بازدید 4537

اد هسو بحران هویت دارد

وال استریت ژورنال
کد خبر: ۲۰۳۵۰۷
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۹۰ - ۱۶:۱۵ 13 November 2011
«ادهسو» مرد 37 ساله چینی متولد آمریکاست. وی دو فروشگاه زنجیره‌ای بزرگ از شکلات سنگاپوری در شانگهای دارد، که نخستین آن در سال 2007 تأسیس شده است.

او می‌گوید: خانواده من در دوران جنگ به تایوان مهاجرت کردند؛ اما خاطرات زیبای آنها از کشور چین آنان را سرگردان کرد که این سرگردانی نیز در من نهادینه شد.

اد هسو ادامه می‌دهد: هنگامی که شما به عنوان یک چینی آمریکایی به چین می‌آیید، دیگر چینی نیستید. وقتی به تایوان می‌روید، شما را به چشم یک چینی می‌نگرند. سپس شما به آمریکا می‌روید و مقیم می‌شوید، ولی شما آنجا هم یک آمریکایی واقعی نیستید.

هسو، یکی از هزاران چینی ـ اختصاصی از شانگهای ـ متولد خارج از کشور چین و فعال در عرصه اقتصاد است؛ اما این چه معنایی می‌تواند داشته باشد که زمانی والدین شما نیم قرن پیش ـ برای زندگی بهتر ـ محل زندگی خود را ترک کرده و شما اکنون به جای پیشین بازمی‌گردید تا بتوانید دوباره زندگی بهتر بیابید؟

«کلی لی»، 34 ساله مانند آقای هسو، دارای شش غذاخوری در سطح شانگهای و آقای آس تین هو 31 ساله، که آشپز سابق گرامرسی بوده، اکنون صاحب رستوران مدیسون در شانگهای با این گزاره موافقند که برای چینی‌های متولد آمریکا، خطوطی که قومیت را تعریف می‌کنند به میزان چشمگیری در چین نامشخص‌تر و مبهم است.

خانم لی می‌گوید که وی هرچند در شهر سریتوز ایالت کالیفرنیا بزرگ شده است، به زعم خودش، اول خود را چینی و سپس آمریکایی می‌داند، ولی هنگامی که در سال 2004 به چین نقل مکان کرد، بیشتر احساس آمریکایی بودن داشت تا چینی بودن!

او می‌گوید: وقتی من می‌گویم چینی‌ها، یعنی هویت جدای از آنها دارم، در صورتی که نمی‌توانم خود را 100 درصد آمریکایی بنامم.

آقای هو در شهر راسین در ایالت ویسکانزین به دنیا آمده و در استرالیا، تایوان و ژاپن بزرگ شده و اکنون در شانگهای است. او خود را سرگردان می‌بیند و می‌گوید: من یک چینی ـ آمریکایی هستم، ولی یک سرزمین اصلی ندارم.

به هر حال من به اینجا (چین) احترام می‌گذارم، چرا که اینجا جایی است که شما می‌توانید کاری انجام دهید، آن هم بدون در نظر گرفتن اینکه از کجا آمده‌اید، حال آن که این رویای یک آمریکایی غیر آمریکایی است.

در این باره باید گفت که پشت تصمیم برگشت به چین یک کاتالیزور وجود دارد، وگرنه هیچ مدرسه ای برنامه ای برای رفتن به سمت صنعت غذایی ندارد و جالب آنکه آنها در رویارویی با تقابل فرهنگی تلاش می‌کنند تا شام چینی محلی را معرفی و تلاش کنند تا کسب و کار موفقی در شانگهای برای خود دست و پا کنند.

از مشکلات سرمایه‌گذاری در چین اختلاف فرهنگی بین متولدین چینی و چینی‌های متولد آمریکاست.

برای نمونه، آقای هو می‌گوید: مردم در اینجا بر سر قیمت چانه می‌زنند، در صورتی که در آمریکا امری بعید است.

یا خانم لی می‌گوید: معمولا چینی‌ها علاقه‌ای به غذاهای خارجی ندارند، چون می‌ترسند که وجهه خود را از دست بدهند و تنها در صورتی به آنجا می‌روند که یک خارجی آنها را با خود آورده باشد.

آقای هو پس از سرمایه‌گذاری دو میلیون یو آنی خود، به تازگی شکست خورده است.

خانم لی نیز برخی از سالن‌های بدون سود خود را بسته، حال آن که آقای هسو تازه به سمت سود رفته است.

با این حال، سخت‌ترین بحران برای آنها، والدین آنها هستند. آنها کار مربوط به آشپزخانه را در سرپیش‌خدمت یقه آبی و هدر دادن اعتبار می‌دانند.

آقای هسو که پیشتر در سمت مشاوره کسب و کار فعالیت می‌کرده است، می‌گوید، خواهرش قبلا برای یک بانک سرمایه‌گذاری کار می‌کرده، ولی اکنون یک آرایشگر است و به آرزوی خود رسیده است.

او ادامه می‌دهد: مادرم به شدت ناراحت شد. من نمی‌توانم باور کنم که ما بسیار سخت کار کردیم تا شما را به مدرسه بفرستیم، ولی اکنون دختر من آرایشگر شده و پسرم آشپز.

آقای هو در تجارت الکترونیکی فعال و همچنین صاحب یک مغازه آنتیک فروش بوده است؛ اما هنگامی که اعلام کرد، می‌خواهد به دنبال آشپزی برود، والدینش بهت زده شدند. این در حالی است که تا چند سال پیش، مادر وی همواره خاطرنشان می‌کرده که وی می‌تواند به مدرسه تجارت برود. مادرش پس از اینکه پسرش هفت دستور شام برای هجده تن از دوستان فامیلی‌شان ترتیب داد، دیگر از این کار دست برداشت.

اگر از والدین خانم لی بپرسید که آیا به دخترشان افتخار می‌کنند، خواهند گفت که دخترشان زندگی‌اش را نابود کرده است. وقتی آنها رستوران‌های من را دیدند، دیگر از فکر خودشان برگشتند.

خانم لی می‌گوید: آنها گمان می‌کنند، آیا دخترشان در سرزمین مادری‌اش موفق شده است؛ که نکته مهمی در افتخار زندگی آنهاست.

سرانجام مادر آقای هسو با این قضیه کنار آمد. یکی از دوستان فالگیر مادر آقای هسو به این نکته اشاره کرد که پسرش دارای فروشگاه بزرگ کیک شکلاتی است. سپس مادرش به خانه آمد و گفت: پسرم، من برای نخستین بار به تو بسیار افتخار می‌کنم.

برای دیدن لینک منبع انگلیسی اینجا کلیک کنید.

ترجمه از فاطمه رفیعی
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# انتخابات ریاست جمهوری # انتخابات # رفح # حج