بازدید 63239

آيا مسئولان اخبار حوادث را نمي‌خوانند؟ (بخش دوم)

محمد مطهري
کد خبر: ۹۷۹۰
تاریخ انتشار: ۰۹ ارديبهشت ۱۳۸۷ - ۱۷:۵۸ 28 April 2008

اخبار حوادث که بالقوه مي‌تواند نقشي تعيين کننده در افزايش امنيت جامعه ايفا کند در وضع کنوني خود، دو پيام روشن به همراه دارد: پيام اول براي مردم است و پيام دوم براي مجرمين. پيام آن براي مردم همان مدعاي اين مقالات است که امنيت و جان و ناموس مردم در کشور ما ارزش لازم را ندارد، و پيام دوم آن براي مجرمين فعلي و آينده است که در صورت ارتکاب جرم، لزوما نه آبرويشان در خطر است و نه مجازاتي سنگين در پيش دارند.

مخاطب اين تحليل، نه دست‌اندرکاران اخبار حوادث روزنامه‌ها بلکه برخي از دستگاه‌هاي متولي امنيت مردمند. جا دارد از روزنامه‌هايي مانند اعتماد، ايران، جام جم، اعتماد ملي، همشهري و خبرگزاريهايي مانند ايسنا که نسبت به اخبار حوادث حساسيت نشان داده و آن را منتشر مي‌کنند، تقدير شود.

نه تنها در ايران بلکه در اکثر کشورها، دو نوع خبر سخت مورد توجه مردم است. يکي اخبارمربوط به تخلفات مسئولان يا وابستگان آنها و ديگر خبرها مربوط به سلب کنندگان امنيت جامعه به ويژه تعرضات ناموسي. فرضا اگر در يک پايگاه خبري، يک خبر معمولي به طور متوسط چهار هزار کليک بخورد معمولا" اين دو نوع خبر تا دهها هزار بار مورد مراجعه قرار مي‌گيرد.

واقعيت هرچه باشد، انعکاس بيروني عملکرد مسئولان، خبر از وجود حساسيت لازم در هيچکدام از اين دو عرصه را نمي‌دهد. اتفاقا اين دو نوع تخلف (تخلف مسئولان و نيز سلب کنندگان امنيت جامعه) امري است که اسلام سخت بدان حساسيت نشان داده و از بي‌آبرو کردن مجرم پس ازاثبات جرم هيچ ابايي ندارد. در دنياي غرب بي خبر از اسلام هم غالبا" آستانه تحمل براي تخلف مسئولان و نيز به بازي گرفتن امنيت مردم پايين است و هرکس پيش از ورود به اين دو صحنه به خوبي مي‌داند که آبرويش را به حراج گذاشته است. جالب اينکه برخي جوانان دلسوز ولي کم اطلاع از منابع اسلامي مکررا در گفتار و نوشتار و وبلاگ، متوليان امر را شماتت مي‌کنند که چرا راه برخورد با تخلفات مسئولان و نيز سلب کنندگان امنيت مردم را از غربيها نمي‌آموزند، غافل از آنکه آنچه در غرب درمورد بي آبرو کردن مجرم اجرا مي‌شود ـ صرف نظر از اشکال بزرگ آن که توضيح داده خواهد شد ـ قرنها پيش در اسلام مورد تأکيد واقع شده است. (درمجالي ديگر به نمونه‌هايي از قبيل نامۀ تکان دهنده اميرالمؤمنين (ع) به حاکم اهواز در مورد ابن هرمه و حديث امام رضا (ع) در مورد سلب کنندگان امنيت مردم اشاره خواهم کرد.)

موضوع اين بخش، ارائه شواهدي روشن بر اين مطلب است که متأسفانه امنيت مردم چنانکه بايد جدي گرفته نمي‌شود و بحث خود را عمدتا به معضل رو به گسترش تعرض به نواميس همراه با نيم نگاهي به يکي از راه حلها محدود مي‌کنم. نه اخبار حوادث منحصر به اين نوع جرم است، نه کوتاهيهاي متوليان امر منحصر به اين حوزه است و نه معضلات بسياري ازمردم در نداشتن آرامش رواني کافي تنها از اين بعد است. ولي بدون شک از جهت ديني و عرفي آزاردهنده ترين نوع جرم همين است و بيشترين حساسيتها بايد در اين عرصه نشان داده شود.

چند روز پيش خبري تکان دهنده منتشر شد. دختر 5 ساله‌اي به همراه ده عضو خانواده به رستوراني در منيريه مي‌رود و کارگر رستوران با نشان دادن يک شکلات از دور، او را به زيرزمين کشانده و مورد تعرض قرار مي‌دهد. (اعتماد ملي، اول ارديبهشت 1387). اينکه يک فرد به خود جرأت مي‌دهد در فاصله چند متري والدين يک کودک و هشت نفر ديگر از اعضاي خانواده اش، با او چنين کند و بعد راست راست در رستوران قدم بزند در ابتدا عجيب به نظر مي‌رسد. ولي به عقيده من، اين فرد اگر صفحات حوادث روزنامه را خوانده و اخبار صدا و سيما را ديده باشد به دلايل زيردر محاسبات خود اشتباه نکرده است:

اولا: او نيک مي‌داند که رسانه ملي با تمسک به لزوم برهم نزدن آرامش رواني مردم و يا حفظ آبروي خانوادۀ متهم ـ که ارزش اين استدلال در جاي خود بررسي خواهد شد ـ نه خبر وقوع جرم و نه تصوير او را حتي از شبکه استاني پخش نخواهد کرد. (قبل از اثبات جرم، قانون به درستي اين اجازه را نمي‌دهد و پس از اثبات جرم هم باز هويت وي پنهان مي‌ماند، زيرا اساسا بنايي بر معرفي مجرم وجود ندارد و هيچ رسانه‌اي هم پيگير آن نيست). بنابراين اگر در بدترين فرض و با بدشانسي بسياراحيانا به خبرنگاري پيگير برخورد کند در نهايت تصويري از اين دست از وي منتشر مي‌شود (البته در اين مورد اين اتفاق هم نيفتاد).

ثانيا: در صفحه حوادث از اين نوع اخبار کم نخوانده است که مثلا دندانپزشکي در ولنجک با تزريق ماده بيهوشي به جاي بي حسي، به هفتاد و نه تن از بانوان و دختران تعرض کرده و از اعمال کثيف خود فيلم گرفته است و قاضي او را به هشت سال زندان محکوم کرده است (هموطن سلام، 29 دي 1383). بنابراين گمان مي‌برد که مجازات وي نبايد از يکي دو ماه فراتر رود.

ثالثا: او ديده است که فردي عليرغم هفده مورد تجاوز به پسربچه‌ها در شهرک غرب به قاضي اظهار کرده که بيمار رواني است و از روي اختيار اين جرمها را مرتکب نشده و در نتيجه پس از يک هفته نيز آزاد شده است. بنابراين راه اين نوع بهانه‌ها هم باز است.

رابعا: جرمي را انتخاب کرده که اکثر قريب به اتفاق قربانيان يا خانواده‌هايشان جهت حفظ آبرو از شکايت صرف نظر مي‌کنند. فيلمبرداري با موبايل هم بهترين راه منصرف کردن قرباني از شکايت است.

اخبار حوادث روزنامه‌ها مشکلات متعددي دارند که دراين بخش تنها به دو مورد که البته پراهميت ترين آنهاست مي‌پردازم: يکي تضمين آبروي مجرم حتي پس از اثبات جرم است و ديگري به فراموشي سپردن سرنوشت پرونده ها. به عکس زير توجه کنيد:

جرم اين دو نفر اين است که در ماه اول سهميه بندي بنزين در گرماي تابستان در کنار جاده وانمود مي‌کنند که بنزين موتورشان تمام شده است. زن و شوهر جواني که به تازگي موتور خريده‌اند در گرماي قم توقف کرده تا به آنها بنزين بدهند. ناگهان با چاقو آنها را به پشت تپه منتقل کرده و پس از بستن دست و پاي شوهر، او را مجبور مي‌کنند که دو بار تجاوز به همسرش را به تماشا بنشيند. (ايسنا، سوم مرداد 1386).
ايندو به جرم خود اعتراف کردند اما هنوز پس از ده ماه نه از حکم خبري هست و نه از هويت آنان و چه بسا با تهديد و ارعاب، شاکيان را هم منصرف کرده باشند. طبق قوانين، قاضي پرونده مي‌توانست به دليل احتمال ارتکاب جرايم مشابه توسط متهمين، تصوير کامل آنان را منتشر کند ولي ظاهرا صلاح دانسته نشده است.

شايد بگويند هنوز مراحل تکميل اين پرونده طي نشده و لذا حکم متهمان هنوز اعلام نشده است. آيا پرونده مادر و دختر يازده ساله اش که بيش از 800 روز پيش در راه بازگشت از بيمارستان در ميدان شوش درچنگال پنج شرور گرفتار شدند نيز هنوز به حکم نهايي نرسيده است؟! (جام جم، 4 ارديبهشت 85) اين پنج تن اکنون کجا هستند؟

در ايران، اخبار حوادث به جملاتي مانند "تحقيقات ادامه دارد" و "متهمين تحويل مقامات قضايي شدند" ختم مي‌شود. درست در نقطه‌اي که اطلاع رساني بايد آغاز شود تا درس عبرتي براي ديگران باشد، پرونده از ديد مردم ناپديد مي‌شود! اگر صدا و سيما اين جسارت را داشت و برنامه‌اي را به سرنوشت اين نوع پرونده‌ها اختصاص مي‌داد، آنگاه در ميان خيل عظيم قضات شريف و متعهد هيچ کس پيدا نمي‌شد که محکوم به اعدامي را که چهار فقره تجاوز به عنف (سه زن و يک پسر بچه) در پرونده دارد با وثيقه آزاد کند و او اکنون فراري باشد (اعتماد ملي، 27 فروردين 87).

ظاهرا" عناويني از قبيل: پسر جوان براي ازدواج با دختر 11 ساله نقشه تعرض را اجرا كرد (ايسنا 9شهريور 1386)، تجاوز پدر و پسر افغاني به دختر 6 ساله ايراني (اعتماد 29تير 1386)، شرورها قصد ربودن زن جوان از کنار همسرش را داشتند (جام جم 24 خرداد 1386)، خودسوزي دختر جوان در پي تعرض پسر ناشناس (14 آذر 1386)، تعرض‌ 16 مرد افغان به‌ دخترجوان ايراني (اعتماد، 9 آبان 1385) دو دختر دانش آموز، در دام 8 شيطان صفت (اعتماد، 25/10/1386) و تجاوز يكي از اراذل و اوباش به يك زن در حضور فرزندانش و دهها خبر از اين دست ديگر براي گوشها عادي شده است. شايد از اين جهت است که دانشجويان غيرتمندي که با نامۀ سرگشاده و تجمع و اقدامات ديگر منويات مقام معظم رهبري را پيگيري کرده و مجدانه و پي در پي از سرنوشت پرونده‌هاي مفاسد اقتصادي سراغ مي‌گيرند سخني از سرنوشت اين نوع پرونده‌ها به ميان نمي‌آورند.

نکته بسيار مهم و مورد غفلت اين است که اين وضعيت باعث شده تعرض به بانوان در ايران از دو جهت، شکلي استثنايي به خود بگيرد. تجاوز که به هر حال در هر کشوري اتفاق مي‌افتد، در ساير کشورها غالبا" به صورت فردي، با صورت پوشيده (از ترس چهره نگاري) و در مکانهاي بسيار خلوت مثل بيابان و جنگل انجام مي‌شود. اما بسياري ازمتجاوزين نواميس در ايران دريافته‌اند که اين عرصه چنان بي صاحب است که مي‌توان در کنار شغل اول و با استفاده ازهمان محل يا وسيله به اين کار مبادرت کرد. نه لزومي به پوشاندن چهره است و نه نيازي به تلاش براي يافتن خرابه يا ساختمان نيمه کاره. تعرض دو کارگر به خانم جوان در بدو ورود به يک مهمانسرا هنگام نشان دادن اتاق، در فاصله چند دقيقه‌اي که شوهرش براي آوردن مدارک به سمت اتومبيل رفته است (جام جم،23 مرداد 86)، تعرض بنگاهدار قمي که ضمن نشان دادن منازل خالي، بانوان مشتري را مورد تعرض قرار مي‌داده و با خيال راحت فردا به سر کار مي‌رفته است (اعتماد، 2 مرداد 86)، تعرضات سريالي راننده تاکسي سمند در مشهد (ايسنا، 2 ارديبهشت 86)، تعرض به دختر جوان در اتاق پرو(جام جم 16 مرداد 86)، و اخبار مکرر در مورد تعرض در محل شرکت به بهانه استخدام وغير آن، همه اثبات مي‌کنند که متجاوزين حتي از دادن آدرس محل کار به قربانيان نيز واهمه ندارند.

ويژگي دوم تعرضات که ظاهرا مختص به کشور ماست، آن است که اهمالکاري‌ها قضيه را به جايي رسانده که نزد بعضي ازمجرمين، به خاک سياه نشاندن دختران جوان از حالت جرم خارج شده و به صورت يک تفريح درآمده است: "با دوستان نشسته بوديم؛ گفتيم چه کنيم؟ يکي گفت به پيتزا فروشي برويم. ديگري گفت فيلم تماشا کنيم. نهايتا تصميم گرفتيم از توي خيابان دختر بدزديم" (از اعترافات يکي از متهمان). اينکه تجاوز در رديف خريد پيتزا قرار مي‌گيرد نشان مي‌دهد که برخي متجاوزين تجاوز را بيشتر تفريحي بي دردسر مي‌دانند تا يک جرم سنگين.
در اين زمينه اين عکس هم قابل توجه است (همشهري17/8/1386):

كامران و دوستانش گروه‌هاي تجاوز تشکيل داده‌اند، اما به مشکلي برخورد کرده‌اند. هر کس با افتخار داستان تعرضش را براي گروههاي رقيب تعريف مي‌کرده ولي ديگران مي‌گفته‌اند شايد بلوف باشد. قرار بر اين مي‌شود که هر کس بعد از هر نقشه شيطاني، از سر طعمه‌ خود يك دسته مو بريده و از آن‌ها كلكسيون درست كند چنانکه در تصوير پيداست. (اطلاع رساني اين پرونده هم با عباراتي شبيه "تحقيقات ادامه دارد" براي هميشه ختم شده است.)

نه فقط در زمينه تعرضات، بلکه در همه جرمهايي که امنيت و ايمني و حتي آبروي مردم را به خطر مي‌اندازد، نظير فردي که با سرعت دويست و چهل کيلومتر در بزرگراه با جان مردم بازي مي‌کند، کسي که يک بازي فوتبال ملي را با پرتاب يک ترقه متوقف کرده و آبروي تماشاگر ايراني را در دنيا مي‌برد، مأموران قلابي اي که مردم را بيچاره مي‌کنند، کساني که فيلمهاي خصوصي افراد را پخش مي‌کنند، کساني که کودکان را مي‌ربايند يا به سرقتهاي مسلحانه دست مي‌زنند، خواستگاران سمجي که از هيچ نوع تهديد و ارعاب و آزار و حتي اسيدپاشي ابا ندارند همه و همه گويي اين پيام را از سيستم قضايي و خبري کشوردريافت کرده‌اند: "نگران آبروي خود نباشيد!".

براي پي بردن به عمق فاجعه بد نيست ببينيم در ديگر کشورها تا چه حد به تعرض به نواميس حساسيت نشان داده مي‌شود.
کوب برايانت (عکس مقابل) يکي از محبوبترين و ثروتمندترين ستاره‌هاي بسکتبال آمريکا پنج سال پيش به تعرض به يک کارمند هتل متهم شد. اين بازيکن معروف اتهام را قبول کرد ولي ادعا کرد که اين امر با رضايت تام آن خانم صورت گرفته است. اتفاقا" خانم کارمند نيز پذيرفت که به خواست خود به اتاق وي رفته و به ايجاد رابطه تن داده ولي اضافه کرد که تنها به بعضي از مراحل رضايت داده بوده است. نکته اينجاست که در خبرهاي محاکمه وي بارها به صراحت اعلام شد که طبق قوانين ايالت کلرادو اگر ادعاي اين خانم حتي به همين مقدار به اثبات برسد آقاي کوب برايانت به "حبس ابد و پرداخت هفتصد و پنجاه هزار دلار" محکوم خواهد شد.(شاکي بعدا" حاضر نشد رسما" در دادگاه شهادت دهد).
 
ذکر يک مثال ديگر خالي از فايده نيست. تصوير زير در اواخر فروردين 1385 در صدر اخبار شبکه‌هاي آمريکا از جمله سي ان ان قرار گرفت. خانمي ادعا کرد که اين سه دانشجوي دانشگاه دوک وي را مورد اذيت و آزار قرار داده‌اند. همين ادعا کافي بود که عکسهاي اين سه نفر به عنوان متهم در سطح جهان منتشر شود. (اين تدبير با روش درست اسلامي مقايسه خواهد شد).
 
شاکي نه فرزند يکي از مسئولان امريکا بود و نه يک راهبه مسيحي؛ او رقاصه‌اي در بدترين نوع کلوپ شبانه بود. پس از انجام تحقيقات از جمله ارائۀ رسيد رستوران، معلوم شد که ادعا از اساس دروغ بوده و اين سه نفر در ساعت مورد ادعا در رستوران بوده‌اند. در کشور مملو از فساد امريکا با اين کار به مجرمين آينده اين پيغام قاطع داده مي‌شود که هيچ نوع مزاحمتي براي بانوان تحمل کردني نيست. البته حساسيت شديد نسبت به امنيت مردم منحصر به کشورهاي غربي نيست. مثلا" در کشوري مثل امارات حتي مزاحمت اينترنتي براي بانوان منجر به شناسايي و معرفي مجرم مي‌شود.

راه ميانه و در عين حال مؤثر همان است که اسلام در مجازات "تشهير"(به معناي معرفي به مردم) با قيود خاص تشريع کرده است، مجازاتي که امروزه در کشور ما نه دربارۀ برهم زنندگان امنيت مردم اجرا مي‌شود، نه مسئولان متخلف و نه مفسدان اقتصادي. البته همان قدر که در اسلام بر لزوم ريختن آبروي برخي مجرمان اعم از کارگزاران حکومتي يا مردم عادي، تأکيد شده است به حفظ آبروي آنان پيش از اثبات قانوني جرم نيز اهميت داده مي‌شود. اينکه در غرب پيش از اثبات جرم، متهمان را معرفي مي‌کنند معلوم نيست چگونه با ادعاهاي حقوق بشر آنان همخواني دارد.

به گمان من، اگر روزي مجازات اسلامي تشهير به درستي و فارغ از جناح بنديها و اغراض سياسي و شخصي در کشور ما اجرا شود تحول عظيمي در بسياري از امورايجاد خواهد شد و شايد تنها راه به سامان آوردن برخي نابسامانيها، در بهره گيري از اين اصل اسلامي نهفته باشد.

بي ترديد آنچه بر قربانيان مظلوم تعرضات از بانوان و دختران و کودکان در کشور ما رفته است – و طبق معمول دنيا، اکثريت قاطع آنان جز براي خداوند درد و راز خويش را بازگو نکرده‌اند - قلب مسئولان امر را نيز به شدت مي‌آزارد ولي بايد توجه داشت که مردم راهي براي درک آنچه در قلب متوليان امر مي‌گذرد ندارند. ملاک قضاوت آنان نحوه برخورد با مجرمين است و اينکه پرداختن به اين جرمهاي نابودکننده در مصاحبه‌ها و گفتارهايشان و نيز در رسانۀ ملي چه جايگاهي دارد.

با توجه به آنچه گفته شد، اقدامات زير پيشنهاد مي‌شود:
1. در هنگام انتشار هر خبر دستگيري، تاريخ محاکمه نيز درج شود.
2. هر رسانه‌اي که خبر از وقوع جرمي مي‌دهد "موظف" به درج مجازات قانوني جرم مزبور در کنار متن خبر و مخصوصا" اطلاع رساني در مورد سرنوشت پرونده در تاريخ مقرر شود.
3. سخنگوي محترم قوه قضائيه در تاريخهاي معين (مثل اولين مصاحبه در هر ماه) سرنوشت پرونده‌هايي که احساسات عمومي را جريحه دار کرده‌اند به اطلاع مردم برساند.
5. جرمهايي که ارتکاب آنها به معرفي صريح متهم پس از اثبات جرم (فارغ از تصميم قاضي) منجر مي‌شود تعيين و اعلام گردد.

بي ترديد حوادثي که در امنيت مردم اخلال ايجاد مي‌کنند داراي پيچيدگيهاي خاص خود هستند که براي رسيدن به يک راه حل جامع بايد به همه جوانب پرداخت. آنچه ذکر شد اقدامات اوليه و عاجلي است که انجام آن براي افزايش آرامش رواني مردم ضروري به نظر مي‌رسد. در مورد اخبار حوادث، کاستيهاي موجود و راههاي مقابله نکات ديگري هست که در قسمت بعد پي خواهم گرفت.

muhammadmotahari@gmail.com
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۲
انتشار یافته: ۰
مجازات تشهیر را بیشتر توضیح دهید.
با سلام.
تازه اینکه بعد برای این دختر 5 ساله پیگیری کردن خوبه! و اینکه تونستن طرف رو بگیرن.
من خودم شخصا اقدام کرده بودم ... از سمت قاضی مستقیما دستور اکید برای رد گیری داشتیم ولیییییییی! ماموری نداشتن بدن که کار رو راه بندازن.
اینه حل مشکل مردم؟ مردم باید خودشون حقشون رو بگیرن؟
مقاله ای تکان دهنده و واقعا زدرد اور است اما همین مقدار باید گفت که :مسئولان الحمدلله بچه های خودشان با سرویس مخصوص می ایند و می روند و هیچ دغدغه ای از این بابت ندارند
قطعا لازم است که این اخبار و آموزشهای لازم جهت مرلقبت بیشتر برای بانوان و دختران به شکلی مناسب از رسانه ملی پخش گردد، به هرحال امنیت اجتماعی نوامیس ما از آلودگی هوا و کارت سوخت و کلاه ایمنی و تبصره 13 که اینهمه در موردش برنامه ساخته شده کم اهمیت تر نیست.
جناب آقای مطهری به سهم خود از زحمتی که کشیده اید بسیار متشکرم.
موضوعاتی که شما اشاره فرمودید اولین آفت این نظام وانقلاب است که متاسفانه و صراحتا باید عرض کنم که شاید مسئولین ما نسبت به این گونه حوادث بی توجه و مسائل مردم را به شوخی گرفته و بهنگام اعتراضات به آنها با کلمات قلمبه وسلمبه سعی در توجیه کم کاریها و بی توجهی های خود دارند از طرفی به احتمال قوی خانواده هایشان با این گونه مشکلات جامعه درگیر نیستند . چنانچه مشکلات موجود همین گونه پیش رود اولین آفتی که این نظام و انقلاب اسلامی را تهدید خواهد نمود مسئله نا امنی است که یکی از دلایل افزایش اینگونه جرمها سفارشات با نفوذ آشنایان مجرمین و یا خرج کردن بستگانشان برای کم رنگ نشان دادن جرم است. و از طرفی دیگر حال وهوای کشور و مسئولین ما طوریست که همیشه در حال افراط وتفریط هستند. یا از این طرف یا از آنطرف می افتند. گاهی از کاه کوه میسازند وگاهی کوه را به اندازه کاه هم نمی بینند. و شاید هم ترس از حقوق بشر آنهارا بیشتر از ترس از خدا و محترم نشمردن حرمت مردم و جامعه اسلامی ترسانده که این مشکلات برایشان بی اهمیت شده است.
ظلم بزرگی به ملت است که نبود امنیت برای بانوان را به نامناسب بودن حجاب انان نسبت داده اند مگر ان کودک 5-6 ساله هم بدحجاب بوده یا با پوشیدن چکمه تبرج نموده؟ یا پسربچه ها را هم از این پس باید محجبه باشند تا کم کاری اقایان در زمینه اقتصاد و فرهنگ و ایجاد سرگرمی و از طرفی سخت گیری با نا امن کنندگان اجتماع کمرنگتر شود چرا وقتی 5 تا به خانه ای تعرض میکنند تا به دختر تنها خانواده تجاوز کنند و ایشان برای حفظ دامن خود مجبور به پرتاب خود از پنجره میشود فقط به دیه نصف انسان محکوم میشوند که بقسیم مبلغ ناچیز ان فیما بین پنج نامرد قلچماق تفریح و لذت انرا برایشان یشتر خواهد کرد
احسنت
انشاءالله که نظرمرامنتقل میکنید.
درکشورما فقط زمانی بااینگونه افراد برخورد میشود که این موارد برای مسئولین وفرزندان وفامیلهایشان
صورت گرفته باشد.یاد برنامه بسیار زیبای پایان دوران افتادم که از سیماپخش میشدواشاره میکرد که
درزمان ما همه چیز شیطانی است
ودرهمه جای دنیا رد پای شیطان را میشود دید.
lمتأسفانه حق كاملاً ب شما است و زنان امروز هيچ امنيتي در جامعه ايران ندارند و من نمي دانم اين گناه كيست؟ زنان بد حجاب يا مردان حريص و يا دستگاه قضايي ...
امیدوارم این حرفها موثر باشد
امیدوارم این فریاد به گوش مسئولان اگر گوش شنوا دارند برسد - انرژی هسته حق مسلم ماست !! اما ایا این حق ما نیست که در شهر خود همسر و خواهران ما امنیت داشته باشند؟ ایا اگر با عرض معذرت همسر و یا خواهر خودشان مورد تعرض قرار بگیرند ( البته با عبور از 100 اسکورت امکان پذیر نیست) فردا مجرمحکوممی شود
به راستی مقاله درست است پلیس از ایجاد امنیت ناتوان و یا بگوییم عاجز است .اشرار امکان هرگونه تعرضی را دارند - بای خدا این را در سایت بگذارید :ایران ... متجاوزین ...
باسلام
گزارش تكاندهنده اي هست نيروهاي انتظامي برخا ممكن است با تاخير نسبت به دستگيري مجرمان اقدام كنند ويا بعضي از اسيب ديدگان به دليل حفظ حيثيت طرح دعوي نكنند اما همان تعدادي هم كه دستگير شده اند وميشوند بجز چند مورد بقيه هنوز به سزاي اعمالشان نرسيده اند واين نشان از ضعف شديد قاضي اينگونه پرونده ها دارد تجاوز به عنف ديگر نياز به تحقيات ان چناني وگزارشات مفصل واتلاف وقت ندارد اگر در سالهاي قبل با مجرمان برخورد قاطع ميشد ديگر شاهد تكرار اينگونه حوادث دلخراش ومشمئز كنند نبوديم . كفايت ميكند مسئولان قوه قضائيه ودولت يك ان تصور كنند اين حادثه براي خانواده انها پيش امده است ايا بازهم صدور حكم براي مجرم ماهها وسالها طول ميكشيد؟براستي حيثيت وامنيت مردم براي مسئولان مهم هست؟
این سوال همیشه ذهن مرا مشغول می کند که در جامعه ی ما آیا ارتقای تامین اجتماعی (امنیت ، رفاه ، بیمه ،عدالت و ... ) دارای درجه ی بالاتری از اهمیت و ارجحیت است. یا ارتقای دانش در تکنولوژی هسته ای ؟ واضحا هر دو لازم و واجبند لیکن آیا آینده ی ایده آل پیش روی مسئولین و سیاست گزاران ما ، حال امروز کشورهایی مثل پاکستان و هند است که در تکنولوژی هسته ای ، فضایی ، نظامی و پزشکی در رده هایی بسیار بالاتر از ما هستند ولی از لحاظ تامین اجتماعی و مردمسالاری ، عدالت محوری و اختلاف شدید طبقاتی در نازل ترین حد ممکن !
به هیچ وجه منکر حرکت رو به رشد در عرصه ی تامین اجتماعی در کشور نمیشوم ، لیکن شتاب و استرس در این دو عرصه ( تکنولوژِی و تامین اجتماعی ) آیا قابل مقایسه اند ؟( به عنوان مثال مقایسه کنید بودجه دانشگاه های فنی را با دانشگاه های علوم انسانی).
شاید عده ای ایراد کنند که مسئله ی هسته ای مسئله امنیت ملی ما است ! . ولی آیا هیچ تضمینی وجود دارد که مسئله هسته ای و بطور کلی تهدید خارجی در پنج یا ده سال آینده ختم شود؟ آیا ما می خواهیم بعد از ده سال چشم باز کنیم و ببینیم به جایی رسیده ایم که امروز هند و پاکستان در آنجا هستند؟
بدون شک پیشرفت در مسئله دانش و اجتماع برای جامعه ای با مختصات ایران لازم و ملزوم یکدیگرند لیکن آیا مسئله ی تامین اجتماعی ارجح نیست ؟
مسؤولان مگر بيکار هستند.
با سلام و خسته نباشید به آقای مطهری، بهتر بود مثال هایی از مجازات اینگونه افراد در کشورهای اسلامی دیگر نیز بیان می شد مثلا در همین عربستان وهابی با شدیدترین صورت با اینگونه مجرمان برخورد می شود در صورتی که ما ادعای شیعه علی بودنمان گوش فلک را کرده است.
به نويسنده بايد دست مريزاد گفت . متن مقاله كاملا صحيح وروشن بوده وبه يكي از واقعيتهاي اسف بار جامعه ايران انگشت نهاده است.به اميد انكه مسئولان ذي ربط را از خواب غفلت بيدار كند.
دستت درد نکنه. خیلی عالی گفتی. به امید روزی که اندیشه های ناب و متعالی امور جامعه ما را در دست بگیرند.
برادر ارجمند جناب آقای مطهری از گزارش و تحلیل شما استفاده کردم . در صورت امکان بخش اول این متن و همچنین مقالاتی از این دست را برایم میل کنید تا از مطالب آن در مجامع علمی استفاده کنیم. در صورت امکان در مقالات خود گریزی هر چند کوتاه به قسمتهای از برخورد ائمه بزرگوار با اتفاقاتی از این دست بزنید. با تشکر
ای کاش که مسئولان بی توجه از این مطلب ارزشمند که سالها مورد توجه دست اندرکاران نبوده است نگذرند و دستور رسیدگی را صادر فرمایند.با تشکر از دقت شما.لطفا" ادامه بدهید تا حصول حداقلی نتیجه.
بسيار عالي وحرف دل مردم بود.ضمنا به نظر ميرسد تلاشهاي نيروي انتظامي وطرحهاي جديد اين نيرو گذشته از اثرات مثبتي كه داشته عمدتا به واسطه عملكرد نامناسب قوه قضائيه و دادگاههاودر اصل بعضي قضات شيردل به باد فنا سپرده شده است.
با سلام

موضوع مطرح شده در اين نوشته بسيار مهم است و اينجانب از نويسنده كمال تشكر را دارم.
واقعا" چرا بايد آبروي كساني كه دست به جنايتهايي بسيار شنيع مي زنند حفظ شود.
واقعا" طرح مبارزه با ارازل و اوباش بسيار مثبت و بجا بود و اميد اينكه نيروي محترم انتظامي به صورت پيوسته و نه مقطعي در زمانهاي مختلف و نامشخص احساس امنيت را از اين ارازل و متجاوزين به ناموس و جان و مال مردم خوب كشورمان بگيرند.
ممنونم از اینکه به این مسئله حساسیت نشان دادید به نظر بنده دلیل عدم گزارش این مشکلات توسط رسانه ملی و سایر اجزای نظام این است که آنها حساسیت های دیگری را جایگزین اینها کرده اند و چون مشکلات زیادی در همه عرصه ها بر مردم تحمیل کرده اند جرات ندارند در خصوص این مسائل مهم نیز پاسخگو باشند.
با تشکر از نویسنده محترم که به حق واقعیتهای ناهنجاری ونا امنی بیان نمودند 0 به نظر میرسد سیاسیون جامعه اینقدر که به فکر سبقت گرفتن از یکدیگر در رسیدن به قدرت هستند به مسائل فوق توجه ندارند یا از جهتی دردی را احساس نکردند ومسئولیتی هم ندارند واز باب سیاست یک سخنرانی میکنند وبس شاید ما در اشتباه هستیم آیا رسیدگی به امور وظیفه حکومت است آیا در قبال مسئولیتی که دارند در دنیای دیگر باید پاسخگو باشند مگر نه این است طبق فتوای مقام معظم رهبری کسی که صلاحیت مسئولیتی را ندارد پذیرفتن آن حرام است 0 شاید ما اشتباه می کنیم ودنیای سیاست وسیاست بازی را تجربه نکردیم ؟!!
آقا این حرفها رو ول کن ما برای دنیا برنامه داریم!
قابل توجه آقای رئیس مجلس! چند روز پیش فرمودند. اگرگرانی هست در عوض امنیت داریم.البته درست فرمودند.امنیت برای مسئولان وخانواده ههای محترمشان با وجود محافظان.
مسئولان تا این بلاها به سر خودشون نیاد کاری نمی کنن. مثل داستان زلزله چند سال پیش تهران که بعد از اون همه به این فکر افتادن که یه فکری باید کرد.
لطفا توضیحات بیشتر در مورد این مسئله نه چندان مهم! را از آقای رادان بپرسید که آیا وقت آن نرسیده که به ..ایجاد امنیت و نجات مردم از چنگال این جنایتکاران است بپردازد تا به قول شما در کشور 70 میلیونی ما دیگر حتی امنیت در خیابانهای پر طردد نیز وجود ندارد!!!
مقاله بسیار بجایی بود. در همه دنيا اين امنيت از اهمیت بالایی برخوردار است. و حساسیت زیادی برای امنيت زنان، کودکان قائلند. متاسفانه این مساله برخلاف تبلیغات و خبر هایی است که از دنیای خارج ارائه می شود. همین مساله یعنی امنیت عامل بسیاری از مهاجرت ها هم است.
وافعا تكاندهنده و شرم آور بود
تا به حال هيچ كدام از نظرات من را درج نكرديد.مقاله اي بسيار جالب بود از آقاي مطهري كه جاي تقدير وتشكر از ايشان و همت والايشان در پرداختن به اين موضوع دارد.سئوال من از مسئولين قوه قضاييه اين است:آيا در صورتي كه چنين فجايعي در حق همسر يا فرزندان خودشان اتفاق بيافتد ،با هم اينگونه با پرونده ها برخورد مي شود.در ضمن اگر واقعا در قوه قضاييه عزم راسخي براي مجازات اين جنايتكاران وجوددارد چرا هيچگونه اطلاع رساني درستي جهت ايجاد اطمينان در مردم و ايجاد هراس در دل مجرمان صورت نمي گيرد.پس فلسفه وجودي اين قوه براي چيست؟سكوت دستگاه قضائي چه پيامي براي مخاطبين دارد.آيا نمي توان در اين دستگاه عريض وطويل دادگاهي ويژه ايجادكردويا چند قاضي قاطع و شجاع پيدا نمود.؟
آقای مطهری سلام
مقاله شما واقعا جالب و تکان دهنده است امیدوارم که مسئولان مقداری به فکر بیافتند وکاری کنند .الان درکشور اگرکسی مرتکب قتل شود می تواند باارعاب اولیای دم و گرفتن رضایت اجباری از مجازات بگریزد . مگر احکام اسلام غیرقابل تغییرهستند که نتوان فکری برای این موضوع نمود به نظر من باید دراین موارد رضایت خانواده مقتول را حذف نمود ومجرم از طرف حکومت اسلامی قصاص شود تا هیچ قاتلی به فکر گرفتن رضایت نیافتد .این نیز میتواند به عنوان راهی جهت کاهش اینگونه جرائم باشد .
موفق باشید.
واقعا اين خبر كه خوندم اصلا جا خوردم واقعا تو ايران اين اتفاقات دارد مي افتد؟
باعث تاسف است
متاسفانه شاهد نوعي وارفتگي و كاهش حساسيتهاي اجتماعي نسبت به ناهنجاريهاي رفتاري و اخلاقي هستيم. بي توجهي به اين پديده بتدريج خود بشكل رفتار اجتماعي نهادينه مي شود. در عين حال بايد واقع بين هم باشيم . علماي بزرگ هم بايد راهي فقهي و پويا براي اين واقعيت اجتماعي تجويز كنند..
واقعا اين مسئله يك موضوع بسيار مهم است كه متاسفانه در ايران اصلا مورد توجه قرار نگرفته ...اين مسائل فقط گوشه اي از درد است و چه مشكلات ديگري كه در ادارات و شركتهاي خصوصي پيش مي آيد كه به خاطر حفظ آبزو از طرف خانمها سرپوش گذاشته مي شود و چه بسيار افرادي كه براي چند لحظه شهوت تاثير بسيار منفي بر روح و روان خانمهاي ايراني كه بر خلاف ميل خود در گير اين مسئله مي گردند خواهد گذاشت...و چه ميشود كرد ؟؟؟؟؟؟ اينها به عنوان مجرم گرفتار شده اند و هيچ مجازاتي نميگردند....واقعا متاسفم
آقای مطهری دغدغه شما قابل تحسین و کاملا به جاست .
آقاي مطهري مطالب بسيار درد آوري را مطرح فرموديد گاهي اوقات فكر ميكنم اينكه ميگوييم ما تمدن چند هزار ساله داريم و اينكه ميگوييم ما شيعه هستيم و پيرو حضرت علي (ع) هستيم كه وقتي ميشنوند از پاي زن غيرمسلمان زيورش را در آورده‌اند و ميفرمايند اگر مسلماني از اين غصه بميرد سزاوار است بايد خيلي خيلي خجالت بكشيم
مقاله فوق یک روی سکه است روی دیگر ان علت مورد تجاوز قرار گرفتن افراد است.دراینکه متجاوزین افرادی هستند که فاقد اعتقادات دینی هستند شکی نیست. ایا مورد تعرض شدگان نیز از نظر رعایت حجاب ومسائل دینی هیچ ایرادی نداشتند. ایا برای ان دختر بچه بی گناه لباسهای پوشیده مناسبی تهیه کرده بودند؟یا به صرف کودک بودن زیاد خودرا دچار قیدوبند نکرده بودند الله اعلم
متاسفانه زمانیکه فروشنده یک لباس فروشی زنانه مرد است باید یک خانم بدون یک محرم مرد به ان مکان برود؟اقایان وخانمها خودمان راگول نزنیم بسیاری از موارد فوق اگر کسی حداقل اگهی از ایات حجاب ونحوه پوشش افرادونحوه برخورد گفتاری با نامحرم را داشته باشد متوجه می شود که متاسفانه هر دو طرف مو ضوع مقصر هستند.بهتر است ان افرادی که می گویند شیعه هستیم عرض کنم ما فکر می کنیم شیعه هستیم زمانیکه حضرت زینب قصد ملاقات پیامبر را داشت همراه حضرت علی شبانه به دیدار پیامبر می رفتند در حالیکه امام حسن در سمت راست وامام حسین در سمت چپ ایشان بودند تا نامحرمی ایشان رانبیند حال در جامعه امروزی ما بعضی ازاین خانمها یا ازروی غفلت یا ازروی جهل ویا متاسفانه از روی عمد چنان باقیافه ای مستهجن می اینددر خیابان که خدا به روی هربنده خدائی رحم کند.اخر برادر و خواهر من وقتی ما خود از نظر اعتقادات دینی با وجود این همه منابع دینی(قران واحایث) ضعیف هستیم چرا دنبال مقصر بیرونی می گردیم
سلام و خدا قوت .
اشاره اي هم بكنيد به اينكه مردان اسلامي ايران ما خيلي وقتهاست كه فراموش كرده اند حجاب براي آنان هم هست (حجاب در نگاه).ما بايد طوري اسلامي تربيت شويم كه با ديدن زناني كه پوشش نامناسب هم دارند اسلاممون به خطر نيفتد . حالا ما كجا و اين حد كمال كجا؟
جناب آقای مطهری
باسلام از عنایت و توجه شما به این مسئله کمال تشکر و قدردانی را دارم و خدا می داند که سالهای سال است در محافل مختلف از آن صحبت کرده ام ولی متاسفانه من نه محقق هستم که بتوانم مستندات جمع کنم و نه قلمی مثل شما دارم و نه جایی که بتوانم به این خوبی آنرا مطرح کنم . جنابعالی حرف دل من و بسیاری از مردم را با دلیل و برهان مطرح کردید. قطعا مردم خواهان مجازاتهای سنگین با چنین کسانی هستند. راستی جناب آقای مطهری لطفا در تحقیقات خود در مورد مظلومینی که برای دفاع از خود از چنگال چنین جنایتکارانی دست به دفاع زده اند و بعد به حکم دادگاه بایستی تاوان بپردازند و یا رضایت مجرم را جلب کنند هم تحقیق بفرمائید. مادری که پس از ورود دزد به منزل برای نجات جان خود و دختر جوانش به داخل حمام فرار می کند و وقتی دزد می خواهد بزور در حمام را باز کند و وارد حمام شود آن مادر فداکار جوهر نمک موجود در حمام را که برای نظافت تهیه کرده بود به صورت دزد می ریزد و باعث اختلال بینایی دزد می شود و فرار می کند ولی بعد در دادگاه مجبور به پرداخت دیه می شود یا موارد مشابهی که برای دستگیری دزدان و یا متجاوزان با آنها درگیر شده اند و آن جنایتکار مصدوم شده تا دستگیر شده ولی بعد مظلوم مجبور به پرداخت دیه شده. شما را بخدا تحقیق کنید و اگر این طور وقایع صحت دارد به اطلاع مردم و مسئولین برسانید. از صمیم قلب از زحمات شما و مسئولین محترم سایت تابناك تشکر می کنم.
با سلام همه اینها رو گفتین اما یه چیز رو فراموش کردین اونم اینکه آیا کسی که چنین جرمی رو مرتکب میشه سالمه به نظرتون شاید ظاهرا اما اینگونه افراد باطنا بیمارند ببینید هر ادمی تا حالا خلاف کرده حتی خود شما ولی آیا در ان لحظه به عواقب کار فکر می کنید ؟ مسلما نه پس اگه بیاییم آبروی خانواده مجرمان رو ببریم و خودشون رو هم اعدام کنیم آیا نفر بعدی که می خواد همچین کاری کنه در موقع ارتکاب جرم به اینا فکر می کنه

پس به نظر من بهتره که به فکر درمان و پیشگیری باشیم تا در مان موقتی
ببینیم مشکل جامعه ما چیه و باید چه جوری درست بشه
با سپاس از آقاي مطهري كه به شايستگي مسأله مهمي را مطرح كرده اند . جناب مطهري عوارض و پي آمدهاي اجتماعي عدم توجه به حيات جامعه بيش از عوارض اقتصادي است اگرچه دوروي سكه هستند ولي اين يكي قايل برگشت و جبران نيست . اين بخش روي ماجراست . مادري ضجه زنان به مدير مدرسه دخترش توضيح مي داد پدر خانواده مدت هاست به هرسه دخترش تجاوز مي كند و او از ترس قطع شدن نان و قوت منزل جرات شكايت ندارد . فجايع پنهان صدها برابر فجايع آشكار است .
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار