بازدید 4040

آشنايي در بي‌تاك به زورگيري در بزرگراه ختم شد

کد خبر: ۷۰۹۰۲۴
تاریخ انتشار: ۱۳ تير ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۸ 04 July 2017
زن جوان وقتي به عضويت گروه بي‌تاك درمي‌آمد، نمي‌دانست كه پايش به پرونده‌اي سياه بازخواهد شد.
 
به گزارش جوان، نيمه‌شب پنج‌شنبه، هفتم ارديبهشت‌ماه، زن 30 ساله‌اي به نام شقايق به اداره پليس رفت و از مردي 40 ساله‌ای  به اتهام آدمربايي و سرقت طلاهايش شكايت كرد.
 
شاكي در توضيح ماجرا گفت: چندماه قبل از طريق يكي از دوستانم عضو گروهي در شبكه اجتماعي بي‌تاك شدم. مدتي بعد در گروه با مرد 40 ساله‌اي به نام قنبر آشنا شدم. او خيلي به من ابراز محبت مي‌كرد و حتي پيشنهاد ازدواج داد. در نهايت با چرب‌زباني مرا فريب داد به طوري كه حرف‌هايش را باور كردم و به او علاقه پيدا كردم.
 
وي ادامه داد: ارتباط تلفني و پيامكي ما ادامه داشت و گاهي هم يكديگر را ملاقات مي‌كرديم تا اينكه متوجه شدم، متأهل است. پس از اين سعي كردم ارتباطم را قطع كنم، اما قنبر دست بردار نبود و هر روز تلفني اصرار داشت مرا ببيند. وقتي فهميد اصرار فايده‌اي ندارد، مرا تهديد كرد. چند روز قبل داخل گروه به يكي از دوستانم گفتم كه قصد خريد طلا دارم و دوستم يك طلافروشي در شهرستان رباط‌كريم به من معرفي كرد و قرار شد امروز براي خريد به رباط‌كريم بروم. عصر امروز با خودروي پژو‌ام به شهرستان رباط‌كريم رفتم و پس از خريد طلا در حال برگشت به تهران بودم كه پشت چراغ قرمز ناگهان قنبر در خودرو را باز كرد و در حالي كه چاقوي بزرگي در دست داشت در صندلي جلو نشست.
 
در حالي كه شوكه شده بودم به او اعتراض كردم، اما قنبر با چاقو مرا تهديد به مرگ كرد. او چاقو را زير گلويم گذاشت و دستور داد حركت كنم و من هم از ترس قبول كردم و به راه افتادم. ساعتي بعد در نزديكي بزرگراه آزادگان در محل خلوتي از من خواست خودروام را نگه دارم. وقتي خودرو را كنار جاده نگه داشتم با انبردست تمامي النگوهايي طلايي كه از رباط‌كريم خريده بودم، بريد و از دستم بيرون آورد. از ترس حرفي نزدم و دوباره به راه افتادم تا اينكه داخل بزرگراه متوجه شدم يكي از لاستيك‌هاي خودروام پنجر شده‌است و مجبور شدم دوباره خودرو را متوقف كنم.
 
دو نفري لاستيك خودرو را تعويض كرديم و من در اين فرصت به داخل بزرگراه دويدم و از خودروهاي عبوري درخواست كمك كردم، اما هيچ خودرويي نگه نداشت تا اينكه قنبر دوباره مرا گرفت و به زور و با تهديد چاقو به داخل خودروام برد. او داخل خودرو مرا آزار و اذيت كرد و از عمل شومش فيلم گرفت و تهديد كرد، اگر شكايت كنم و ارتباطم را با او قطع كنم، فيلم مرا در شبكه‌هاي اجتماعي پخش مي‌كند.
 
پس از طرح اين شكايت پرونده به دستور قاضي مرشدلو، بازپرس شعبه‌هفتم دادسراي امور جنايي تهران براي بررسي در اختيار تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت. مأموران در نخستين گام قنبر را شناسايي و بازداشت كردند.
 
متهم صبح ديروز در بازجويي‌ها اتهام خود را انكار كرد و گفت: چند ماه قبل در گروه بي‌تاك با شقايق آشنا شدم. ما با هم در ابتدا ارتباط پيامكي داشتيم تا اينكه ارتباط ما بيشتر شد به طوري كه بعضي وقت‌ها داخل خيابان، پارك و رستوران قرار ملاقات مي‌گذاشتيم. من از همان ابتداي آشنايي‌مان به او گفته بودم كه زن و فرزند دارم و او هم قبول كرده بود تا اينكه مدتي قبل از من درخواست پول كرد.
 
شقايق قصد داشت خودرواش را با خودروي مدل بالايي تعويض كند و احتياج به پول داشت به همين دليل از من درخواست پول كرد، اما وقتي به او گفتم پول ندارم خيلي ناراحت شد و تهديد كرد زنم را در جريان آشنايي‌مان قرار مي‌دهد و زندگي‌ام را خراب مي‌كند. او هر روز تهديد مي‌كرد تا به او پول بدهم، اما من پولي نداشتم تا اينكه متوجه شدم شقايق با اين سناريو ساختگي از من شكايت كرده است. متهم در ادامه براي تحقيقات بيشتر به دستور قاضي مرشدلو در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.
سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر