بازدید 10661

«زندگي مجردي» تهديد جديد براي جامعه

کد خبر: ۲۸۸۵۷۱
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۳۹۱ - ۰۹:۱۹ 02 December 2012
روزنامه خراسان نوشت:

نتايج سرشماري سال ۱۳۹۰ حاکي از ادامه روند رو به رشد خانواده هاي تک نفره است که بر مبناي آن 7.1 درصد خانواده هاي ايراني را خانواده هاي مستقل و تک نفره تشکيل مي دهند. طبق اين نتايج نسبت به ۵ سال گذشته تعداد کساني که به تنهايي زندگي مي کنند و خانواده محسوب مي شوند حدود ۲درصد افزايش داشته است. به اين افراد خانواده هاي مستقل گفته مي شود يعني افرادي که بنا به تعريف آماري ازدواج نکرده اند و طلاق گرفته نيز نيستند بلکه شيوه زندگي مجردي را براي خود انتخاب کرده اند که به گواه آمار تعدادشان نيز در حال افزايش است.

بر مبناي گزارش سازمان ملي جوانان در سال ۸۹ تعداد ۳۰ درصد از جوانان ۶ کلان شهر تهران، مشهد، شيراز، اصفهان، تبريز و اهواز زندگي مجردي دارند.

کارشناسان ريشه اصلي اين قبيل زندگي ها را افزايش سن دختران و پسران مجرد ذکر کرده اند و معتقدند اين نوع زندگي ها نوعي زنگ خطر براي جامعه اي است که خانواده و ارزش ها و هنجارهاي آن از اهميت بسياري برخوردار است.

جاذبه هاي زندگي شهري

چرا پديده «زندگي هاي مجردي» در جامعه نسبتاً سنتي ايران شکل گرفته است. گزارشگر ما اين موضوع را با کارشناسان در ميان گذاشته است. دکتر وثوق روان پزشک در پاسخ به سوال ما که چرا برخي جوانان امروزي به زندگي هاي مجردي روي آورده اند از کشش هاي زندگي شهري و جاذبه هاي مخصوص آن مي گويد و مي افزايد: در جامعه فعلي و در شهرهاي بزرگ جاذبه هاي فراواني وجود دارد که جوانان را به طرف خود مي کشاند. از آن جايي که بيشتر خانواده ها حتي در شهرهاي بزرگ بافت سنتي دارند، به مقابله با تمايلات و علايق جوانان بر مي خيزند که همين موضوع سبب مي شود فرد جوان در جست و جوي راهي براي رسيدن به تمايلات و علايق خود باشد. از اين رو تصميم به جدايي از خانواده مي گيرد و به منظور کسب آرامشي که در ذهن خود آن را تصوير مي کند، به زندگي مجردي روي مي آورد.

وي مي افزايد: برخي از جوانان دوست ندارند که در مقابل برخي رفتارهاي شان، والدين آن ها را مورد مواخذه قرار دهند، بنابراين وقتي که جوان گمان مي کند آزادي او مورد تهديد واقع شده از کانون گرم خانواده جدا مي شود و به زندگي انفرادي روي مي آورد.

دکتر وثوق در پاسخ به اين سوال معتقد است زندگي هاي مجردي تهديد براي جوانان و خانواده ها و جامعه است.

او معتقد است زندگي مجردي موجب از هم پاشيدگي خانواده مي شود و حس پيوستگي و دلبستگي خانوادگي را کاهش مي دهد، وي مي افزايد: خانواده ها همواره نگران عضو جدا شده خود هستند و اين موضوع اضطراب را به خانه ها مي کشاند. از طرفي وقتي جواني به تنهايي يا با دوستان خود زندگي مي کند به فردي منزوي و بي تفاوت تبديل مي شود و افسردگي به سراغ چنين جواناني مي آيد و آن ها در معرض انواع و اقسام آسيب هاي اجتماعي قرار مي گيرند.

اما دکتر مصطفي اقليما رئيس انجمن مددکاري اجتماعي و متخصص آسيب هاي اجتماعي نيز به بحث رواني در رواج اين پديده اشاره مي کند و معتقد است: آن چه باعث مي شود جوانان به زندگي مجردي روي بياورند، نداشتن آرامش است. وي در توضيح اين مسئله مي گويد: جوان امروزي به آرامش خيال و احترام در خانواده نياز دارد. جوانان همواره از اين که به عقايد و افکارشان احترام گذاشته نشود گلايه مندند، وي به عنوان مثال به موضوع بازنگشتن برخي از جوانان شهرستاني بعد از پايان تحصيلات به شهرشان اشاره مي کند و مي گويد: در شهرستان ها و محيط هاي کوچک، همه افراد مدام مورد قضاوت قرار مي گيرند و جوانان تحصيل کرده نيز گمان مي کنند در صورت بازگشت به شهرستان بايد به سنت ها تن دهند که برايشان قابل قبول نيست. از اين رو به جاي بازگشت سعي مي کنند در شهرهاي بزرگ بمانند و زندگي مجردي را انتخاب کنند.

آرزوهاي بلند پروازانه

توقعات بالا، داشتن انواع و اقسام امکانات، داشتن خانه و خودرو از جمله آرزوهايي است که جوانان امروزي به دنبال آن ها هستند و خيلي از جوانان با همين آرزوها از خانواده جدا مي شوند و همين توقعات موجب شده که ديگر جوان امروزي نتواند با خانواده زندگي مسالمت آميز داشته باشد. آناهيتا کاشمري کارشناس مسائل رواني و اجتماعي با بيان اين مطلب مي گويد: در گذشته خانواده ها بيشتر از نوع خانواده گسترده بودند و پدر و مادر و نوه ها و عروس در کنار يکديگر زندگي مي کردند ولي اکنون خيلي از جوانان اصلاً نمي توانند خود را با چنين زندگي هايي انطباق دهند.

وي همچنين به تعارضات رفتاري و توقعات درون خانوادگي در پديده گرايش جوانان به زندگي مجردي اشاره مي کند و مي گويد: ما بايد متوجه اين موضوع باشيم که جوان به هر اندازه که بزرگ تر مي شود ميل به استقلال نيز در او تشديد مي شود ولي اين ميل پدر و مادرها را نگران مي کند و شرايط بدي را رقم مي زند به گونه اي که فرزندان جبهه گيري مي کنند و مي گويند: پدر و مادرها به ما اعتماد ندارند، بنابراين براي اثبات اين موضوع که من هم مي توانم مستقل و به دور از پدر و مادر زندگي کنم به زندگي مجردي روي مي آورد.

اين کارشناس ارشد روان شناسي به موضوع مهم ديگري در اين باره اشاره مي کند و آن تفاوت سبک زندگي  والدين و جوانان است. وي در توضيح اين موضوع مي گويد: معمولاً خانواده ها دوست دارند فرزندشان را به گونه اي که خود مي خواهند تربيت کنند ولي اين فرزندان وقتي بزرگ مي شوند، دوست دارند به گونه اي ديگر زندگي کنند. تمايل دارند رفت و آمدهاي خاص خود را داشته باشند. تيپ خاصي داشته باشند و فلان لباس را بپوشند. حتي در درون خانواده نيز چه بسا جوان و نوجوان تمايل دارد با دوستان خود بنشيند، موسيقي گوش دهد و با آن ها در خانه بگويد و بخندد اما متاسفانه پدر و مادرها همکاري نمي کنند و بعضي موضوعات را نمي پذيرند، مثلاً بر سر جوان شان فرياد مي زنند که صداي ضبط اش را بلند نکند يا با صداي بلند نخندد و... در واقع گاهي رفتارهاي تند والدين با فرزندان باعث مي شود که آنان به فکر جدايي از خانواده خود باشند.

مشکلات اقتصادي و افزايش سن ازدواج

علاوه بر آن چه ذکر شد برخي مسائل اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي نيز در افزايش زندگي هاي مجردي دخيل مي باشند.

دکتر مسلم بهادري متخصص آسيب شناسي و استاد دانشگاه علوم پزشکي تهران به فرار جوانان از ازدواج اشاره مي کند و مي گويد: مشکلات اقتصادي و زندگي تجملي در کشور روبه افزايش است و جوانان براي روبه رو نشدن با اين مشکلات ترجيح مي دهند ازدواج نکنند.

دکتر بهادري همچنين اختلاف فرهنگي ميان خانواده ها و ميان فرزندان و پدران و مادران را عامل مهم ديگري مي داند که زندگي مجردي را در کل دنيا و به ويژه در داخل ايران افزايش داده است.

اين متخصص آسيب شناسي بالا رفتن سن و ادامه تحصيلات را عامل موثري در افزايش زندگي هاي مجردي مي داند و مي گويد: داشتن تحصيلات و ادامه تحصيل در مقاطع بالاتر باعث شده است سن افراد افزايش يابد و انتخاب همسر نيز براي دختران و پسران سخت تر شود.

وي درآمد پايين و نداشتن استقلال کافي و به ويژه عدم تامين اجتماعي را عامل ديگري در افزايش زندگي مجردي مي داند و مي افزايد: درآمد پايين و نداشتن استقلال کافي در ايران باعث شده بسياري از جوانان به خارج از کشور مهاجرت کنند. اما محمد زاهدي اصل، رئيس انجمن مددکاري ايران تمايل به زندگي هاي مجردي را ناشي از استقلال طلبي جوانان دانست. به گزارش عصر ايران وي گفت: هر جواني تمايل دارد زندگي مستقلي داشته باشد. بنابراين چنين موضوعي طبيعي است اما نبايد از نظارت ها غافل شد. از طرفي وقتي نتوانيم شرايط تشکيل زندگي مشترک را براي جوانان فراهم آوريم طولاني شدن دوران تجرد و بالا رفتن سن ازدواج باعث مي شود جوانان در موقعيتي قرار گيرند که احساس کنند سربار جامعه و خانواده هستند.

محمد توحيدي کارشناس مسائل اجتماعي نيز به موضوع مهم ديگري در اين باره اشاره مي کند و به گزارشگر ما مي گويد، جامعه ما يک جامعه در حال گذار به سمت توسعه يافتگي و مدرنيته است و در چنين شرايطي در تمام اجزاي جامعه تقابل ميان سنت و مدرنيته وجود دارد. وي مي افزايد: در اين فضا بعضي از افراد دچار يک نوع سرگرداني شده اند و در چنين فضايي تمايل به زندگي مجردي ديده مي شود و بيشتر اين تمايلات نيز در جوانان از طبقه متوسط و مياني جامعه است. وي اضافه مي کند: جامعه در حال گذار، اقتضائات و شرايط خاص خود را دارد و در چنين جامعه اي ميل افراد به رقابت، تحصيل و سرمايه گذاري به شدت ديده مي شود و براي همين افراد تلاش مي کنند بيشتر به دنبال تحصيل و مهارت ها بروند و براي نيل به اين مقاصد زندگي به شکل مجردي را تجربه کنند. توحيدي مي گويد: شرايط متغير اقتصادي نيز در اين پديده نقش دارد و فشارهاي اقتصادي موجب تاخير يا ترس از ازدواج مي شود، اين شرايط سبب مي شود تا دختر و پسر براي تامين نيازهاي خود به دنبال کار بروند و به نوعي از خانواده استقلال مالي پيدا کنند. توحيدي ادامه مي دهد: استقلال مالي و تحصيل نيز منجربه اين موضوع مي شود که به ويژه دختران به سادگي تن به ازدواج ندهند، وي مي افزايد: حضور روزافزون دختران در ادارات و شرکت ها از طرفي سبب افزايش نرخ بيکاري در ميان پسران مي شود و از طرف ديگر توقع دختران را افزايش مي دهد و ترس پسران از تشکيل خانواده را به دنبال دارد، بنابراين دختران براي مستقل شدن و آقابالاسر نداشتن تن به زندگي مجردي مي دهند و پسران نيز به دليل فرار از ازدواج و تعهدات آن به زندگي مجردي در کنار دوستانشان روي مي آورند.

محمد توحيدي معتقد است از آن جا که خانواده مهم ترين نهاد تلقي مي شود و اجتماعي شدن فرد از خانواده آغاز مي شود، بنابراين جواناني که به تنهايي زندگي مي کنند و يا زندگي مجردي را برمي گزينند نمي توانند مهارت هاي اجتماعي را کسب کنند. اين افراد نمي توانند با جامعه سازگار شوند و بنابراين در رفتارها و مراودات اجتماعي خود دچار مشکل مي شوند و نمي توانند آن گونه که بايد و شايد با هنجارها و ارزش هاي جامعه خود را منطبق کنند.

وي همچنين مي افزايد: چنين زندگي هايي فردگرايي و خودمحوري را در جامعه افزايش مي دهد، و فردگرايي و خودمحوري نيز سبب مي گردد که روحيه تعاون و همکاري اجتماعي و گروهي کاهش يابد. او به موضوع ديگري نيز اشاره مي کند و اين که افرادي که زندگي مجردي را انتخاب کرده اند، تمايل به تشکيل خانواده و داشتن فرزند نخواهند داشت، بنابراين در درازمدت ممکن است گرفتار پديده هايي چون اعتياد، خودکشي و روابط نامشروع و انواع و اقسام بي بند وباري شوند چرا که از خانواده به عنوان يکي از ابزارهاي کنترل اجتماعي دورند، همچنين زندگي مجردي مي تواند به افزايش هزينه هاي زندگي و تحميل هزينه ها به جامعه منجر شود. تحقيقات نيز نشان داده مجردها آسيب پذيرترند و هزينه بيشتري را به جامعه تحميل مي کنند.

مقصر کيست؟

زندگي مجردي به عنوان يک پديده نوظهور با روش هاي نادرستي در بين جوانان رايج مي شود اما مقصر اصلي در اين ميان کيست؟

آناهيتا کاشمري خانواده ها را در اين رابطه مقصر مي داند و مي گويد: اگر پدر و مادرها فرزندان شان را دريابند و براي برآورده شدن نيازهاي مشروع و متعارف آن ها همکاري کنند به همان ميزان جوانان کمتر به دنبال زندگي مجردي خواهند بود اما محمد توحيدي کارشناس مسائل اجتماعي در اين باره هم جوانان را مقصر مي داند، هم خانواده ها و هم مسئولان را.

وي معتقد است: در بسياري از خانواده ها چه بسا پدران و مادران جوانان را دريابند و نيازهاي آنان را تا حد معقول و منطقي برآورده کنند اما زياده خواهي ها و خودخواهي هاي بسياري از جوانان است که سبب شده آنان خانواده را مزاحم کار خود تلقي کنند. وي افزود: در جامعه در حال گذار ما ميل به آزادي هاي فردي در حال فزوني است و متاسفانه برخي جوانان تفسير ديگري از آزادي دارند و مي خواهند آن را به همه امور گسترش دهند. بنابراين وقتي خانواده  مانع آن ها مي شود، براي نيل به مقاصد خود از محيط خانواده جدا مي شوند.

وي مسئولان را هم مقصر مي داند و مي گويد: متوليان امر بايد فرهنگ  سازي کنند همچنين بايد در جامعه شرايط اقتصادي، اجتماعي، به گونه اي فراهم شود که جوان امروزي حداقل به خواسته هاي مشروع و به حق خويش برسد.

وي درباره قصور والدين مي گويد: بعضي خانواده ها به جاي توجه به حرف و خواسته عضو جوان خود و به جاي برخورد منطقي و گفت وگو با اين عضو، با وي به مجادله مي پردازند و در مقابل جوان قرار مي گيرند. در واقع تحقيرها، سرکوفت ها و بي توجهي  به برخي علايق و خواسته هاي جوانان و نبود گفتمان سازنده بين والدين و فرزندان زمينه هاي فرار فرد را از محيط خانواده و انتخاب زندگي مجردي فراهم مي کند.

حال با وجودي که روند انتخاب زندگي مجردي رو به افزايش است و با وجود اين که کارشناسان زندگي مجردي را در درازمدت به عنوان يک آسيب اجتماعي قلمداد مي کنند براي توقف اين روند چه بايد کرد؟

کارشناساني که در اين  گزارش با آن ها به گفت وگو پرداختيم به برخي راهکارها از جمله بهبود شرايط اقتصادي جامعه و فراهم شدن شرايط ازدواج جوانان، بومي گزيني در دانشگاه ها، در اولويت قرار گرفتن پسران جوان در سياست هاي شغلي، ضابطه مند شدن اجاره دادن منزل به مجردها، فرهنگ سازي در جامعه و آموزش نحوه رفتارها در خانواده ها، آموزش حس تعاون، همدلي، صحبت و درک متقابل در خانواده ها و... را از جمله راهکارهاي موثر مي دانند.

آنان بر اين باورند که زندگي مجردي اگر چه ممکن است حس استقلال طلبي جوانان را تا حدودي اقناع کند و آنان را به نوعي متکي به خود بار بياورد ولي در درازمدت اگر چنين زندگي هايي تحت نظارت قرار گيرد، خود به يک آسيب جدي براي جامعه تبديل مي شود چرا که پيوندهاي اجتماعي را که ضامن استحکام روابط خانوادگي و اجتماعي است از هم مي گسلد و فردگرايي لجام گسيخته  جاي آن را مي گيرد.

کارشناسان همچنين علاوه بر راهکارهايي که ارائه شد فرهنگ سازي را مهم ترين راهکار در اين زمينه مي دانند و بر اين باورند که رسانه هاي گروهي بايد به اين معضل بپردازند.

چکيده گزارش

روند گرايش به زندگي مجردي در ايران نيز همچون همه جوامع در حال توسعه در حال افزايش است. اين پديده به دلايل اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و رواني شکل گرفته است، بر مبناي آمار سال ۱۳۸۹ سازمان ملي جوانان زندگي مجردي ۳۰ درصد زندگي ها را در۶ شهر بزرگ تهران، مشهد، شيراز، اصفهان، اهواز و تبريز تشکيل داده است. کارشناسان بر اين باورند که روند روبه تزايد اين نوع زندگي براي جامعه ايران که همواره ارزش ها و هنجارهاي خاص خود را دارد و خانواده همچنان مهم ترين نهاد زندگي اجتماعي است مي تواند مخاطره آميز باشد، آنان از پيامدهاي ناگوار چنين زندگي فردگرايي، عزلت و افسردگي، نداشتن روحيه تعاون و همکاري گروهي و انواع و اقسام آسيب هاي اجتماعي مي دانند و معتقدند در گرايش افراد به سمت انتخاب زندگي مجردي هم جوانان مقصرند، هم مسئولان و هم خانواده ها، آن ها بر اين باورند که اعمال برخي هنجارها و قوانين و مقررات و همچنين فرهنگ سازي مي تواند تا حدودي جلوي روند رو به افزايش اين گونه سبک زندگي را بگيرد و جامعه را از مخاطرات آن آگاه کند.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی