
دقت کنید:
چند روز پیش، مدیرکل سازمان حفاظت محیط زیست خوزستان گفت: «هم اکنون غلظت گرد و غبار در شهرستان اهواز ۴ هزار و ۸۷۳ میکروگرم بر متر مکعب و در شهرهای دزفول، اندیمشک و شوش نیز بیش از ۳ هزار و ۱۶۸ میکروگرم بر مترمکعب است، در حالی که حد مجاز آلودگی، ۱۵۰ میکرو گرم بر مترمکعب است». احتمالا حق میدهید که نام این وضعیت را فاجعه بگذاریم، بیآنکه محکوم به سیاه نمایی شویم!
به گزارش «تابناک»، از چند سال پیش که هجوم ریزگردها و غبارهای وارداتی از عراق به غرب و جنوب غرب کشورمان آغاز شد تا کنون، اوضاع چنان تغییر کرده که دیگر هوای پاک برای مردمانی که ساکن این مناطق هستند، غیر عادی به شمار میرود و به نوعی تبدیل به حسرت شده است.
حالا مدت مدیدی است که آسمان این استان، غبارآلود است و شرایط زندگی برای مردمان ساکن شهرهای گوناگون آن بسیار نامساعد است تا جایی که صبر برخیهایشان تمام شده و در دل میخواهند که این غبار به پایتخت هم برسد تا شاید چارهجویی شود؛ مردمانی از دیار مقاومت که این بار دلشان از دوستانی شکسته که گویا فراموششان کردهاند.

دقت کنید؛ دیدن پل معروف اهواز دیگر کار سادهای نیست! مردی که طاقتش از آلودگی ادامهدار هوا طاق شده، میگوید: چون پایتخت نشین نیستیم و از قشر شهرستانی به شمار میآییم، لابد نباید هیچ انتظاری داشته باشیم. شاعر میگوید: «نفس بکش، نفس بکش، اینجا نفس غنیمتِ». اما اینجا نفس هم نمیتوان کشید؛ از یکی از ویژگیهای اصلی موجود زنده یعنی تنفس هم محرومیم!
استاندار خوزستان با اشاره به ضعف دستگاهها و سیستمهای پایشی برای پیشبینی پدیده مخرب گرد و غبار گفت: «از زمان گزارش حرکت توده از کشور عراق تا زمان ورود آن به استان بیش از سه ساعت طول نمیکشد، ولی اگر سیستمهای تبادل اطلاعات لحظهای لازم را داشته باشیم، بهتر میتوانیم برای زندگی مردم برنامهریزی کنیم. دستکم تا زمانی که این پدیده برطرف نشده باید راهکارهای لازم برای مدیریت این بحران را به گونهای در اختیار داشته باشیم. متأسفانه در این مدت که گرد و غبار در کشور ما افزایش یافته میزان تخریب آن بر سلامت جسم و روان افراد به صورت دقیق محاسبه نشده است، در حالی که داشتن اطلاعات میزان تهدید سلامت افراد از سوی گردوغبار برای انجام برنامهریزیها برای مقابله با گرد و غبار مهم و ضروری است و باید مسئولان امر در این باره دست به کار شوند». و ادامه میدهد: امیدوارم که مسئولین فکری به حال کم کاری خویش کرده و همه این بلایا را به حساب عذاب الهی گناه مردم بیگناه جنوب کشور نیندازند که دور از انصاف و مروت است.
این در حالی است که بر پایه جدیدترین گزارش سازمان بهداشت جهانی که در مهر ماه سال گذشته (۹۰) منتشر شد، شهر اهواز، مرکز استان خوزستان با اختلاف چشمگیر نسبت به دیگر شهرهای جهان در صدر آلودهترین شهرها از نظر ذرات معلق کوچکتر از ۱۰ میکرومتر هوا اعلام شد. سازمان بهداشت جهانی در گزارش خود آورده بود: «اطلاعات و آمار این بررسی، بر پایه اندازهگیری سطح ذرات معلق در هوا توسط یک هزار و صد شهر جهان جمعآوری شده و در اختیار این سازمان قرار گرفته است. در اهواز میزان ذرات معلق کمتر از ۱۰ میکرومتر بهطور متوسط سالانه ۳۷۲ میکروگرم در هر مترمکعب بوده است».
اکنون سال نو رسیده، ولی هوای خوزستان هنوز کهنه است؛ مدتهاست که کهنه است و به رغم صحبتهای مسئولان برای مذاکره با مسئولان عراقی و...، اگر بدتر نشده باشد، نشانهای از بهتر شدنش هم نیست و جالب (!) اینجاست که این آلودگی چند ده برابری، غالبا به تعطیلی هم منجر نمیشود!
از مهندس جوانی که در اهواز کار میکند، میپرسیم که چاره چیست و میگوید: دستکم اینکه همه شهرهای آلوده را چند روزی تعطیل کنند تا شاید رنج مردم کمتر شود؛ شما هم تصاویر این هوای آلوده را منتشر کنید تا همه بیشتر متوجه عمق ماجرا بشوند؛ مثل «نامه سرگشاده»!