بازدید 11275
۶

فرجام سیاه دختر دبیرستانی پس از اعتماد تلگرامی

کد خبر: ۷۷۳۴۸۹
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۹:۴۷ 12 February 2018

اعتماد دختر نوجوان به پسری در شبکه اجتماعی تلگرام سرنوشتی شوم را برایش رقم زد. پسر نوجوان با همدستی دو نفر از دوستانش این دختر را ربوده و به او تعرض کرد. با طرح شکایت، دو نفر از متهمان بازداشت و محاکمه شدند، اما تلاش برای بازداشت متهم اصلی در جریان است.

به گزارش جوان، اوایل آذرماه سال‌۹۴، دختر ۱۸‌ساله‌ای به نام ندا به اداره پلیس رفت و از سه پسر نوجوان شکایت کرد.

او به مأموران گفت: «مدتی قبل با پسری به نام محمد در یک گروه تلگرامی آشنا شدم. او هر روز تماس می‌گرفت و با هم صحبت و چت می‌کردیم تا اینکه اعتماد مرا نسبت به خودش جلب کرد و خواست با هم ملاقات کنیم که قبول کردم. قرار شد روز حادثه همراه دو نفر از دوستانش مقابل مدرسه‌ام بیایند تا در خیابان گشتی بزنیم. وقتی سوار خودروی آن‌ها شدم ناگهان متوجه رفتار‌های غیرعادی آن‌ها شدم به همین دلیل ترسیدم و التماس کردم از ماشین پیاده شوم، اما بی‌فایده بود. فهمیدم نیت شومی دارند تا اینکه مرا به ساختمان نیمه کاره‌ای بردند و بدون توجه به التماس‌هایم...»

بعد از ثبت توضیحات شاکی، ردیابی سه پسر نوجوان در دستور کار پلیس قرار گرفت و مأموران توانستند دو نفر از آن‌ها به نام‌های کیوان ۱۷‌ساله و علیرضا ۱۸ ساله را بازداشت کنند، اما محمد همچنان متواری بود.

متهمان بعد از انتقال به پلیس آگاهی تحت بازجویی قرار گرفتند، اما جرمشان را انکار کردند و گفتند محمد مقصر است و آن‌ها در آزار دختر جوان نقشی نداشته‌اند.

با انکار دو پسر نوجوان از آنجائیکه تلاش پلیس برای دستگیری سومین متهم ناکام مانده بود کیفرخواست علیه دو متهم بازداشت شده صادر و پرونده به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

دو پسر نوجوان در اولین جلسه رسیدگی به پرونده به ریاست قاضی کیخواه که پشت در‌های بسته به صورت غیرعلنی محاکمه شدند.

در آن جلسه بعد از طرح شکایت از سوی شاکی، کیوان ۱۷‌ساله که با قرار وثیقه آزاد بود، در جایگاه قرار گرفت و با انکار جرمش گفت: «پدرم نمایشگاه خودرو دارد به همین خاطر گاهی با ماشین‌های مدل بالا دنبال دوستانم می‌روم تا با هم در خیابان‌های تهران گشتی بزنیم. محمد از دوستانم بود که روزی تماس گرفت و خواست دنبالش بروم. وقتی سر قرار رسیدم او همراه شاکی و علیرضا سوار ماشین شدند.

متهم در ادامه گفت: «بعد از آنکه چرخی زدیم به ساختمان نیمه‌کاره‌ای رسیدیم که محمد خواست آن‌ها را مقابل ساختمان پیاده کنم. قبول کردم و بعد از پیاده شدن آن‌ها به نمایشگاه پدرم برگشتم.

سه روز از ماجرا گذشته بود که مأموران مرا به اتهام اذیت و آزار دختر نوجوان بازداشت کردند. باور کنید در این ماجرا نقشی نداشتم و آن روز وارد آن ساختمان نشدم.»

متهم در پایان در خصوص پرداخت وجه نقد به شاکی گفت: «وقتی مأموران مرا بازداشت کردند خیلی ترسیده بودم به همین دلیل از پدرم خواستم هر طور شده رضایت شاکی را بگیرد. پدرم هم قبول کرد و دختر نوجوان با پرداخت مبلغی پول اعلام رضایت کرد. باور کنید بی‌گناهم.»

در ادامه علیرضا ۱۸ ساله نیز با انکار جرمش در آخرین دفاعش گفت: «من شاکی را نمی‌شناختم و با او رابطه‌ای نداشتم. این محمد بود که با او دوست بود و آن روز با هم دنبال من آمدند و خواستند با خودروی کیوان چرخی بزنیم. بعد از ساعتی پیاده شدیم و محمد همراه شاکی به ساختمان نیمه کاره رفت، اما من وارد ساختمان نشدم. بعد از این ماجرا او گریخت و ما را گرفتار کرد. باور کنید از او بی‌خبریم.»

علیرضا نیز در خصوص پرداخت وجه نقد به شاکی گفت: «بعد از دستگیری از ترس آبرویم با پرداخت چند میلیون تومان توانستم رضایت شاکی را جلب کنم. باور کنید هیچ اطلاعی از محمد ندارم و اصلاً رفاقت ما اشتباه بود. من در آستانه جوانی‌ام و نمی‌خواهم عمرم تلف شود.

از هیئت قضائی در خواست تخفیف در مجازات دارم.»

در پایان هیئت قضائی وارد شور شد تا با توجه به رضایت شاکی برای دو متهم رأی صادر کند.

در ادامه پرونده سومین متهم نیز به پلیس‌آگاهی فرستاده شد تا با تلاش دوباره مأموران وی شناسایی و دستگیر شود.

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۶
واقعا نفهمیدید دختره از اون بچاپ ها بوده ؟؟؟؟؟ فقط مونده ممد بیچاره رو بچاپه و تموم پرونده بسته بشه ...با تشکر از قاضی و دوستان
دختره پول گرفته رضایت داده شرفشو به چند فروخت ؟
اگه تجاوز شده، پس چرا دختره رضایت داده؟
دادگاه نباید این پسرها را به راحتی آزاد کند.پولداری دلیلی برا تعرض به مردم بیگناه نیست.
بیشتر به نظر میاد که دختر خانوم آقایان را تلکه کرده!!!
تابناک شما هم ید طولایی در فریبکاری و جعل داری ها؟!! این داستان رو با اسامی دیگه و تیتر متفاوت جایی دیگه هم منتشر کردی خیلی جالبه !!! اون داستان پسر فراری میلاد بود اینجا یکی دیگه !! حداقل یکم خلاقیت به خرج بده یکم داستانشو هیجانی تر کنی مخاطب بیشتری داره !!!
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار