بازدید 2841

سرقت کلکسیون سنگ‌های قیمتی برای انتقام‌گیری

کد خبر: ۶۱۲۷۹۶
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۲ 08 August 2016
سه مرد جوان که برای انتقام‌گیری پیرمرد ثروتمند را ربودند و کلکسیون سنگ‌های قیمتی وی را سرقت کردند دیروز پای میز محاکمه ایستادند و انگشت اتهام را به سوی یکدیگر نشانه رفتند.

به گزارش فرهیختگان، بهمن سال 93 زن میانسالی به اداره آگاهی تهران ر فت و از ربوده شدن همسرش خبر داد. این زن گفت: «شوهرم مرد ثروتمندی است.» دیروز دو مرد جوان مقابل در خانه‌مان آمدند و خودشان را مامور پلیس معرفی کردند. آنها می‌گفتند شوهرم به اتهام قتل عمدی تحت تعقیب بوده است. آنها که بی‌سیم و دستبند داشتند همسرم را سوار ماشین کردند و با خود بردند، اما ساعتی بعد همسرم تماس گرفت و گفت کلکسیون سنگ‌های قیمتی او را به خیابان خلوتی در حوالی خانه‌مان ببرم. آنجا بود که فهمیدم همسرم در دام مردان گروگانگیر اسیر شده است. کلکسیون سنگ‌های قیمتی همسرم را به خیابان بردم و در گوشه‌ای که مردان غریبه به من گفته بودند، گذاشتم اما هنوز خبری از همسرم نشده است.

به دنبال شکایت این زن ردیابی عاملان آدم‌ربایی آغاز شد تا اینکه زن جوان اطلاعات تازه‌ای به پلیس داد. وی گفت: «وقتی مردان غریبه مقابل در خانه آمده بودند، من از پنجره بیرون را نگاه کردم و راننده اخراجی همسرم به نام نیما را دیدم که در یک ماشین نشسته بود. من به او مشکوک هستم.»

با اطلاعاتی که زن میانسال به پلیس داد، راننده اخراجی به نام نیما در خانه‌اش بازداشت شد و همزمان مرد ثروتمند نیز که از دست مردان خشن گریخته بود، به اداره آگاهی پلیس رفت. نیما در بازجویی‌های به انتقام‌‌گیری کینه‌جویانه از مرد ثروتمند با همدستی دو نفر از دوستانش اعتراف کرد و دو متهم دیگر نیز بازداشت شدند. دیروز متهمان در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست اصغر عبداللهی و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستادند. 

در این جلسه متهم ردیف اول پشت تریبون دفاع ایستاد و گفت: «من برای مرد ثروتمند کار می‌کردم و راننده او بودم. او وعده داده بود روزانه 100 هزار تومان به من دستمزد می‌دهد، اما در ازای یک ماه کارکردن و به جای دو میلیون و 800 هزارتومان پول فقط 400 هزار تومان به من دستمزد داد. وقتی به او اعتراض کردم مرا اخراج کرد. چند نفر را واسطه کردم تا او را راضی کنند دستمزدم را بدهد، اما قبول نکرد. به همین خاطر ماجرا را با یکی از دوستان صمیمی‌ام به نام مهرداد در میان گذاشتم و او قول داد کمکم کند، اما کاری برایم انجام نداد.

 وی ادامه داد: «این ماجرا ذهنم را به‌شدت مشغول کرده بود تا اینکه یک روز که از بزرگراه آزادگان عبور می‌کردم مرد جوانی را سوار ماشین کردم که خودروی او در حاشیه بزرگراه خراب شده بود و کمک می‌خواست. در بین راه با او درددل کردم و او پیشنهاد انتقام‌گیری از مرد ثروتمند را مطرح کرد. من هم ماجرا را به دوستم مهرداد گفتم و سه نفری مقابل در خانه مرد ثروتمند رفتیم. دوستانم خودشان را مامور پلیس معرفی کردند و مرد ثروتمند را با خود آوردند.

فقط قرار بود مرد ثروتمند را گوشمالی دهیم، اما دوستانم او را گروگان گرفتند و چون فهمیده بودند او در کار خرید و فروش سنگ‌های قیمتی است در ازای آزادی‌اش کلکسیون سنگ‌های قیمتی‌اش را خواستند.»

من در ماجرای گروگانگیری دستی نداشتم و آنها صندوقچه سنگ‌های قیمتی را به مبلغ سه میلیون تومان فروختند.

در این مرد مرد شاکی که در دادگاه حضور داشت برخاست و گفت: «صندوقچه سنگ‌های قیمتی 400 میلیون تومان ارزش داشت. حتی یک قطعه سنگ فیروزه آن مشتری 169 میلیون تومانی داشت که آن را نفروختم، اما حالا متهمان به دروغ ادعا می‌کنند آن را سه میلیون تومان فروخته‌اند.»

 سپس دو متهم دیگر که یکی از آنها مربی حرفه‌ای یکی از ورزش‌های رزمی است به دفاع پرداختند و مدعی شدند فقط برای کمک به نیما دست به آدم ربایی زده بودند و دستی در دزدیدن کلکسیون سنگهای قیمتی نداشته‌اند.

با پایان دفاعیات متهمان هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # توماج صالحی # نمایشگاه کتاب # موسسه مصاف
آخرین اخبار
وب گردی