فرصتي دوباره براي ٦ محکوم به مرگ
شش مرد که در چهار پرونده جداگانه دست به قتل زده بودند و در آستانه اجراي حکم قصاص قرار داشتند، در آخرين لحظات قبل از اجراي حکم از سوي اولياي‌دم، مهلتي دوباره براي زندگي دريافت کردند تا شايد براي هميشه از مرگ نجات پيدا کنند.
به گزارش شرق، نجات اين محکومان به قصاص در سحرگاه چهارشنبه هفته گذشته در آخرين لحظاتي که قرار بود طناب دار به گردن آنها انداخته شود، اتفاق افتاد و قرار بود آنها نيز مانند دو محکوم به قصاص ديگر که به دارمجازات آويخته شدند، صبح را نبينند. اين اتفاق با تلاش تيم صلح و سازش دادسراي جنايي تهران پاي چوبه دار رقم خورد.
اولياي‌دم در محوطه زندان رجايي‌شهر حاضر شدند تا قاتلان عزيزان خود را مجازات کنند اما تلاش‌هاي واحد صلح و سازش دادسراي امور جنايي تهران به سرپرستي محمد شهرياري، سرپرست دادسراي امور جنايي تهران، نتيجه داد و خانواده‌هاي اولياي‌دم با بزرگواري مهلت دادند تا متهمان و خانواده آنها براي جلب نظر آنها و گرفتن رضايت قطعي تلاش کنند.
همه هشت محکوم به قصاصي که سحرگاه چهارشنبه هفته پيش در محوطه زندان رجايي‌شهر پاي چوبه دار رفتند پس از رسيدگي قانوني محکوم به قصاص شده بودند و با استيذان از رئيس قوه قضائيه اجراي حکم آنها به مرحله اجرا رسيده بود.
قديمي‌ترين محکوم به قصاص که نجات يافته، مرد جواني است که در درگيري با يکي از دوستانش او را به قتل رساند. پرونده به ١٠ سال پيش مربوط مي‌شود و قتل در منطقه نظام‌آباد اتفاق افتاده است. متهم که در زمان حادثه ٣٠ سال داشت پس از درگيري خونين دستگير شد و پس از تحقيقات و اعترافات خودش در جلسه دادگاه محکوم شد. بعد از آن پرونده براي تأييد حکم به ديوان‌عالي کشور رفت و مرد جوان به قصاص محکوم شد.
سروش يکي ديگر از محکوماني بود که سحرگاه چهارشنبه طناب دار را ديد اما با تلاش واحد صلح و سازش دادسراي امور جنايي تهران موفق به گرفتن مهلت از خانواده مقتول شد. او سال ٨٩ دست به قتل زد و به خاطر آن به قصاص محکوم شد. در شرح ماجراي قتل که در پرونده ثبت شده، نوشته شده است محکوم کاسکويي را به مبلغ يک ميليارد تومان به مقتول فروخت. اما چند روز بعد، مقتول از معامله پشيمان شد و خواست کاسکو را برگرداند اما متهم قبول نکرد و سر همين موضوع بينشان درگيري اتفاق افتاد،. در پايان درگيري سروش با چاقويي که به همراه داشت دست به قتل زد و خود را درگير پرونده‌اي پيچيده کرد که هنوز ممکن است به خاطر آن جان خود را از دست بدهد.
پرونده ديگري که مربوط به سال ٨٩ است قرباني آن مرد جواني است که جسدش داخل خرابه پيدا شد. سه مرد که عاملان اين قتل بودند به خاطر اختلاف قبلي، مقتول را به خرابه‌اي در جنوب تهران کشاندند و زماني که با مقاومت مرد جوان روبه‌رو شدند، او را با طناب خفه کردند.
متهمان اين پرونده که دو مرد ايراني و يک افغانستاني هستند، مدت کوتاهي پس از شروع تحقيقات بازداشت و با اعتراف به قتل و بازسازي صحنه قتل در شعبه ٧٩ دادگاه کيفري استان تهران به قصاص محکوم شدند.
با تأييد حکم قصاص متهمان اين پرونده آنها نيز پاي چوبه دار رفتند اما موفق شدند از اولياي‌دم مهلت بگيرند. آخرين متهم جواد نام دارد که در سال ٩٠ مرتکب قتل شده است. او زمان قتل سرباز بود و هم‌خدمتي خود را در پادگان به خاطر اختلافي که با او پيدا کرده بود به قتل رساند.
او در تحقيقات گفت: مقتول مدام من را مسخره مي‌کرد. آن روز بحث ما بالا گرفت و من با سلاحي که در دست داشتم به او شليک کردم. پس از آن سرباز جوان به اتهام قتل عمد بازداشت شد و به همين اتهام پاي ميز محاکمه رفت و به قصاص محکوم شد. او نيز در چندقدمي چوبه دار قرار گرفت اما با تلاش واحد صلح و سازش دادسراي امور جنايي تهران توانست از اولياي‌دم مهلت بگيرد.
در حال حاضر اين شش متهم اميدوارند با ادامه تلاش خانواده‌شان و بخشش و بزرگواري اولياي‌دم براي هميشه از قصاص نجات پيدا کنند.
