بازدید 6973
۱

سوتي دادن دزد راز سرقت‌هاي شبانه را برملا كرد

کد خبر: ۶۵۶۹۴۷
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۴ 15 January 2017
يكي از اعضاي باند سه نفره با اجراي نمايش شبانه در ساختمان‌هاي نيمه‌كاره نگهبان را به خواب عميق مي‌فرستاد و دوستانش را براي اجراي سناريوي سرقت باخبر مي‌كرد. سريال سرقت‌هاي اعضاي اين باند آنقدر ادامه پيدا كرد تا اينكه با سوتي دادن يكي از اعضا، راز سرقت‌هايشان بر ملا شد.
 
به گزارش جوان، يك ماه قبل بود كه گزارش اولين سرقت از ساختماني در حال ساخت در شمال تهران به پليس گزارش شد. نگهبان ساختمان در شرح ماجرا گفت: ساعت حدود 11 شب بود كه به طبقات ساختمان سركشي كردم. همه كارگران به خانه‌هايشان رفته بودند و من تنها بودم. بعد از بررسي به اتاق نگهباني رفتم و خوابيدم. هنوز خوابم عميق نشده بود كه متوجه شدم يك نفر با سنگ به در مي‌زند. 
 
خودم را كه رساندم پسر جواني پشت در ايستاده بود. گفت كه افغان است و هموطن من و به صورت غيرقانوني وارد ايران شده و به سختي خودش را به تهران رسانده است. التماس كرد كه شب را به او پناه بدهم تا فردا به دنبال كار برود. حرف‌هايش را كه شنيدم دلم به حالش سوخت و او را به اتاق نگهباني راه دادم.

 وقتي حرف زديم، متوجه شدم كه همشهري خودم است و برايش چاي دم كردم. بعد از خوردن چاي هر دو خوابيديم، اما صبح مالك ساختمان من را از خواب بيدار كرد و گفت كه همه وسايل داخل را سرقت كرده‌اند. از آن پسر خبري نبود و ماجراي آن شب را براي مالك ساختمان توضيح دادم. آنجا بود كه فهميدم او سارق و داخل چاي من ماده بيهوشي ريخته بود و لوازمي مثل دستگاه جوش، دريل و لوازم ديگر را سرقت كرده است.

با شكايت مالك ساختمان، مأموران پليس به دستور بازپرس دادسراي ويژه سرقت در اين باره تحقيق كردند. آنها با بررسي دوربين مداربسته كنار ساختمان متوجه ماجراي جالبي شدند. براساس تصاوير يك وانت پيكان لحظاتي قبل از سرقت كنار ساختمان توقف كرد و يكي از سه سرنشين آن پياده شد و به طرف ساختمان نيمه‌كاره رفت. آن فرد كسي نبود جز همان جواني كه خودش را تبعه غيرمجاز معرفي كرده بود.

او بعد از بيهوش كردن نگهبان، دو همدست خودش را براي انجام سرقت به ساختمان دعوت كرده بود. در بررسي تصاوير دوربين مداربسته، صورت متهمان و پلاك وانت قابل شناسايي نبود. با اين وجود تحقيقات پليس براي شناسايي سه متهم به جريان افتاده بود كه خبر رسيد چند شكايت مشابه به كلانتري‌هاي شهر گزارش شده است. نگهبان ساختمان‌ها در تحقيقات به پليس گفته بودند كه جواني در نقش مهاجر غيرقانوني آنها را فريب داده و داخل چاي يا غذاي آنها ماده بيهوشي ريخته است. همچنين مشخص شد كه سارقان در بعضي سرقت‌ها سه نفري به نگهبان تنها حمله و بعد از بستن دست و پاي وي سرقت كرده‌اند.

در حالي كه هر روز به شكايت‌هاي مشابه درباره سرقت از ساختمان‌هاي در حال ساخت به پليس گزارش مي‌شد، سوتي‌دادن يكي از اعضاي باند سرنخ را به دست پليس داد. شب حادثه، مرد جوان مطابق نقشه در نقش مهاجر غيرقانوني وارد ساختمان در حال ساخت شد. او در حالي كه با نگهبان گرم گرفته بود، فراموش كرد كه داخل چاي او ماده بيهوشي بريزد. نگهبان كه از كار روزانه خسته شده بود، قبل از خوردن چاي به خواب رفت. ميهمان ناخوانده هم كه فكر مي‌كرد نگهبان با خوردن چاي بيهوش شده است دست به گوشي تلفن همراهش برد و به دوستانش خبر داد كه همه چيز براي اجراي سرقت آماده است. وقتي مرد جوان از اتاق نگهباني فاصله گرفت، نمي‌دانست كه مرد نگهبان بيدار است و حرف‌هاي او را شنيده است، بنابراين دور از چشم سارقان پليس را از ماجرا با خبر كرد. لحظاتي بعد وقتي چراغ گردان ماشين پليس از دور پيدا شد، دو نفر از سارقان در حال انتقال وسايل به داخل وانت بودند. آنها بدون اينكه منتظر همدست خود بمانند با خودروي وانت پا به فرار گذاشتند، اما سومين نفر فرصت فرار پيدا نكرد و دستگير شد.

متهم 28 ساله وقتي براي تحقيق به دادسراي ويژه سرقت منتقل شد به سرقت‌هاي سريالي با همدستي دو نفر از دوستانش اعتراف كرد. او گفت ما از مدتي شروع به سرقت از ساختمان‌هاي نيمه‌كاره كرديم. بعد از طراحي نقشه، من در نقش مهاجر غيرقانوني وارد مي‌شدم. وقتي كه اولين‌سرقت ما با موفقيت انجام شد، تصميم گرفتيم تا به همين شيوه سرقت‌هايمان را ادامه دهيم. به خاطر اينكه نگهبان‌ساختمان‌ها افغان هستند خيلي راحت اعتماد آنها را جلب مي‌كردم. وقتي كه وارد مي‌شدم در فرصت مناسب پودر قرص خواب‌آور را كه همراه داشتم، داخل چاي‌شان مي‌ريختم و بعد از به خواب رفتن آنها دوستانم را خبر مي‌كردم.

متهم در توضيح شب حادثه هم گفت: همسر و دختر خردسالم در افغانستان هستند. آن شب وقتي با همسرم تماس گرفتم، گفت كه بچه بيمار شده است. وقتي راهي سرقت شديم، فكرم درگير بيماري دخترم بود به خاطر همين وقتي وارد ساختمان نيمه كاره شدم، فراموش كردم كه قرص پودر شده را داخل چاي نگهبان بريزم. وقتي كه نگهبان خوابيد به دوستانم خبر دادم، اما فكرش را هم نمي‌كردم كه او بيدار باشد و اين طور گرفتار شوم.
بعد از اعتراف‌هاي متهم تحقيقات براي بازداشت دو همدست او كه مشخصات آنها در اختيار پليس قرار گرفته است، جريان دارد. 
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
فراموش کرد که داخل چاي او ماده بيهوشي بريزد. نگهبان كه از كار روزانه خسته شده بود، قبل از خوردن چاي به خواب رفت.

خخخ

بلاخره یارو فراموش کرد یا نگهبان نخورد
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی