كارآگاهان در ادامه تحقيقات خود از محل كار مقتول در منطقه سلطانآباد اطلاع پيدا كردند مقتول با فردي به نام محمد كه يك باب مغازه متعلق به مقتول را كرايه كرده، قرار ملاقات داشته تا درباره تسويه بدهيهاي قبلي محمد، با يكديگر مذاكره كنند.
کد خبر: ۱۸۲۸۲۶
کد خبر: ۱۸۲۸۲۶
| |
2359 بازدید
2359 بازدید
يك مرد ميانسال طلبكار خود را با آبميوه مسموم به قتل رساند تا از دادن بدهي خود فرار كند.
به گزارش فارس، در ساعت 18:15 روز 21 اسفند سال گذشته مأموران كلانتري 176 حسنآباد از طريق مركز فوريتهاي پليسي در جريان خبر كشف جسد سوختهاي در يكي از زيرگذرگاههاي آزاده راه تهران - قم قرار گرفتند.
با تشكيل پرونده مقدماتي و به دستور رئيس شعبه 101 دادگاه فشافويه، پرونده جهت رسيدگي تخصصي در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.
با آغاز تحقيقات، كارآگاهان اداره دهم در اولين مرحله از اقدامات پليسي خود به بررسي سوابق افراد فقداني و بررسي مشخصات اين افراد با مشخصات ظاهري جسد مكشوفه پرداختند؛ در طول بررسيهاي انجام شده، كارآگاهان با بررسي طرح شكايتها از سوي اعضاي خانواده افراد فقداني به گزارشي برخورد كردند كه زمان فقدان اين شخص و مشخصات ظاهري جسد با مشخصات ارائه شده از سوي خانواده فقداني درباره اموال مكشوفه از جسد، مطابقت داشت.
با شناسايي اين خانواده و تحقيقات كارآگاهان هويت جسد مكشوفه از سوي خانواده فقداني مورد تأييد قرار گرفت و با تأييد اين خانواده، هويت جسد به نام تيمور 40 ساله شناسايي شد.
برادر مقتول در اظهارات خود به كارآگاهان گفت: برادرم در ساعت 10:15 روز 21 اسفند با يك دستگاه سمند نقرهاي شخصياش از منزل خارج شد و پس از آنكه تا پايان روز به خانه مراجعه نكرد، تصميم گرفتيم تا خبر فقداني او را به پليس اطلاع دهيم.
كارآگاهان در ادامه تحقيقات خود از محل كار مقتول در منطقه سلطانآباد اطلاع پيدا كردند مقتول با فردي به نام محمد كه يك باب مغازه متعلق به مقتول را كرايه كرده، قرار ملاقات داشته تا درباره تسويه بدهيهاي قبلي محمد، با يكديگر مذاكره كنند.
با شناسايي محمد، كارآگاهان به تحقيقات از او پرداخته و محمد در اظهارات خود مدعي شد در روز حادثه هيچگونه قرار ملاقاتي با مقتول نداشته است.
همزمان با ادامه تحقيقات كارآگاهان اداره دهم درباره ملاقات هاي احتمالي مقتول در روز حادثه، مشخصات خودروي متعلق به مقتول نيز در اختيار همه يگانهاي انتظامي سطح كشور و تهران بزرگ قرار گرفت كه به فاصله تنها يك روز از زمان كشف جسد، كارآگاهان دريافتند كه خودروي متعلق به مقتول در روز 22 اسفند، به صورت رها شده، توسط گشت كلانتري 170 كهريزك كشف شده است.
با اعلام خبر كشف خودرو، كارآگاهان اداره دهم به محل كشف خودرو در منطقه شورآباد رفته و به بررسي اين محل پرداختند؛ در بررسيهاي انجام شده از محل كشف خودرو، مشخص شد كه خودرو متعلق به مقتول دقيقاً در مقابل يكي از شعبات بانكي پارك شده و به احتمال فراوان تصوير لحظه پارك خودرو و راننده آن در تصاوير ضبط شده دوربينهاي مداربسته بانكي، موجود است.
بلافاصله تصاوير اين دوربينها مورد بررسي قرار گرفت و همانگونه كه كارآگاهان پيش بيني كرده بودند تصاوير لحظه پارك خودرو و شخص راننده خودرو در اختيار آنها قرار گرفت و راننده خودروي متعلق به مقتول به نام محمد كه در اظهارات قبلي خود مدعي شده بود كه هيچگونه ملاقاتي با مقتول نداشته، مورد شناسايي قرار گرفت.
با شناسايي هويت راننده خودرو در روز وقوع جنايت، كارآگاهان اداره دهم با شناسايي محل سكونت محمد در جاده ساوه، منطقه سلطان آباد، به اين محل مراجعه و اطلاع پيدا كردند محمد كه اطمينان داشت سرانجام توسط كارآگاهان پليس آگاهي به عنوان قاتل مورد شناسايي خواهد گرفت، از اين محل متواري شده است.
با توجه به اسناد و مدارك بدست آمده از سوي كارآگاهان و همچنين متواري شدن محمد، كارآگاهان اطمينان پيدا كردند كه او در ارتكاب جنايت نقش داشته و با وجود متواري بودن متهم، شناسايي همه محلهاي تردد متهم در دستور كار كارآگاهان قرار گرفت.
سرانجام با انجام تحقيقات فراگير، كارآگاهان اطلاع پيدا كردند كه متهم تحت تعقيب آنها به بهانه ترك شيشه در يكي از مراكز ترك اعتياد در شهرستان اسلامشهر مخفي شده است.
بلافاصله كارآگاهان اداره دهم به اين محل مراجعه و متهم را در روز 9 مرداد دستگير و به پليس آگاهي تهران بزرگ منتقل كردند.
متهم كه پس از دستگيري و با توجه به اسناد و مدارك ارائه شده از سوي كارآگاهان چارهاي جز اعتراف نداشت، پس از گذشت چند روز به ناچار لب به اعتراف گشود و در اظهارات خود به كارآگاهان گفت: از چندي پيش با كرايه مغازه مقتول كه در كنار مغازهاش قرار داشت، با يكديگر همسايه شده و به خاطر آنكه هر 2 نفرمان نيز در يك حرفه فعاليت داشتيم، به تدريج ميان ما دو نفر ارتباط كاري ايجاد شد تا اينكه پس از گذشت مدت زمان كوتاهي، در حاليكه اعتيادم به مصرف شيشه افزايش پيدا كرده بود، در حدود مبلغ 10 ميليون تومان به مقتول بدهكار شدم و اين در حالي بود كه به خاطر اعتياد به مصرف شيشه ديگر نميتوانستم سفارشات كاري را در زمان مقرر تحويل دهم.
وي ادامه داد: همين امر باعث شد تا مشكلات ماليام هر روز افزايش پيدا كند؛ پس از سررسيد زمان پرداخت بدهي، چندين نوبت از تيمور درخواست فرصت كردم و همين موضوع باعث شد تا به تدريج ميان ما دو نفر اختلافات مالي ايجاد شود بگونهاي كه يك روز تيمور اظهار داشت طلبش را از خانوادهام خواهد گرفت؛ زمانيكه اين موضوع از سوي تيمور مطرح شد تصميم گرفتم تا مانع از كار او شوم و به همين علت و به بهانه پرداخت كامل بدهي، روز حادثه با تيمور قرار گذاشته و روز قبل از آن نيز با خريد يك پاكت آبميوه در حدود 80 قرص خواب آور را در داخل آبميوه ريخته و با طرح و نقشهاي كه براي قتل تيمور ريخته بودم، با او ملاقات كردم.
متهم گفت: در روز حادثه به بهانه رفتن به كارگاهي در خارج از تهران، به همراه تيمور و با ماشين شخصي او قصد خارج شدن از تهران را داشتيم كه به بهانه خريد آبميوه از او خواستم تا در مقابل يك مغازه توقف كند و به شكلي كه او متوجه نشود، آبميوه مسموم را به عنوان آبميوهاي كه از مغازه خريده بودم، به تيمور داده و او نيز به فاصله چند دقيقه از نوشيدن آبميوه دچار حالت بيهوشي شد؛ پس از بيهوش شدن تيمور، به سمت آزادراه تهران - قم شروع به حركت كرده و در بين راه نيز از پمپ بنزين، در حدود 5 ليتر بنزين خريدم؛ پس از خارج شدن از تهران، در يكي از خروجيها از آزادراه خارج و به سمت زيرگذر آزادراه رفتم و در آنجا بود كه تيمور را از ماشين بيرون و با بنزيني كه از پمپ بنزين خريده بودم، او را به آتش كشيدم؛ پس از بازگشت به تهران نيز، ماشين را در خياباني واقع در منطقه شورآباد رها و به خانه آمدم.
سرهنگ كارآگاه آريا حاجي زاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ، گفت: با اعترافات صريح متهم به ارتكاب جنايت، دستور بازداشت موقت از سوي مقام قضايي صادر و متهم جهت تكميل تحقيقات در اختيار اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفته است. انتهاي پيام/م