نزاع مرگبار سر دختر شيشه‌اي
نزاع در پاتوق معتادان به خاطر دختري شيشه‌اي، به قتل مردي ٢٩ ساله انجاميد.
به گزارش اعتماد، عصر ١٣ شهريور ٨٩ وقوع يك فقره درگيري منجر به قتل به كلانتري شهريار اطلاع داده شد.
ماموران با حضور در محل با جنازه مردي جوان روبه‌رو شدند كه به دليل اصابت ضربه چاقو دچار خونريزي شديد شده و جان خود را از دست داده بود. با آغاز بررسي صحنه جرم، يكي از اهالي محل به ماموران گفت: «سر كوچه عطار ايستاده بودم كه صداي داد و بيداد شنيدم.
وقتي خودم را به محل رساندم ديدم رحمان (مقتول) و يكي از دوستانش با شهرام (متهم) دست به يقه شده و كارشان به چاقوكشي رسيده است. يكي از دختران محله به نام فرانك (٢١ ساله) هم بين آنها بود و قصد داشت جداي‌شان كند. وقتي درگيري بالا گرفت، ناگهان چاقوي شهرام به رحمان خورد و او را نقش زمين كرد.»
با محرز شدن وقوع قتل، دستور انتقال جسد به پزشكي قانوني صادر شد و كارآگاهان جنايي با تشكيل پرونده «قتل عمد» دستگيري متهم را به جريان انداختند. آنها ابتدا فرانك را بازداشت كردند. او مقتول را عامل شروع درگيري معرفي كرد و به كارآگاهان گفت: «روز حادثه در پاتوق شيشه مي‌كشيدم كه ناگهان رحمان (٢٩ ساله) و يكي از دوستانش به سمتم آمدند و با من درگير شدند. او با سيلي به صورتم زد. وقتي داد و بيداد كردم، هر دو دوان دوان فرار كردند. چند لحظه بعد، شهرام (متهم ٣٣ ساله) به پاتوق آمد و من را در آن شرايط ديد. عصباني شد و دنبال رحمان رفت. سركوچه با هم درگير شدند. اول رحمان به سمت او چاقويي پرتاب كرد اما در ادامه شهرام با چاقو رحمان را زد و فرار كرد.»
با ثبت اعتراف فرانك، شناسايي مخفيگاه شهرام در دستور كار پليس قرار گرفت و سرانجام دو ماه بعد، تيمي از ماموران، هنگام گشت زني در شهريار او را در يك ايستگاه اتوبوس شناسايي و دستگير كردند.
متهم كه هنگام دستگيري مقاديري موادمخدر همراه داشت پس از انتقال به كلانتري، خود را از دوستان سابق فرانك معرفي كرد و گفت: «آن روز در كوچه عطار بودم كه رحمان و يكي از دوستانش از كنارم رد شدند و به انتهاي كوچه رفتند. فهميدم سراغ فرانك مي‌روند تا به خاطر مصرف شيشه به او اعتراض كنند. اول اهميتي ندادم اما چند دقيقه بعد، وقتي رحمان و دوستش با سرعت از انتهاي كوچه بيرون آمدند و از كنارم رد شدند، فهميدم اتفاقي افتاده. سريع خودم را به فرانك رساندم. ديدم كتك خورده و روسري از سرش افتاده. فهميدم كار رحمان است. عصباني شدم و دنبالش دويدم و سركوچه يقه‌اش را گرفتم. با هم درگير شديم. اهالي محل و فرانك مي‌خواستند جداي‌مان كنند اما نشد تا اينكه ابتدا رحمان با چاقو به سمتم ضربه‌اي پرتاب كرد اما در ادامه من با چاقو او را زدم و فرار كردم. تا قبل از دستگيري در باغ‌هاي اطراف شهريار پنهان مي‌شدم اما چند روز پيش، وقتي در ايستگاه اتوبوس بودم، ماموران گشت به من مشكوك شدند و بازداشتم كردند.»
با اعتراف متهم به قتل، جزييات پرونده تكميل و براي صدور حكم به شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي محمدباقر قربانزاده ارسال شد. بنا به كيفرخواست صادره از سوي دادستاني، او پيش از اين نيز به جرم سرقت روانه زندان شده بود. قرار است مسوولان دادگاه كيفري استان تهران، به زودي وقت رسيدگي به پرونده با عنوان اتهامي «قتل عمد» را تعيين كنند.
به گزارش اعتماد، عصر ١٣ شهريور ٨٩ وقوع يك فقره درگيري منجر به قتل به كلانتري شهريار اطلاع داده شد.
ماموران با حضور در محل با جنازه مردي جوان روبه‌رو شدند كه به دليل اصابت ضربه چاقو دچار خونريزي شديد شده و جان خود را از دست داده بود. با آغاز بررسي صحنه جرم، يكي از اهالي محل به ماموران گفت: «سر كوچه عطار ايستاده بودم كه صداي داد و بيداد شنيدم.
وقتي خودم را به محل رساندم ديدم رحمان (مقتول) و يكي از دوستانش با شهرام (متهم) دست به يقه شده و كارشان به چاقوكشي رسيده است. يكي از دختران محله به نام فرانك (٢١ ساله) هم بين آنها بود و قصد داشت جداي‌شان كند. وقتي درگيري بالا گرفت، ناگهان چاقوي شهرام به رحمان خورد و او را نقش زمين كرد.»
با محرز شدن وقوع قتل، دستور انتقال جسد به پزشكي قانوني صادر شد و كارآگاهان جنايي با تشكيل پرونده «قتل عمد» دستگيري متهم را به جريان انداختند. آنها ابتدا فرانك را بازداشت كردند. او مقتول را عامل شروع درگيري معرفي كرد و به كارآگاهان گفت: «روز حادثه در پاتوق شيشه مي‌كشيدم كه ناگهان رحمان (٢٩ ساله) و يكي از دوستانش به سمتم آمدند و با من درگير شدند. او با سيلي به صورتم زد. وقتي داد و بيداد كردم، هر دو دوان دوان فرار كردند. چند لحظه بعد، شهرام (متهم ٣٣ ساله) به پاتوق آمد و من را در آن شرايط ديد. عصباني شد و دنبال رحمان رفت. سركوچه با هم درگير شدند. اول رحمان به سمت او چاقويي پرتاب كرد اما در ادامه شهرام با چاقو رحمان را زد و فرار كرد.»
با ثبت اعتراف فرانك، شناسايي مخفيگاه شهرام در دستور كار پليس قرار گرفت و سرانجام دو ماه بعد، تيمي از ماموران، هنگام گشت زني در شهريار او را در يك ايستگاه اتوبوس شناسايي و دستگير كردند.
متهم كه هنگام دستگيري مقاديري موادمخدر همراه داشت پس از انتقال به كلانتري، خود را از دوستان سابق فرانك معرفي كرد و گفت: «آن روز در كوچه عطار بودم كه رحمان و يكي از دوستانش از كنارم رد شدند و به انتهاي كوچه رفتند. فهميدم سراغ فرانك مي‌روند تا به خاطر مصرف شيشه به او اعتراض كنند. اول اهميتي ندادم اما چند دقيقه بعد، وقتي رحمان و دوستش با سرعت از انتهاي كوچه بيرون آمدند و از كنارم رد شدند، فهميدم اتفاقي افتاده. سريع خودم را به فرانك رساندم. ديدم كتك خورده و روسري از سرش افتاده. فهميدم كار رحمان است. عصباني شدم و دنبالش دويدم و سركوچه يقه‌اش را گرفتم. با هم درگير شديم. اهالي محل و فرانك مي‌خواستند جداي‌مان كنند اما نشد تا اينكه ابتدا رحمان با چاقو به سمتم ضربه‌اي پرتاب كرد اما در ادامه من با چاقو او را زدم و فرار كردم. تا قبل از دستگيري در باغ‌هاي اطراف شهريار پنهان مي‌شدم اما چند روز پيش، وقتي در ايستگاه اتوبوس بودم، ماموران گشت به من مشكوك شدند و بازداشتم كردند.»
با اعتراف متهم به قتل، جزييات پرونده تكميل و براي صدور حكم به شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي محمدباقر قربانزاده ارسال شد. بنا به كيفرخواست صادره از سوي دادستاني، او پيش از اين نيز به جرم سرقت روانه زندان شده بود. قرار است مسوولان دادگاه كيفري استان تهران، به زودي وقت رسيدگي به پرونده با عنوان اتهامي «قتل عمد» را تعيين كنند.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۵
روسري از سرش افتاده؟؟؟ یعنی این زن معتاد تن فروش که خونه اش نه در داشته و نه دروازه، که هر کسی هر وقتی دوست داشت، تو خونه اش فیض میبرد، در همه حال حجابش رو حفظ میکرده. دروووود بر این بانوی تن فروش :) تا زمانى كه مصرف مواد مخدر در كشور ريشه كن نشود چنين سريال ها نيز ادامه خواهد داشت ؛ شخص معتاد بيمار است و اين بيمارى بايد براى هميشه بهبود يابد. پاسخ ها
ناشناس
| 
| ۱۳:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۱
اینکه اعتیاد بیماری است و جرم نیست کلاه گشادی است که به سر جامعه رفته و باعث گسترش اعتیاد و عواقب آن مانند قتل و جنایت و بدبختی خانواده ها و .... شده است . چه معتاد با غیرتی حافظ اسلام خیلی با حالی خخخخخخ