیث ناراحتی قلبی پدرمادر....وبه امیدیه وزندگی همرا باعشق وعلاقه بافردموردعلاقم ازدواح کردم الان فقط شبها چندساعت کتک میخوردم درحدمرگ ضربهاب که به سرم خورده قابل وصف نیست امادیگه حق اعتراض به هیچکی ندارمحتی اگربمیرم شوهرم چون من به کسی نمیگم رپز به روز بیشتر میزنه
من مثل.شماثل مندمثل
من تحصيلكرده و شاغل و زني زيبا از خانواده اي محترم و شناخته در شهرستان هستم معلم زبان و كارمنددانشگاه علوم پزشكي هستم در كودكي و نوجواني مورد ضرب و شتم از طرف پدرم بودم براي همين نهايت تلاشم رو كردم تا هيچوقت به خاطر زن بودنم در جامعه و زندگي له نشم
چهارسال با پسري از خانواده معروف رفت و آمد و دوستي داشتيم و دو ساله عروس اون خانواده شدم شوهرم گاه به گاه در اتمام پروژه عمراني بيكار بود و براي كار ماهها در شهرهاي ديگه كار ميكرد
ماشين و وسايل خونه از من بود و حتي پر كردن يخچال
جاي زن و مرد عوض شده بود و من زير فشار رواني و مالي
در دوران نامزدي به خاطر اينكه چهارماه به ديدنم نيومد دعوا داشتيم كه كتك خوردن منجر به بخيه خوردن دستم شد
اما ما عاشق هم بوديم و ادامه داديم
تا اينكه عيد امسال كه با پولها و ماشين من به ديدن خانوادش رفتيم بحث الكي باعث شد در ماشين خودم كتك بخورم
بينيم رو شكست لبم زخم شد روي بينيم از ناخن چاك خورد سرم متورم شد
من رو كه تنها بودم خونه پدر شوهرم برد و به جاي پناه از اون هم ضرباتي به سرو صورتم خورد كه خونريزيم بيشتر شد بعد از دو ساعت در اون حال نگه داشتنم با كلي خواهش تلفنم رو و ماشينم و وسايلم رو تحويلم دادن و من با رانندگي خودم راهي بيمارستان شدم
چون در بيمارستان كار ميكنم مستقيم از طريق نيروي انتظامي پزشك قانوني اون شهر رفتم و شكايتي عليه شوهر و پدرش تنظيم كردم
بعد از اطلاع به خانواده و اومدنشون كارهارو تا جايي پيش برديم كه طلاقم هم از شهر خودم با مدارك راحت باشه
دو هفته در خونه افتادم ماشينم با لگدهاش تماما چهاردورش داغون شده نميدونيد چقدر از گناه اونها من خجالت زده شدم وقتي چهره ام رو اطرافيانم ميديدند چيزي جز حماقت فرصت دوباره به يه جاني رواني دادن معنا نميشد
من روحي و جسمي داغون شدم به خاطر محبت بيجا و مرد بودن از بي عرضگي مرد زندگيم
خوشحالم بچه ندارم و هرچند كلي پي برگشتنم هست همسرم اما راهي جز طلاق براي امنيت جون و روحم نيست
متاسفانه پايان عشق من تراژدي شد و نه شغلم نه تحصيلم نه پولم نه خانوادم جز خدا در غربت دادرسم نشد
خانم سپیده برای شوهرتون هم همینقد ماشین من خونه من پول من زیبایی من تحصیلات من کار من شغل من میکردین؟؟؟!من نمیدونم زندگی شما واقعیتش چی بود اما این منم منم کردن هاتون همین الانشم تو ذوق آدم میخوره
سلام من زنی 50 ساله هستم سال71ازدواج کردم در طول این 24سال از زندگیم فقط کتک خوردن رو فهمیدم هیچ لذتی از زندگیم نبردم از خدا میخوام که منو هر چه زودتر از این دنیا ببره اما خدا حرفمو نمیشنوه آخه این اسمش زندگی نیست راه برای طلاق ندارم ،دوتا پسر بزرگ دارم که هر دو دانشجو هستن ،پسرا هم کم نمیزارن راه پدر رو پیشه کردن حالا هر سه منو میزنن اینقدر احمق هستم که به خاطر همین پسرادلم نمیاد طلاق بگیرم چون میدونم هم آواره میشن هم به راه خلاف کشیده میشن اون موقعه هم که بچه هاکوچکتر بودن هیچ امکاناتی نداشتم که بتونم جدا بشم اما اییییکاش میمردم ،نمیدونم چه کار کنم خسته شدم با این وضع هم همیشه صدامون بلند میشه جلوی همسایه ها آبرو ندارم اما مدتی هست که تصمیمم برای طلاق جدی تر شده اما اگه نتونستم یک دارویی رو پیدا کردم که واسه همیشه راحتم میکنه
پاسخ ها
ناشناس
| Germany |
۲۲:۵۴ - ۱۳۹۷/۰۸/۱۵
شما مثل مادر من هستید.منم یه جورایی درد شمارو متحملم.اما دلم آتیش میگیره ازین حرفتون که خودم رو راحت میکننم.خدا خودش کمکمون کنه که نه دنیارو داریم نه آخرت رو
به نظر من مردها هیچ ادم نیستند یک حیوان تمام عیارند شوهرم منو هم کتک میرنه یک دختر دو ونیم ساله دارم اون بچه است باید نازش بدی وقای خودش کمی لوس میکنه میزنه میگه باسه من این کارا رو نکن ازش بدم اومده نفرت دارم
منم شوهرم میزند باایمانم هست خیرسرش نمازم میخونه ولی به زور میخوادکاری کنه مطابق افکارش عمل کنم اون وحشیه خستم کرده ولی از طلاقم متنفرم چیکارکنم اخه!!!!!!!
من یک ساله که ازدواج کردم من هم خیلی از شوهرم کتک میخورم.وقتی دعوامون میشه کنترلش رو از دست میده و بالگد بهم حمله میکنه و اونقدر میزنه تا حرصش خالی شه.وضع مالیش اصلا خوب نیست پدرم هم با اینکه وضع مالی خوبی نداره داره خرج خونمون رو میده.چندشب پیش به خاطر روشن کردن کولر بهم حمله کرد و نصف شب بامشت و لگد کتکم زد.
منم یه زن 23ساله هستم یه دختر پنج ماهه دارم شوهرم سر هر مسایل کوتاهی منو کتک میزنه دیگه خسته شدم ازاین همه کتک کاری فقط به خاطر دخترم باهاش زندگی میکنم دیگر هیچ حسی بهش ندارم میترسم ازش طلاق بگیرم دخترم و ازم جدا کنه فقط از خدا صبر و ارامش میخوام برام دعا کنید
سلام
منم ٣٢سالمه و همين مشكل رو دارم يه دختر ١٢ساله دارم و همچنان بعد از ١٣ سال زندگي ازش كتك ميخورم ... شوهر من خير سرش پزشك ولي هيچ نوع شعوري نداره ... من نه از لحاظ عاطفي و نه از لحاظ جنسي ازش تامين نيستم به جايي رسيدم كه از بوي تنش هم متنفرم ولي چاره اي به جز ادامه زندگي ندارم من كارم و كنار گذاشتم شماره وعوض كردم و تمام برنامه هاي اينرنتي رو حذف كردم ديگه خسته شدم ٣٢سالمه نه خوشحالم نه آروم فقط به خاطر دخترم تو زندگيش موندم حسرت يه مرد كنارم شده عين آرزو جز نفرين كاري از دستم بر نمياد
من یه پسرم و هنوز با 16 سالگی نرسیدمو وقتی میبینم که پدرم داره ناحق مامانمو میزنه بغز تو گلوم جمع میشه و دوست دارم بابامو تا حد مرگ بزنم. مامان من 10 سال دعا کرد و فقط پاش فلج شد .من وقتی میبینم که بابام دست به چاقو میزنه و مامانمو میزنه حرس بزم میداره. بعضی از مردا خیلی پستن.آخه چه دلیلی داره که اگه مرد یه حرفی زدو زن مخالفت کرد بگیره بزنتش تازه اینو هم تو قران نوشته. من هنوز بچم ولی خیلی حرف زشت از پدرم شنیدم .مامانمم کسی رو نداره که بره پیشش و وقتی بهش میگم شکایت کن میگه فوقش چقدر میخان نگهرش دارن بعد یه روز میزنن آزدش میکنن یا بابابزرگم یه سند میزاره و بعدش میاد میکشتم. بابام هر روز میاد بهم فوش میده و بهم میگه مرده و جنازه.فقط باید باگم مردای دهه ی پنجاه بیشتری هاشون پستن اما بعضی هاشون خیلی خوبن. حکایت بعضی از شما ها شده مثل اینکه یه ماهی رو تا نصف میکنن میکنن توی یه لیوان ماهی زنده هست ولی زندگی نمیکنه کاری هم از پسش بر نمیاد. من الان از زندگی پدرو مادرم درس های زیادی گرفتم که هیچ وقط دست رو زنم بلد نکنم حتی در اوج عصبانیت چون وقتی که زنم میخاد بامن ازدواج کنه یعنی من مسئولم که از حق زنم دفاع کنم و خواسته هاش رو براورده کنم چون اون به من تکیه کرده. به سلامتی تمام مردایی که خواسته های زنشون رو براورده میکنن صلوات.
منم تحصیلات عالیه دارم شوهرم هم استاد دانشگاه.7 ساله ازدواج کردم با خونواده بی فرهنگ و پرتوقعش ساختم هنوزم در صورت مخالفت با حرفش کتک میخورم سالهاست که بخاطر دخترم یاد گرفتم در مواقع پرتنش حرف نزنم و سکوت کنم شدم یه ماده منفجره که نمیدونم کی منفجر میشه. بارها به فرار فکر کردم با بچه ام به یه کشور دیگه. به کشتنش هم زیاد فکر کردم ولی از دستم برنمیاد.موقعیت اجتماعی و کاری که دارم بهم اجازه طلاق نمیده خانوادم هم واسه طلاق حمایتم نمی کنن یه بار خونه مادر شوهرم منو تا سرحد مرگ زد خونوادم اومدند بردند ولی مجبور به سازشم کردن از ترس ابرو و جایگاه اجتماعی شون. نمیدونین سر کار رفتن و ادامه تحصیلم چه خون دلی خوردم با هزاران بار تهدیدو فحش و کتک ادامه دادم بخاطر بچه ام میدونم که با شوهرم اینده ای نداریم میخوام پشتوانه مون قوی بشه یه روزی رهاش کنیم بریم.
من شوهرم عصبیه همیشه کتکم میزنه اصلا چشم دیدنش هم ندارم حتی خونوادم هم نمیدونن که چه خبره.دلم میخواد طلاق بگیرم ولی تهدیدم میکنه که اگه بری نابودت میکنم.خسته شدم دیگه نمیدونم چیکار کنم
من هم دراین هشت سال زندگی کوفتی چیزی جز کتک خوردن وحسرت چیزی نصیبم نشد شوهر من راننده تریلر هست وتایک هفته ده روز خونه نیست ولی وقتی هم در خونه است جز فحش وکتک چیز دیگری بلد نیست من وبچه هام ازش خیلی متنفریم وهمیشه دوست داریم که هیچوقت به خونه نیاد
پاسخ ها
محمدرضا
| Germany |
۰۹:۰۰ - ۱۳۹۵/۱۲/۰۱
باسلام
این چه حرفی است که خانم ها گمان می کنند مرد هر تهدیدی کرد عملی می شود کشور قانون دارد اگر یک بار خانم های محترم از او شکایت می کردند دیگه جرات به خودش نمی داد دست درازی کند
شش ساله عروسی کردیم ی دختر سه ساله دارم شوهرما از همه کس بیشتر دوست دارم شبا به خاطر خستگیاش گریه میکنم گفت با خانوادت نرو بیا نرفتم یعنی هیچکس هیچکس با پدرش زندگی میکنیم ی خواهر و برادر مجرد داره مامانش قدیما طلاق گرفته باباشم ناراحتی اعصاب داره خواهرشم ی دیونه کامل بدبینی شدید بیسواد افسرده با خودش حرف میزنه و ... خیلی ب خاطرش کتک خوردم امشبم ول مرده بود رفته بود شوهرم میگه مریضه هیچی بهش نگید امشبم جلوی عمش زد صورتما پکوند زندگیما دوست دارم ولی فقط در قبال خانوادش مسؤله...دلم میخاد صدام ب گوش همه برسه
سلام ،از همتون میخوام که برام دعا کنید ،من خیلی تنهام ،شوهر من سر هر مساله ای من رو کتک میزنه ،حتی با وجود اینکه من باردار هم هستم اما اصلا این موضوع رو درک نمیکنه و باز هم دست از کتک زدن برنمیداره،رابطه ی من و همسرم مثل رابطه ی زندانی با زندان بانه ،خونه ی ما مثل پادگان میمونه و همیشه باید از همسرم اطاعت کنم حتی اگه حق با من باشه ،خواهش میکنم دعام کنین بتونم فرزندم رو سالم به دنیا بیارم
یلام‌به‌همه‌من‌زندگی‌خوبی‌دارم‌وهمیشه‌دعامیکنم‌زندگی‌همه‌شاد‌باشه‌ناراحت‌شدمحتی‌شوهرم‌خم‌ناراحت‌شد‌وگفت‌همه‌دخترهابه‌امیدزندگی‌بهترازدواجمیکنندوامیدکسی‌رواگرنابودکنی‌تاوان‌بدی‌میده
سلام من 16 روزه ازدواج کردم در دوران نامزدی شوهرم خیلی خوب بود باهام مثل فیلما خیلی رمانتیک بازی در میاورد ولی از وقتی اومدیم خونمون بجز کتک چیزی ندیدم میخوام بگم اگه یکی پدرش دست بزن داره باهاش ازدواج نکنین چون هرچی باشه راه پدرشو ادامه میده قبل ازدواج میگفتن مومنه دکتره باسواده از شهریتسن رفته تهران دیگه خیلی خوب شده ولی خودمو با دست خودم انداختم تو چاه
موفق باشید
خدا جای حق نشسته من 4سال ازدواج کردم سه سال اول زندگیم همش کتکم میزد و خانواده اش تشویقش میکردن تا اینکه خواهرشوهرم ازدواج کرد و گیر یه جوان روانی افتاد وقتی شوهرم رفتارهای شوهرخواهرشو دید تازه فهمید از هر دستی بده از همون دستم میگیره انگار همه چی داره تکرار میشه ولی این دفعه برعکس
مگه میشه آدم بخاطر سیم شارژر کتک بخوره؟

واقعا از ته قلبم دعا میکنم هرکسی هرجوری دست روزنش بلند کرد چه به حق چه ناحق امیدوارم همه چیز زندگیش گرفته بشه امیدوارم ابالفضل دوتا دستاشو ازش بگیره پاهاشو قلم کنه

مگه ما زنا دل نداریم انقدر پستی انقدر نفهمی که عقده ای بودنتو کمبودای خانوادگیتو سر ما خالی میکنی

من بیشتراز همه این چیزایی رو که گفتم رو به روح پرفتوح پدرشوهرم میگم که انشاالله خدا تیکه تیکه شدناشونو نشونمون بده ایشاالله خدا چنان سیلی به گوششون بزنه که نتونن برگردن تو صورتت نگا کنن انقدر پدر شوهرم ومادرشوهرمو خواهرشوهرام بی فرهنگ و مضخرفن که اگه بمیرن میرم تو دستشوی خونمون بشکن میزنم خودم حلواشو نو میپزم الهی فقط و فقط خیر نبینن

الهی به حق فاطمه زهرا اون کسی که جوونیمونو داره میگیره خداجوونیشو ازش بگیره
س من یه روسیاهم که به خاطر بچه هام طاقت میارم کتکای بی جا رو .سه تا بچه دارم یازده ساله دارم کتک میخورم اگر ازش اطاعت کنم گنگ باشم کتک نمیزنه .گلوم میگیره همش بهم میگه بگو چشم .دق کردم دگه بریدم راضیم جدا بشم دردم بچه هام هستن شوهر بخوره تو سرم . ت گور ت جهنم برم بهتر از این زندگیه .بچه هام رو هم میزنه کلا عصبیه حرف حرف خودشه رییس خونه خودشه .بیزارم از خودم .
الهی دست هر مردی که زن رو میزنه بشکنه منم مثل خر کتک میخورم فقط باید بگم چشم اگر نگم کتک میزنه خدا انصافت کجاس
سلام 27سالمه 9ساله ازدواج کردم
خواستم اول بگم اگه شرایط خوبی خونه پدرتون دارید. ازدواج نکنید
من تو این نه ساله همش ذجر کشیدم زندگیم با فحش و کتک گذشت با بد بینی و قضاوتای بیجا با یه روانی زندگی میکنم کلا با خودش فکر میکنه صحنه سازی میکنه و تصمیم میگیره و حکم صادر میکنه نه سال خودش و خانوادش عذابم دادن ولی خدایی هیچ وقت ندیدم که جوابی حتی کوچیک بده کم کم دارم از اسلام بر میگردم بدتر از همه اینکه دل خوش بودم خواهرش ازدواج کنه تقاص میده هم کارای خودشو هم کارای داداشش را ولی خوشبخت شد پس یه فقط یه سوال
آیا اون همه کتک و فحش و حیض بازی از نظر خدا هیچیه اون همه کمبود تو زندگی کمبود محبت و.....و بعد خوشبختی خواهر شوهر ی که ظلم کرد
پس آیا خدایی که میفرمایند وجود داره نه
آیا عدالت هست بازم نه
آیا خدا فقط خدای مرد هاست؟
وقتی مرد فقط با مشت تو سر زن بزنه و اونقدر بلد باشه که جاش نمونه کدوم دادگاه میخواد جواب بده بعدم اول چیزی که بری پزکی قانپنی میخواد پول بغد باید یکی شاهد باشه و....
من یه بچه 9ماهه دارم هیچکی نمیدونه چه زجری کشیدم تا به دنیا آوردمش چه کتکا ک خوردم سر هرمساله الکی.یادمه یه روز ک تقریبا سه چهارماهه بارداریم بود انقد با لگد زد تو کمرم تا جیغم رفت تو آسمون و همه همسایه ها اومدن درخونمون و آمبولانس منو برد بیمارستان یا یه دفعه شب عید95 هفت ماهم بود انقد زد تو سرم و گوشم ک حالت تهوع گرفتم اگه الان امکانش بود عکس کبودیا صورتو بدنمو میفرستادم خیلی بدبختم از همه چی وهمه کس بریدم به خانوادش ک میگم انگارنه انگار انقد جلو پدرو مادرش کتکم زده براشون عادی شده ب خانواده خودم ک میگمسرکوفت خواهرمو میزنن چیکارکنم
منم دقیقا همین مشکلارو دارم شوهرم درک نداره همیشه جلوی همه منو میزنه همین امروزم کتک خوردم دیگه میخوام از پیشش برم واسه همیشه .تازشم باردار هستم تو هشت ماهم خودم هزار درد شبانه و روزانه تو بدنمه سنی هم ندارم ولی شوهرم این چیزهارو درک نمیکنه
الهی الهی الهی دست هر مردی که بخاطر خودخواهی هاش زنش رو میزنه فلجج بشه.
چقدر این مملکت روانی داره خدا بریم قدر مجردیمونو بدونیم
برای منم دعاکنیدمن ۲تابچه دارم گیریک آدم وحشی افتادم ازخودش بگم یاخانوادش همشون حیوانن من دوسش نداشتم خواهرم گفت خوبن کاش نمیخواستم ۵سال فحش وکتک میخورم دوس دارم طلاق بگیرم تازگی محتادهم شده
منم 8ساله ازدواج کردم،اوایل نمیدونستم شوهرم اعتیاد داره ولی رفته رفته فهمیدم و دعوا و کتک کاریاش شروع شد،،یک آدم تنبل و مفت خور و بی احساس مسیولیت که فکر میکنه مردی فقط به زدنه،،یه پسر دوساله دارم،الان دو ساله خیلی دیگه کتکم میزنه،دیگه ازش متنفرم،و تو.این 8سالم با کار کردن خودم خرج خودم دادم،ی زندگی آروم و بی دغدغه برام شده ی حسرت،،خیلی تو فکر طلاقم،ولی ازش میترسم چون یک آدم عوضی و روانی به تمام معناست
انشالله خدا مردایی رو که دست رو زنشون بلند میکنند از روی زمین بر داره
ببینید چی میگم خوک از مردای دست بزن بهتره تف تو صورتشون که دست بزن دارن روز قیامت رو سیاه شن
کدوم قانون ........من هر جا رفتم به نفع مرده .دادگاه ایرانی اسلامی
من یک سال و 8ماهه عقدکردم،چون قبلا شوهرم دوست بودم،وبا اصرار ازدواجکردم،الان همشو از پدرومادرم سرکوفت میشنوم،بهم میگه کار نه،با مادرت جایی نرو،باهاشون خوب حرف نزن،انتخاب کن منو خانوادتو،گفتم هرچی تو میگی،اگر جوابشو بدم یا هرچی اون میگه نشه،کتکه،مدام حرف طلاقو میزنه،منم چون میترسم مجبورم هیچی نگم
من سه ساله ازدواج کردم.منو شوهرم عاشق هم بودیم و هستیم.ولی بیشتر اوقات وقتی عصبانی میشه کتک میزنه.بعدش ازکارش پشیمون میشه.تواین سه سال زیاد ازش کتک خوردم ولی بازم دوسش دارم.نمیدونم خداکنه وقتی بچه دارشدیم خوب بشه.چون خیلی دوسش دارم وبه طلاق فکرنمیکنم.
سلام بر همه دوستان عزیزم. از ته دلم برای همتون از خدا ارامش میخوام. من در شرف طلاق هستم و شوهرم تو نامزدی زد بینیمو شکست. ماهنوز 9 ماهه عقد کردیم و حتی به زور باهام رابطه جنسی داشت. از همتون میخوام قوی باشید. تمرکز داشته باشید. اگر به فکر حدایی افتادید حتما وقتی کتکتون زده برید پزشک قانونی و شاهد هم مهمه. تاکید میکنم حتما برید پزشک قانونی .اگه شد حتی زنگ بزنید 123 یا 110 و بگید بیان و اگه اونها بیان و گزارش بدهند کار شما راحت تره. به افراد نزدیک و دوست صمیمی یا هرکسی که فکر میکنید باهاش راحت هستید بگید. سکوت رو بشکنید و قوی باشید. این طور مردها سکوت از خداشونه. درباره مسئله مطالعه کنید. یک کارزار داوطلبانه هست که خانم هایی که دجار این مشکل خشونت خانگی هستند کمک میکنند. مشاوره رایگان حقوقی و روانشناختی می دهند. این ادرسشه در اینشتاگرام و تلگرام :

pdvcir

این رو اد کنید و مطالبش رو بخونید . در مورد خشونت خانگی بزنید در گوگل بخونید. خشونت خانگی مثل دایره است. درباره اش بخونید . به خدا توکل کنید و محکم باشید و برای زندگیتون تصمیم بگیرید . همه لایق زندگی ارام هستند. خشونت خانگی یک چرخه هست. هی بین خوب و بد میچرخه. من کشیدم میدونم چقدر سخته.. قوی باشید. قوی باشید قوی باشید. مطالعه کنید و مهارت هاتون رو بالا ببرید.
من هم یک زن بدبخت کتک خور هستم،این احساسیه که تو زندگی با شوهرم برام جا افتاده...ما هر صحبت جدی که میکنیم،آخرش به کمربند ختم میشه...من ازپدرومادرم تابحال کتک نخورده بودم.اما در زندگیم جبران شد.شکاک ومریضه.یک کمربند مخصوص تنبیه من گذاشته دم دستش.قانون واعتقادشه که زن رو باید زد.
کاش‌هیچوقت‌ازدواج‌نمیکردم،ازهمه‌مردامتنفرم،اینقدکتک‌خوردم‌وفحش‌شنیدم‌فرصت‌دفاع‌بهم‌داده‌نشده‌که‌ایمانموبخداهم‌دارم‌ازدست‌میدم،همیشه‌باخودم‌میگم‌اگه‌خداهست‌وقتی‌زیراونهمه‌مشت‌ولگدازته‌دل‌صداش‌میزنم‌چرابه‌فریادم‌نمیرسه؟؟
منم یه بدبخت هستم که116بارازشوهرم درعرض 11سال کتک خوردم وباخساست بدجنسی شکاکیت وفحاشی این مرد ازدوران عقدتا الان که پسرم7ساله هست ساختم وسوختم
روانشناس روانپزشک و وکیل همه باهاش حرف زدند ودارو دادند وتعهدگرفتند اما هیچ فایده ای نداشت غیرازکتک زدن مشکلات اخلاقی دیگه ای هم داره مثل خیانت به زن واعتیادبه گوشیش واینترنت و بیماری عصبی خاصی داره که من قبل عقد نمیدونستم ودکتر اسمش روگفت وحماقت کردم وزندگیم روادامه دادم باامید که شاید روزی درست بشه اماتلاشهام جواب ندادمتاسفانه وهمکاری نکردبامن ودکتر
اماازخداخواستم صبربهم بده تاپسرم بزرگ بشه ورفتارپدرش روببینه که بعدها قضاوت پسرم درموردم صحیح باشه و بعدا جدابشم الان پسرم هم درعذابه وروانپزشک گفت باید جدابشم مثل دفعات قبل که میگفتند جدابشم ونمیشدم اگر
جدابشید بچه تون درامان هست اعصاب وروان بچه تون وخودتون ازهمه چیزمهم تره
نگران حرف مردم وفامیل نباشید
مهریه تون باقسط بندی ویانقدی کم یازیاد پرداخت میشه نشد برید سرکار
امااگربمونید تواون زندگی لعنتی عمرتون وسلامتی تون به بادمیره مثل من که الان درسن39سالگی یه پیرزن نابودشده ام اما ماهی روهروقت ازاب بگیری تازه است
دیگه گذشت وفداکاری نمیکنم وازطلاق نمیترسم و دنبال زندگی جدید باپسرگلم هستم وبعدازخدا خانواده ام حمایتم میکنند خداروشکر
خدایارتان
سلام منم الان ۷ ساله ازدواج کردم ی دختر ۳ ساله دارم از اوایل ازدواجم دست برن داشت هر سال که میگذره میفهمم که قبلا چقدرررر آروم تر میزد،همش با کفگیر،سیخ،کنترل مشت لگد تو کمرم و سرم منو میزنه و وقتی که حالش خوبه خیلی هم ادعا داره که دوستم داره،از نظر جنسی هم تامین نمیشم،باهاش دوست بودم از اول هم اخلاقش همین بود ولی بخاطر سن کمم احساسی تصمیم گرفت.الان خواهشم اینه که دخترای جوونمون خیلی حواسشونو جمع کنن،ازدواج واسه همه و همیشه هست فقط درس بخونین و سعی کنین دستتون تو جیب خودتون بره هیچ وقت بخاطر ی مرد از درس ،کار و خانوادتون نگذرین که عاقبتتون میشه همه خانومایی که تز مشکلاتشون گفتن،خیلی می ترسم چون خودمم دختر دارم،تا الان خونوادم نفهمیدن چطور زندگی می کنم همیشه دعام اینه یا همسرم خوب شه یا کلا خدا ازمون بگیره تا راحت و با آرامش دخترم بزرگ شه
من دو ساله که ازدواج کردم.تو رو خدا همیشه سعی کنید وقتی شوهرتون عصبانیه سکوت کنید، من همیشه در برابر شوهرم حاضرجواب بودم. هر زگاهی پیش می اومد شوهرم از کارم یا از حرفام عصبانی میشد یه سیلی میزد و درشت و توهین آمیز بهم حرف میزد و منم اعتقادم این بودم اشکالی نداره که کتک خوردم ولی حرفمو زدم دلمو خنک کردم یکبار شوهرم از کوره در رفت خیلی خیلی کتکم زد، اون شب بدترین شب زندگیم بود ، خیلی بهم سخت گذشت از طرفی غرورم اجازه نمی‌داد نه با خانواده خودم مطرح کنم نه با خانواده همسرم. مشکل اصلی من این بود که حتی بعد از اون شب شوهرم از خیلی چیزها محرومم کرد دیگه ازش ترسیده بودم جرات نداشتم رو حرفش حرف بزنم، خیلی به رفتارهای گذشته ام فکر کردم، متوجه شدم تمام اون دورانی که در قبال حاضرجوابی هام چیزی نمی‌گفت الان داره جبران می‌کنه در واقع خودم باعث این بد بختی شدم، تنها راهی که دیدم این بود که باهاش دوست باشم وقتی که عصبانیه ساکت باشم بعد یواش یواش ارومش کنم نه این که جلوش وایسم. حتی زمانی که حق با منه باز هم سکوت میکنم ولی وقتی که خنک شد با زبان نرم مکالمه رو به نفع خودم تمومش میکنم.چون واقعا دوست ندارم کتک بخورم، همون باری که کتکم زد تا دو ماه تن و بدنم کبود بود و درد میکرد. در واقع خیلی ازش حساب میبرم.
ای کاش زودتر میفهمیدم، ای کاش یکی بهم می‌گفت بعضی از صحبت هارو نشنیده بگیرم، زود قاطی نکنم، کوتاه بیام. اگر کمی نرمتر بودم دیگه تا این حد خوار نمی‌شدم، برای آدمی مثل من که همه به چشم یک آدم شجاع و جسور منو میشناسن در برابر شوهرم بسیار ترسو هستم. البته ناگفته نماند شوهرم از اون شب به بعد باهام بد رفتاری نکرد ولی اختیارم و ازم گرفت، برای کوچکترین کار باید اجازه بگیرم حتی برای این که خونه مامانم هم برم باید اجازه بگیرم ازش. نمیدونم تا کی قراره تو این وضعیت بمونم ، گاهی اوقات فکر میکنم نسبت به من احساس قدرت می‌کنه و از این که مطیعشم کاملا براش رضایت بخشه و این موضوع منو اذیت می‌کنه. در مجموع آرامش زندگیمون بیشتر شده ولی این آرامش به خاطر گذشت خودمه.
منم از شوهرم متنفرم منو امروز زده نمیزاشت خودمو نجات بدم برم بیرون یه دختر دوساله دارم اون پنج روز تو جلفا کار میکنه دو روز هم میاد پیش ما خواهرش ومادرش ازش حمایت میکنن تشویقش میکنن منو بزنه فک رو تمیتونم تکون بدم میخوام برم پزشک قانونی شکایت کنم ازش
منم شش ماهه ازدواج کردم بیست سالمه ‌‌‌‌‌‌شوهرم وضع مالی خیلی خوبی داره همه جور وسایل رفاهی که فکرشو کنید هست ویلا ماشین سفر خارج ولی ذره ای دلم خوش نیست چون سادیسم داره موهای بلند و پرپشت و صافی دارم تا کمرم همین بلای جونم شد با کوچکترین مسئله حمله می‌کنه موهامو میگیره و می‌کشه و می‌کشه دور تا دور سالن واقعا خسته شدم از نظر سکس هم شدیدا زیاده خواهه حتی اونموقع هم دست از کشیدن موهام برنمیداره اجازه یک سانت کوتاه کردن موهامو ندارم ولی از حق نگذریم در جمع و خانواده خودش و خودم بالاتر از گل بهم نمیگه ولی تنهایی سیاهی برای من رقم میخوره در صورتیکه خودش لذت میبره
کتک زدن یه زن ضعیف شهرت نیست
منم مثل شماها ازوقتی باهاش ازدواج کردم روزی نبوده که کتک بخورم درحد مرگ اونقدر سرمو کوبیده که همیشه سردرد دارم دوست دارم بابچه ۳ساله ام فرارکنم برم کاش که خونه داشتم
اگه بچه ندارید و خونواده خوبی دارید سریع طلاق بگیریداینجور مردا اصلا درست نمیشن تازه پررو میشن وپیش خودشون فکرمیکنن چی هستن که دارین تحملشون میکنید
سلام من 22سالمه وسه ساله ازدواج کردم من همسرم رو دوست دارم و همسرمم به گفته خودش خیلی عاشقمه ولی خیلی وقتا سر کوچکترین حرف منو کتک میزنه و ایندفعه آخری منو خیلی بد زد تا جایی که بینیم شکست اما حتی منو دکتر نبرد و روبه روم نشسته بود و میگفت از خاری وذلتت لذت میبرم نمیدونم چرا گاهی اوقات اینجوری میشه انگار یکی دیگست لطفا کمکم کنید گیج ومنگم
شوهر منم خیلی زود عصبی میشه و کتک میزنه ولی بعدش کلی پشیمون میشه و میاد گریه میکنه و معذرت خواهی ولی وقتی عصبی میشه باز کتک میزنه و دوباره بعدش عذر خواهی من نمیخوام ازش جدا بشم دوست دارم این مشکلشو حل کنم که خودش کمتر عذاب بکشه آخه میبینم بعد هربار کتک زدن چقدر اذیت میشه و عذاب وجدان میگیره
زنها اگه جلوی زبونشونو بگیرن همه چی حله زن من تو بحثا هرتحمتی هست بمن و خواهر مادرم میبنده منم هرچی سکوت میکنم فایده نداره تاکتکش نزنم ساکت نمیشه خودش میخواد که کتک بخوره
ان شاءالله همچین مردایی که خانواده هاشونو عذاب میدن
سلام
مردی که روی یک زن دست بلند کنه مرد نیست از زنم کمتره.
برای خودت و تفکرت متاسفم
من دم در خونه ماددشوهرم کتک خوردم سر ابنکه فحش داد من گفتم درست حرف بزن زیر مشت و لگد رفتبم بالا دیگه گریه ام گرفت پیش مادرش هم زد تو گوشم وایی خدا چ شبی بود اومدم بیرون پای پیاده رفتم خونه...چقد دلم شکست...تازه قهرم کرده مادر شوهرم هم ی زنگ نزد ببینه حالم چطوره ی هفته میگدره منم روحم داغانه
منم ده ساله ازداوح کردم شوهرم بیش ازحدکتکم میرنه شایدکتک زدنش به ده دقیفه برسه ب طوری ک بیهوش میشم پدرمن فوت کرده همش فحش های خیلی بدبهش میرنه دلش سیاهه هیچ جا نمیبره منونمیزاره هم جایی هم برم اصلا توخونه بهم توحه نمیکنه توخونه حکم کنیزرودارم براش هرروزدعواکتک فحش تنها سرگرمی دلخوشی من ازاین زندکی اینه بعدمیگع چی برات کم گزاشتم خدایا اگه جای حق نشستی شرشو اززندگیم بکن دارم میمیرم ازغصه
سلام منم مشکل همین خانم و دارم 13ساله از هر پیزی بهانه میگیره و منو یا دخترمو میزنه ... ارزوم فقط مرگ خودمه
منم ریاد کتک می خورم
منم ریاد کتک می خورم
منم ریاد کتک می خورم
منم ریاد کتک می خورم
کاش هیچ زنی خلق نمی شد
کسیکه از شوهرش کتک بخوره زنگ بزنه کلانتری بیان شوهرشوببرن شلاق میزنن بهش اونجا
شوهر منم خیلی بد دهنه فحش هم زیاد میده یه بار منو گرفت زیر مشت لگد
نامادریم خیلی کتکم میزنه بدنمو سیاه و کبود میکنه
من خيلي مودبانه با شوهرم حرف مي زنم اما بازم كتكم مي زنه، تازه بم خيانت هم كَرده، زشت هم نيستم الان بياين بگين لابد تو زشتي.... خانم دندانپزشكم و به بدترين شكل كتك مي خورم. اما به خاطر بيماري پدرم نمي خوام چيزي بدونه و زجر بكشه تحمل مي كنم و هيچي نمي گم
سلام من 23 سالمه دانشجوی رشته ی پزشکی ام شوهرم هم همین طور1ساله که ازدواج کردییم خیلی دوستش دارم اونم دوسم داره ولی خیلی بد دله به خاطره همین منو کتک میزنه یه بار یکی از پسرای دانشگاه تو گروه سوال پرسید و من هم جوابشو دادام شوهرم اون شب اولین کتک رو زد که چرا جوابشو دادی یا وقتی هم میرم مغازه فروشنده به من میگه بفرمایید باز غیرتی میشه و منو میزنه اخه تقصیر من چیه وقتی هم میگم چرا میزنی مگه به من اعتماد نداری میگه دست خودم نیست و هر بارهم کلی معذرت خواهی میکنه من موندم تو آینده چه طور میخواد با شغل من کنار بیاد اون وقت وقتی یک بیمار مرد اومد که دیگر میخواهد چی کار کنه اما وقتی تو خونه خودمونیم یا پیش جمع هستیم از گل نازک تر نميگه من عاشق زندگیم لطفا راهکار پیشنهاد کنید
ی ساله ازدواج کردم انقدی ک کتک خوردم محبت ندیدم ۳ماهه بار دارم و بدتر کرده
من یه دختر ۱۵ساله هستم که به علت نداشتن پدر و مادر با پسر عموم مجبور به ازدواج شدم اون سر هر مسئله کوچکی منو میزنه تا الان ۵بار دستم شکسته۴بار پام و ۲بار هم دنده هام شکسته یک باز بعد از کلی کتک خوردن ازش ضربه مغزی شدم و به مدت۲سال به کما رفتم ولی باز هم درس عبرت نگرفت که نگرفت من الان یه پسر۲ساله دارم کاری با پسرم نداری خیلی هم دوسش داره ولی منو هر روز میزنه و همیشه تمام بدن من کبوده
اون فکر میکنه چون من ۱۴روز توی خونه تنهام کسی دیگه ای هم به خانه ما می اید و وقتی از راه می‌رسد از تمامی همسایه ها میپرسد کسی به خانه ما نرفت او تمام مال و دارایی و کارخانه پدرم را فروخته و برای خودش برده و من را مجبور کرد که دوباره بار دار شوم و من الان حدود ۴ماهه که بار دار هستم و هیچ سر پناهی ندارم
سلام من و شوهرم عاشق هم بودیم باکلی سختی بهم رسیدیم بعد از عقد چشمتون روز بد نبینه هروز منو کتک زد تو نامزدی با کمربند و سیم و شلنگ منو زد خیلی اذیتم کرد خیلی سر هرچیزی ک فکرشو کنید کتک خوردم ب خانوادم توهین میکنه همش میگ منتفرم ازشون منو میزنه بعد ی ببخشیدم نمیگه هیچ راهی برای طلاق ندارم چون خودم انتخابش کردم خیلی خستم من فقط ۱۸سالمه هروز بدکبوده بخدا افسردگی شدید گرفتم
منم از،شوهرم کمربند میخورم
من که به طعم کتک عادت کردم . هشت ساله زیر مشت و لگد شوهرم هستم گاهی هم کمربند .... یکبار حدود یه ربع ازش کتک خوردم ، شانس آوردم که زنده موندم
خانم ها من 54 سالمه یک مادرم نظر های همه تونو خوندم هیچ وقت این رفتار ها رو تو زندگی تحمل نکنید ا دست به زدن مرد خطر ناکه زندگی کردن به چه قیمتی اول با بزرگتر های فامیل در میان بزارید نصیحت کنن قبول نکرد صد در صد قبولم نمی کنه بره مشاوره برید 110 شکایت کنید خودتون تنها برید مشاوره راهنماییتون کنه با تحمل کردن
الهی هرمردی زنشومیزنه دردکتکش به جون خودشوپدرمادرش که اینجوری تربیتش کردن بیفته اکثر این جورمرداخانوادهاشون حمایتشون میکنن خداجای حقه یه جوری توکاسشون میزاره دیروزودداره ولی سوختوسوزنداره
الهی هرمردی زنشومیزنه دردکتکش به جون خودشوپدرمادرش که اینجوری تربیتش کردن بیفته
منم هشت ساله ک ازدواج کردم و شوهرم خیلی آدم وحشی هستش ولی چون دوتا بچه دارم و نمیتونم از بچه هام بگذرم دارم تحملش میکنم
شوهر منم یه آدم فوق العاده عصبی و فحاشی هست,سر کوچکترین موضوع آنقدرکتکم میزنه که حد نداره,ازش متنفرم,فقط به خاطر پسرم دارم تحملش میکنم,زندگی رو واسم سیاه کرده,هیچوقت تو مخیله ام نمیگنجه چنین همسری رو برای زندگی انتخاب کرده باشم
من کلا ۳ ساله که شوهرمو میشناسم .. ۱ سال دوست بودیم ۲ سال عقد بودیم ۳ ماهم هست که ازدواج کردیم..منو خیلی با سختی به دست آورد ..اما تو دوران عقد کلا تبدیل شد به یه آدم وحشی.. ازش متنفرم خیلی تو اون سال به خاطر خانوادش کتکم زد .. الانم که ازدواج کردیم بازم خیلی بد منو میزنه .. با مشت زده تو شکمم نمیدونم چه اتفاقی برام افتاده که مدام حالت تهوع دارم.. از خدا میخوام بمیره
من که دوسال ازدواج کردم شوهرم خیلی خوبه پول دارم هستیم من که ازشوهرم رازیم زن ضلیل هم هست مادرشوهرمم خیلی خوبه خواهرشوهرم ندارم شوهرمم روانشناس برای همتون آرزوی خوشبختی میکنم به شوهراتون روندیدزن ضلیلشون کنید
سلام من خیلی از زندگیم رازیم چون شوهرم خیلی آدم خوبیه مادرشوهروپدرشوهرم آدمای خوبین شوهرم دکترای روان شناصی داره و وضع مالی مونم خیلی خوبه من یک جاری دارم که خیلی آدم عوضی است مایک سال پیش یک خونه ی بزرگ داشتیم توی شهر لاهیجان خیابان کارگر اونجا جاریم همسایمون بود اون هر روز میومد بامن دعوامی کردوشوهرش رومی فرستاد باشوهرم دعواکنه ماهرروز میومدن ماازدست اونا آرامش نداشتیم تاخونمونوعوض کردیم اومدیم کیش خونه گرفتیم خداروشکردیگه ازدست جاریم آسایش داریم الآنم تصمیم گرفتم سال دیگه اگه کرونا رفت بچه دار بشم چون هم شوهرم بچه هارو خیلی دوست داره هم من منم تحصیلاتم دکترای روان شناصی دارم من اول می خواستم بازیگربشم وقتی هنوز ازدواج نکرده بودم ولی مادروپدم وبرادرام نزاشتن من بچه آخری خانوادمونم همسرمم همین طور من و همسرم خیلی خوشبختیم یادم رفت بگم من و همسرم دوساله که ازدواج کردیم من 20سالمه و همسرم 21سالشه یادم رفت بگم ما ماه عسل رفتیم ترکیه به نظر من همه ی مردابدنیستن بعظی ها بدن .تازه باجاریمم قطع رابطه کردم .منم وقتی پیاماتون روخوندم گریم گرفت برای شوهرمم خوندم گریش گرفت الهی مردایی که آشیونیه زناشونو بابچه هاشونو خراب میکنن ضلیل بشن. من وشوهرم تهرانی هستیم .انشاءالله دیگه شماهارونزنن .براتون آرزوی خوش بختی میکنم . من که ازشوهرو زندگیم رازیم .خداحافظ
ای داد بیداد امان از این آدمای قدرنشناس یکیش شوهر خودم طی ۹ سال زحمت و سختی کنار ایشون از فرش به عرش رسیدن حالا شروع کردن به بی احترامی و کوچک کردن من تو زندگی یه نمونه مثلا پول دارن خونه بخرن سالهاست نمیخرن میگن چون ازت بدم میاد خونه نمیخرم حالا کسی ببینه با ریاکاری یه چیز دیگه میگه جدیدا با یه بچه کوچیک به من میگه چقد بدم بچه رو میزاری و میری ... ای داد از این آدمهام بی ظرفیت که به پول و مقام رسیدن
شوهرمن خیلی قر قروه همیشه باحرفاش ادمو ناراحت میکنه ولی خداراشکر خیلی نمیزنه توی ۸ سال شاید ۸ بار کتک خورده باشم
منم خسته ام از زندگی ...زندگی اول با مرد معتاد زندگی دوم با مرد بد اخلاق فقط مرگ میخوام مرگ
با سلام
نمیشه فقط از روی گفتار قضاوت کرد،چون وقتی یه درگیری پیش میاد هر دو طرف بدون شک مقصرن.من موافق کتک زدن خانوم ها نیستم،اما گاهی پیش میاد،بیشتر هم برمیگرده به زبون درازی خانوم ها..اگر یه خانوم فقط موقع عصبانیت شوهرش سکوت اختیار کنه بدون شک اون مرد وقتی آروم شد معذرت خواهی خواهد کرد و کتکی هم در کار نخواهد رود.
سلام دوستان منم خیلی دلگیرم دوسال ازدواج کردم هر روز میزنتم زود عصبانی میشه به راه رفتنمم گیر میده به همه فحش میده هیچکی ندارم کمکم کنه به جز پدر مادر پیری دارم که بهشون نمیگم تازه خودم خیاطی میکنم خرج زندگیمون رو میدم خودش تن پرور هست سر کار هم نمیره معتاد هم نیست بچه هم نداریم میشه راهنمایی کنید چکار کنم
ای خدا پس شوهر منم درست نمیشه منم چند ماهه ازدواج کردم طبقه پایین خونه مادرشوهرم کاملا مستقل سه تا خواهر شوهر دارم شوهرم از بس بد دله حتی خواهر شوهرام دلسوزی میکنن دیروز بدون اجازه شوهرم رفتم طبقه بالا وقتی رسید موهای بلندمو گرفت کشون کشون منو برد خونه ده بار پرتم کرد رو تخت دوباره موهامو گرفت و بلندم کرد این شیوه کتک زدنشه جایی دیگه رو نمیزنه که کبود شه یعنی از خدا میخوام یه اتفاقی بیوفته مجبور شم موهامو کوتاه کنم خسته شدم از بس موهامو میکشه این چه بیماریه ؟فقط و فقط با کشیدن موهای بلندم آروم میشه مشکلی دیگه تو زندگی ندارم تنها مشکل من و بزرگترین مشکلم بی دلیل کشیدن موهام توسط شوهرم در صورتیکه اصلا با خواهراش این رفتار را نداشت دیوانه وار هم ابراز عشق میکنه
خدا کمکتون کنه
سلام من ۱۹سالمه چند ماهه ازدواج کردم دو س ماه شوهرم اول خودش خوب نشون داد اوایل عقد تا هی گذشت فوش و..کتک و..تا جایی که دهن منم وا کردمیگین زن چیزی نگه شوهر آروم شه اما زنم ی تحملی داره چقدر بی حرمتی تحمل کنه ی شوهرهایی هستن واقعا ارزش سکوت دارن اما وقتی مدام اذیتت کنه ...منم اول چیزی نمیگفتم اونقدر بهم بی حرمتی کرد که منم تحمل نکردم و گفتم کتک میزنه بعد انتظار داره من برم طرفش ازش متنفرم امیدوارم ی روز خوش نبینه درسته تو زندگی مشکلات هی نباید جا زد درسته مردا زود جوشن اما آدم تا ی حدی می‌تونه بی احترامی تحمل کنه شوهر من اصلا درکم نمیکنه من حال روحیم خوب نیست این عاجزانه بش گفتم اما درک ک نمیکنه هیچاذیتمم می‌کنه من نمیگم بی تقصیری اما حیوون میزنم ن زنی ک تو تمام بدی ها خوشی ها کنارت بود وقتی هزار تومنم نداشتی نون بخری با محبت پیشت موند بخدا من هرروز آرزو میکنم بمیرم بااون دچار ی مشکلی سه هرروز جلو چشم باشه اونقدر زجر بکشه تا روح من راضی شده از دستش افسرده شدم
من سـوال دارم
ازشوهرم خیلی متنفرم خیلی چندسال اول ازدواجم حتی ازنامزدی شروع کردب کتک وفحش وتحقیرجلوی همه خانوادش تویه خانواده الکلی بزرگ شده اینوبعدهاکامل فهمیدم بچه اولموباهمدستی خانوادش انقدرکتکم زدندبچم توشکمم ناقص شده بوددکتراگفتن سقط بایدبشه ولی احساس مادریم نزاشت این کاروبابچه اولم بکنن بعدازبدنیااومدنش هم تادوسالگی تونست زنده بمونه بعدش مدام تشنج وبعدش فوت شدافسرده شدم خیلی همه نظرات شمادوستان رودرموردزندگی هاتون خوندم ولی بخدامن افتادم دست یه ابلیس یه شیطان واقعی بایه زن هم سن مادرش بهم خیانت کردتافهمیدک من فهمیدم بیشترعذابم میده کتکم میزنه خستم هی میگم خودموخلاص کنم ازاین زندگی هیچ قانونی هم جوابگوی چنین مردهای بی شرم وبی حیایی نیس نظرم اینه به بعضی ازخونه هاقانون مخفی دوربین مخفی بزارن یانصب کنن تابلکه خیلی اززن هانجات پیداکنن گناه مازن هاچیه ک خدازن خلقمون کرده ک موردشکنجه وآزارواذیت وفحش وکتک قراربگیریم چراکسی ب دادماهانمیرسه مگه جزمحبت واقعی یه ذره درک چی ازشون میخوایم آیااین خواسته ی زیادی هس ازشون من یکی جزصداقت ومحبت هیچی ازاون نامردنخواستم اخه پس چ مرگشه چرااذیتم میکنه ؟؟؟؟؟؟۰۰؟
منم دیگه از رفتارای ضد ونقیض همسرم خسته شدم
یه روز در حد مرگ کتکم میزنه بعد که دلش خنک شد به زورمیاد بغلم و اظهار پشیمانی میکنه ...جالبه انقدر خودش رو گرفته نشون میده که فکر میکنم من کتکش زدم و باید ازش معذرت خواهی کنم
و همیشه حرفش اینه:فقط بزار بغلت کنم،تو رو خدا آرومم کن و از این حرفا که دست خودم نبود و عصبی شدم و فلان ...
از دوران نامزدی متوجه رفتار خشنش شدم ولی فکر نمیکردم بعد از ازدواج انقدر پیش روی کنه و کتکم بزنه
الان میگم که ای کاش همون موقع این رابطه‌ی مسموم رو تمامش میکردم ...
درضمن بنده شانزده سال بیشتر سن ندارم واین ازدواج به اجبار مادرم صورت گرفت
پدرم از اول هم راضی نبود ولی مادرم انقدر حرف زد تا اونم راضی کرد
اینم بگم که میترسم حرفی از کتک خوردن هام ب خانواده بگم
که بین پدر و مادرم هم خراب بشه
چون پدرم به شدت ب من وابسه هست و مطمئنم که هر تصمیمی بگیرم ازم حمایت میکنه واگر بویی از این قضیه ببره کار شوهر و مادرم تمامه...
نمیدونم بمونم :/شوهرم ممکنه رفتارش درست بشه؟؟؟یا هرچه زودتر تا پای یک بچه به میان نیامده وبیشتر توی این مرداب فرو نرفتم این دندون لقو بکنم و بندازم دور...
خواهش میکنم یک راه حل بدید
شوهر منم منوخیلی میزنی دیروزانقدکتکم زدکه سرن شکست ودستم پیچ خوردتمام بدنم دردمیکنه سه ساله عروسی کردیم حدااقل ماهی دوسه بارکتکم میزنه جلوهمه میگه که خوش ازپله خاافتاده من اگه به کسی چیزی بگم خودشوانقدبیگناه جلوه میده همه تقصیرارومیندازه گردن من گاهی وقتافک میکنم خودموبکشم راحت شم
من ۱۵ سالم ودو سال پیش ازدواج کردم که شوهرم مرا با کمر بند خیلی میزند ومن باردار هستم ودوقلو دارم که یک سال شون ولی من شوهرم را خیلی دوست دارم من بی مادروپرهستم واگر از هم جدا شدیم من تنها میمانم
من خانمی۲۲سالگی هستم که قبال از سه سال ازدواج کردم والان یک بچه دارم که۲سالش من باردارم ودر خونی پدر شوهرم زندگی می کنیم شوهرم مرا با کمر بن میزند یک بار به او گفتم میشه اطرافت را جمع کنی پاشد شروع کرد مرا به کتک زدن ومن بی پدر و مادر وقتی خواستم برم خونه ی پدرم ومادرم من را زد وچند ماه دیگر پدرم فوت شد که نمیزاشت برم اورا ببینم ووقتی مادرم فوت شد هم همینطور ولی من خلی دوستش دارم ونمیتوانم ترکش کنم
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها